به گزارش شهدای ایران به نقل ازدفاعپرس، هنگامی که کشف حجاب رسماً اعلام شد، ابتدا از همان روشهای قبلی که در ایجاد زمینه کشف حجاب تأثیر عمدهای داشت، یعنی تشویق و تبلیغ از طریق جشنها و ایجاد مراسم، با شدت و حدت هر چه تمامتر بهره گرفته شد؛ منتهی با سازماندهی و گستردگی هر چه بیشتر. برنامههای تبلیغاتی برای این منظور، نخست از کارکنان ادارات و دوایر دولتی که منسجم و قابل کنترل بودند، آغاز شد و آنگاه به دیگر اقشار پرداخته شد.
به چادریها جنس نمیفروشیم
پس از مدتی در پشت جشنها و گاهی همگام با آن اعمال محدودیتها و اقدامات انتظامی چهره خود را نمایاند و سیاست تشویق و تنبیه مورد توجه قرار گرفت و اعمال شد.
تبلیغات برای تثبیت جریانها و برنامههای اجتماعی رکن اساسی هر حکومتی است. در قضیه کشف حجاب هم، عاملی که بیشترین تأثیر را بر جای گذاشت، اقدامات تبلیغاتی خصوصاً از طریق برگزاری مراسم جشن به مناسبت کشف حجاب بود. به طوری که این برنامهها و مجالس که نمایش جلوههای عملی طرح به شمار میرفت، بیش از تبلیغات نوشتاری رسانههای گروهی تأثیر بخشید.
پس از اعلام رسمی کشف حجاب، از ۱۷ دی تا اسفند همان سال، برگزاری مراسم جشن و سرور با شدت هر چه تمامتر ادامه یافت. اما با آغاز سال ۱۳۱۵ و تقارن فروردین آن سال با ایام محرم، وقفهای کوتاه پدید آمد. چرا که احساسات و عواطف مردم در برخورد با این طرح استبدادی، جریحهدار میشد. اما در همین مدت، با بهره گیری از روحانیون درباری و وابسته به حکومت به تبلیغات خود ادامه دادند. این افراد در مناطق مختلف، به تائید اقدامات رضا شاه پرداختند و عملاً مبلغ عملکرد رضا شاه از جمله طرح کشف حجاب شدند.
پس از سپری شدن ماههای محرم و صفر مجالس جشن نهضت ترقی خواهانه بانوان در نقاط مختلف کشور با شکوه بیشتری تداوم پیدا میکند. تا جبران رکود و توقف این مدت بشود! اقدام دیگری که در راستای پیشبرد طرح صورت گرفت، تشویق کارمندان دولت به حضور و گردش در خیابانها به اتفاق همسرانشان بود. از دیگر ترفندها و شگردهای تبلیغاتی، استفاده از خانوادههای سرشناس و متشخص که عمل آنها الگوی اهالی بود برای پیشبرد این طرح بود.
نکتهای که در ضمن برپایی مراسم جشن کشف حجاب به چشم میخورد، سعی وافر سخنرانان و ستایندگان طرح است تا چهره حجاب را هر چه زشتتر نشان داده و در مقابل بیحجابی را مترادف با ترقی و تمدن معرفی کنند. جالب توجه آنکه برای حمله به حجاب و تحقیر آن گاهی از توجیهات مذهبی نیز استفاده میشد. از جمله در جشنی که به همت کانون بانوان در اصفهان منعقد شد.
علاوه بر سخنرانی، سعی میشد در قالب نظم نیز حجاب مورد تحقیر قرار گرفته و از این طریق که اثر آن بیش از کلام منثور است، در گسترش فرهنگ بی حجابی اقدام شود. از جمله در کنفرانسی که به مناسبت کشف حجاب از طرف کانون بانوان در تهران صورت گرفت قطعه شعری قرائت شد که بیانگر این نوع تفکر است. برای پیشبرد کشف حجاب، روزنامههای کثیرالانتشار اخبار جشنها و مراسم مربوط به آن را درج میکردند. خصوصاً روزنامه ایران تلاش بیوقفهای داشت و برای آنکه دیگر مدیر جراید و روزنامهها همگام با روزنامه ایران در نشاندادن چهرهای مثبت به این قضیه بکوشند، دعوت به عمل میآورد که در مراسم جشن کشف حجاب در دفتر این روزنامه شرکت کنند.
پس از مدتی این مجالس جشن و سرور از حالت خصوصی خارج و جنبه عمومی یافت. به طوری که، حکمرانان هر منطقه مأموریت یافتند با ایجاد مراسم جشن و سرور در مکانهای عمومی و با دعوت از اهالی هر محل، گزارشی از پیشرفت نهضت بانوان را مرتباً به مرکز ارائه کنند. به این موضوع، در فصل مربوط به سیر کشف حجاب در ولایات خواهیم پرداخت. بعد از مدتی که از این روش تبلیغاتی گذشت، چهره دوم این سیاست یعنی اعمال محدودیت و اقدامات انتظامی به منظور پیشبرد کشف حجاب آشکار شد.
اعمال محدودیت علیه زنان با حجاب در ابتدا، و پس از آن استفاده از شیوههای سرکوبگرایانه پلیسی؛ چهره دوم جشنها و سخنرانیها بود که در واقع سیاست تشویق و تنبیه را کامل میکرد. پیش از آنکه شهربانی به جدیت با قضیه برخورد کند، تصمیماتی دال بر اعمال محدودیت علیه زنان محجبه صورت گرفت و پس از آن اقدامات انتظامی در سطحی گسترده اعمال شد.
از طرف حکومت بر مردم تحمیل شد تا پس از مدتی گام دیگر این اقدامات، یعنی برخورد خشونتآمیز پلیس و مأمورین انتظامی نسبت به زنان محجبه، برداشته شود.
در همین زمان، بعضی از مغازه دارها نیز همگام با نیروهای انتظامی در اعمال محدودیتها شرکت کرده و با زدن اطلاعیههایی بدین مضمون که به چادریها جنس نمیفروشیم» با نیروهای انتظامی همکاری میکردند. بعد از مدتی، اعمال محدودیتها به تدریج جای خود را به اقدامات انتظامی داد. به مأمورین دستور داده شده بود: «با کمال جدیت و متانت نسبت به اجرای مقصود با تشویق و وسایل دیگر به طور دائم مراقبت کنند». منظور از وسایل دیگر، همان به کارگیری زور و خشونت در اجرای کشف حجاب است.
با استقرار پاسبانها در معابر عمومی، آمد و رفت زنان چادری کنترل میشد و برای برداشتن چادر به آنها اخطار میشد و در صورت عدم توجه چادر آنها گرفته و ضبط میشد. طبق گزارشهای شاهدان عینی پلیس در گوشه خیابانها میایستاد و زنان چادری را تحت نظر میگرفت و در صورت مشاهده، چادر از سر آنان برمیداشت و پاره میکرد» به قسمی که جویهای آب کنار بعضی از خیابانها از چادر انباشته میشد. به همین سبب، بانوان با پوشیدن پالتوهای یقهدار و بلند و با به سر گذاردن کلاههای گشاد که تمامی موی سر را در بر میگرفت و نیز بعضاً با استفاده از عینکهای دودی بزرگ که قسمت اعظم چهره را میپوشاند در صورت لزوم در خیابانها و معابر عمومی ظاهر میشدند.
این اعمال محدودیتها تنها به شهرها و مراکز پرجمعیت ختم نمیشد؛ بلکه، روستاها و مناطق عشایرنشین را نیز در بر میگرفت. در نتیجه ترک لباس محلی و پوشیدن لباسهای اروپایی برای بانوان جنبه اجبار به خود گرفت. از جمله حکومت کرمانشاهان با صدور بخشنامهای از همه مأمورین و مسئولین حکومتی این ایالت خواست تا ترتیبی اتخاذ کنند. اعمال محدودیتها، تنها شامل حال زنان ایرانی اعم از شهری، روستایی و عشایری نبود. بلکه زنان مسلمان خارجی که عموماً برای زیارت بقاع متبرکه وارد کشور میشدند نیز باید یا به لباسهای جدید ملبس شوند؛ یعنی کشف حجاب کنند؛ یا پوشش ملی خود را بر تن داشته باشند. مشروط به آنکه شباهتی با چادر و روسری نداشته باشد و هر گاه به این ترتیب مایل نیستند، [عمل کنند]، بهتر است اقامت خود را در ایران [تمام کرده و کشور را]ترک کنند.
اعمال این اقدامات سازمان یافته جهت پیشبرد امر کشف حجاب، اگر چه در بعضی از مناطق کشور خصوصاً در مناطقی که مرکزیت مذهبی داشت، موجب عکسالعملهایی از سوی اقشار مختلف شد، اما چهره اجتماع ایران را تغییر داد. به قول هفته نامه زن روز، اروپایی شدن خیلی زود طرفدار پیدا کرد و در دی ۱۳۱۶ یعنی دو سال بعد از کشف حجاب رنگ زندگی و شکل آن کاملاً عوض شد.
به هر حال، شق دوم این اقدام در همه ولایات و مناطق به یکسان اعمال نمیشد. بلکه مقتضیات هر محل از قبیل میزان پایبندی مردم نسبت به سنتهای مذهبی و قومی نیز باید مطمح نظر مجریان و دستاندرکاران طرح قرار میگرفت، به طوری که سیاست تشویق و تنبیه گاهگاه جای خود را عوض میکرد.
منبع: کشف حجاب زمینهها، واکنشها و پیامدها/ مهدی صلاح