شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۴۱۳۱
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۵
«امام خوش آمدی‌، به دلهای خونین داغداری که مهر تو به طپیدنش واداشت. و حضور تو معنایش داد. خوش آمدی... به کلبه پیرزنی که سه فرزند در راه انقلاب پیروز و شکوهمند ملتش قربانی کرد. و روزی که تو گفتی باز می‌گردی با آن که سراپایش می‌گریست سر از پنجره بیرون کرد و بار دیگر خورشید را به کلبه سردش راه داد.»

شهدای ایران : «... این ‌بار اول نیست که در دوره من چنین شرایطی رخ می‌دهد. باید از تجربه‌های پدرم درس بگیریم... پس از اینکه دوباره به لطف خدا به قدرت برگشتم یک نیروی پلیس بزرگ‌تر جانشین ساواک خواهد شد. لازم است ارتش از وجود عوامل ناراضی پاکسازی شود و اشتباه‌های پیشین تکرار نشود...»1
این جملات بخشی از صحبت‌های محمدرضا پهلوی در نوار کاستی است که گزارش آن را نشریه نیویورک تایمز در روز 12 بهمن 1357 و فقط ساعاتی پیش از ورود حضرت امام به میهن انتشار داد. که در آن نوار کاست بنا به گزارش نیویورک تایمز، شاه از سران ارتش خواسته بود با نهایت خشونت دست به کشتار مردم بزنند.2
نیویورک تایمز نوشته بود که نوار یادشده و‌ ترجمه انگلیسی‌اش را در اختیار نشریه «تایمز» و همچنین شبکه CBS گذاردند و شبکه CBS پس از راستی‌آزمایی آن، تأکید کرده بود که «سه کارشناس صدا تایید کردند این صدا واقعاً متعلق به شاه است.»3
در آن نوار و سخنرانی، شاه از سران ارتش خواسته بود که «با ایجاد یک جنگ داخلی طولانی» برای او فرصت بازگشت به کشور و گرفتن دوباره قدرت را فراهم کنند.
چندین کارشناس و متخصص معتبر صداشناسی از جمله «اسکار توسی» رئیس انستیتو تشخیص صدای دانشگاه ایالتی میشیگان گفت: «بدون شک این صدا با صداهایی که از شاه روی نوارهای دیگر وجود دارد مطابقت دارد» و در نهایت تایید کرد که صدای نوار کاست فوق، واقعاً صدای شاه بوده و وی ارتش را به کشتار وسیع مردم ایران حتی در حد به راه انداختن یک جنگ داخلی فرا خوانده بود.
چنین سندی کاملاً مغایر با تلاش کانون‌های استعماری و نشریات زنجیره‌ای وابسته به آنهاست که سال‌ها تلاش کردند از شاه، چهره‌ای جدید ساخته و با نقل قول‌های جعلی و دروغ، مدعی شوند وی راضی به کشتار مردم نبود و از همین روی از کشور خارج شد!! شاه در این نوار همچنین گفته بود:
«... نباید به ملت آزادی زیاد داده شود چون ظرفیت این هدیه بزرگ را که به آنها اعطا کرده‌ام ندارند...»
حرکت خودروهای نظامی برای سرکوب مردم
بر اساس دستورالعمل ژنرال هویزر و همچنین دستور مستقیم شاه برای سرکوب حداکثری مردم، در همان روز 12 بهمن 1357 و ساعاتی پیش از ورود امام، روزنامه‌ نیویورک‌تایمز گزارش داد که انبوه خودروهای نظامی در سطح شهر تهران در حال ‌تردد و آرایش نظامی هستند. این روزنامه نوشت:
«... یک گزارش می‌گوید قطاری از خودروهای نظامی را به طول بیش از دو مایل دیده که از میدان ونک عبور می‌کردند و پر از سربازان مسلح بوده‌اند.
۷۸ جیپ، ۱۲‌‌ تانک چیفتن، تعدادی ‌‌تانک سبک اسکورپیون و چندین آمبولانس در میان این خودروها بوده‌اند....» 
اما مثل همیشه حضور انبوه جمعیت میلیون‌ها نفری مردم در خیابان‌ها که از روزها قبل تدارک دیده شده بود، همه طرح و نقشه‌ها و برنامه‌های ژنرال هویزر و شاه را ناکام گذارد.
