به گزارش شهدای ایران،روزی نیست که در کشور درباره گرانی قیمت بنزین صحبت نشود. این دغدغه تا جایی است که مجری تلویزیون در گفتوگوی رئیس جمهور از «مسعود پزشکیان» خواست که با صراحت عنوان کند تکلیف بنزین چه میشود.
گرانی بنزین از زمان انتخابات ریاست جمهوری با پزشکیان همراه بوده است. زمانی که رئیس ستاد انتخاباتی وی این موضوع را مطرح کرد و بعد وی در مناظرهها عنوان کرد که بدون اطلاع مردم در این حوزه عمل نمیکند. بعد از انتخابات بود که رئیس جمهور مطرح کرد که قیمت بنزین منطقی نیست و بعد از آن موضوع بودجه بوجود آمد که گرانی قیمت بنزین در آن ذکر نشده بود و مجلسیون مطرح کردند که با توجه به اینکه این مبحث در بودجه سال آینده نیامده امکان تغییر قیمت بنزین وجود ندارد. دقیقاً این مسأله به صورت پینگ پونگی در میان گروههای مختلف، مجلس، دولت و... در حال تبادل نظر است اما کسی نمیداند سرنوشت قیمت بنزین چه خواهد شد.
این گنگ و بیاطلاعی هم مخالف سخنان انتخاباتی رئیس جمهور و وعدهای بوده که به مردم داده است و هم یک خطای بسیار راهبردی است که دولت در قبال اذهان عمومی انجام میدهد. درواقع با این روند دولت بدون داشتن برنامه و چشماندازی در این حوزه افکارعمومی کشور را درگیر یک موضوع حساس میکند. شاید نیازی نباشد که گفته شود حساسیت اجتماعی در برخی از مسائل از جمله قیمت بنزین که به عنوان یک کالای مرجع برای قیمت دیگر کالاها تأثیرگذار است، در جامعه بسیار بالاست.
دولت بدون هیچ افق و چشماندازی در این خصوص تنها درحال مشکلگویی و اشاره به مشکلات است. این در شرایطی است که مردم از دولت به عنوان قوه مجریه انتظار دارند که با تدبیر و سیاست عمل کرده و اگر مشکلاتی هم وجود دارد آنرا با هوشیاری لازم سامان دهد و در برابر مشکلات از مردم حمایت و با راهحلهای مناسب درجه تبعات مشکلات را برای شهروندان کم کند. اما متأسفانه روند به این صورت است که دولت از مشکلات میگوید و بعد از اینکه در جامعه بازتاب آن با بالارفتن حساسیت اجتماعی توام میشود به سمت آرام کردن جامعه خیز برمیدارد و اطمینان خاطر میدهند که بنزین گران نمیشود. این نوع رفتار رفت و برگشتی به وضوح نشان میدهد که دولت برنامه و چشماندازی برای این موضوع حساس ندارد!
این نوع رفتار نه تنها مشکلگشاست بلکه بیشتر به تشویش اذهان عمومی منجر میشود؛ این در شرایطی است که دولت باید از این وضعیت بیتصمیمی در کشور که به مردم، سازمانها و بازار اقتصادی ضربه میزد جدا شود. دولت باید با نگاه به آینده تصمیمسازی کند اما اینکه دولت در یک حالت بیتصمیمی گرفتار شود بسیار برای کشور و آینده آن با توجه به مشکلات و ناترازیهایی که رئیس جمهور همواره از آن دم میزند، ناگوار و نگرانکننده است.
جالب است که در خود دولت نیز صداهای هماهنگ و یکنواختی دیده نمیشود. بعضا گفته میشود که دولت به گرانی قیمت بنزین رسیده اما یکباره «محسن پاکنژاد» وزیر نفت میگوید « هنوز به تصمیم نهایی و قطعی در این باره نرسیدیم و بلکه فرآیند بهینه مصرف کردن بنزین در دست بررسی است و اولویت اول ماست.»
