به گزارش شهدای ایران به نقل از ایرنا،با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید گمانه زنیهای مختلفی در خصوص سیاست خارجی دولت وی و رویکرد تیم امنیتی دولت جدید آمریکا به چالشها و بحرانهای جهانی همچون جنگ اوکراین، بحران نسل کشی غزه و جنگ لبنان در محافل کارشناسی و رسانهای به وجود آمده است. به طور یقین یکی از مهمترین چالشهای سیاستخارجی پیشروی دولت ترامپ جنگ اوکراین است.
از همان ماههای ابتدایی شروع جنگ در سال ۲۰۲۰ دونالد ترامپ نگاهی کاملا متفاوت و بعضا اعتراضی به چالشهای اروپا به خصوص جنگ اوکراین داشت. وی بارها سیاستهای اعمالی و اعلامی کاخ سفید و دولت بایدن را در قبال تشدید تنشها در اوکراین و همچنین کمکهای مالی و لجستیکی به کیف در طول سه ساله جنگ مورد انتقاد قرار داده و اعلام کرده که اگر وی در کاخ سفید بود مطمئنا چنین جنگی در نمیگرفت.
از سوی دیگر انتخاب اعضای کابینه از سوی ترامپ برای پستهای امنیتی، نظامی و سیاست خارجی دولت خود به وضوح نشان میدهد که باید در آینده نزدیک شاهد تغییرات زیادی در نحوه کنش، موضعگیری و پشتیبانی مهمترین عضو ناتو از درگیریهای اوکراین باشیم.
آیا مسکو به انتخاب ترامپ خوشبین است؟
اما در آن سوی میدان بسیاری از تحلیلگران برنده واقعی انتخابات ایالاتمتحده را ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه میدانند. حمایت از اوکراین در میان کشورهای غربی به سرعت در حال تضعیف است، ایده مذاکرات مستقیم با کرملین دیگر یک موضوع حاشیهای نیست و برخی از پایتختهای اروپایی به صورت واضح در مورد آن گفتگو میکنند و همچنین تغییر حیات سیاسی غرب به سمت راست افراطی با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به اوج خود رسیده است. به نظر میرسد اینگونه است که کرملین بالاخره فرصتی برای رسیدن به آنچه می خواهد بدست آورده است. با این حال، نگاه واقعی در روسیه به روندهایی که در بالا ذکر شد محدود نمیشود و مسکو دلایل کمی برای خوشبینی و تغییر سیاستهای آمریکا و غرب جمعی در آینده نزدیک میبیند.
پوتین در این جنگ اوکراین سعی کرده دست برتر را داشته باشد و همراه با پیروزی ترامپ در ایالات متحده، بسیاری انتظار دارند که تماسهای مجدد بین دو رهبر به کاهش کمک به اوکراین و آغاز دوران اختلاف در ناتو منجر خواهد شد.
آیا وعدههای ترامپ صلح را به اوکراین بازمیگرداند؟
مناطقی از اوکراین که اکنون تحت کنترل روسیه قرار دارد
با این حال، این وضعیت از سوی مسکو متفاوت و به دور از خوشبینی پیگیری میشود. مشکل اصلی پوتین این است که هیچ یک از رهبران غربی تاکنون، از جمله ترامپ، برنامهای مدون برای پایان دادن به جنگ ندارند که حتی در حداقلیترین شرایط برای روسیه قابل قبول باشد. از نظر روسها هیچ یک از گزینههای حلوفصل مناقشه که مورد بحث قرار میگیرد، تضمینی برای وارد نشدن اوکراین به ناتو یا ایجاد رژیم بیطرف در کی یف نیست.
اما با این وجود رویکرد ترامپ چه در دوره ریاستجمهوری قبل و چه در زمان تبلیغات انتخاباتی برای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ نشان دهنده یک تغییر بزرگ در سیاستهای کاخ سفید نسبت به دوره جو بایدن خواهد بود. اما اینکه در ساختار قدرت ایالاتمتحده ترامپ چقدر بتواند ایدههای خود را عملیاتی کند، موضوعی است که برای فهم آن باید به انتظار نشست.
