روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه سال 2004 میلادی اولین مادر شهادت طلب فلسطینی که 22 سال بیشتر نداشت دست به عملیات علیه صهیونستها زد. ریم اولین شهادت طلب زن در جنبش حماس و نوار غزه نیز به شمار میرود.
به گزارش شهدای ایراناینکه یک آدم یا هر چیز دیگری را برای خودت بخواهی و فکر کنی حاضری به خاطرش هر کاری را انجام دهی عشق نیست. انجام می دهی چون دلت میخواهد، چون حال خودت بهتر میشود. وقتی پای «تو» در میان باشد عشق فقط حرفی گزافه است. یک حرف گندهتر از دهان. مثل خیلی دیگر از لغات مفهوم این کلمه مظلوم هم به سرقت رفته است. ما فقط اغلب فکر می کنیم عاشق هستیم. گاهی از همه منافعمان می گذریم برای کسی که گمان می کنیم دوستش داریم.
عزیز ترین چیزی که خدا به انسان ها داده جانشان است. پای جان که بیاید وسط اغلب همین عشاق سینه چاک!! رنگ از رخسار میبازند و با دستپاچگی آویزان منطق و عقل میشوند.
دیگر شور عشق تبدیل به یک افسانه میشود و می نشینند مرثیه برایش می سرایند.
مفهوم واقعی عشق روی زمین جز در وجود مادر کجا یافت میشود؟! اگر این عشق است پس آن ادعاها چیست؟
حکایات عشق مادر به فرزندش قشنگ ترین نقاشی خدا در زمین است. لطیف است و آرام. مادر همه چیزش فرزند است. تمام دنیا را هم بریزی به پای او، جز فرزندش چیزی نمیخواهد. مادر فرزندش را در وجود خود می پروراند. از خودش مایه میگذارد. مادر خودخواه نیست. فرزند خواه است. وجودش را به پای بچه می ریزد حتی اگر فرزند جزو بدترین آدم ها باشد او رویش را بر نمی گرداند. هیچ حساب و کتابی هم نمی تواند این دو را از هم جدا کند. اصلا تمام دنیا فدای یک لحظه خندیدن بچه.
چه لحظه ای برای یک مادر شیرین تر از خندیدن بچه اش؟! مادر با بچهاش راه می افتد، با تبش تب میکند و با بزرگ شدندش پیر میشود. این بانوی مقدس فقط دامن خود را جای امنی برای تربیت فرزندش میداند. بدون شک تنها زمانی حاضر به جدایی است که بداند جای فرزندش خوب است و سعادتش را در پی دارد. و الا نه بهترین سفرها و نه بهترین خانه ها و نه بهترین نعمت ها نمی تواند جدایی بیندازد بین او و دردانه اش.
خدا!
تنها کسی که مادر حاضر است به خاطر او از فرزند عزیزتر از جانش بگذرد. یا حتی فرزندش را فدای خدا کند. چه زیبا عشقی است این. و چه جاودانه زیستنیاست.
ریم هم مادر بود و عاشق! زندگی اش هم مشکلی نداشت. فقط نمی توانست قدس را اینگونه ببیند. آخر قرار بود آنجا مأمنی باشد برای فرزندانش. با این اوضاع چگونه او دو کودک خود را می توانست به سرانجام برساند؟ زندگی زیبای او با همسر و فرزندانش چیزی کم نداشت اما هر آن ممکن بود انفجاری و یا سرباز صهیونیستی با لگد درب خانه را بکوبد و آرامش را به یکباره به خاطره تبدیل کند.
ریم کشورش اشغال شده بود و سرزمینش به یغما میرفت قدس بوی خون میداد. برای این بانو گرفتن چنین تصمیمی قطعا سخت خواهد بود. سالها فکر کرده بود و تصمیم گرفته بود، حتی قبل از ازدواج اما حالا وضع فرق می کرد، محبت به فرزندان تمام آرمان و اهداف را لرزانده بود. خدایا! می دانم تو هستی اما ...
زن عزمش را جمع کرد و خودش را کنار گذاشت. اگر می ماند آینده سرزمینش و فرزندانش چه میشد؟ باید فدا می شد، باید فدا می کرد.