امام آمد
خبرنگاران مطبوعات در صبح روز 12 بهمن 1357 در روزنامه‌های سراسری منتشر کردند:
«... پس از یکصد و هفده روز توقف در «نوفل لوشاتو» امام خمینی ساعت یک صبح امروز به وقت محلی (۲و۳۰ به وقت تهران) به طرف تهران حرکت کرد. پانزده سال قبل، سحرگاه روزی خاموش که سکوت فضای ایران را فراگرفته بود، آیت‌الله خمینی تنها و گمنام به شهری دور افتاده در ترکیه تبعید شد. اینک او زمانی به ایران باز می‌گردد که به عنوان یک چهره جهانی شناخته شده است و رهبری انقلاب بزرگی را بر عهده ‌دارد.»
دقایقی از ساعت 9 صبح 12 بهمن 57 گذشته بود که هواپیمای 747 حامل حضرت امام و همراهانشان بر فراز تهران پدیدار شد. گزارش خبرنگارانی که در آن دقایق در هواپیما حضور داشتند، حال و هوای همراهان امام را در لحظات فوق چنین بیان می‌کنند:
«هنگامی که هواپیما بر فراز شهر تهران رسید، علی‌رغم اخطار میهمانداران، ایرانیان حاضر در هواپیما، شروع به الله اکبر گفتن کردند. هواپیما بر روی باند فرودگاه رسید، ولی همین که خواست فرود آید، انگار اشکالی پیش آمد چون دوباره اوج گرفت و بار دیگر در دل آسمان رفت. آه از نهاد مسافران و به خصوص خبرنگاران خارجی برخاست. همه نیم‌خیز شدند و صحبت از این شد که به هواپیما اجازه فرود داده نمی‌شود. هواپیما اوج گرفت و حدود ۱۰ دقیقه در آسمان تهران به پرواز خود ادامه داد و در حالی که بسیاری فکر می‌کردند راه آمده را باید بازگردیم، بار دیگر بر روی فرودگاه مهرآباد ظاهر شد و این بار موفق به فرود شد و مسافران ایرانی و خارجی هواپیما‌، این بار همگی الله اکبر گفتند.»
قدوم مبارک امام بر خاک وطن
سرانجام ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه صبح پنجشنبه 12 بهمن 1357، امام خمینی رهبر نهضت اسلامی مردم ایران، پس از 14 سال و 3 ماه، پای بر خاک میهن گذاشتند. اگر روزگاری در آن عصر غم‌انگیز پاییزی 13 آبان 1343 که امام را غریبانه و با همراهی تعدادی از مأموران ساواک به تبعید فرستادند، با سرکوب و اختناق پس از کشتار 15 خرداد، یاران ایشان را در حبس و تبعید به غل و زنجیر کشیده بودند تا صدای اعتراضی بلند نشود و هر آوای آزادی‌خواهی را در گلو خفه کنند اما در آن صبح خجسته بهمن 57، میلیون‌ها نفر به استقبال رهبر سفرکرده خود، کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را آذین بسته و فرش راه رهبر محبوب را با گل آراسته بودند تا آن عزیز، قدوم مبارکشان را بر صدها قافله دل بگذارند و پس از آن زمستان سخت 2500 ساله ستم‌شاهی، بهار آزادی و استقلال را به ارمغان آورند.
رادیو کلن در 12 بهمن 1357 گزارش داد:
«... وقتی آیت‌الله خمینی در فرودگاه تهران از هواپیما قدم بر زمین گذاشت، صحنه شورانگیزی بود. صدها تن از روحانیون و رهبران مخالف رژیم در حالی که می‌گریستند‌، از آیت‌الله خمینی استقبال کردند. فریاد الله اکبر از جمعیت بلند شد...آیت‌الله هنگام ترک فرودگاه با استقبال پرشور جمعیتی رو به رو شد که در دو طرف خیابان گرد آمده بودند. تخمین زده می‌شود که 4 تا 6 میلیون نفر برای استقبال از آیت‌الله خمینی آمده بودند. اتومبیل آیت‌الله به سوی گورستان بهشت زهرا رفت اما حرکت به کندی صورت می‌گرفت‌، زیرا جمعیتی عظیم برای استقبال گرد آمده بودند. مسئولین حفظ نظم که از خود مردم بودند‌، قادر نبودند که جلو مردم را بگیرند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، جمعیت اتومبیل حامل آیت‌الله را برروی دست بلند می‌کرد. به ناچار یک هلیکوپتر آیت‌الله را به بهشت زهرا برد. ورود آیت‌الله خمینی به مدت بیست دقیقه توسط تلویزیون دولتی به طور زنده پخش شد. اما و ناگهان عکس شاه روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و برنامه قطع گردید. گفته می‌شود نظامیانی که در ایستگاه فرستنده تلویزیون بودند از اینکه سرود شاهنشاهی پخش نشده بود‌، عصبانی شده بودند...»4
خبرنگاران مطبوعات آن روز گزارش دادند:
«... گروه‌های انتظامات در سرتاسر دو طرف خیابان‌های مسیر‌، دست به دست هم داده و زنجیروار سراسر طرفین مسیر را تا میدان آزادی (شهیاد) به این کیفیت تحت کنترل دارند. در پیاده‌روهای طرفین خیابان‌، پشت سر گروه انتظامات‌، انبوه جمعیت ایستاده و انتظامات اجازه نمی‌دهد که جمعیت به سطح خیابان بیاید. در مقابل در ورودی دانشگاه تهران یک گروه بزرگ از افراد انتظامی دایره‌ای بسیار بزرگ تشکیل داده‌اند و به صورت زنجیروار ایستاده‌اند تا محوطه‌ای مشخص برای سخنرانی حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی ایجاد کنند.»