رویکرد سیاست خارجی ترامپ در قبال اوکراین
در ادامه، به تحلیل رویکرد ترامپ به جنگ اوکراین و بررسی جنبههای مختلف این سیاست میپردازیم
۱- ترامپ و تمایلات «نخبهگرایانه» در سیاست خارجی
ترامپ در طول دوران ریاستجمهوری خود از سیاستهای متفاوتی نسبت به همتایان خود در حزب جمهوریخواه پیروی کرده است. یکی از ویژگیهای برجسته سیاست خارجی ترامپ، رویکرد «اول آمریکا» America First بود که هدف آن کاهش مشارکت ایالاتمتحده در بحرانهای جهانی و اولویت دادن به منافع ملی این کشور بود. این رویکرد، به ویژه در مقایسه با رویکردهای سنتی و میانمدت در سیاست خارجی ایالات متحده دارای تمایزات زیادی داشت.
ترامپ باور دارد که آمریکا نباید منابع خود را برای حل بحرانهای جهانی صرف کند، به ویژه زمانی که این بحرانها به طور مستقیم به منافع ملی ایالات متحده آسیب نزنند. در این زمینه، او همواره از دخالت در جنگهای خارجی پرهیز میکرد و در موارد مختلف از جمله در رابطه با جنگهای خاورمیانه، خواهان کاهش حضور نظامی آمریکا در این مناطق بود.
۲. دیدگاههای اولیه ترامپ درباره جنگ اوکراین
ترامپ: اگر من رئیسجمهور بودم، جنگ هرگز اتفاق نمیافتاد
در ابتدای جنگ اوکراین، ترامپ به طور عمومی موضعی مبهم و گاهی در مخالفت با جنگ و سیاستهای واشنگتن در حمایت از کی یف ابراز کرد. او در مصاحبههای مختلف اعلام کرد که «اگر من رئیسجمهور بودم، جنگ هرگز اتفاق نمیافتاد» و از سیاست مذاکره با کرملین برای پایان دادن به هرگونه درگیری در اروپا دفاع کرد. ترامپ اینگونه استدلال میکرد که آمریکا باید با روسیه به طور مستقیم و از طریق مذاکره وارد تعامل شود تا از بروز بحرانها جلوگیری کند.
ترامپ بارها از روابط خوب خود با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، صحبت کرده و در سه سال گذشته همواره مواضع خود را به گونهای تنظیم میکرد که نشان دهد از سیاستهای دولت جو بایدن در حمایت از اوکراین حمایت نمیکند. ترامپ با انتقاد از کمکهای مالی و نظامی ایالات متحده به اوکراین، آن را اتلاف منابع و غیرضروری میدانست.
۳- انتقاد از کمکهای مالی و نظامی به اوکراین
یکی از محورهای اصلی انتقاد ترامپ از سیاستهای دولت بایدن، حجم گسترده کمکهای مالی و نظامی ایالاتمتحده به اوکراین بود. ترامپ معتقد بود که ایالات متحده نباید میلیاردها دلار را برای حمایت از یک کشور خارجی که بهطور مستقیم به امنیت ملی آمریکا مرتبط نیست، خرج کند. او بارها تصریح کرده که این منابع میتوانستند برای حل مشکلات داخلی ایالات متحده مانند بهبود زیرساختها، مبارزه با بحران اقتصادی و تقویت امنیت مرزها به کار گرفته شوند.
ترامپ در یکی از سخنرانیهای خود گفت: «ما در حال خرج کردن پول و ارسال تسلیحات به اوکراین هستیم، اما از وضعیت خودمان غافل شدهایم. این یک اشتباه بزرگ است.» او همچنین افزود که بایدن و دیگر مقامات دموکرات «در حال برگزاری جنگی هستند که هیچ ارتباطی به منافع ایالات متحده ندارد». این دیدگاه ترامپ به شدت با رویکرد سیاست خارجی دیگر همپیمانان غربی ایالاتمتحده در تضاد است، که حمایت از اوکراین را حیاتی برای جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه در اروپا میدانند.
از آغاز حملات روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، کنگره آمریکا دستکم ۱۸۲.۹۹ میلیارد دلار برای واکنش نظامی به عملیاتهای روسیه در اوکراین و واکنشهای گستردهتر اوکراین تایید کرده است. این مبالغ شامل ۱۳۱.۳۶ میلیارد دلار برای فعالیتهای مرتبط امنیتی و کمک و ۴۳.۸۴ میلیارد دلار برای توسعه و کشورداری اوکراین میشود.
۴- نظرات ترامپ درباره روابط با روسیه
یکی از بخشهای مهم دیدگاه ترامپ در خصوص جنگ اوکراین، نگرش او به روابط ایالات متحده و روسیه است. ترامپ همواره نسبت به روسیه دیدگاههایی غیرمعمول داشت و در دوران ریاستجمهوری خود سعی کرد روابط ایالات متحده و روسیه را بهبود بخشد. او از پوتین به عنوان یک رهبر قدرتمند و هوشمند یاد کرده و حتی از ارتباط نزدیک خود با رئیسجمهور روسیه سخن گفته بود.
با این حال، در شرایط جنگ اوکراین، ترامپ بارها از سیاستهای پوتین انتقاد کرد. او معتقد بود که پوتین در جنگ اوکراین «اشتباه بزرگی» مرتکب شده است، اما همزمان بر این باور بود که سیاستهای قویتری از سوی آمریکا میتوانست جلوی وقوع این جنگ را بگیرد. به عبارت دیگر، ترامپ بیشتر از آنکه به صراحت از پوتین حمایت کند، تاکید داشت که اگر او رئیسجمهور میبود، میتوانست با مهارت بیشتر از جنگ جلوگیری کند.
آیا وعدههای ترامپ صلح را به اوکراین بازمیگرداند؟
۵- مسأله ناتو و سیاستهای ترامپ
ترامپ همچنین بارها از ناتو انتقاد کرده و آن را به عنوان یک سازمان نظامی غیرضروری و پرهزینه برای ایالات متحده توصیف کرده بود. او استدلال میکرد که ایالات متحده به تنهایی هزینههای زیادی را برای حفظ امنیت ناتو پرداخت میکند و بسیاری از کشورهای اروپایی به اندازه کافی سهم خود را در این سازمان نمیپردازند. ترامپ از این منظر، گاهی از آنچه «تقویت نظامی ناتو در شرق اروپا» نامید، انتقاد میکرد و معتقد بود که این امر ممکن است به تحریک روسیه و تشدید تنشها در منطقه منجر شود.
این دیدگاهها به طور خاص در رابطه با بحران اوکراین اهمیت دارد، زیرا یکی از دلایل اصلی حمله روسیه به اوکراین نگرانی از گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه بود. ترامپ با تأکید بر نیاز به کاهش تنشها با روسیه و عدم گسترش ناتو به شرق، تلاش میکرد سیاست خارجی آمریکا را در چارچوبی متفاوت از سیاستهای دموکراتها تعریف کند.
رویکرد ترامپ به جنگ اوکراین نشاندهنده دیدگاههای خاص و غیرمتعارف او در خصوص سیاست خارجی است. او معتقد است که ایالات متحده باید از درگیریهای جهانی دوری کند و تمرکز خود را بر مسائل داخلی و منافع ملی خود بگذارد
۶- حمایت از دیپلماسی و مذاکره
ترامپ همیشه بر اهمیت دیپلماسی تأکید کرده است. او معتقد بود که جنگها باید آخرین گزینه باشند و اولویت با مذاکره است. در خصوص جنگ اوکراین، ترامپ بارها اعلام کرد که اگر او در رأس قدرت بود، به جای ارسال تسلیحات به اوکراین، با روسیه به مذاکره میپرداخت و سعی میکرد از بروز جنگ جلوگیری کند.
در یکی از آخرین سخنرانیهای خود، ترامپ گفت: «اگر من رئیسجمهور بودم، پنج روز بعد جنگ تمام میشد. من با پوتین صحبت میکردم و مسئله حل میشد.» این سخنان به شدت با رویکرد بایدن و دیگر رهبران غربی که به ارائه کمکهای نظامی و مالی به اوکراین ادامه دادهاند، متفاوت است.
۷- سیاست اول آمریکا
رویکرد ترامپ به جنگ اوکراین نشاندهنده دیدگاههای خاص و غیرمتعارف او در خصوص سیاست خارجی است. او معتقد است که ایالات متحده باید از درگیریهای جهانی دوری کند و تمرکز خود را بر مسائل داخلی و منافع ملی خود بگذارد. در حالی که او از روابط نزدیک خود با پوتین یاد میکند و گاهی به نفع روسیه موضعگیری میکند، وی از وقوع جنگ در اوکراین انتقاد کرده و باور دارد که این جنگ باید از طریق دیپلماسی و مذاکره حل میشد.
از سوی دیگر، ترامپ انتقادهای شدیدی نسبت به سیاستهای دولت بایدن، بهویژه در زمینه حمایت از اوکراین، مطرح کرده است. او این سیاستها را ضایعکننده منابع ایالات متحده و بیمورد میداند. در نهایت، رویکرد ترامپ به جنگ اوکراین نمایانگر یک سیاست خارجی ملیگرایانه و انتقاد از نظام جهانی فعلی است که در آن ایالات متحده بیشتر بر منافع خود تمرکز میکند تا مسائل جهانی.
سناریوهای مسکو برای دستیابی به اهداف
پوتین میتواند از راههای مختلفی برای دستیابی صلح و موفقیت در جبهه اوکراین تلاش کند، اما هیچکدام از آنها با توجه به شرایط بینالملل و میدان جنگ الزاما واقع بینانه و یا قطعی به نظر نمیرسند.
سناریوی اول که میتوان در مورد آن بحث کرد، نظامی است. برخی کارشناسان نظامی هوادار روسیه میگویند روسیه در بعد نظامی موفق عملکرده و تاکنون توانسته ۲۰ تا ۲۵ درصد زمینهای شرق اوکراین را الحاق کند. اما مطمئنا حرکت به سمت شهرهای بزرگ اوکراین مستلزم به کارگیری نیروی انسانی و تجهیزات به مراتب بیشتری از سوی روسها است. همچنین ورود نیروهای غربی از نظر تجهیزات و نیروی انسانی تصرف مناطق را برای ارتش روسیه کُند و با خسارتهای بعضا سنگین مواجه کرده است. در چنین شرایطی، کرملین نمیتواند شرایطی را که در جریان مذاکرات مارس ۲۰۲۲ در استانبول با طرف اوکراینی برگزار کرد، مجددا به دست آورد.
سناریوی دوم که روسها گوشه چشمی به آن دارند، برکناری زلنسکی از قدرت و جایگزینی آن با فردی که منافع مسکو را در معادلات سیاسی کی یف در نظر بگیرد. اما به نظر نمیرسد که در شرایط سیاسی و اجتماعی اوکراین چنین فردی بتواند در هرگونه انتخابات ریاستجمهوری سکان قدرت را برعهده بگیرد که توانایی پذیرفتن طیف وسیعی از خواستههای کرملین، از جمله وضعیت بیطرفی، کاهش قدرت نظامی ارتش، واگذاری سرزمینها و ملاحظاتی از این دست را داشته باشد.
پیروزی ترامپ شرایط مبهمی را برای به وجود میآورد اکنون توپ در زمین واشنگتن است و مسکو هر حرف و عمل رئیس جمهور منتخب را به دقت زیر نظر دارد تا بفهمد امیدها به پنجره فرصت باز شده چقدر موجه است.
مسکو در سه سال اخیر علاقه خود را دقیقاً به این گزینه پنهان نکرده است و تلاش میکند اوکراینیها و غرب را متقاعد کند که زلنسکی را برکنار کنند و رهبر قابل مذاکرهتری را انتخاب کنند. با این حال، تاکنون، با وجود همه مشکلات در کی یف، هیچ پیشرفت قابل مشاهدهای در این مسیر چه در دولتهای غربی و چه در داخل اوکراین مشاهده نشده است.
اما در سناریوی سوم مسکو منتظر تغییرات عمیق سیاسی در غرب است که در نتیجه آن کسانی سکان هدایت سیاسی ساختارهای غربی را به دست بگیرند که آماده شنیدن صدای مسکو و در نتیجه انجام مذاکرات برمبنای منافع طرفین باشند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد این سناریویی است که کرملین اکنون بیش از همه روی آنها حساب میکند.
با این حال، اگر از دیدگاه مسکو به همه سیاستمداران «عمل گرا» در غرب، از جمله ترامپ نگاهی کنید، متوجه خواهید شد هیچ یک از آنها حتی اجازه یک تغییر تصنعی قدرت در اوکراین را که متمایل به روسیه باشد، نخواهند داد. برهمین مبنا رهبران غربی که در آینده اجازه هرگونه مذاکره به کیف را خواهند داد نه تسلیم شدن و نه استقرار یک رژیم دست نشانده در کیف را حتی یک گزینه ممکن هم نمیدانند.
در این شرایط، پیروزی ترامپ شرایط مبهمی را برای روسیه نیز به وجود میآورد.«دمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین بیان داشت، توپ در زمین واشنگتن است و مسکو هر حرف و عمل رئیس جمهور منتخب را به دقت زیر نظر دارد. رهبری روسیه منتظر اولین گامهای ترامپ خواهد بود و تلاش میکند تا بفهمد امیدها به پنجره فرصت باز شده چقدر موجه است.
مسکو و تاکید بر واقعیتهای جدید میدانی
به طور بالقوه، چنین انتظاری میتواند روسیه را از گسترش بیشتر درگیریها منصرف کند. کرملین با اعلام این که از ایدههای جدید در قالب مذاکرات برمبنای واقعیتهای جدید میدانی استقبال میکند، میتواند از شدت فشار نظامی بر اوکراین بکاهد که البته این امر کاملا به نوع کنش کییف و متحدان غربی آن بستگی دارد. اما در مسکو دیدگاه قوی دیگری نیز وجود دارد که باید فورا برای موج جدیدی از گسترش جنگ و دستیابی به همه اهداف مدنظر آماده شویم.
از نظر دونالد ترامپ، «پایان درگیری» میتواند معنایی کاملاً متفاوت با دیدگاه مردم و یا رهبری روسیه و حتی اوکراین داشته باشد
نکته مهمی که این طیف در مسکو به آن اذعان دارد این موضوع است که ترامپ تا کنون هیچ نشانهای از محتوای مدنظر خود برای ایجاد هرگونه مذاکره و دستیابی به صلحی فوری در اوکراین ارائه نکرده است و امکان زیادی دارد که مبانی طرح صلح ترامپ با آنچیزی که کرملین در این سالها بر آن پافشاری کرده است متفاوت باشد و عملا هیچ گام مثبتی به سوی هرگونه مذاکره واقعی برای دستیابی به صلح میان مسکو و کییف برداشته نشود. از نظر دونالد ترامپ، «پایان درگیری» میتواند معنایی کاملاً متفاوت با دیدگاه مردم و یا رهبری روسیه و مردم و رهبری اوکراین داشته باشد.