با احترام به آقای دکتر صالحی، واضح است اسم رعایت نکردن بدیهیات اولیه درباره آداب و ملاحظات دیپلماسی و ضعف در تميیز میان «اعلام و اعمال»، حسن نیت، صداقت و شفافیت نیست، بلکه بیتدبیریهایی است که یقینا خسارتهایی به پهنه منافع ملی کشور به بار خواهد آورد.
به گزارش شهدای ایران ؛روزنامه وطن امروز نوشت: آقای دکتر علیاکبر صالحی، رئیس کنونی سازمان
انرژی اتمی و وزیرسابق امور خارجه کشورمان در محافل سیاسی به صداقت مشهور
است و تکیه کلام مشهور یعنی روایت شریف «النجات فی الصدق». دکتر صالحی
دانشآموخته فیزیک است و سابقه کار علمی و پژوهشی زیادی نیز دارد اما سابقه
دیپلماتیک هم کم ندارد؛ هم در نمایندگی ایران در وین، هم در سازمان
کنفرانس اسلامی و هم در وزارت امور خارجه؛ اکنون نیز در سازمان انرژی اتمی
که با توجه به گره خوردن موضوع هستهای کشورمان با بازیگران و تحولات
خارجی، کار در این سازمان نیز بیارتباط با دیپلماسی نیست. از همین رو است
که انتظار میرود از دکتر صالحی در سخنان خود جانب قواعد دیپلماسی را بیشتر
نگاه دارد و با توجه به این واقعیت که اکنون کشور درگیر یک کارزار نابرابر
در صحنه دیپلماسی است، سخنی گفته نشود که جیب طرف مقابل را پر کند.
گفته میشود دکتر صالحی به قرارداد اقدام مشترک ایران و ۱+۵ انتقاداتی نیز دارد که با همان مشی و روش صادقانهاش این انتقادات را تاکنون دستکم دو بار علنی و اعلام هم کرده است که متن توافق میتوانست بهتر از این باشد. او در جلسات کاری نیز فراتر از این، انتقادات و نکات صریحتری را مطرح میکند. انتقادات مرد شماره یک اتمی ایران، هم اصولی است، هم میتواند با ریزکردن جزئیات فنی وکارشناسی، دست مذاکرهکنندگان ایران را در مذاکرات بازتر کند و نشان دهد اینگونه نیست که در دولت ایران، همه برای زودتر جوش دادن معامله ولو به ثمن بخس سر و دست بشکنند، بلکه ملاحظات مهمی نیز وجود دارد که تا تکلیف آنها تعیین نشود، در خود دولت نیز سرعتگیرهایی با انگیزه صیانت از حقوق ملت وجود خواهد داشت. بر همین اساس و با توجه به مقدمه مختصری که درباره شخصیت دکتر صالحی نوشته شد، بخشی از سخنان ایشان در برنامه تلویزیونی شبکه جام جم، قابل نقد و دور از انتظار بود.
دکتر صالحی در بخشی از برنامه اشاره کرد «اکنون برای ۴ یا ۵ سال آینده تولید سوخت [۲۰ درصد] داریم و نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد نداریم؛ اگرچه جمهوری اسلامی از حق غنیسازی خود نمیگذرد». مبنای نقد بر این بخش از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان، ابتدائیات دیپلماسی و مذاکره است؛ در مذاکره آن هم مذاکره در شرایط نابرابر (وضعیت کنونی مذاکرات ایران و ۱+۵) باید همیشه دست بالا و حداکثر را گرفت تا پس از چانهزنی، کار به حداقلهای مفروض نزدیک شود. بر همین اساس است که گفته میشود در مذاکره یا نباید بسته پیشنهادی روی میز بگذارید، یا بسته پیشنهادی شما ۱۰۰ را بگیرد که پس از چانهزنی حداقل ۳۰ از ۱۰۰ حاصل شود. حالا عنایت کنید به اظهارات آقای دکتر صالحی؛ ایشان در فضای خارج از مذاکره – و چانهزنی - صراحتا میفرمایند ما نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد نداریم، بدون تردید طرف مقابل همین مصاحبه را در مذاکرات آینده مقابل طرف ایرانی میگذارد و میگوید مقام مسؤول شما صراحتا اعلام کرده است که نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد ندارید، بنابراین بحث غنیسازی ۲۰ درصد یک بحث تمام شده است که هم شما قبول دارید نیازی به آن ندارید، هم ما؛ حالا بیایید روی سایر اجزای برنامهتان صحبت کنیم که شما میگویید نیاز دارید و ما به این نیاز قائل نیستیم (بعد از غنیسازی ۲۰ درصد، نوبت به غنیسازی ۵ درصد، مواد غنی شده، اصل چرخه سوخت و تاسیسات هستهای میرسد؛ یعنی همان آرزویی که رئیس جمهور آمریکا در نشست مرکز سابان به زبان آورد: بازکردن تمام پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران). این یعنی دستی دستی، معاون محترم رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی، یک برگ مهم را که میتوانست امتیازات عمدهای به نفع کشورمان عاید کند، سخاوتمندانه - و معلوم نیست از جیب چه کسی و با کدام مجوز- بذل و بخشش میکند و اوباما و شرکایش را به آرزوهایشان امیدوارتر. با احترام به آقای دکتر صالحی، واضح است اسم رعایت نکردن بدیهیات اولیه درباره آداب و ملاحظات دیپلماسی و ضعف در تميیز میان «اعلام و اعمال»، حسن نیت، صداقت و شفافیت نیست، بلکه بیتدبیریهایی است که یقینا خسارتهایی به پهنه منافع ملی کشور به بار خواهد آورد
گفته میشود دکتر صالحی به قرارداد اقدام مشترک ایران و ۱+۵ انتقاداتی نیز دارد که با همان مشی و روش صادقانهاش این انتقادات را تاکنون دستکم دو بار علنی و اعلام هم کرده است که متن توافق میتوانست بهتر از این باشد. او در جلسات کاری نیز فراتر از این، انتقادات و نکات صریحتری را مطرح میکند. انتقادات مرد شماره یک اتمی ایران، هم اصولی است، هم میتواند با ریزکردن جزئیات فنی وکارشناسی، دست مذاکرهکنندگان ایران را در مذاکرات بازتر کند و نشان دهد اینگونه نیست که در دولت ایران، همه برای زودتر جوش دادن معامله ولو به ثمن بخس سر و دست بشکنند، بلکه ملاحظات مهمی نیز وجود دارد که تا تکلیف آنها تعیین نشود، در خود دولت نیز سرعتگیرهایی با انگیزه صیانت از حقوق ملت وجود خواهد داشت. بر همین اساس و با توجه به مقدمه مختصری که درباره شخصیت دکتر صالحی نوشته شد، بخشی از سخنان ایشان در برنامه تلویزیونی شبکه جام جم، قابل نقد و دور از انتظار بود.
دکتر صالحی در بخشی از برنامه اشاره کرد «اکنون برای ۴ یا ۵ سال آینده تولید سوخت [۲۰ درصد] داریم و نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد نداریم؛ اگرچه جمهوری اسلامی از حق غنیسازی خود نمیگذرد». مبنای نقد بر این بخش از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان، ابتدائیات دیپلماسی و مذاکره است؛ در مذاکره آن هم مذاکره در شرایط نابرابر (وضعیت کنونی مذاکرات ایران و ۱+۵) باید همیشه دست بالا و حداکثر را گرفت تا پس از چانهزنی، کار به حداقلهای مفروض نزدیک شود. بر همین اساس است که گفته میشود در مذاکره یا نباید بسته پیشنهادی روی میز بگذارید، یا بسته پیشنهادی شما ۱۰۰ را بگیرد که پس از چانهزنی حداقل ۳۰ از ۱۰۰ حاصل شود. حالا عنایت کنید به اظهارات آقای دکتر صالحی؛ ایشان در فضای خارج از مذاکره – و چانهزنی - صراحتا میفرمایند ما نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد نداریم، بدون تردید طرف مقابل همین مصاحبه را در مذاکرات آینده مقابل طرف ایرانی میگذارد و میگوید مقام مسؤول شما صراحتا اعلام کرده است که نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد ندارید، بنابراین بحث غنیسازی ۲۰ درصد یک بحث تمام شده است که هم شما قبول دارید نیازی به آن ندارید، هم ما؛ حالا بیایید روی سایر اجزای برنامهتان صحبت کنیم که شما میگویید نیاز دارید و ما به این نیاز قائل نیستیم (بعد از غنیسازی ۲۰ درصد، نوبت به غنیسازی ۵ درصد، مواد غنی شده، اصل چرخه سوخت و تاسیسات هستهای میرسد؛ یعنی همان آرزویی که رئیس جمهور آمریکا در نشست مرکز سابان به زبان آورد: بازکردن تمام پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران). این یعنی دستی دستی، معاون محترم رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی، یک برگ مهم را که میتوانست امتیازات عمدهای به نفع کشورمان عاید کند، سخاوتمندانه - و معلوم نیست از جیب چه کسی و با کدام مجوز- بذل و بخشش میکند و اوباما و شرکایش را به آرزوهایشان امیدوارتر. با احترام به آقای دکتر صالحی، واضح است اسم رعایت نکردن بدیهیات اولیه درباره آداب و ملاحظات دیپلماسی و ضعف در تميیز میان «اعلام و اعمال»، حسن نیت، صداقت و شفافیت نیست، بلکه بیتدبیریهایی است که یقینا خسارتهایی به پهنه منافع ملی کشور به بار خواهد آورد