شهدای ایران shohadayeiran.com

او باید به نیت مادرش 50 هفته به کربلا و زیارت امام حسین(ع) می رفت. تا آن لحظه نیمی از نذر مادر خدابیامرزش را هم ادا کرده بود.

به گزارش شهدای ایران به نقل ازجهان:

در اردوی جهادی با یک بنده خدایی آشنا شدم. دکترای اقتصاد داشت. ایام عید بود و فرزندش را هم با خود آورده بود تا با فضای بچه های جهادی آشنا شود.

آقای دکتر هر هفته زمینی از تهران به کربلا می‌رود

در اردوهای جهادی بعد از کار و فعالیت، صحبت کردن های دو نفره یا چند نفره مرسوم است. آن شب دکتر باب صحبت را با من باز کرد.

از اوضاع روحی‌اش گفت و روزمرگی‌های تهران؛ در حال صحبت از خانوده‌اش بود که به اسم مادرش رسید و بغض کرد. دکتر به تازگی مادرش را از دست داده بود. درباره نذری که مادرش وصیت کرده بود شروع به صحبت کرد. تعجب کردم و به پشتکارش غبطه خوردم.

او باید به نیت مادرش 50 هفته به کربلا و زیارت امام حسین(ع) می رفت. تا آن لحظه نیمی از نذر مادر خدابیامرزش را هم ادا کرده بود. گفتم چطور با این هزینه های گران و سختی راه تا نذر را ادا کردی؟ گفت که ظهر چهارشنبه هر هفته با ماشینش که سمند بود به مرز مهران می رفت و ظهر پنجشنبه در کربلا بود. زیارت میکرد و حدود ساعت 10 - 11 شب به سمت مرز ایران برمی‌گشت تا صبح شنبه سر کار باشد.

برای من جالب بود؛ هر هفته سفر به کربلا؛ آن هم زمینی. ما برای زیارت حضرت معصومه(س) که در دوساعتی تهران است این زحمت را به خودمان نمی دهیم و چقدر حیف!

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار