مجید کلهر میگوید که در جنگ ۳۳ روزه، الطیبه جزء معدود روستاهای جنوب لبنان بود که اهالی آن با وجود نزدیکی به مرز و حجم سنگین آتشِ جنگ، تا روز شانزدهم حاضر به ترک خانهشان نشدند و در کنار رزمندگان ماندند و مقاومت کردند.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازتسنیم؛در آثار مستند مجید کلهر عکاس و مستندساز ایرانی فیلم مستندی به نام «الطیبه» وجود دارد که درباره روستایی به همین نام است که در جنوب لبنان در چند صد کیلومتری مرز فلسطین اشغالی واقع شده و به همین دلیل از نظر استراتژیک دارای اهمیت فوقالعاده است. پیوندی که این روستا با ما ایرانیها دارد این است که شهید چمران زمانی با تعدادی از نیروهای مقاومت اسلامی در این روستا حضور داشته و از آن در برابر حملات احتمالی صهیونیستها حفاظت کرده است. در ادامه (بخش دوم مصاحبه با مجید کلهر) روایت کلهر از تاریخچه مقاومت در این روستا تا زمان جنگ 33 روزه ذکر شده؛ روایتی که در مستند «الطیبه» ساخته این مستندساز جوان به نمایش درآمده است.
آقای کلهر مستند بعدی شما که مایلیم درباره آن حرف بزنید «روستای الطیبه» نام دارد؛ این مستند هم پس از جنگ 33 روزه ساخته شده است. چه موضوعاتی را در این مستند دنبال میکنید؟
محورهایی که در ساخت این مستند به دنبال آن بودیم یکی اهمیت جغرافیایی و استراتژیک خود روستای الطیبه بود. دیگری پرداختن به دلایل و چگونگی ایجاد محوری دفاعی توسط شهید چمران در این روستا در سال 1975 میلادی بود و سعی کردیم خاطراتی از ایشان را در الطیبه به تصویر بکشیم.
پس این روستا از مناطقی است که شهید چمران در زمان حضورشان در لبنان آنجا رفتهاند و فعالیتهایی هم داشتهاند و مستند شما هم اشارههایی به این موضوع داشته؛ درست است؟
بله، در ادامه به این موضوع برمیگردم. خلاصه داستان این است که شهید چمران در سال 1975 به منظور مقاومت در برابر حملات رژیم صهیونیستی به این روستا با تعدادی از رزمندگان به آنجا میروند و حضوری جدی در آنجا داشتند. و عکس هایی از ایشان در این روستا ثبت شده که بر حضور وی در الطیبه شهادت می دهد.
شهید چمران در روستای الطیبه
غیر از حضور شهید چمران در این روستا که طبیعتا میتواند برای ما ایرانیها جذاب باشد، چه عوامل دیگری باعث شد تا تصمیم بگیرید درباره این روستا فیلم مستند بسازید؟
شاید سابقه تاریخی روستای الطیبه در مقاومت اسلامی و اهمیتی که این روستا برای مقاومت اسلامی دارد توجه ما را بیشتر به این منطقه جلب کرد. از سوی دیگر آزادسازی آن در سال 2000 هم نکته قابل توجهی است.
مستند شما دقیقا چه جزئیاتی از این روستا را به نمایش میگذارد؟
این مستند روایتی است از روستای الطیبه در روزهای جنگ 33 روزه و نگاهی دارد بر حوادث و اوضاع مردم و کمکهای رزمندگان مقاومت. همچنین مروری هم بر حملات صهیونیستها برای اشغال مجدد روستا دارد و تاکتیکها، تجهیزات، نیروهای به کار گرفته شده توسط رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار میدهد. در همین بخش کارهایی که توسط متجاوزان در روستای الطیبه انجام شده روایت میشود و خسارتهای وارد شده به روستا و خسارتهایی که دشمن صهیونیستی متحمل شده بیان میشود. در نهایت هم نتایج حاصل شده برای مقاومت تبیین میشود که همه این نتایج در ازای دفاع شجاعانه رزمندگان حزبالله به دست آمده.
در مستند شما درباره بعلبک و بیمارستان دارالحکمه جزئیاتی درباره شهادت شهیدان امهز و مدلج داشت؛ مستند الطیبه علاوه بر روایت جنگی که در این روستا در گرفته و مقاومت در برابر صهیونیستها، آیا به جریان شهادت شهید یا شهدای خاصی هم اشاره دارد؟
بله. در این مستند مروری خواهیم داشت بر خاطرات چند تن از رزمندگان و شهدای این روستا مانند شهید فادی کاظم و دیوارنویسیهای این شهید در ایام جنگ و در زیر آتش مستقیم صهیونیستها و ماجرای شهادت خانوادهای لبنانی که به دلیل هم فامیل بودن با سید حسن نصرالله توسط صهیونیستها به شهادت میرسند.
شهید «فادی کاظم» از شهدای روستای الطیبه
همچنین شرح کامل عملیات انجام شده توسط رزمندهای به نام فراس و شکل درگیری او با دشمن صهیونیستی و نحوه مجروحیت و زنده ماندن او روایت میشود.
برویم سراغ داستان این مستند. لطفا درباره داستان «الطیبه» توضیح دهید.
الطیبه نام روستای بزرگی در جنوب لبنان است که از نظر استراتژیک بسیار خاص و حساس است. این روستا تنها چند صد متر با فلسطین اشغالی فاصله دارد و همچنین فاصلهای نچندان دور با رودخانه معروف اللیطانی دارد و این دو ویژگی جغرافیایی سبب شده که الطیبه همیشه در معرض خطر تجاوز و طمع صهیونیستها واقع شود. اشغالگران صهیونیست از سالیان دور هر وقت که اراده میکردند به آسانی وارد این روستا میشدند و دست به اعمال تجاوزکارانه میزدند.
نمایی از روستای الطیبه
در نیمههای شب 1/1/1975 یعنی در اولین شب سال نو میلادی، نیروهای کماندوی اسرائیلی به دلیل همکاری خانواده شرفالدین با رزمندگان مقاومت فلسطینی، با یک یورش شبانه وارد این روستا شدند و خانه آنها را محاصره کردند و بعد از چندین ساعت درگیری با اهل خانه، اقدام به تخریب خانه با استفاده از مواد منفجره کردند.
صهیونیستها با مواد منفجره خانه را بر سر اهل آن ویران کردند و به این سبب پدر و دو نفر از پسران این خانواده به شهادت رسیدند. فردای آن روز هنگام تشییع پیکر آنان جمعیتی انبوه و بیسابقه از تمامی لبنان به الطیبه میآید و حتی شخصییت های مختلفی من جمله امام موسی صدر در تشییع آنان حاضر می شوند و این ماجرا نقطه تحولی جدی در شروع حرکت مقاومت شیعیان در آن منطقه میگردد.
شهید چمران در روستای الطیبه
شهید مصطفی چمران که فرمانده شاخه نظامی «حرکت امل» بود پس از این حادثه به دستور امام موسی صدر، با تعداد اندکی از رزمندگان در روستای الطیبه مستقر میشود و در مثلث روستاهای «الطیبه» و «العدسیه» و «رب الثلاثین» محوری دفاعی برای جلوگیری از یورشهای گاه و بیگاه صهیونیستها تشکیل میدهد که شرح آن در کتاب «لبنان» شهید چمران آمده است.
*تسنیم: پس «الطیبه» به نوعی یک پایگاه و نماد شهادت و مقاومت محسوب میشود که یک اتفاق تاریخی آن را در ذهنها ماندگار کرده. درست است؟
تقریبا همینطور است. الطیبه جزء اولین روستاهای جنوب لبنان بود که در تجاوز ژوئن 1982 که به اشغال بیروت انجامید، توسط ارتش اسرائیل اشغال گردید و در تمام سالهای مابین 1982 تا 2000 میلادی همواره تحت اشغال باقی ماند و مردمش به دلیل وجود اشغالگران در این روستا دردها و سختیهای زیادی را تحمل کردند.
اما نکته جالب در مورد این روستا این است که برعکس تمامی روستاهای همجوار که در آن سالها تحت سیطره نیروهای مزدور ارتش لبنان جنوبی به فرماندهی سرهنگ «آنتوان لحد» بودند، بزرگترین پایگاه نظامی اشغالگران در الطیبه واقع شده بود و صهیونیستها خود در آن حضور داشتند. تا اینکه در تابستان سال 2000 و در هنگام آزادسازی مناطق و روستاهای جنوب لبنان توسط کاروان مردمی و رزمندگان مقاومت، روستاهای الطیبه با آنکه جزء برنامه روز اول آزادسازی نبود، در غروب همان اولین روز آزاد سازی به خاطر اقدامی که اهالی آن انجام دادند، آزاد شد.
گفتید که در مستند شما، اوضاع این روستا در جنگ 33روزه نیز مورد بررسی قرار گرفته. لطفا کلیاتی هم درباره این اوضاع بگویید.
پس از شروع جنگ 33 روزه، الطیبه جزء معدود روستاهای جنوب لبنان بود که اهالی آن با وجود نزدیکی به مرز و حجم بسیار سنگین آتشِ جنگ، تا روز شانزدهم حاضر به ترک خانه و کاشانهشان نشدند و در کنار رزمندگان ماندند و مقاومت کردند. اما بعد از روز شانزدهم به دلیل بالا رفتن حجم آتش متجاوزان که ماندن در روستا را به هیچ وجه امکانپذیر نمیکرد، مردم الطیبه مجبور به ترک روستا شدند.
نمایی از روستای الطیبه
نکته قابل توجه این است که متجاوزان اسرائیلی در طول جنگ 33 روزه بارها و بارها از محورهای مختلف و با تاکتیکهای گوناگون به روستای الطیبه حمله کردند، اما هیچگاه نتوانستند بار دیگر این روستا را به اشغال خود درآوردند و به دفعات در این روستا از رزمندگان مقاومت شکست خوردند.
جریان عملیاتی که توسط رزمنده لبنانی، معروف به «فراس» صورت میگیرد در دل همین مقاومتها نقل میشود؟ اگر مایلید توضیحاتی هم درباره آن عملیات بدهید.
اتفاقی که با درگیری «فراس» با اشغالگران رقم میخورد یکی از نمونههای شکست صهیونیستها در برابر مقاومت است. فراس یکی از جوانان رزمنده روستاست که در یکی از مأموریتهایش در جنوب غربی روستا با گروهانی از نیروهای ویژه اسرائیلی «نحال» که در یکی از خانهها مخفی شده بودند درگیر میشود و بعد از ساعتی مقاومت از ناحیه زانو زخمی میشود.
قصه از این قرار است که او چندین ساعت پس از مجروحیت با طی کردن چند کیلومتر راه و با پایی که از کار افتاده، در نهایت خود را به زیر زمین خانهای میرساند و خود را مخفی میکند تا رزمندگان دیگر برای کمک کردن به وی به آنجا بیایند. اما بعد از مخفی شدن در آن خانه، سربازان اسرائیلی وارد همان خانه شده و در آن مستقر میشوند. و تا چندین روز آنجا را ترک نمیکنند و اینگونه ارتباط «فراس» با همه قطع میشود و کسی هم از او خبری نداشته. پس از چند روز که متجاوزان منزل را ترک میکنند، رزمندگان به کمک «فراس» میآیند و اتفاقات دیگری رخ میدهد که بهتر است مخاطبان پس از پایان تدوین این اثر آن را در خود فیلم مشاهده کنند.
آقای کلهر مستند بعدی شما که مایلیم درباره آن حرف بزنید «روستای الطیبه» نام دارد؛ این مستند هم پس از جنگ 33 روزه ساخته شده است. چه موضوعاتی را در این مستند دنبال میکنید؟
محورهایی که در ساخت این مستند به دنبال آن بودیم یکی اهمیت جغرافیایی و استراتژیک خود روستای الطیبه بود. دیگری پرداختن به دلایل و چگونگی ایجاد محوری دفاعی توسط شهید چمران در این روستا در سال 1975 میلادی بود و سعی کردیم خاطراتی از ایشان را در الطیبه به تصویر بکشیم.
پس این روستا از مناطقی است که شهید چمران در زمان حضورشان در لبنان آنجا رفتهاند و فعالیتهایی هم داشتهاند و مستند شما هم اشارههایی به این موضوع داشته؛ درست است؟
بله، در ادامه به این موضوع برمیگردم. خلاصه داستان این است که شهید چمران در سال 1975 به منظور مقاومت در برابر حملات رژیم صهیونیستی به این روستا با تعدادی از رزمندگان به آنجا میروند و حضوری جدی در آنجا داشتند. و عکس هایی از ایشان در این روستا ثبت شده که بر حضور وی در الطیبه شهادت می دهد.
شهید چمران در روستای الطیبه
غیر از حضور شهید چمران در این روستا که طبیعتا میتواند برای ما ایرانیها جذاب باشد، چه عوامل دیگری باعث شد تا تصمیم بگیرید درباره این روستا فیلم مستند بسازید؟
شاید سابقه تاریخی روستای الطیبه در مقاومت اسلامی و اهمیتی که این روستا برای مقاومت اسلامی دارد توجه ما را بیشتر به این منطقه جلب کرد. از سوی دیگر آزادسازی آن در سال 2000 هم نکته قابل توجهی است.
مستند شما دقیقا چه جزئیاتی از این روستا را به نمایش میگذارد؟
این مستند روایتی است از روستای الطیبه در روزهای جنگ 33 روزه و نگاهی دارد بر حوادث و اوضاع مردم و کمکهای رزمندگان مقاومت. همچنین مروری هم بر حملات صهیونیستها برای اشغال مجدد روستا دارد و تاکتیکها، تجهیزات، نیروهای به کار گرفته شده توسط رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار میدهد. در همین بخش کارهایی که توسط متجاوزان در روستای الطیبه انجام شده روایت میشود و خسارتهای وارد شده به روستا و خسارتهایی که دشمن صهیونیستی متحمل شده بیان میشود. در نهایت هم نتایج حاصل شده برای مقاومت تبیین میشود که همه این نتایج در ازای دفاع شجاعانه رزمندگان حزبالله به دست آمده.
در مستند شما درباره بعلبک و بیمارستان دارالحکمه جزئیاتی درباره شهادت شهیدان امهز و مدلج داشت؛ مستند الطیبه علاوه بر روایت جنگی که در این روستا در گرفته و مقاومت در برابر صهیونیستها، آیا به جریان شهادت شهید یا شهدای خاصی هم اشاره دارد؟
بله. در این مستند مروری خواهیم داشت بر خاطرات چند تن از رزمندگان و شهدای این روستا مانند شهید فادی کاظم و دیوارنویسیهای این شهید در ایام جنگ و در زیر آتش مستقیم صهیونیستها و ماجرای شهادت خانوادهای لبنانی که به دلیل هم فامیل بودن با سید حسن نصرالله توسط صهیونیستها به شهادت میرسند.
شهید «فادی کاظم» از شهدای روستای الطیبه
همچنین شرح کامل عملیات انجام شده توسط رزمندهای به نام فراس و شکل درگیری او با دشمن صهیونیستی و نحوه مجروحیت و زنده ماندن او روایت میشود.
برویم سراغ داستان این مستند. لطفا درباره داستان «الطیبه» توضیح دهید.
الطیبه نام روستای بزرگی در جنوب لبنان است که از نظر استراتژیک بسیار خاص و حساس است. این روستا تنها چند صد متر با فلسطین اشغالی فاصله دارد و همچنین فاصلهای نچندان دور با رودخانه معروف اللیطانی دارد و این دو ویژگی جغرافیایی سبب شده که الطیبه همیشه در معرض خطر تجاوز و طمع صهیونیستها واقع شود. اشغالگران صهیونیست از سالیان دور هر وقت که اراده میکردند به آسانی وارد این روستا میشدند و دست به اعمال تجاوزکارانه میزدند.
نمایی از روستای الطیبه
در نیمههای شب 1/1/1975 یعنی در اولین شب سال نو میلادی، نیروهای کماندوی اسرائیلی به دلیل همکاری خانواده شرفالدین با رزمندگان مقاومت فلسطینی، با یک یورش شبانه وارد این روستا شدند و خانه آنها را محاصره کردند و بعد از چندین ساعت درگیری با اهل خانه، اقدام به تخریب خانه با استفاده از مواد منفجره کردند.
صهیونیستها با مواد منفجره خانه را بر سر اهل آن ویران کردند و به این سبب پدر و دو نفر از پسران این خانواده به شهادت رسیدند. فردای آن روز هنگام تشییع پیکر آنان جمعیتی انبوه و بیسابقه از تمامی لبنان به الطیبه میآید و حتی شخصییت های مختلفی من جمله امام موسی صدر در تشییع آنان حاضر می شوند و این ماجرا نقطه تحولی جدی در شروع حرکت مقاومت شیعیان در آن منطقه میگردد.
شهید چمران در روستای الطیبه
شهید مصطفی چمران که فرمانده شاخه نظامی «حرکت امل» بود پس از این حادثه به دستور امام موسی صدر، با تعداد اندکی از رزمندگان در روستای الطیبه مستقر میشود و در مثلث روستاهای «الطیبه» و «العدسیه» و «رب الثلاثین» محوری دفاعی برای جلوگیری از یورشهای گاه و بیگاه صهیونیستها تشکیل میدهد که شرح آن در کتاب «لبنان» شهید چمران آمده است.
*تسنیم: پس «الطیبه» به نوعی یک پایگاه و نماد شهادت و مقاومت محسوب میشود که یک اتفاق تاریخی آن را در ذهنها ماندگار کرده. درست است؟
تقریبا همینطور است. الطیبه جزء اولین روستاهای جنوب لبنان بود که در تجاوز ژوئن 1982 که به اشغال بیروت انجامید، توسط ارتش اسرائیل اشغال گردید و در تمام سالهای مابین 1982 تا 2000 میلادی همواره تحت اشغال باقی ماند و مردمش به دلیل وجود اشغالگران در این روستا دردها و سختیهای زیادی را تحمل کردند.
اما نکته جالب در مورد این روستا این است که برعکس تمامی روستاهای همجوار که در آن سالها تحت سیطره نیروهای مزدور ارتش لبنان جنوبی به فرماندهی سرهنگ «آنتوان لحد» بودند، بزرگترین پایگاه نظامی اشغالگران در الطیبه واقع شده بود و صهیونیستها خود در آن حضور داشتند. تا اینکه در تابستان سال 2000 و در هنگام آزادسازی مناطق و روستاهای جنوب لبنان توسط کاروان مردمی و رزمندگان مقاومت، روستاهای الطیبه با آنکه جزء برنامه روز اول آزادسازی نبود، در غروب همان اولین روز آزاد سازی به خاطر اقدامی که اهالی آن انجام دادند، آزاد شد.
گفتید که در مستند شما، اوضاع این روستا در جنگ 33روزه نیز مورد بررسی قرار گرفته. لطفا کلیاتی هم درباره این اوضاع بگویید.
پس از شروع جنگ 33 روزه، الطیبه جزء معدود روستاهای جنوب لبنان بود که اهالی آن با وجود نزدیکی به مرز و حجم بسیار سنگین آتشِ جنگ، تا روز شانزدهم حاضر به ترک خانه و کاشانهشان نشدند و در کنار رزمندگان ماندند و مقاومت کردند. اما بعد از روز شانزدهم به دلیل بالا رفتن حجم آتش متجاوزان که ماندن در روستا را به هیچ وجه امکانپذیر نمیکرد، مردم الطیبه مجبور به ترک روستا شدند.
نمایی از روستای الطیبه
نکته قابل توجه این است که متجاوزان اسرائیلی در طول جنگ 33 روزه بارها و بارها از محورهای مختلف و با تاکتیکهای گوناگون به روستای الطیبه حمله کردند، اما هیچگاه نتوانستند بار دیگر این روستا را به اشغال خود درآوردند و به دفعات در این روستا از رزمندگان مقاومت شکست خوردند.
جریان عملیاتی که توسط رزمنده لبنانی، معروف به «فراس» صورت میگیرد در دل همین مقاومتها نقل میشود؟ اگر مایلید توضیحاتی هم درباره آن عملیات بدهید.
اتفاقی که با درگیری «فراس» با اشغالگران رقم میخورد یکی از نمونههای شکست صهیونیستها در برابر مقاومت است. فراس یکی از جوانان رزمنده روستاست که در یکی از مأموریتهایش در جنوب غربی روستا با گروهانی از نیروهای ویژه اسرائیلی «نحال» که در یکی از خانهها مخفی شده بودند درگیر میشود و بعد از ساعتی مقاومت از ناحیه زانو زخمی میشود.
قصه از این قرار است که او چندین ساعت پس از مجروحیت با طی کردن چند کیلومتر راه و با پایی که از کار افتاده، در نهایت خود را به زیر زمین خانهای میرساند و خود را مخفی میکند تا رزمندگان دیگر برای کمک کردن به وی به آنجا بیایند. اما بعد از مخفی شدن در آن خانه، سربازان اسرائیلی وارد همان خانه شده و در آن مستقر میشوند. و تا چندین روز آنجا را ترک نمیکنند و اینگونه ارتباط «فراس» با همه قطع میشود و کسی هم از او خبری نداشته. پس از چند روز که متجاوزان منزل را ترک میکنند، رزمندگان به کمک «فراس» میآیند و اتفاقات دیگری رخ میدهد که بهتر است مخاطبان پس از پایان تدوین این اثر آن را در خود فیلم مشاهده کنند.