به گزارش شهدای ایران؛ شهید
محمد بهروز لایقی به تاریخ 2 اسفند 1346 در تهران متولد شد ، حضور او در
کنار مادر و پدری دلسوز و متدین ، وی را با مبانی اعتقادی دین مبین اسلام
آشنا نمود و از وی محصلی کوشا در تحصیل علم و جوانی با اخلاق نیکو و دوست
داشتنی ساخت که معنویت و اخلاص وی زبانزد دوستان و آشنایان گشت .
او
در روزگار جوانی خود همواره به تلاش در راه آرمان های نظام مقدس جمهوری
اسلامی می پرداخت و از این رو به عضویت بسیج در آمد و در سال 1361 به خیل
عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل پیوست .
قرائت
قرآن ، نماز و مناجات های عاشقانه اش به درگاه خداوند ، چشم و دل هر
ببینده ای را مجذوب خود می کرد و از این روست که هنوز پس از گذشت سالها از
آن ایام ، همه از او به عنوان یک بسیجی عارف و مخلص یاد می کنند .
سرانجام
سرنوشت این گونه مقدر شد که پایان زندگی دنیوی و شروع حیات وی در سرای
آخرت و حضور در محضر خدای متعال ، به تاریخ 25 دی 1365 ، در جبهه شلمچه و
عملیات کربلای 5 باشد و وی که در آن روزگار 19 سال سن بیشتر نداشت ، مزد
هجرت و جهاد در راه خدا را دریافت و در عملیاتی که با رمز یا زهرا (س) بر
علیه استکبار جهانی انجام شد ، همانند مادر اهل بیت(ع) ، مدافع حریم ولایت،
حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) ، با اصابت ترکش به پهلو و بازویش ،
به آرزوی دیرینه خود دست یافت و به فیض عظمای شهادت نائل آمد .
مزار شهید محمد بهروز لایقی ؛ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران، قطعه 53، ردیف21، شماره 22
گزیده ای از وصیت نامه شنیدنی و تاثیر گذار شهید محمد بهروز لایقی ، جهت مطالعه و بهره مندی همه ارادتمندان به فرهنگ جهاد و مقاومت در ادامه می آید :
ای عزیزان ، من رفتم تا خط سرخ شهادت را رنگین تر کنم . من رفتم تا برای رضای خداوند ، نام ،یاد و قبرمن ، ان شاء الله تو ای دوست قدیمی و ای دوست جدیدم ، تو را بیدار کند . راهم را ببینی، شروع و پایانش را لمس کنی ، سپس آن را که ادامه راه انبیاء و ائمه و شهداست ادامه دهید .
مگر شماها نبودید که می گفتید یا حسین(ع) ، اگر آن روز بودیم در رکاب تو جان می سپردیم ، پس چرا امروز به ندای نائب صاحب الزمان(عج) ، امام خمینی لبیک نمی گویید ؟ عزیزان ،دوستان ، برادران نکند خدای نکرده در بستر بمیرید ، زیرا که در زمان شهادت ، مرگ در بستر غفلت و خواری است .
بیایید بیدار شویم و از دنیا برای آخرت خویش توشه جمع کنیم . هیچ چیز در این دنیا و از این دنیا برای ما نخواهد ماند ، مگر اعمال خوب و بد ما . بیایید با خدا باشیم .
آری رفتم تا راه کربلا باز گردد و شما عزیزان در فردایی زیبا به زیارت حضرت اباعبدالله(ع) بروید و عقده دیرینه دل خویش را با یاد ما باز کنید و یاد کربلا را تازه تر سازید و بر سینه و سر خود بزنید .
رفتم تا خط سرخ شهادت را با خونم رنگی تازه بخشم و کلمه عشق را در امتدادش حکاکی نمایم . خداوندا ما را به عشق خود بمیران .
بارالها ؛ نصیبم نما تا به هنگام جان دادن به دنیا و تمام آنچه که در آن برای منحرف کردن انسان از حق و حقیقت است ، نیشخند بزنم .
سپهر حزب الله
سپهر حزب الله