شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۳۷۱۶
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۴
شهید مطهرى هم از کسانى بود که انجمن حجتیه را خوب مى‌شناخت ایشان یک بار به من گفتند: خزعلى! بیا نگذاریم اینها [انجمن حجتیه]را کنار بزنند، بیا اینها را کمک کنیم بعد از ایشان من تنها ماندم و غوغا برضد انجمن حجتیه زیاد شد.
شهدای ایران:به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ نام انجمن حجتيه با فعاليت‌هاى شيخ محمود حلبى پيوند خورده به گونه‌اى كه شناخت اين روحانى منتهى به شناخت اين انجمن خواهد شد. شيخ محمود حلبى در سيزده جمادى‌الاولى ۱۳۱۸ ق/ ۱۲۸۰ ش در مشهد به دنيا آمد و یادگیری ادبى و عربى را در همان شهر آغاز كرد و نزد استادان بنام آن شهر، مانند اديب نيشابورى معروف به اديب دوم،حاج شيخ محمد نهاوندى،حاج ميرزا احمد كفايى گذراند و در مسائل اخلاقى و عرفانى متأثر از حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى بود. مرحوم حلبى به‌تدريج به مكتب «معارفی خراسان» كه از سوی ميرزا مهدى اصفهانى بنياد گذاشته شده بود گرويد. وى در سال‌هاى نهضت ملى شدن صنعت نفت فعاليت‌های تبليغي‌ـ سياسى انجام می داد؛ اما پس از کودتای 28 مرداد از فعاليت سياسى روى‌گردان شد و به تهران آمد و كار خطابه و منبر را ادامه داد. در اين زمان فعاليت بهائيان در سراسر ايران گسترش زيادى يافته بود و مرحوم حلبى كه متأثر از مرحوم آيت‌الله شيخ احمد شاهرودى و آثار وى در رد بربهائيان بود با ايجاد تشكيلات منظمى كه بعدها به «انجمن حجتيه» شهرت يافت مبارزه‌ پردامنه‌اى را بر ضد آنان آغاز كرد. مرحوم حلبى در روز جمعه هفدهم رمضان سال  ۱۴۱۸/  ۲۶ دى ۱۳۷۶ درگذشت و در كنار مزار شيخ صدوق به خاک سپرده شد. آنچه در ادامه می آید روایت آیت‌الله خزعلی از مواجهه و آشنایی با انجمن حجتیه در مشهد است که در کتاب خاطرات ایشان منتشر شده است:

من هميشه دوست داشته‌ام طلبه‌اى آزاد باشم مثلا اگرچه انجمن حجتیه را دوست داشته‌ام ولى به آن نپيوستم. تهمت‌هايى كه به اين انجمن زده‌اند درست نبوده گرچه كار آن توأم با ضعف‌هايى بوده است اين واقعيت‌ها را من و كسان ديگر به امام هم مى‌گفتيم من همان‌گونه كه به حزب جمهورى اسلامى خوش‌بين بودم و به آن نپيوستم به انجمن حجتيه هم خوش‌بين بودم، اما به آن نپيوستم. هرگاه جريانى را به نفع اسلام مى‌ديدم از آن حمايت مى‌كردم مثلا در جريان نهضت اسلامى هرگاه اعلاميه‌اى در طرفدارى از امام بود زير آن را امضا مى‌كردم و پاى همه چيز آن مى‌ايستادم. 

انجمن حجتيه براى ظهور حضرت مهدى(ع) زمينه را مهيا مى‌ساخت؛ آن‌ها نمى‌توانستند با مسائل حساس سياسى خود را درگير كنند، تقيه مى‌كردند. ما برخى مواقع مجبور بوده‌ايم حتى پشت سر سعودى‌ها نماز بخوانيم و گرچه شرايط اين نماز مطابق با آن‌چه در ذهن و دل ما نيست، با اين همه ناچاريم آن را انجام دهيم، چون مراجع ما به انجام آن جواز داده‌اند. موضع‌گيرى سياسى انجمن حجتيه نيز بيشتر از سر تقيه بوده است. اين مسئله غير از شعار جدايى دين از سياست است. اعضاى انجمن حجتيه بر اين اعتقاد بودند كه ما قدرت مقابله با حكومت محمدرضا پهلوى را نداريم درست مثل اميرالمؤمنين(ع) كه تا جايى كه توانست براى جانشينى پيامبر كوشيد ولى وقتى ديد نمى‌شود به اين خواسته جامه‌ عمل پوشيد و ممكن است با بروز اختلاف، مردم از دين بر گردند حتى با ابوبكر هم بيعت كرد.

برخى از اعضاى انجمن حجتيه براى پيروزى انقلاب اسلامى خيلى تلاش كردند، پس از پيروزى انقلاب هم بيشتر آن‌ها به مردم پيوستند و حتى خود آقاى حلبى به امام نامه نوشت و پيروزى انقلاب را تبريک گفت. متأسفانه بعدها درباره‌ اين گروه و انجمن مسائلى پيش آمد. شهيد مطهرى هم از كسانى بود كه انجمن حجتيه را خوب مى‌شناخت ايشان يک بار به من گفتند: خزعلى! بيا نگذاريم اين‌ها [انجمن حجتيه] را كنار بزنند، بيا اين‌ها را كمک كنيم بعد از ايشان من تنها ماندم و غوغا برضد انجمن حجتيه زياد شد.

منبع: خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی؛ به کوشش دکتر حمید کرمی پور، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار