سخنان تند و اختلاف افکن دیروز اکبر ترکان در مورد نمایندگان مجلس نهم، به هیچ عنوان برای افکارعمومی تعجب برانگیز و غیر منتظره نبود، بلکه درستی یک پیش بینی دلسوزانه بود که تنها به فاصله چهار ماه رنگ واقعیت به خود گرفت.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازروزنامه جوان؛سخنان تند و اختلاف افکن دیروز اکبر ترکان در مورد
نمایندگان مجلس نهم، به هیچ عنوان برای افکار عمومی تعجب برانگیز و غیر
منتظره نبود، بلکه درستی یک پیش بینی دلسوزانه بود که تنها به فاصله چهار
ماه رنگ واقعیت به خود گرفت. اینکه ترکان جملاتی نظیر «نمایندگان مجلس برای
ناکام گذاشتن دولت و متوقف کردن آن مشغول برنامهریزی هستند»، « مردم در
انتخابات مجلس آینده تجدید نظر کنند»، «اکثریت نمایندگان تفکرشان با آقای
روحانی متفاوت است» و«ماهیت سیاسی دولت با مجلس متفاوت است» اظهار میکند
نباید برای جامعه خیلی حساسیتزا باشد، چراکه « تخاصم دولت با مجلس نهم» و«
تلاش برای تسخیر مجلس دهم » به عنوان یکی از راهبردهای طیف تجدیدنظرطلب و
حلقه اصلی اطراف رئیس دولت از همان اوان کار دولت قابل تشخیص و تبیین بود.
در همان روزهای ابتدایی شکلگیری دولت، «جوان» در تحلیلهای متفاوتی با تیترهایی مانند «تخریب مجلس نهم یکی از فازهای عملیاتی بازگشت به قدرت»، «اختلاف افکنی بین دولت و مجلس» و«خیز تجدیدنظرطلبان برای فتح مجلس دهم» ضمن هشدار به رئیس دولت اعتدال از اینکه در پازل این جماعت بازی نکند و به مقابله و تخاصم با مجلس نپردازد، از استراتژیهای اصلی طیف خاص نزدیک شده به دولت پرده برداری کرد. درستی آینده پژوهی وتحلیلهای «جوان» زمانی بهتر نمایان میشود که بخواهیم فعالیتهای جهتدار رسانههای زنجیرهای در طول ماههای اخیر را برای تخریب مجلس نهم در کنار اظهارات افرادی نظیر سعیدحجاریان یا اکبر ترکان با محتوای «انحلال مجلس» یا « دگرگونی در ترکیب مجلس آینده» قرار دهیم و به یاد بیاوریم که اختلافافکنی و تخاصمزایی بین دولت و مجلس را یک هدف بلند مدت برای طیف نشانهدار و همراه کنونی دولت عنوان کرده بودیم.
و زمانی این استراتژی خوانی، رنگ غلیظتر به خود گرفت که روحانی در جمع اهالی فرهنگ و هنر نسبت به کارت زرد مجلس به جنتی و همچنین نوع تعامل این قوه با دولت واکنش عصبی و تلخی نشان داد که نمایانگر آن بود که تلاش زیرپوستی جماعت نشانه دار برای زدوخورد میان دو قوه تاکنون کارگر افتاده و روحانی را هم در خود فرو برده است.
بدون تردید با اتخاذ مواضع جهتدار و نگرانکننده منسوبین به دولت این پرسش برای جامعه پیش میآید که مگر مجلس نهایت همکاری و تعامل خود را با دولت با رأی اعتماد به 15 تن از وزرای کابینه شروع نکرده بود و تا امروز به جز وظیفه قانونیشان - که همان نظارت بر قوه مجریه است – چالش خاصی با دولت انجام داده که اینگونه باید آماج حملات مسئولان دولتی قرار بگیرد؟ باید از مشاور ارشد رئیسجمهور که از همان ابتدای مشغول به کار شدن شمشیر را برای طیف منتقدان دولت از رو بست و با ادبیاتی تند و خشن با آنها سخن میگفت پرسید؛مگر دولت به چه سمت و سویی میرود که نمایندگان مجلس درصدد متوقف کردن آن هستند؟
چرا افرادی همفکر با ایشان که دلدادگی عجیبی به تفکرات «سرمایهداری» یا «براندازی نظام» دارند اصرار خاصی دارند تا بین نمایندگان کنونی مجلس «دوقطبی» تصنعی «تندرو» و «اعتدالگرا» ایجاد کنند و کسانی که به دنبال تشکل جدید «فراکسیون اعتدال» در مجلس هستند چه نسبتی با دولت دارند؟
چرا امثال آقای ترکان واضح و روشن از اهداف برنامهریزی شده خود چیزی به افکار عمومی نمیگویند؛ مگر دانستن حق مردم نبود، مگر نگفتید که باید واقعیتها را به مردم گفت، پس چرا افکار عمومی را محرم نمیدانید و اهداف بالادستی خود را خزنده، گام به گام و پنهانی به دور از چشم مردم به پیش میبرید؟
به چه دلیل ملازمان دولت در کنار تجدیدنظرطلبان «مجلس را دستانداز در مسیر تحقق شعارهای دولت نشان میدهند» و لزوم موفقیت دولت را شکلگیری مجلس همسو با دولت مینامند؟
اما باید در این میان چند نکته هم در باب سخنان تفرقهافکن و وحدتشکن آقای مشاور بیان داشت:
1- بر اساس راهبرد اشاره شده –که از همان روزهای شروع به کار دولت عملیاتی شد- خط التهاب و تنشآفرینی بین دو قوه مذکور تا روزهای منتهی به انتخابات سال 94 پایدار و مستمر تا حصول نتیجه نهایی- که در بند2 آمده- ادامه خواهد داشت.
