شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش شهدای ایران، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:

روند رشد و پیشرفت چین در اقتصاد و سیاست بین‌الملل در سال‌های اخیر تصاعدی بوده است و به تبع آن، نقش این کشور در معادلات و مناسبات بین‌المللی نیز توسعه چشمگیری داشته است. برای نمونه می‌توان به رشد فزاینده تولید ناخالص داخلی چین از حدود ۱.۲ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به نزدیک ۱۹ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ اشاره نمود. به‌موازات این رشد، بسیاری از کشورها در منطقه و جهان به‌دنبال تقویت روابط دوجانبه خود با این قدرت نوظهور هستند. در حال حاضر چین با تجارت سالانه بیش از ۵۰۵ تریلیون دلاری شریک تجاری نخست بیش از ۱۲۰ کشور دنیا است.

اهمیت و جایگاه چین برای ایران

از سوی دیگر همکاری با چین برای جمهوری اسلامی ایران واجد معنایی فراتر از همکاری‌های مرسوم با سایر کشورهای جهان نیز می‌باشد. عدم اعتقاد به نظم تک‌قطبی و هژمونیک آمریکایی و تلاش در جهت گذار به یک نظم چندقطبی جدید از جمله ویژگی‌های مشترک معنابخش به همکاری‌های راهبردی دو کشور است که خود را در سازوکارهایی نظیر سازمان شانگهای و بریکس نمایان کرده است. همچنین دو کشور روابط خوبی در حوزه اقتصادی دارند که بر پایه نیاز متقابل در حوزه انرژی و کالاهای وارداتی مورد نیاز ایران شکل گرفته است.

چنانکه از آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران برمی‌آید، چین در سال‌های اخیر نخستین شریک تجاری ایران به‌شمار می‌رود. توافق جامع همکاری راهبردی ۲۵ ساله، سرمایه‌گذاری چین در زمینه‌های مختلف انرژی، ترانزیت و زیرساخت و همچنین واردات نفت خام ایران در دوران تحریم تا سقف روزانه ۱.۶ میلیون بشکه نفت خام از جمله مهم‌ترین همکاری‌های مشترک اقتصادی دو کشور در سال‌های اخیر بوده است.

با توجه به تغییر دولت در ایالات متحده و روی کار آمدن مجدد ترامپ و رویکرد تهاجمی آن در مواجهه با هر دو کشور، اهمیت و ضرورت تقویت این روابط نیز تشدید می‌شود. هدف قرار گرفتن صادرات نفتی ایران به چین و کاهش آن تا سقف ۱۰۰ هزار بشکه در روز که به‌عنوان اصلی‌ترین ایده دور جدید تحریم‌های ایران در سخنان وزیر خزانه‌داری ایالات متحده منعکس شد، تائید دیگری بر اهمیت این روابط است.

الزامات نماینده دیپلماتیک ایران در چین

در چنین شرایطی، ادراک درست از اهمیت و پیچیدگی روابط ایران با چین و همچنین دقت و چابکی در تصمیم‌گیری در سطح کلان ضرورت فزاینده‌ای می‌یابد و به تبع آن، نقش سفیر به‌عنوان نماینده عالی دولت جمهوری اسلامی ایران در چین نیز اهمیتی مضاعف خواهد یافت. از همین رو ضرورت دارد شخصیتی که در جایگاه فرستاده تهران قرار می‌گیرد واجد ویژگی‌های مشخصی نظیر سابقه و تجربه دیپلماتیک، شناخت دقیق از محیط اقتصادی و سیاسی کشور مقصد و اشراف بر مناسبات فعلی حاکم بر روابط دو کشور اعم از وضعیت سرمایه‌گذاری، نوع و جنس تجارت دوجانبه، پروژه‌های مشترک فعال و در دست اقدام و مناسبات مرتبط با تحریم و دور زدن تحریم‌ها باشد.

متاسفانه باید اعتراف کرد علی‌رغم اینکه موارد فوق از جمله بدیهیات مورد نیاز برای کسب جایگاه سفارت در هر کشوری است، دولت‌ها در ایران همواره در انتخاب و اعزام فرد مناسب و کارآزموده به‌ویژه در کشورهایی که با آن‌ها روابط راهبردی دارد ضعیف عمل کرده‌اند. مروری کوتاه بر فهرست نمایندگان عالی ایران در چین طی سال‌های گذشته و وضعیت نامقبول روابط دوجانبه باوجود فرصت‌ها و ظرفیت‌های متعدد، گواهی بر این سخن است.

اصرار بر اشتباه

مطرح شدن نام عبدالرضا رحمانی فضلی به‌عنوان فرستاده ایران در پکن نشان می‌دهد که در، همچنان بر پاشنه قبلی می‌چرخد. با وجود شایستگی‌های مختلف رحمانی فضلی، فقدان سابقه فعالیت دیپلماتیک جدی در کارنامه کاری ایشان، عدم اشراف به حوزه شرق آسیا به‌ویژه چین و فقدان تسلط لازم در موضوعات اقتصادی که اهم محورهای همکاری دوجانبه را تشکیل می‌دهد از جمله موانعی خواهد بود که اجازه ارتقاء سطح همکاری‌های دو جانبه را نخواهد داد.

علاوه‌بر این، سابقه رحمانی فضلی به‌عنوان وزیر کشور و همچنین مطرح بودن نام ایشان به‌عنوان گزینه دبیری شورای عالی امنیت ملی، نشان از یک شخصیت سیاسی عالی‌رتبه دارد که این موضوع، سوءبرداشت‌هایی از سوی چین به همراه خواهد داشت و ممکن است به نیازمندی بیش از حد ایران به چین تعبیر شود.

در مجموع باید گفت انتخاب رحمانی فضلی به‌عنوان سفیر ایران در پکن در موقعیت زمانی کنونی، با خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران از روابط خود با چین تناسب چندانی ندارد و بعید به‌نظر می‌رسد حضور ایشان در پکن باعث ارتقاء سطح روابط شده و یا به ابتکار عملی در گره‌گشایی از مسائل و مشکلات موجود ختم شود.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار