به گزارش شهدای ایران محسن هاشمی، پسر بزرگ آیت الله هاشمی یدداشتی در روزنامه شرق با عنوان «بحران خاورمیانه و دکترین آیتالله» نوشته و مدعی شده است که با دکترین امالقرای آیتالله هاشمی رفسنجانی می توان از این پیچ تاریخی گذاشت:
بخش های مهم این یادداشت را خواهید خواند:
*همانگونه که زمانی که در سال 1360، نیروهای انقلابی تندرو قصد ورود به جنگ با اسرائیل را داشتند و حتی نیرو اعزام کردند، امام خمینی اولویت نخست کشور را دفاع از ایران در برابر تجاوز عراق عنوان کرد و رزمندگان را از سوریه و لبنان به ایران بازگرداند.
*اکنون پس از گذشت نزدیک به نیمقرن از پیروزی انقلاب، مجددا دوگانه تندروی و عقلانیت در سیاست خارجی ما مطرح شده است. نباید شهادت سیدحسن نصرالله که خود از چهرههای شاخص گفتمان عقلانیت در مقاومت اسلامی بود و بارها به صراحت امنیت و عادیسازی در روابط خارجی جمهوری اسلامی را یکی از عوامل مهم برای حفظ مقاومت اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی عنوان کرده بود، ایران را به ورطه شتابزدگی و تندروی در سیاست خارجی سوق دهد.
*واقعیت آن است که اگر در جریان تقابل با اسرائیل منافع ملی ایران آسیب ببیند یا زندگی عادی مردم دچار اختلال و کاستی شود، بازنده مقاومت اسلامی و برنده رژیم صهیونیستی است، چراکه با تضعیف ایران، جریان مقاومت مهمترین حامی خود را از دست میدهد.
*دکترین امالقرای آیتالله هاشمیرفسنجانی، یک مدل عقلانی، اسلامی و انقلابی است که توجه به آن از سوی دولتمردان، نخبگان و کارشناسان سیاست خارجی میتواند ایران عزیز را مانند گذشته از این پیچ سخت تاریخی عبور دهد.
* در دکترین امالقری، مبنا و اساس سیاست خارجی و تعامل برونمرزی نظام جمهوری اسلامی، حفاظت، تقویت و توانمندسازی ایران بهعنوان امالقرای جهان اسلام یعنی مرکز و محور کشورهای اسلامی است و هر اقدامی که به ایران آسیب برساند، در راستای اهداف انقلاب نیست.
درباره اظهارات هاشمی باید گفت:
یک: آن انقلابیهای تندروی مدنظر هاشمی فرماندهان شجاعی همچون حاج احمد متوسلیان و شهید همت هستند که با نظر مسئولان سیاسی و نظامی وقت به جبهه لبنان و سوریه اعزام شدند. با تدبیر هوشمندانه امام نیروها به ایران بازگشتند اما گروهی با هماهنگی آنجا باقی ماندند و مقدمات تشکیل حزب الله سرافراز لبنان فراهم شد.
دو: نکته دیگر انکه آن موقع امام گفتند راه قدس از کربلا می گذرد. جنگ تمام شد، صدام سقوط کرد، ملت ایران و عراق در صمیمانه ترین روابط قرار دارند و امروز نوبت آزادی قدس با تلاش جبهه مقاومت است. رهبر انقلاب هم اخیر گفتند: «یک کشور اسلامی یعنی فلسطین به دست خبیثترین کفّار عالم غصب شده و حکم قطعی و شرعی این است که همه تلاش کنند فلسطین و مسجدالاقصی را به صاحبان اصلی آن بازگردانند».
سه: نکته دیگر یادداشت هاشمی تحریف بیانات جامع رهبرانقلاب با بی توجهی به قسمت عدم تعلل و تاکید بر قسمت پرهیز از شتاب زدگی است. اصلاح طلبان مثل همیشه نیمی از کلام که مطلوب آنهاست را گرفتند و نیم دیگر را رها کردند.
چهار: تعبیر عدم اخلال در زندگی مردم موضوع مهمی است اما رژیم غاصبی که مهمان رسمی ایران را در تهران و یا رهبر بزرگ جریان مقاومت را با مبمب سنگرشکن ترور میکند حتما باید 200 موشک دریافت کند. ممکن است علیه منافع ایران دوباره حماقت کند و این بار هم پاسخ شدیدتر دریافت خواهد کرد.
پنج: جنس اظهارات هاشمی روی دیگری از جنس همیشگی گستاخ کردن دشمن توسط اصلاح طلبان است. آنجا که به وقت ترور سرداران و دانشمندان سریعا بحث عدم انتقام و تله تنش را مطرح می کردند.
شش: ظاهرا جناب هاشمی فراموش کرده اند که پدرشان جز نظریه ام القری نظریه گفتمان به جای موشک هم داشتند که در اوج جنایات داعش مطرح کردند. یا اینکه مرحوم پیشنهاد کرده بودند که قدرت نظامی را کاهش بدهیم تا پیشرفت کنیم!
هفت: فارغ از هرچیز، تلاشهای محسن هاشمی برای زنده نگه داشتن یاد پدر ستودنی است. اما این روزها و خصوصا پس از عملیات وعده صادق ۲، مردم حضرت آیت الله را خیلی یاد کردند؛ بنابراین نیازی به تلاش ایشان نیست!
*جهان