**معضل بزرگ ارتش سوریه که حل شد
محمدی ادامه داد: معضل بزرگ ارتش سوریه این بود که مناطقی را که پاکسازی می کرد نمیتوانست حفظ کند و مسئله اصلی بحث ثبات بخشی در سوریه بود که در گذشته ارتش سوریه موفق به انجام این کار نبود. الان ما شاهد هستیم که ارتش سوریه این توان را پیدا کرده است و عامل اصلی این مسئله اینست که نیروهای مردمی در این زمینه مشارکت بالایی دارند. نیروهای مردمی بخش هایی از یگان رزمی ارتش سوریه را تشکیل دادند که مستلزم یک سازماندهی جامع بیش از یک سال و نیم است چرا که ابتدا طول کشید تا مردم متقاعد شدند که باید به ارتش سوریه کمک کنند چون که در ابتدا این شک وجود داشت که اصلا حق با کدام گروه است و اینکه مدتی هم زمان برد تا سازماندهی پیدا کنند وآموزش ببینند؛ البته مسلما این موضوع بدون حضور گروه هایی مثل ایران و حزب الله لبنان اصلا امکان پذیر نبود. چون اصلا ارتش سوریه این توان را نداشت.
این کارشناس مسائل بین الملل گفت: الان به نوعی تقسیم کار در حوزه میدانی بین نیروهای مردمی و ارتش سوریه دیده می شود. به این صورت که نیروهای نظامی بعد از تصرف منطقه ای آن را در اختیار نیروهای مردمی قرار می دهند. دلیل این امر هم اینست که نیروهای مردمی شناخت تقریبا خوبی نسبت به موقعیت جغرافیایی آن مناطق دارند. لذا وقتی که شهری پاکسازی می شود تامین امنیت آن جا به مردم همان شهر واگذار می شود. دلیل دیگر اینست که دفاع از آن شهر را دفاع از خانه و زندگی و خاتنواده خودشان تصور می کنند بنابراینانگیزه بالایی هم در حفظ امنیت دارند.
محمدی گفت: تا قبل از ورود نیروهای مردمی منطقه ای مثل ریف دمشق چیزی حدود یک سال تا یک سال و نیم نا آرام بود. و ارتش قادر نبود که حومه دمشق را آرام کند ولی الان میبینیم که این مناطق آرام شده و در مقابل درگیری ها به مناطق محدودی تسری پیدا کرده است.
وی بیان کرد: نکته دوم که باعث شده وضعیت میدانی در سوریه تا حدودی ثبات پیدا کند مربوط به تغییر ارزیابی بعضی طرف های خارجی است. اردن و ترکیه ابتدا که بحران در سوریه شروع شد به طور کامل با این جمع بندی وارد صحنه شدند که پروژه اسقاط نظام در سوریه و حاکم کردن یک جریان اخوانی در سوریه امکان پذیر است و به سود آن ها در جهت تامین منافع و امنیت کشورشان است. در واقع در ابتدا کشور ترکیه نقش بسیار کلیدی و مهمی مانند سازمان دادن به مخالفان و ارسال تجهیزات از مرز های کشور ترکیه و .. را ایفا کرد.
**حدود 500 هزار تروریست از 82 ملیت با ارتش سوریه می جنگند
محمدی با اشاره به وجود دلایلی برای تغییر دیدگاه برخی از کشورهایی که در ابتدا حامی مخالفان بودند و با گذشت زمانمواضعشان تغییر کرد، اظهار داشت: یک مجموعه عواملی به تدریج دیدگاه برخی از این همسایگان را تغییر داد. مشخصا افول جریان اخوانی در منطقه که بیش از هرجایی در مصر و در ترکیه (به دلیل مشکلاتی که در داخل دولت اردوغان بود) قابل مشاهده بود یکی از این دلایلی است که باعث شد عملا رویای اخوانیزه کردن منطقه به یک رویای غیر واقعی تبدیل شود. طرفداران اخوانی در منطقه متوجه شدند اینکه در یک زمان کوتاه اخوان المسلمین بتواند منطقه را در دست بگیرد، توقعی نا به جا است و عملا نیز محقق شدنی نیست.
وی گفت: علاوه براین غلبه جریان ها تکفیری و سلفی بر جریان اخوانی وضعیتی را به وجود آورد که حامیان و طرفداران جریان اخوانی به این جمع بندی رسیدند که کمک به این معارضه به معنای اقدام علیه امنیت خودشان در آینده است. الان یک چیزی حدود 500 هزار نفر تروریست از 82 ملیت مختلف در سوریه با نیروهای ارتش سوریه می جنگند. عمده این ها کسانی هستند که دارای گرایشات سلفی و تکفیری بسیار جدی و سازش نا پذیرند. یک از مهمترین مبانی آن ها اینست که معتقدند یا سالی یک ماه خود فرد باید جهاد کند و اگر فرد این توانایی را نداشته باشد باید هزینه جهاد یک نفر را بپردازد.
** داعش محصول تجدید القاعده است
وی در ادامه گفت: همین مبانی فکری به علاوه تحرکات اسرائیل و سعودی ها باعث شده یک نوع مهاجرت تروریست از بخش های مختلف جهان به سوریه رخ بدهد. سوریه امروز به محلی برای تجمع تروریست های که در جاهای دیگر جهان تحت فشار بودند وآزادی عمل نداشتند تبدیل شده است. سوریه به عنوان سرزمینی که بخش هایی از آن فاقد حاکمیت است تبدیل به یک سرزمین بدون محافظ برای این افراد شده که می توانند هرجنایتی که بخواهند انجام بدهند.
وی اضافه کرد: پدیده مهاجرت تروریست ها بلافاصله منجر به غلبه القاعده بر اخوان المسلمین شده است. از حدود یک سال پیش همه طرف ها به این نتیجه رسیدند که کسانی که می جنگد اخوانی ها نیستند. چراکه در ابتدا اعضای آن جزء اخوانی ها نیستند و هم اینکه اخوان حتی اگر ارداه کند قادر به کنترل این افراد در صحنه میدانی نیست.گروه هایی مثل جبهه النصره و داعش در سوریه گروه هایی هستند که ما می توانیم ان ها را محصول تجدید القاعده بدانیم. القاعده در افغانستان و پاکستان ضربات بسیار جدی را هم از حکومت و هم از آمریکا خوردند. لذا امروز همه بخش های پراکنده القاعده به صورت متمرکز در سوریه جمع شدند.
محمدی تصریح کرد: این ها عواملی بود که باعث شد برخی از کشور ها مثل ترکیه تغییر موضع بدهند. در واقع ترکیه احساس کرد که اگر قرار باشد این فرآیند ادامه پیدا کند اولین جایی که در معرض آسیب قرار می گیرد کشورهای همسایه و هم مرز ترکیه و سوریه است.البته در یک مقطع زمانی نیز دچار مشکل شدند چون القاعده از مرز ترکیه وارد سوریه می شد.
محمدی گفت: در اردن اخوان المسلمین دارای قدرت زیادی است ضمن اینکه نیمی از جمعیت اردن مهاجرین فلسطینی هستند. در اردن این نگرانی به طور جدی وجود داشت که اگر اخوان در سوریه کار را به دست بگیرد موج اخوانی حتما گزینه بعدی اش اردن خواهد بود. به همین دلیل اردن یک بازی دوگانه را در پیش گرفت از یک سو به درخواست های آمریکا و اسرائیل درخواست رد نداد و از سوی دیگر با دولت سوریه هم همکاری کرد که جریان تکفیر و سلفی بیش از حد قدرتمند نشود.
وی همچنین ادامه داد: سومین کشور قطر بود که نگاهش تغیییر کرد. تقریبا حدود یک سال پیش مهمترین نیروی حاضر در صحنه قطری ها بودند. علتش هم این بود که بین قطر و سعودی یک نوع دعوای تاریخی وجود دارد. و در واقع سعودی ها مسئله سوریه را طی این یکی دوسال گذشته یک مسئله اخوانی تعریف می کردند و منازعه ای بین اسلام وهابی و اسلام اخوانی باعث می شد که سعودی ها خیلی اشتیاق و انگیزه ای نداشتند که دوباره گروه جدید از اخوانی ها برسرکار بیایند؛ بنابراین قطر که در غیاب عربستان میداندار بود به دلایلی مختلفی از جمله تغییر معادلات داخلی و جابه جایی پادشاه فعلی قطر با توجه به این موارد نه تنها در بحث سوریه بلکه در مورد هیچ کیس بین المللی دیگری آن نقش آفرینی سابق را نمی تواند داشته باشد.
**حزب الله در مناطقی که ارتش اعلام عجز و ناتوانی کند وارد میشود
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار داشت: تغییر موضع در اردن، ترکیه و قطر تاحدودی صحنه میدانی سوریه را به عربستان سعودی واگذار کرد و تا وقتی عربستان نیروهای خود را وارد و حمایت کند ارتش سوریه در بحث میدانی موقعیت بهتری پیدا کرد.
وی افزود: مخالفین در مقطعی حس می کردند غربی ها پشتشان را خالی کردند زیرا غرب کمک به معارضه را کمک به القاعده می دانست و البته کشورهایی مثل قطر و ترکیه و اردن موضع قبل را نداشتد؛ بنابراین این ها کمک کرد تا ارتش سوریه موقعیت بهتری پیدا کند.
این کارشناس مسائل بین المللی بیان داشت: عامل سوم مربوط به حضور مستقیم حزب الله و ایران بود. حزب الله و ایران در ابتدا حضور مستشاری داشتند. نیروی نظامی و پیاده و عمل کننده میدانی ایران و حزب الله در ابتدا وارد نشدند.به دلایلی که یکی از آن ها احتمال تسری بحران به لبنان بود و نا امن کردن آن که از برنامه های عربستان سعودی هم بود حزب الله تصمیم گرفت حضور میدانی مختصر داشته باشد.در مناطقی که ارتش اعلام عجز و ناتوانی جهت پاکسازی میکرد نیروهای حزب الله وارد عمل می شدند. هنوز هم نیروهای حزب الله فقط در جایی عمل می کنند که هیچ نیروی دیگر توان مقابله و جنگ را نداشته باشد که این نشانگر نوعی تقسیم کار است.
** دورنمای بحران سوریه روشن است/اسد در اثر فشار تروریستی و نظامی ساقط نمیشود
وی افزود: عامل آخر اختلافات درونی در بین خود تروریست ها است. معارضین سوری از همان ابتدا دارای انسجام و سلسله مراتب نبودند. برای همین است که مذاکرات دیپلماسی وسیاسی به نتییجه نمیرسید؛ معلوم نیست با آن کسی که مذاکره می شود همان کسی است که در صحنه عمل و میدان می جنگد؟!لذا همه طرف ها به نتیجه رسیدند این مسئله در میدان عمل حل می شود نه پشت میز مذاکره.البته این گروه ها شامل طیف های مختلفی هستند؛ از منتهی علیه چپ کسانی که از لحاظ سیاسی با بشار اسد مشکل دارند و (البته هیچ وقت هم دست به اسلحه نبردند) گرفته تا منتهی علیه راست که شامل گروه هایی مثل القاعده و گروه های تکفیری و سلفی میشوند.
محمدی گفت: البته این ها در درون هم با هم اختلاف شدیدی دارند و روز به روز گروه های جدید از انفکاک و انشقاق این گروه ها متولد می شود دلیلش هم عدم همکاری و هم نشینی با خودشان است.توان انسجام بخشی در بین این گروه ها وجود نداشته و نخواهد داشت. پروژه آمریکایی ها این بوده که گروه های تروریستی را از غیر تروریستی تفکیک کنند ولی عملا هیچ وقت نتوانستند زیرا این در هم آمیختگی در سوریه قابل تفکیک نبود؛ گروه هایی مثل داعش؛ النصره و .. اساسا مخالف مذاکره بودند و هستند و تا کنون هیچ مذاکره سازنده ای بین اینها رخ نداده است.
وی تاکید کرد: اگر تمامی مواردی که تا کنون گفته شد را کنار هم بگذاریم می توان گفت دورنمای بحران سوریه دورنمای روشنی خواهد بود؛ اسد در اثر فشار تروریستی و نظامی ساقط نخواهد شد.کنار همه این ها باید به خطر برجسته شدن سلفی گری و گسترش بی ثباتی از سوریه به سایر کشور های منطقه هم توجه شود؛ برای آمریکایی ها در خاورمیانه هیچ مسئله ای مهم تر از ثبات نیست؛ ثبات یعنی اینکه وقتی آمریکایی ها نظم منطقه ای را به گونه ای قرار دادند که منافع آنها تامین شود این نظم نباید تغییر کند. اگر هم تغییری ایجاد شود باید به شکلی باشد که آمریکایی ها بتوانند آن را کنترل کنند؛ به همین دلیل است که از انقلاب های اسلامی هیچ وقت خوششان نیامده. بحران سوریه این موضوع را به چالش کشید؛ چون باعث شد که یک گروه از تکفیری ها و تروریست ها در سوریه به وجود بیاید و به سرعت به سایر کشور ها مثل عراق و .. بسط پیدا کند؛ لذا آمریکا از این مسئله و بحث سازماندهی و شکل گیری دوباره القاعده نگران است و میبینیم که اولویت امنیتی آمریکا نیز تغییر کرده است. بزرگترین اولویت و تهدید برای آن ها به گفته خودشان در سال گذشته ایران بوده در حالیکه به گفته مرکز اطلاعات آمریکا در گزارش به سنا، مهمترین تهدید برای آمریکا در سال 2014 القاعده عنوان شده است.
**آمریکایی ها برای ماندن اسد تلاش میکنند با این شرط که تضمین دهد گروه های دیگر در دولت حضور داشته باشند
محمدی با اشاره بر تلاش های آمریکا در این زمینه اظهار داشت: روش آمریکایی ها برای کاهش قدرت القاعده روش سیاسی است. یعنی بهانه های حضور گروه های تروریستی را در منطقه کم کنند و جلوی مهاجرت تروریست ها را بگیرند. مهمترین ایده ای که به نظر آن ها رسیده این است که اسد بپذیرد دولت انتقالی در سوریه تشکیل شود. این دولت انتقالی هم دربرگیرنده همه طرف ها باشد. تجربه بد آمریکا در عراق این بود که صدام ساقط شد ولی دستگاه نظامی و اطلاعاتی عراق سر جای خودش ماند و عملا از حدود دو سه ماه بعد از اشغال موج عظیم اقدامات تروریستی در عراق آغاز شد چرا که همه امکانات و تجهیزات در دست این ها وجود داشت برای همین هم آمریکا برای برقراری ثبات نسبی یک دهه جنگید و هزینه های سنگینی داد و لذا نمیخواهد که این تجربه دوباره تکرار شود.
وی گفت: در واقع آمریکایی ها نمی خواهند راس نظام را حذف کنند و بدنه نظام باقی بماند و تبدیل به معارض حکومت بعدی شود چرا که اگر این طور شود هر دولتی که بر روی کار بیاید نمی تواند فضا را کنترل کند و سوریه وارد یک بحران چند دهه ای خواهد شد.
**جایگزینی حکومت بشار با هر حکومتی منجر به آغاز یک دوره چند دهه ای بی ثباتی در سوریه میشود
وی اضافه کرد: تلاش واقعی آمریکایی ها این است که اسد بماند و تضمین دهد از گروه های دیگر داخل دولت بیایند و یک فرآیند انتقالی کلید بخورد و در نهایت بشار اسد متعهد شود که در انتهای این فرآیند او رئیس جمهور نیست که این پیش فرض آمریکایی ها در ژنو 2 نیز وجود دارد؛ مهمترین مصوبه ژنو 1 هم این بود که دولت انتقالی تشکیل شود و آن هم بدون بشار اسد؛ اینجا مهمترین نقطه بین آمریکا و متحدینش از یک طرف و ایران و روسیه و .. از طرف دیگر است؛استدلال ایران علاوه بر اینکه این بساط بساطی است که خود آمریکایی ها درست کردهاند و بحث، بحث تروریستی است، اینست که تنها نیروی ثبات دهنده در سوریه فقط حفظ سیستم حاکم است. جایگزین کردنحکومت بشار اسد با هر حکومتی که می خواهد باشد، منجر به آغاز یک دوره چند دهه ای بی ثباتی در سوریه خواهد شد.
وی گفت: اساسی ترین اختلاف اینست که فرآیند انتقالی نباید چارچوب فعلی نظام را از بین ببرد و به ویژه اسد به عنوان نیروی ثبات بخش که پیروزی های بسیاری نیز در عرصه میدانی هم داشته باید باشد.
**سعودی قائل به راه حل دیپلماتیک برای سوریه نیست/گروه های تروریستی و تکفیری به عنوان پیمانکار عربستان در سوریه فعالیت میکنند
محمدی تصریح کرد: تصور من این است تا زمانی که عربستان سعودی نقش آفرین اصلی و موتور محرکه معارضه سوریه است مسئله سوریه راه حل دیپلماتیک پیدا نخواهد کرد چراکه عربستان سعودی قائل به راه حل دیپلماتیک نیست و از آن طرف هم قادر به تمام کردن موضوع هم نیست. چون سعودی بیشترین کاریکه می کند به خدمت گرفتن خطرناک ترین گروه های تروریستی با هزینه بسیار بالاست چراکه خودش فاقد توان عملیاتی است و تاریخ هم این را نشان داده است. به عبارتی گروه های تروریستی و تکفیری به عنوان پیمانکار عربستان در سوریه فعالیت میکنند.
وی بیان داشت: به نظر من برنده بزرگ این حوادث ایران است. ایران از همان ابتدا تاکید کرد که بحران سوریه منجر به تقویت تروریست ها خواهد شد و از همان ابتدا نیز گفته بود که این بحران باعث تهدید امنیت متحدین آمریکا خواهد شد و این ایران بود که از ابتدا بیان کرد که عربستان سعودی طرف قابل اطمینانی برای حل مناقشات منطقه ای و به ویژه سوریه نیست.
**عربستان در حال حذف خودش است
محمدی گفت: امروزه تمام دنیا پذیرفته اند که عربستان سعودی آنقدر خردمند نیست که برای شکل دهی به معادلات منطقه بشود به آن اطمینان کرد؛ عربستان به دست خودش در حال حذف کردن خودش است.
وی تاکید کرد: روی هم رفته و با توجه به این دلایل فکر می کنم این بحران به زودی حل خواهد شد و مدت زیادی طول نخواهد کشید.
*دورنمای ژنو 2 مشخص و روشن نیست/طرف های اصلی درگیر در این کنفرانس حضور ندارند
محمدی در خصوص دورنمای کنفرانس ژنو 2 و تصمیماتی که از درون آن احتمالا بیرون خواهد آمد گفت: دورنمای ژنو 2 خیلی دورنمای مشخص و روشنی نیست؛ طرف های اصلی درگیر در این کنفرانس حضور ندارند و طرف هایی که حاضر در این کنفرانس هستند قدرت اثر گذاری و معادله سازی ندارند؛ حتی اگر دولت اسد در این کنفرانس شرکت کند و ما نباشیم آن ها قادر به تصمیم گیری مستقل نخواهند بود.
**ممکن است مسئله سوریه حل شود ولی موضوع سلفی گری و تکفیری گری با شیعه ادامه خواهد داشت
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: البته بحران رشد سلفی گری و مبارزه شیعه و سنی در منطقه به این سادگی ها پایان نخواهد گرفت. از کرانه مدیترانه تا مرزهای هند ما درگیر خواهیم بود و بنابراین شیعه به یک بازیابی و همدلی و ارتباط باسایر گروه های شیعه در سراسر جهان و تلاش برای حاضر شدن در عرصه درگیری در یک منازعه میان مدت نیازمند است. اسرائیلی ها هم به عنوان موتور متحرکه این بازی را به سادگی ختم نخواهند کرد؛ لذا ممکن است مسئله سوریه حل شود و موضوع سلفی گری و تکفیری گری با شیعه ادامه خواهد پیداخواهد کرد.
وی ادامه داد: مبانی دینی سلفیهای تکفیری بسیار خطرناک است؛ البته مبانی آنها با صهیونیسم یکی نیست ولی می توان گفت اشتراک عملیاتی با آنها پیدا کرده اند. بنابراین اسرائیلی ها در این آتش می دمند و از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.سلفی ها هم می بینیم که همه جا را تهدید می کنند الا اسرائیل را که نشان دهنده یک نوع تقسیم کار و ارتباطات پنهان وجود دارد و سعی خواهند کرد بحران را به سمت ایران هدایت کنند.
**سال آینده با سوریه ای آرام تر مواجه خواهیم بود مگر اینکه کودتا شود
محمدی خاطر نشان کرد: در ژنو 2 دستاورد خاصی نخواهیم داشت ولی می توان گفت باتوجه به مواردی که به آن اشاره شد سال آینده با سوریه ای آرام تر مواجه خواهیم بود مگر اینکه در کشور کودتایی رخ دهد.
وی گفت: البته ما گزینه کودتا را هیچ وقت منفی نمی دانیم. چرا که نیروهای نظامی و امنیتی سوریه بسیار نفوذ پذیر است. البته علاوه بر این مسئله اقتصاد نیز می تواند در این زمینه تاثیر گذار باشد؛ چرا که کمک کمی دریافت می کند و دلت فعلی هم سعی می کند اگر بتواند این کمک های حداقلی ایران را هم قطع کند و لذا ممکن است این دو مورد تاثیر در آینده سوریه داشته باشند وگرنه روش هایی که الان پیاده شده شانس اسد را بیش تر خواهد کرد.
**بیشتر کسانی که در سوریه می جنگند از پاکستان هستند