به گزارش شهدای ایران ، وقتی سید روح الله موسوی خمینی در بازداشت مأموران سازمان اطلاعات و امنیت شاهنشاهی پهلوی از یاران در گهواره حرف زد، صحبتش فقط از ایران نبود. در همان وقت در نقاطی صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران، از شبه قاره هند تا شامات، مردانی به پا عرصه وجود گذاشتند که ثابت کردند که حاضرند در زیر پرچم او و برای نبرد با کفر و استکبار از جان خودشان بگذرند.
چند ماه پس از این صحبت سید روح الله خمینی و در پاییز ۱۳۴۲، آن هم در جایی کیلومترها دورتر از مرزهای ایران و در منطقهای به نام «جبشیت» در جنوب لبنان، سید حسن هاشم و همسرش عبده قاسم صاحب فرزند پسری شدند که نامش را محمد گذاشتند.
دوران کودکی سید محمد هاشم با فوت پدرش در یک سانحه و یتیمی گذشت، آن هم در حالی که تنها فرزند خانواده بود. او پیش از رسیدن به نهمین سالروز تولدش شاهد وقوع جنگ داخلی در لبنان بود. همین موضوع در کنار دیدن آوارگان فلسطینی در جنوب لبنان، او را به مصمم کرد که در آینده به نیروهای مبارز ضد اسرائیلی ملحق شود. مشاهده فعالیتهای امام موسی صدر، دکتر چمران و یاران شان در نهضت محرومان (حرکه المحرومین) در این مورد بی تأثیر نبود.
رفت و آمد او به بیروت و آشنایی با جوانان مبارز شیعه در مناطق جنوب و غرب بیروت در همین دوره آغاز شد. افرادی که طی این سالها با او آشنا شدند، تبدیل به حلقهای از نیروهای مبارز شدند که بعدها نقشی ویژه در تاریخ لبنان ایفا کردند.
انقلاب اسلامی ایران اتفاقی بود که جهت اصلی و محور فعالیتهای مبارزاتی سید محمد هاشم علیه نظام طائفهای حاکم در لبنان، نیروهای استعمارگر خارجی، احزاب منفعت طلب درگیر در جنگ داخلی و در نهایت رژیم اشغالگر قدس را مشخص کرد. مراحل بعدی فعالیت سید محمد هاشم را مقابله با احزاب و گروههای مسلح ضد شیعی، خصوصا مزدوران حزب بعث عراق در لبنان، شکل میداد.
از سمت راست: سرداران شهید حاج سید محمد هاشم، حاج سمیر مطّوط (حاج جواد) و شیخ محمد زیدان
لبنان، نیمه دهه شصت شمسی
تجاوز ارتش اسرائیل به لبنان در بهار ۱۳۶۱ اولین تجربه بزرگ نظامی سید محمد هاشم در برابر ارتش اسرائیل بود. او که با آغاز تهاجم ارتش اسرائیل به همراه بسیاری از دوستانش با دیدن عدم مقاومت از طرف چریکهای فلسطینی و بعضی از اهالی جنوب، انتظار رسیدن ارتش اسرائیل به شهر بیروت، پایتخت لبنان، را میکشید، به همراه دهها نفر از جوانان مبارز شیعه با کمین در منطقه «خلده» در ورودی حومه جنوب بیروت راه را بر ارتش صهیونیست سد و آنان را به شدت غافلگیر کرد. پس از خیانت و همدستی حزب کتائب با ارتش اسرائیل و ورود نیروهای صهیونیست از «اشرفیه» و دیگر مناطق شرق بیروت به داخل شهر، سید محمد هاشم به همراه بسیاری از همرزمانش و دیگر جوانان شیعه مبارز مستقر در بیروت، جنگ شهری را در سراسر مناطق تحت اشغال اسرائیل در بیروت طرح ریزی و اجرا کرد. تلفات ناشی از عملیاتهای هستههای مقاومت مردمی در بیروت سرانجام باعث شد که اسرائیلیها پس از کمتر از ۳ ماه از داخل بیروت به اطراف آن عقب نشینی کنند.
با ورود نیروهای چند ملیتی ناتو، که در ظاهر ادعای جلوگیری از ادامه درگیری داشتند، اما هدف اصلی شان حفاظت از نیروهای اسرائیلی طی اشغال نزدیک به نیمی از خاک لبنان بود، سید محمد هاشم و تعدادی از جوانان مبارز شیعه با هدف مبارزه همزمان با اسرائیل و ناتو سازمانی تحت عنوان «جهاد اسلامی لبنان» را تشکیل دادند. این سازمان چند ماه پس از اولین ضربه بزرگ مقاومت به ارتش صهیونیست، عملیات شهید احمد قصیر در شهر صور در آبان سال ۱۳۶۱، طرح ریزی و اقدامات خود را آغاز کرد.
اولین عملیات مهم نیروهای جهاد اسلامی لبنان عملیات استشهادی علیه سفارت آمریکا در بیروت در فروردین ۱۳۶۲ بود که به هلاکت رئیس ایستگاه و تعدادی از مأموران عملیاتی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سی آی ای) در لبنان منجر شد. نام مجری این عملیات تا امروز فاش نشده است.
با این حال مهمترین عملیات سازمان جهاد اسلامی لبنان چند ماه بعد و در پاییز ۱۳۶۲ در بیروت به وقوع پیوست. طی این عملیات دو گانه، دو رزمنده شهادت طلب سوار بر دو کامیون حامل چند هزار کیلوگرم ماده منفجره تی ان تی، به طور همزمان به مقر تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا (مارینز) و چتربازان ارتش فرانسه در بیروت حمله کردند. در حمله به ساختمان مقر مارینز در فرودگاه بین المللی بیروت ۲۴۱ تفنگدار آمریکایی و در حمله به مقر چتربازان فرانسوی در شهر بیروت نزدیک به ۶۰ چترباز فرانسوی کشته شدند. این عملیات سیاهترین روز تاریخ ناتو تا امروز را رقم زد.
کمتر از دو سال پس از عملیاتهای استشهادی در بیروت، حزب الله لبنان اعلام موجودیت کرد و سید محمد هاشم نیز به همراه بسیاری از همرزمان قدیمی اش رسما یکی از افسران عملیاتی شاخه نظامی حزب، سازمان مقاومت اسلامی لبنان، شد.
بعد از عقب نشینی ارتش اسرائیل به نوار مرزی، سید محمد هاشم به همراه یکی از افسران کلیدی مقاومت اسلامی، به همراه همرزمانش (مانند شهیدان حاج سمیر مطوط و شیخ محمد زیدان) در چند نبرد علیه مواضع استقرار دشمن در نوار اشغالی مرزی جنوب و بقاع غربی لبنان شرکت کرد.
به فاصله کوتاهی از شرکت در نبرد علیه دشمن در نوار اشغالی مرزی، سید محمد هاشم که مدت زیادی از ازدواجش نمیگذشت، وصیت نامه خود را نوشت و خانوادهاش را از تصمیمی که از پیش از آن قصد انجامش را داشت، یعنی حضور در جبهههای دفاع مقدس در مرز ایران و عراق، مطلع کرد. سرانجام پس از کسب رضایت مادر و همسر، ابتدا راهی سفر حج و سپس راهی از آنجا راهی ایران شد.
حضور سید محمد هاشم در ایران تا زمان آغاز عملیات والفجر ۸ ادامه پیدا کرد. او طی این عملیات به عنوان یک رزمنده در نبردهای شهر فاو و حومه آن، خصوصا نبرد چند هفتهای علیه ضد حمله سنگین ارتش عراق، شرکت کرد تا این که سرانجام در اواخر اسفند ۱۳۶۴ در یکی از خطوط پدافندی در ناحیه شمالی شهر فاو به شهادت رسید.
پوستر رسمی حزبالله و مقاومت اسلامی لبنان برای شهادت سردار شهید حاج سید محمد هاشم
پس از شهادت سید محمد هاشم رزمندگان لبنانی دیگری نیز در دفاع مقدس حضور پیدا کردند. مادر سید محمد هاشم پس از پایان جنگ برای پیدا کردن مزار تنها پسرش راهی ایران شد، اما نتوانست اثری از او پیدا کند. این انتظار بیش از ۲۰ سال دیگر هم ادامه پیدا کرد تا اینکه ابتدا «ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام» در اواخر دهه ۸۰ متوجه مزار این شهید در قطعه ۲۴ بهشت زهرا(س) شد و اطلاع رسانی را در این مورد آغاز کرد.
کمتر از دو سال بعد رسانهای شدن ماجرا، تیمی از مستندسازان و پژوهشگران ایرانی با هماهنگی نهادهای داخل ایران و حزب الله لبنان، حاجه عبده قاسم مادر سردار شهید حاج سید محمد هاشم را به مزار پسر شهیدش آوردند.
مادر سید محمد هاشم چند سال بعد به پسر شهیدش پیوست، اما مزار او در بهشت زهرا(س) از نزدیک به دو دهه پیش محل حضور و عرض ارادت تمام هواداران جبهه مقاومت اسلامی خصوصا حزب الله لبنان است؛ کسانی که دفاع مقدس و جنگهای مقاومت را نه جدا از هم، که حلقههای یک زنجیره و یک محور واحد میدانند.
مرحومه حاجیه خانم عبده قاسم، مادر شهید سید محمد هاشم در کنار مزار پسر شهیدش، قطعه ۲۴ بهشت زهرا(س) ، تهران
*دانشجو