ریم خنده فرزندانش را، بزرگ شدنشان را، مدرسه رفتنشان را، بلوغشان را همه و همه لحظاتی را که یک مادر با همه وجود آرزوی دیدن آن را دارد گذاشت و خوشبختی دیگری را خواست. نه فقط برای کودکان خود بلکه برای تمام بچههای فلسطینی. خدا تمام قلبش را تصرف کرد و به او یقین داد که فرزندانت را به من بسپار و جاودانه شو.
فرزندان ریم حالا هر دو نوجوانان لایقی شدهاند و در سر سودای ادامه دادن راه مادر را دارند تا برسد روزی که فرزندان سرزمین زیتون آزادانه در کشورشان بدون هیچ مزاحمی زندگی کنند.
عشق مادری هم حکایتی دارد..
روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه سال 2004 میلادی اولین مادر شهادت طلب فلسطینی که 22 سال بیشتر نداشت دست به عملیات علیه صهیونستها زد. ریم اولین شهادت طلب زن در جنبش حماس و نوار غزه نیز به شمار می رود.
به رغم آنکه الریاشی هفتمین زن شهادت طلب فلسطینی است که علیه صهیونیستها دست به عملیات شهادت طلبانه زده اما عملیات وی با سایر عملیات های مشابه تفاوت دارد: زیرا وی اولین مادری است که با شهادتش همسر و دو فرزندش را تنها گذاشت.
فرزند کوچک ریم در زمان شهادتش تنها 18 ماه داشت. نام ریم با این عملیات در فهرستی ثبت شد که اسامی شیر زنان سرزمین زیتون وفاء ادریس، دارین ابو عشیه ، آیات الاخرس، عندلیب طقاطقه، هبه دراغمه و هنادی جرادات در آن مشاهده می شود.
زمانی که این مادر حماسه ساز دست به چنین اقدامی زد اسرائیلی ها سعی داشتند از او شخصیتی نشان دهند که به خاطر مشکلات زندگی و مسائل مالی عاصی شده و دست به یک خود کشی زده است. درحالی « صالح» پدر ریم نماینده یکی از شرکتهای باطری سازی خودروهای آلمانی بود و اوضاع مالی مناسبی داشت.
ریم در سالهای تحصیل به انجمن اسلامی دانشجویی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ( حماس) پیوست. « زیاد عواد » جوانی 28 ساله بود که ریم به همسری ایشان درامد. آنها زندگی مشترکشان را در « حی الزیتون» واقع در شرق غزه آغاز کردند. اجرای طرح عملیات شهادت طلبانه نیازمند آن بود که ریم ابتدا از صحنه عملیات بازدید کند. او گذرگاه ایریز(بیت حانون) تا محل زندگی خود را از نزدیک مورد بررسی قرار داده و شیوه فعالیت سربازان اشغالگر را در زمان تفتیش و بازرسی مردم مشاهده نمود. پس از آن بنا بر پیشنهاد ریم اصلاحاتی در طرح عملیاتی انجام شد و با توفیق الهی طرح تکمیل شد و اینک همه منتظر اجرای عملیات بودند تا بار دیگر زندگی صهیونیستها به جهنم تبدیل شود. با انجام این عملیات استشهادی 4 سرباز اسراییلی کشته و 6 نفر هم مجروح شدند! و این سرانجام مادری است که علی رغم زندگی مرفه و آرام با داشتن دو فرزند رفت تا آینده فرزندان کشورش باقی بماند.
*متن وصیت نامه بانوی شهادت طلب ریم الریاشی:
بسم ا.. الرحمن الرحیم
من شهادت طلب « ریم صالح الریاشی» فرزند یگانهای شهید عز الدین قسام ، این عملیات را به صورت مشترک با برادرانم در یگانهای شهدای الاقصی برای جلب رضایت خداوند عزوجل به انجام می رسانم برای انتقام کشیدن از یهود این دشمن بشریت و کسانی که در سرزمینم فساد می کنند در رفح و نابلس و رام الله و جنین و باقی شهرهای سرزمین عزیزم و برای پاک کردن مقداری از ننگی که به واسطه اعمال حاکم سازش کار بر پیشانی این امت نقش بسته است.
مردم قهرمانم!