2- سخنان توأم با تهدید و توهین ترکان موضع دولت اعتدال را در قبال انتخابات دهم مجلس به خوبی روشن کرد؛اینکه دولت مطلقاً در آن انتخابات بیطرف نخواهد بود و تلاش خود را برای کسب کرسیهای سبزرنگ بهارستان توسط وابستگان به خود متمرکز کند. برهمین اساس تکرار کلیدواژههایی نظیر «افراط» در مورد نمایندگان مجلس فی نفسه این شائبه را برای جامعه بهوجود میآورد که نمایندگان کنونی مجلس توانایی، کارآمدی و شایستگی لازم را برای پیگیری مطالبات مردم ندارند و بهتر است جریان رقیب طیف حاکم بر مجلس به جای این افراد انتخاب شوند.
3- سخنان افراد رسمی دولت نظیر ترکان و نوبخت نسبت به جایگاه قوه مقننه و اعضایش حاوی نگرش توهینآمیز و گستاخانه نسبت به منتخبان ملت بوده و بر پایه اصول خطرناکی نظیر «دیکتاتوری رأی» و «روحیه انحصارطلبی» برخی از دولتیها رشد یافته است.
4- دولتیها مجلس نهم را مجلسی موقتی دانسته و ترکیب آینده آن را مخالف آنچه هست پیش بینی میکنند و بر همین اساس نوع ادبیات و واژگان مورد استعمالشان در مورد نمایندگان ملت برایشان اهمیتی نداشته و هر طور که روحیه روزانهشان اقتضا کند با همکاران خود در مجلس برخورد میکنند.
5- اینگونه اظهارات نگران کننده مدعیان امروز اعتدال به خوبی نشان میدهد که اعتدالگرایان (!) هنوز پیام آرای مردم در 24 خرداد را که بر مؤلفههایی مانند «همدلی و همافزایی بین مسئولان»، «تمرکز بر مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و نه پیگیری اهداف جناحی و قومیتی از سوی کارگزاران دولتی» و «ضرورت وجود آرامش و ثبات روانی- سیاسی در جامعه» که در سالهای گذشته تبدیل به یک رویه سیاسی شده بود را درک نکرده و با دستان خود گودالی عمیق برای دولت راستگویان و اعتدال نشان، حفر کرده تا حقوقدانی نظیر روحانی هم نتواند به سلامت از آن عبور کند و پس از پایان چهار سال دولت عطای قدرت را به لقایش بخشد.
در همان روزهای ابتدایی شکلگیری دولت، «جوان» در تحلیلهای متفاوتی با تیترهایی مانند «تخریب مجلس نهم یکی از فازهای عملیاتی بازگشت به قدرت»، «اختلاف افکنی بین دولت و مجلس» و«خیز تجدیدنظرطلبان برای فتح مجلس دهم» ضمن هشدار به رئیس دولت اعتدال از اینکه در پازل این جماعت بازی نکند و به مقابله و تخاصم با مجلس نپردازد، از استراتژیهای اصلی طیف خاص نزدیک شده به دولت پرده برداری کرد. درستی آینده پژوهی وتحلیلهای «جوان» زمانی بهتر نمایان میشود که بخواهیم فعالیتهای جهتدار رسانههای زنجیرهای در طول ماههای اخیر را برای تخریب مجلس نهم در کنار اظهارات افرادی نظیر سعیدحجاریان یا اکبر ترکان با محتوای «انحلال مجلس» یا « دگرگونی در ترکیب مجلس آینده» قرار دهیم و به یاد بیاوریم که اختلافافکنی و تخاصمزایی بین دولت و مجلس را یک هدف بلند مدت برای طیف نشانهدار و همراه کنونی دولت عنوان کرده بودیم.
و زمانی این استراتژی خوانی، رنگ غلیظتر به خود گرفت که روحانی در جمع اهالی فرهنگ و هنر نسبت به کارت زرد مجلس به جنتی و همچنین نوع تعامل این قوه با دولت واکنش عصبی و تلخی نشان داد که نمایانگر آن بود که تلاش زیرپوستی جماعت نشانه دار برای زدوخورد میان دو قوه تاکنون کارگر افتاده و روحانی را هم در خود فرو برده است.