در سخنان رئیس جمهور نیز دقیقاً آنچه باید اتفاق بیفتد به طور دقیق اعلام نشده و پزشکیان همواره نظر کارشناسان را ارجح میداند. در حوزه بحثهای میان قوا نیز درباره اینکه چه اتفاقی درباره بنزین در حال رخ دادن است، مباحثی مطرح نمیشود و تنها نمایندگان از سناریوهای مختلفی در این حوزه سخن گفتند که دولت بدان در فضای عمومی اشارهای نمیکند.
کانال تلگرام جهان نیوزاین در شرایطی است که کارشناسان در خصوص بحث قیمت بنزین نیز انتقادات بسیاری دارند و اگرچه درباره نوع قیمت بحث میکنند اما مطرح مینمایند که این مسأله قرار است چه ناترازی را حل کند؟ اینکه کسری بودجه کشور به سبب پرداخت حقوق به دولتی بزرگ بوجود آمده که هر روز بزرگتر و فربهتر میشود و راه حلی برای آن ارائه نمی شود و موضوعاتی چون بنزین پررنگ می شود بیشتر وضعیت اقتصادی را نابه سامان میکند. کارشناسان نسبت به این که دولت به سمت مشکلات اساسی نمی رود نیز انتقاد دارند. ساختارهای دولتی که باری بر روی دوش کشور شدهاند که بخشی از ناترازیها به آنان باز میگردد اما دولت برای حل این موضوعات دست به قیمت بنزین و مواردی دیگری از این دست میزند.
با این حال کارشناسان بر این موضوع توافق نظر دارند که باید زمینههای ساختاری، سیاسی و اجتماعی و خصوصاً اقتصادی افزایش قیمت بنزین را مورد توجه قرار داد وگرنه افزایش قیمت بنزین بیشتر آب در هاون کوبیدن از سوی دولت است.
این در شرایطی است که این نوع بیان مسأله از سوی دولت بیشتر باعث میشود که افکارعمومی نگران و بهم ریخته شود. بازارهای اقتصادی داخلی که وضعیت چندان مناسبی هم ندارند نیز متأسفانه با این موضوع بیشتر بهم میریزند و بسیاری با استرس نسبت به انجام ریسکهای اقتصادی عمل میکنند و یا ریسک پذری را به حد صفر میرسانند و در این فضای گنگ و بهم ریخته فعالیت اقتصادی خود را مسکوت میگذارند که این موضوع به رکود بازار دامن میزند.
نحوه تصمیمسازی در کشور نیز باید اصلاح شود. مردم یا به یکباره شاهد گرانی کالایی مانند قیمت خودرو میشوند یا اینکه اینطور در حول و ولای بیتصمیمی دولت گرفتار میشوند. این درحالی است که تصمیمسازی در این خصوص باید با اطلاعرسانی صورت گیرد، سپس اهداف و جایگاههایی که این منابع باید برای آن صرف شود ذکر میشود تا در آینده منابعی که به دست میآید هدر نرود.
همچنین برای قشرهای مختلف خصوصاً افراد و خانواده های کمتر برخوردار باید سیاستهای مساعدتی و کمکی تعبیه و اجرا شود. از همه مهمتر باید به مردم گفته شود که قرار است این موضوع که بار اقتصادی برای آنان به بار دارد چه مشکلاتی را حل میکند. با این حال دولت باید در این خصوص تصمیم ارزندهای را با کمک قوای دیگر گرفته و با یک برنامهریزی درست اگر کاری قرار هست اجرا شود به اطلاع مردم رسیده و سپس با هوشیاری و سیاست لازم و انجام برنامههای جانبی برای مراکز متأثر، کار نهایی و انجام شود. با این حال دولت در این عرصه تا به اینجا نه تنها کارنامه کاری خوبی کسب نکرده است بلکه با وضعیت معلق بودن و بلاتکلیفی که در کشور هر روز به آن دامن میزند مشکلات را هر روز افزونتر و مردم را نگرانتر میکند.