به محض اینکه آنها به ما ضربه ای بزنند ما نیز انتقام خواهیم گرفت و آتش این خونخواهی شعله ور خواهد ماند و هر روز برافروخته تر خواهد شد تا آنجا که دشمن را بسوزاند و پرچم توحید را بر گستره سرزمین عزیزمان و بر مناره مسجد الاقصی مبارک برافراشته سازد و از شما برای موفقیت و پایداری خود طلب دعا می کنم. دیگر اینکه از خدای عزوجل می خواهم این عمل مرا خالصاً برای ذات کریم خویش قرار دهد و آن را واسطه ذلت یهود و آرامش دلهای مومنین قرار دهد« و هوالولی ذالک و القادر علیه »
عزیز ترین چیزی که خدا به انسان ها داده جانشان است. پای جان که بیاید وسط اغلب همین عشاق سینه چاک!! رنگ از رخسار میبازند و با دستپاچگی آویزان منطق و عقل میشوند.
دیگر شور عشق تبدیل به یک افسانه میشود و می نشینند مرثیه برایش می سرایند.
مفهوم واقعی عشق روی زمین جز در وجود مادر کجا یافت میشود؟! اگر این عشق است پس آن ادعاها چیست؟
حکایات عشق مادر به فرزندش قشنگ ترین نقاشی خدا در زمین است. لطیف است و آرام. مادر همه چیزش فرزند است. تمام دنیا را هم بریزی به پای او، جز فرزندش چیزی نمیخواهد. مادر فرزندش را در وجود خود می پروراند. از خودش مایه میگذارد. مادر خودخواه نیست. فرزند خواه است. وجودش را به پای بچه می ریزد حتی اگر فرزند جزو بدترین آدم ها باشد او رویش را بر نمی گرداند. هیچ حساب و کتابی هم نمی تواند این دو را از هم جدا کند. اصلا تمام دنیا فدای یک لحظه خندیدن بچه.
چه لحظه ای برای یک مادر شیرین تر از خندیدن بچه اش؟! مادر با بچهاش راه می افتد، با تبش تب میکند و با بزرگ شدندش پیر میشود. این بانوی مقدس فقط دامن خود را جای امنی برای تربیت فرزندش میداند. بدون شک تنها زمانی حاضر به جدایی است که بداند جای فرزندش خوب است و سعادتش را در پی دارد. و الا نه بهترین سفرها و نه بهترین خانه ها و نه بهترین نعمت ها نمی تواند جدایی بیندازد بین او و دردانه اش.
خدا!
تنها کسی که مادر حاضر است به خاطر او از فرزند عزیزتر از جانش بگذرد. یا حتی فرزندش را فدای خدا کند. چه زیبا عشقی است این. و چه جاودانه زیستنیاست.
ریم هم مادر بود و عاشق! زندگی اش هم مشکلی نداشت. فقط نمی توانست قدس را اینگونه ببیند. آخر قرار بود آنجا مأمنی باشد برای فرزندانش. با این اوضاع چگونه او دو کودک خود را می توانست به سرانجام برساند؟ زندگی زیبای او با همسر و فرزندانش چیزی کم نداشت اما هر آن ممکن بود انفجاری و یا سرباز صهیونیستی با لگد درب خانه را بکوبد و آرامش را به یکباره به خاطره تبدیل کند.
ریم کشورش اشغال شده بود و سرزمینش به یغما میرفت قدس بوی خون میداد. برای این بانو گرفتن چنین تصمیمی قطعا سخت خواهد بود. سالها فکر کرده بود و تصمیم گرفته بود، حتی قبل از ازدواج اما حالا وضع فرق می کرد، محبت به فرزندان تمام آرمان و اهداف را لرزانده بود. خدایا! می دانم تو هستی اما ...
زن عزمش را جمع کرد و خودش را کنار گذاشت. اگر می ماند آینده سرزمینش و فرزندانش چه میشد؟ باید فدا می شد، باید فدا می کرد.
ریم خنده فرزندانش را، بزرگ شدنشان را، مدرسه رفتنشان را، بلوغشان را همه و همه لحظاتی را که یک مادر با همه وجود آرزوی دیدن آن را دارد گذاشت و خوشبختی دیگری را خواست. نه فقط برای کودکان خود بلکه برای تمام بچههای فلسطینی. خدا تمام قلبش را تصرف کرد و به او یقین داد که فرزندانت را به من بسپار و جاودانه شو.
فرزندان ریم حالا هر دو نوجوانان لایقی شدهاند و در سر سودای ادامه دادن راه مادر را دارند تا برسد روزی که فرزندان سرزمین زیتون آزادانه در کشورشان بدون هیچ مزاحمی زندگی کنند.