بدون تردید با اتخاذ مواضع جهتدار و نگرانکننده منسوبین به دولت این پرسش برای جامعه پیش میآید که مگر مجلس نهایت همکاری و تعامل خود را با دولت با رأی اعتماد به 15 تن از وزرای کابینه شروع نکرده بود و تا امروز به جز وظیفه قانونیشان - که همان نظارت بر قوه مجریه است – چالش خاصی با دولت انجام داده که اینگونه باید آماج حملات مسئولان دولتی قرار بگیرد؟ باید از مشاور ارشد رئیسجمهور که از همان ابتدای مشغول به کار شدن شمشیر را برای طیف منتقدان دولت از رو بست و با ادبیاتی تند و خشن با آنها سخن میگفت پرسید؛مگر دولت به چه سمت و سویی میرود که نمایندگان مجلس درصدد متوقف کردن آن هستند؟
چرا افرادی همفکر با ایشان که دلدادگی عجیبی به تفکرات «سرمایهداری» یا «براندازی نظام» دارند اصرار خاصی دارند تا بین نمایندگان کنونی مجلس «دوقطبی» تصنعی «تندرو» و «اعتدالگرا» ایجاد کنند و کسانی که به دنبال تشکل جدید «فراکسیون اعتدال» در مجلس هستند چه نسبتی با دولت دارند؟
چرا امثال آقای ترکان واضح و روشن از اهداف برنامهریزی شده خود چیزی به افکار عمومی نمیگویند؛ مگر دانستن حق مردم نبود، مگر نگفتید که باید واقعیتها را به مردم گفت، پس چرا افکار عمومی را محرم نمیدانید و اهداف بالادستی خود را خزنده، گام به گام و پنهانی به دور از چشم مردم به پیش میبرید؟
به چه دلیل ملازمان دولت در کنار تجدیدنظرطلبان «مجلس را دستانداز در مسیر تحقق شعارهای دولت نشان میدهند» و لزوم موفقیت دولت را شکلگیری مجلس همسو با دولت مینامند؟
اما باید در این میان چند نکته هم در باب سخنان تفرقهافکن و وحدتشکن آقای مشاور بیان داشت:
1- بر اساس راهبرد اشاره شده –که از همان روزهای شروع به کار دولت عملیاتی شد- خط التهاب و تنشآفرینی بین دو قوه مذکور تا روزهای منتهی به انتخابات سال 94 پایدار و مستمر تا حصول نتیجه نهایی- که در بند2 آمده- ادامه خواهد داشت.
2- سخنان توأم با تهدید و توهین ترکان موضع دولت اعتدال را در قبال انتخابات دهم مجلس به خوبی روشن کرد؛اینکه دولت مطلقاً در آن انتخابات بیطرف نخواهد بود و تلاش خود را برای کسب کرسیهای سبزرنگ بهارستان توسط وابستگان به خود متمرکز کند. برهمین اساس تکرار کلیدواژههایی نظیر «افراط» در مورد نمایندگان مجلس فی نفسه این شائبه را برای جامعه بهوجود میآورد که نمایندگان کنونی مجلس توانایی، کارآمدی و شایستگی لازم را برای پیگیری مطالبات مردم ندارند و بهتر است جریان رقیب طیف حاکم بر مجلس به جای این افراد انتخاب شوند.
3- سخنان افراد رسمی دولت نظیر ترکان و نوبخت نسبت به جایگاه قوه مقننه و اعضایش حاوی نگرش توهینآمیز و گستاخانه نسبت به منتخبان ملت بوده و بر پایه اصول خطرناکی نظیر «دیکتاتوری رأی» و «روحیه انحصارطلبی» برخی از دولتیها رشد یافته است.
4- دولتیها مجلس نهم را مجلسی موقتی دانسته و ترکیب آینده آن را مخالف آنچه هست پیش بینی میکنند و بر همین اساس نوع ادبیات و واژگان مورد استعمالشان در مورد نمایندگان ملت برایشان اهمیتی نداشته و هر طور که روحیه روزانهشان اقتضا کند با همکاران خود در مجلس برخورد میکنند.
5- اینگونه اظهارات نگران کننده مدعیان امروز اعتدال به خوبی نشان میدهد که اعتدالگرایان (!) هنوز پیام آرای مردم در 24 خرداد را که بر مؤلفههایی مانند «همدلی و همافزایی بین مسئولان»، «تمرکز بر مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و نه پیگیری اهداف جناحی و قومیتی از سوی کارگزاران دولتی» و «ضرورت وجود آرامش و ثبات روانی- سیاسی در جامعه» که در سالهای گذشته تبدیل به یک رویه سیاسی شده بود را درک نکرده و با دستان خود گودالی عمیق برای دولت راستگویان و اعتدال نشان، حفر کرده تا حقوقدانی نظیر روحانی هم نتواند به سلامت از آن عبور کند و پس از پایان چهار سال دولت عطای قدرت را به لقایش بخشد.