یرواند آبراهامیان، استاد دانشگاه پرینستون و مورخ مقیم آمریکا از روز 12 بهمن 57 چنین نوشت:
«... روزنامه‌نگاران خارجی اشاره کرده‌اند که بعضی سربازان بهشان عکس آیت‌الله خمینی را نشان می‌داده‌اند و توی لوله تفنگ‌های‌شان، گل میخک گذاشته بودند. یکی از خبرنگاران خارجی نوشت برای چندین میلیون نفر این روز‌، روز تطهیر و تزکیه بود...»5
چون او نایب امام زمان بود
در آن زمان خبرگزاری‌ها و رسانه‌های خارجی مدام این سؤال را تکرار می‌کردند که چرا آیت‌الله خمینی چنین شخصیت محبوبی است و اینچنین مردم از ایشان حمایت کرده و حتی نیروهای غیرمذهبی و چپ که سالها در مقابل جبهه مبارزان و انقلابیون مذهبی، موضع‌گیری داشته و آنها را انقلابی پیگیر و اصیل نمی‌دانستند، ناگزیر در مقابل رهبری امام سرتسلیم فرود آورده بودند.
رسانه‌های فوق نمی‌توانستند درک کنند که مرجع و رهبر دینی‌، چه جایگاهی در میان مردم داشته و چگونه او را نایب امام زمان دانسته و حکمش را به عنوان حکم و فرمان الهی واجب‌الاجرا می‌دانند. نمی‌توانستند درک کرده و بفهمند که عشق به امام خمینی از سال‌ها پیش در قلب این مردم جای گرفته بود.
همایون کاتوزیان نویسنده و پژوهشگر تاریخ نوشته است:
«... چون او (امام خمینی) تنها کسی بود که در سخنانش مستقیم به شاه و اصل نظام سلطنتی حمله می‌کرد. کلام او همان بود که [مردم] می‌خواستند بشنوند و او تنها کسی بود که حاضر بود این سخنان را به زبان بیاورد.»6
بسیاری از سیاسیون باور نداشتند که شاه و رژیمش رفتنی هستند. حتی برخی از یاران امام چنین تصویری از ادامه نهضت به ذهنشان هم خطور نمی‌کرد. آنها در نهایت بر این باور بودند که شاه از قدرت مطلق عقب کشیده و به نخست‌وزیر و مجلس اختیار بیشتری داده خواهد شد. 
یکی از مطبوعات عصر آن روز با قطعه‌ای تحت عنوان خوش‌آمدگویی خطاب به امام نوشت:
«امام خوش آمدی‌، به دلهای خونین داغداری که مهر تو به طپیدنش واداشت. و حضور تو معنایش داد. خوش آمدی... به کلبه پیرزنی که سه فرزند در راه انقلاب پیروز و شکوهمند ملتش قربانی کرد. و روزی که تو گفتی باز می‌گردی با آن که سراپایش می‌گریست سر از پنجره بیرون کرد و بار دیگر خورشید را به کلبه سردش راه داد.»
ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نیویورک‌تایمز، اول فوریه 1979 به نقل از روزهای التهاب؛ ۱۲ بهمن ۵۷ به روایت روزنامه‌ها- رادیو فردا- 12 بهمن 1397
2- همان
3- همان
4- تقویم تاریخ انقلاب اسلامی – گروه تحقیق انتشارات سروش- سروش- تهران- 1369
5- یرواند آبراهامیان- مردم در سیاست ایران- ترجمه بهرنگ رجبی
6- همایون کاتوزیان – ایرانیان- ترجمه حسین شهیدی- نشر مرکز

 
*دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار