تنها یک سوال از آقای معادی وجود دارد و آن این است که چگونه می خواهد در روزهای آینده به چشم مردمی نگاه کند که با سرمایه آنها به این جایگاه رسیده است؟
به گزارش شهدای ایران به نقل از ندای انقلاب؛ این گفته را بسیاری از اندیشمندان فرهنگی و اجتماعی جهان قبول دارند که
هنرمندان شوالیه های فرهنگی هر جامعه به حساب می آیند. شوالیه هایی که با
استفاده از ابزار دوست داشتنی هنر حرف های بسیاری را در قالب زیباترین
حالت ممکن به جامعه منتقل می کنند.
هنرمندان در هر نقطه از جهان در حالی که هر روز به فکر پیشرفت در عرصه کاری خود هستند نیم نگاهی به آنچه که جامعه از آنها توقع دارد نیز دارند و به نحوی رفتار می کنند و به شکلی در ابعاد مختلف زندگی خود برنامه ریزی می نمایند که جامعه ای که آنان را تربیت کرده روزی پیشمان از کرده خود نباشد.
این موضوع را حتی می توان در مجامع ورزشی جوامع غربی به خوبی مشاهده کرد به نحوی که حاضر نیستند و فرهنگ و خواسته ملی خودشان را به هر قیمتی بفروشند.
اما در جامعه ما موضوع کاملا بر عکس است گویی هنر بهانه ای است برای پشت پا زدن به مردمی که در سایه حضور آنان برخی افراد لقب هنرمند را با خود یدک می کشند. چندی پیش گلشیفته فراهانی پیراهن درید و سیلی بر داشته های فرهنگی خود زد و این سوال را در ذهن ایجاد کرد که دانشگاه هنر ایران چه چیز تربیت کرده است و در روز دیگر یک خانم بازیگر با چنان پوشش زننده ای در یک کنسرت ظاهر شد که پلیس به اجبار وی را به خانه اش بر گرداند.
چندی پیش رئیس جمهور منتخب در جمع هنرمندان گفته بود که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداری. هنوز چیزی از صدور این کلام از زبان روحانی نگذشته بود که انتشار عکس های پیمان معادی در فیلمی به نام " کمپ اشعه ایکس " در فضای مجازی بخشی از واقعیت تلخ جامعه هنری ما را به نمایش بگذارد. در این فیلم وی قرار است نقش جوانی مسلمان به نام " علی " را بازی کند که اتفاقا در یک گروه تروریستی فعال است.
حال با این رویکرد باز هم این موضوع را می توان مطرح کرد که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی داریم یا خیر؟
وقتی هنرمندان ما به جای دفاع از ارزش های ملی خود به بازی در نقش یک تروریست آن هم فقط برای " چند دلار بیشتر " سر و دست می شکنند و خود را می فروشند و پشت به تمامی داشته های خود می کنند باز می توان گفت که دانشگاه هنر ما شوالیه فرهنگی تربیت کرده است یا ماری در آستین؟
به هر صورت اگر چند روز پیش همگی فریاد بر می آوردند که چرا کارگردان فیلم برگزیده اسکار که به عنوان نماینده 75 میلیون انسان پا به آن کارزار گذاشته به راحتی دستش را به ادای احترام به سمت یک خانم دراز می کند و ارزش های این همه انسان را زیر سوال می برد حالا امروز معادی کار ناقص این کارگردان را کامل کرد و این بار وی خانمی را به آغوش گرفت.
تنها یک سوال از آقای معادی وجود دارد و آن این است که چگونه می خواهد در روزهای آینده به چشم مردمی نگاه کند که با سرمایه آنها به این جایگاه رسیده است؟
هنرمندان در هر نقطه از جهان در حالی که هر روز به فکر پیشرفت در عرصه کاری خود هستند نیم نگاهی به آنچه که جامعه از آنها توقع دارد نیز دارند و به نحوی رفتار می کنند و به شکلی در ابعاد مختلف زندگی خود برنامه ریزی می نمایند که جامعه ای که آنان را تربیت کرده روزی پیشمان از کرده خود نباشد.
این موضوع را حتی می توان در مجامع ورزشی جوامع غربی به خوبی مشاهده کرد به نحوی که حاضر نیستند و فرهنگ و خواسته ملی خودشان را به هر قیمتی بفروشند.
اما در جامعه ما موضوع کاملا بر عکس است گویی هنر بهانه ای است برای پشت پا زدن به مردمی که در سایه حضور آنان برخی افراد لقب هنرمند را با خود یدک می کشند. چندی پیش گلشیفته فراهانی پیراهن درید و سیلی بر داشته های فرهنگی خود زد و این سوال را در ذهن ایجاد کرد که دانشگاه هنر ایران چه چیز تربیت کرده است و در روز دیگر یک خانم بازیگر با چنان پوشش زننده ای در یک کنسرت ظاهر شد که پلیس به اجبار وی را به خانه اش بر گرداند.
چندی پیش رئیس جمهور منتخب در جمع هنرمندان گفته بود که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداری. هنوز چیزی از صدور این کلام از زبان روحانی نگذشته بود که انتشار عکس های پیمان معادی در فیلمی به نام " کمپ اشعه ایکس " در فضای مجازی بخشی از واقعیت تلخ جامعه هنری ما را به نمایش بگذارد. در این فیلم وی قرار است نقش جوانی مسلمان به نام " علی " را بازی کند که اتفاقا در یک گروه تروریستی فعال است.
حال با این رویکرد باز هم این موضوع را می توان مطرح کرد که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی داریم یا خیر؟
وقتی هنرمندان ما به جای دفاع از ارزش های ملی خود به بازی در نقش یک تروریست آن هم فقط برای " چند دلار بیشتر " سر و دست می شکنند و خود را می فروشند و پشت به تمامی داشته های خود می کنند باز می توان گفت که دانشگاه هنر ما شوالیه فرهنگی تربیت کرده است یا ماری در آستین؟
به هر صورت اگر چند روز پیش همگی فریاد بر می آوردند که چرا کارگردان فیلم برگزیده اسکار که به عنوان نماینده 75 میلیون انسان پا به آن کارزار گذاشته به راحتی دستش را به ادای احترام به سمت یک خانم دراز می کند و ارزش های این همه انسان را زیر سوال می برد حالا امروز معادی کار ناقص این کارگردان را کامل کرد و این بار وی خانمی را به آغوش گرفت.
تنها یک سوال از آقای معادی وجود دارد و آن این است که چگونه می خواهد در روزهای آینده به چشم مردمی نگاه کند که با سرمایه آنها به این جایگاه رسیده است؟