عشق مادری هم حکایتی دارد..
روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه سال 2004 میلادی اولین مادر شهادت طلب فلسطینی که 22 سال بیشتر نداشت دست به عملیات علیه صهیونستها زد. ریم اولین شهادت طلب زن در جنبش حماس و نوار غزه نیز به شمار می رود.
به رغم آنکه الریاشی هفتمین زن شهادت طلب فلسطینی است که علیه صهیونیستها دست به عملیات شهادت طلبانه زده اما عملیات وی با سایر عملیات های مشابه تفاوت دارد: زیرا وی اولین مادری است که با شهادتش همسر و دو فرزندش را تنها گذاشت.
فرزند کوچک ریم در زمان شهادتش تنها 18 ماه داشت. نام ریم با این عملیات در فهرستی ثبت شد که اسامی شیر زنان سرزمین زیتون وفاء ادریس، دارین ابو عشیه ، آیات الاخرس، عندلیب طقاطقه، هبه دراغمه و هنادی جرادات در آن مشاهده می شود.
زمانی که این مادر حماسه ساز دست به چنین اقدامی زد اسرائیلی ها سعی داشتند از او شخصیتی نشان دهند که به خاطر مشکلات زندگی و مسائل مالی عاصی شده و دست به یک خود کشی زده است. درحالی « صالح» پدر ریم نماینده یکی از شرکتهای باطری سازی خودروهای آلمانی بود و اوضاع مالی مناسبی داشت.
ریم در سالهای تحصیل به انجمن اسلامی دانشجویی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ( حماس) پیوست. « زیاد عواد » جوانی 28 ساله بود که ریم به همسری ایشان درامد. آنها زندگی مشترکشان را در « حی الزیتون» واقع در شرق غزه آغاز کردند. اجرای طرح عملیات شهادت طلبانه نیازمند آن بود که ریم ابتدا از صحنه عملیات بازدید کند. او گذرگاه ایریز(بیت حانون) تا محل زندگی خود را از نزدیک مورد بررسی قرار داده و شیوه فعالیت سربازان اشغالگر را در زمان تفتیش و بازرسی مردم مشاهده نمود. پس از آن بنا بر پیشنهاد ریم اصلاحاتی در طرح عملیاتی انجام شد و با توفیق الهی طرح تکمیل شد و اینک همه منتظر اجرای عملیات بودند تا بار دیگر زندگی صهیونیستها به جهنم تبدیل شود. با انجام این عملیات استشهادی 4 سرباز اسراییلی کشته و 6 نفر هم مجروح شدند! و این سرانجام مادری است که علی رغم زندگی مرفه و آرام با داشتن دو فرزند رفت تا آینده فرزندان کشورش باقی بماند.
*متن وصیت نامه بانوی شهادت طلب ریم الریاشی:
بسم ا.. الرحمن الرحیم
من شهادت طلب « ریم صالح الریاشی» فرزند یگانهای شهید عز الدین قسام ، این عملیات را به صورت مشترک با برادرانم در یگانهای شهدای الاقصی برای جلب رضایت خداوند عزوجل به انجام می رسانم برای انتقام کشیدن از یهود این دشمن بشریت و کسانی که در سرزمینم فساد می کنند در رفح و نابلس و رام الله و جنین و باقی شهرهای سرزمین عزیزم و برای پاک کردن مقداری از ننگی که به واسطه اعمال حاکم سازش کار بر پیشانی این امت نقش بسته است.
مردم قهرمانم!
به محض اینکه آنها به ما ضربه ای بزنند ما نیز انتقام خواهیم گرفت و آتش این خونخواهی شعله ور خواهد ماند و هر روز برافروخته تر خواهد شد تا آنجا که دشمن را بسوزاند و پرچم توحید را بر گستره سرزمین عزیزمان و بر مناره مسجد الاقصی مبارک برافراشته سازد و از شما برای موفقیت و پایداری خود طلب دعا می کنم. دیگر اینکه از خدای عزوجل می خواهم این عمل مرا خالصاً برای ذات کریم خویش قرار دهد و آن را واسطه ذلت یهود و آرامش دلهای مومنین قرار دهد« و هوالولی ذالک و القادر علیه »
منبع: فارس