به گزارش شهدای ایران به نقل ازمشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
هوش سیاه حجاریان در هنگامه رویارویی اطلاعاتی چه تصمیمی گرفت؟
عالیجناب موساد!
سعید حجاریان، تئوریسین جریان اصلاحات اخیراً بنا به سوابق اطلاعاتی خود مصاحبهای را با مجله چشمانداز ایران انجام داده و اگرچه غیر مستقیم اما یکسره به تخریب سیستم امنیتی کشورمان پرداخته است!
آنچه که در ادامه میخوانید بخشهایی از مصاحبه حجاریان و طعنههای اوست:
_ هر چه از لحظه انقلاب به پیش آمدهایم، نیروی کاریزما روالمند شده است. بهموازات همین روند چسب ایدئولوژی هم تا حد زیادی از خاصیت افتاده است. یعنی، نیروی انسانی دیگر انرژی و وابستگیاش را صرفاً از منبع ایدئولوژی نمیگیرد، و اصطلاحاً چندمنبعی شده است. این افراد چندمنبعی از نقطهای ذهن مقایسهگر هم پیدا میکنند. مگر حقوق یک سپاهی یا یک کارمند امنیتی چقدر است؟ اگر سفری به قبرس و ترکیه برود و آنجا به او بگویند ۵ هزار دلار میدهیم، ممکن است حساب و کتاب کند و سریعاً پاسخ منفی ندهد. این البته مختص به همه مشاغل است و نه لزوماً کارهای امنیتی. شما توجه کنید که در بعضی مناطق محرومیت و فقر و نابرابری زیاد است، افراد از وضعیت خودشان دلخور و ناراحتاند، بنابراین طبیعی است که چنین افرادی با پیشنهاد پول زیاد بلغزند و همکاری کنند.
_ (در پاسخ به سؤالی پیرامون مقایسه قدرت اطلاعاتی اسرائیل و ایران) میخواهم نتیجه بگیرم سرویس اطلاعات اسرائیل بهدلیل قدمت و همکاریهای بینالمللی طبیعتاً قویتر از برخی از رقبای منطقهایاش ظاهر شده است.
_ اینکه گفته میشود ایران ضعف داشته است، درست است؛ میتوانستیم قوی باشیم و ضعفهایمان را برطرف کنیم. یکی از عواملی که ضربهپذیری ما را بالا میبرد، موازیکاری است. مراجع ضدجاسوسی ما دو تا شده و این اشتباه بزرگی است. در زمان شاه که ساواک و شهربانی و در سطحی ضد اطلاعات ارتش فعال بودند، کمیته مشترک ضدخرابکاری را برای چه درست کردند؟ برای اینکه در خیابان همدیگر را نکشند... این تجربیات حرفهای نادیده گرفته شده است.
_ بخش ضد جاسوسی آموزش میخواهد و نیاز به کسب مهارت و تجربه کافی دارد. ایران مسئله آموزش -اطلاعاتی- دارد. قبل از انقلاب نیروهای ساواک احتمالاً به مقرهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا میرفتند و آموزش جنگهای نامنظم میدیدند... میخواهم بگویم مسیر حرفهایشدن مشخص است. +
*دقت شود که در هنگامه التهابات منطقه و رویارویی عظیم دستگاههای اطلاعاتی با یکدیگر؛ اظهار چنین سخنانی از نگاه یک قضاوت رسانهای میتواند مصداق خیانت باشد.
در واقع هیچ ایراندوست و هیچ مسلمانی پیدا نمیشود که حاضر باشد در مقطع رویارویی با دشمن؛ اینچنین به تخریب دستگاههای اطلاعاتی بپردازد، موساد را قویتر جلوه دهد و انگاره لغزیدن سربازان گمنام امام زمان(عج) را مطرح کند.
باید دانست که سخنان حجاریان مصداق آزادفکری و طرح اندیشه هم نیست و غرضورزی آن بدین سبب هویداست که این سخنان در هنگامه التهاب و درگیری و خاصّه در مقابل دشمن حاضر در میدان یعنی اسرائیل اظهار شدهاند.
در وجه بعدی لازم به اشاره است که سخنان حجاریان واجد عقلانیت و واقعگرایی هم نیست. چه اگر سرویسهای امنیتی کشورمان اینچنین فشل، لاغر و کمتوان بودند؛ هر آینه شاهد ناامنیهای وسیع و ضربات هلاککننده میبودیم و امنیت مثالزدنی فعلی که زبانزد خاص و عام جهان است را نمیداشتیم.
***
بیایید در مقابل آمریکا "روباه باهوش" باشیم
محمدرضا تاجیک، از فعالان و نظریهپردازان اصلاحطلب به تازگی در یادداشتی که انصافنیوز آنرا منتشر کرد؛ ضمن تأکید بر لزوم مذاکره ایران با آمریکا؛ پیشنهاد کرده است که ایران در قبال آمریکا سیاست "روباه بودن" را انتخاب کند!
به این معنی که "روباه چیزهای بسیاری میداند و راههای مواجهه و مقابله و معاملۀ بسیار، لذا قادر است در هر موقعیتی ایده و استراتژی جدیدی طرح کند."
تاجیک اما حرفهای مهمتری در اقتفای پیشنهاد خود مطرح میکند و ضمن اذعان به اینکه روباه هم باید گاهی آفتابپرست باشد؛ چند تعریف را برای عملیاتی شدن پیشنهاد خود مطرح میکند.
در زمره تعاریف تاجیک، گزارههایی مثل پذیرش نظم موجود منطقهای با حضور اسرائیل و دوری از دیگر قدرتهای جهان که با ایران در ارتباطاند نیز مطرح میشود.[۲]
*باید دانست که روباه به ترس مشهور است و تاجیک در پشت صحنه تمجید از هوش روباه؛ در واقع "نسخه ترس" را برای ایران بزرگ تجویز کرده است.
ترسی که همه میدانیم اگر بعنوان نمایه و صفت یک کشور و مردمانش شناخته شود؛ ۹۰ درصد راه استعمار و ناامنی و اشغال کشور در لحظه برای دشمنان پیموده میشود. اگر نگوییم ۱۰۰ درصد!
همچنین است که از غیر منطقی بودن پیشنهاد تاجیک باید به تأکید او بر پذیرش اسرائیل از سوی ایران و یا قطع ارتباط با دیگران اشاره کرد.
تاجیک گویا همین اصل ساده را هم مد نظر ندارد که در فرض محال و در حالت پذیرش چنین حماقتهایی از سوی ایران؛ آنگاه آیا مقامات آمریکایی با خود نخواهند گفت ایرانی که به سادگی از اصول خود دست برداشت و به همپیمانان خود خیانت کرد؛ هرگز یک متحد قابل اتکا نخواهد بود و لایق هیچ نعمتی جز بردگی و کنیزی نیست؟!
آیا آمریکا از این تعّشق ایرانِ فرضی و سر از پا نشناختن و سرآسیمگی عدهای برای "نرمالایز شدن" احساس تعفّن نخواهد کرد؟
ما قضاوت درباره آنچه که تاجیک گفته است را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.