سالهای سال است که ویلچرنشین شده و این صندلی سرد آهنی همدم بدن رنجور و مونس روزهای تنهایی و شبهای درد و رنجش است. جسمش به آن عادت کرده و چه بسیار از نشستنها که به زخم بستر مبتلا شده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازکیهان؛همسرش هم پا به پای او بعد از بیست و چند سال که از جنگ میگذرد، وضعیت جسمی مناسبی ندارد.
سالهای سال است که ویلچرنشین شده و این صندلی سرد آهنی همدم بدن رنجور و مونس روزهای تنهایی و شبهای درد و رنجش است. جسمش به آن عادت کرده و چه بسیار از نشستنها که به زخم بستر مبتلا شده است. همسرش هم پا به پای او بعد از بیست و چند سال که از جنگ میگذرد، وضعیت جسمی مناسبی ندارد.
آن قدر که ویلچر را بالا و پایین کرده و بر زخمهای همسرش مرهم نهاده او هم خود یک جانباز ۷۵درصد شده است و خواب با چشمهای او بیگانه شده از بس که از تک سرفههای خشک و با صدای نالههای شوهرش از خواب پریده است. بچهها تاب تحمل درد کشیدن پدر و نحیف شدن مادر و گریههای مخفیانه این کوه صبر و استقامت را ندارند آنها بچههای ۴-۵ساله دیروز و نوجوانان و جوانان امروز هستند که دیگر نمیتوانند بیتوجهیها و تبعیضها را نادیده بگیرند ولی مثل پدران و مادران ایثارگرشان نیاز به ترحم و دلسوزی هم ندارند فقط دنبال حق و حقوق مسلم ایثارگران هستند.
قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران آن قدر در پیچوخم تبصرهها و بندها مانده که به سنگ بزرگی که علامت نزدن است، تبدیل شده است. سنگی که دیگر خیلی از برادران ایثارگر امیدی به تکان خوردن آن ندارند چون این قانون تا چندین سال دیگر که بخواهد از موانع رد شود و به درد دل جانبازان بپردازد و مرهمی بر زخمهای جنگیشان باشد، شاید دیگر جانبازی نماند که به این قانون احتیاج داشته باشد!
مرد میدان عمل کو و کجا!!
در جامعه ما باب شده که هرکس ایثارگری را میبیند میگوید شما بر گردن ما حق دارید! ما مدیون شما هستیم ولی وقتی پای عمل میآید کسی را نمیبینیم!
ایثارگران نسبت به بقیه مردم کمتوقعترند و حقوق خود را به خاطر مسائل اعتقادی پیگیری نمیکنند و بیش از آنکه دنبال حق و حقوق خود باشند دنبال حق دیگران میروند.
این مقدمه صحبتهای ما با یک برادر جانباز ۷۰درصد قطع نخاعی است وقتی صحبتهای این برادر بزرگوار را یادداشت میکردم متوجه شدم به راستی او خودش را نمیبیند، نه آنکه بخواهد تظاهر کند بلکه به آنچه میگوید ایمان و یقین قلبی دارد.
برادر جانباز با تأکید بر این موضوع که آنها (منظورش ایثارگران است) اقدام به بیان مطالبات و خواستهها نمیکنند و مثل بقیه اقشار جامعه حاضر نیستند به راحتی دست به اعتراض به خاطر منافع شخصی بزنند، میگوید: «از اینرو ایثارگران مشکلات مغفول مانده زیادی دارند که به آنها رسیدگی نمیشود. حال آنکه عقل، منطق و انسانیت اقتضاء میکند به مشکلات آنها زودتر و بهتر رسیدگی شود ولی عملاً خیلی از مشکلات اساسی شامل حال مرور زمان میشود؛ با توجه به درد و بیماری برادران شیمیایی که ظاهراً نشان نمیدهد، اما در عینحال مشکلات این عزیزان بیشتر از ایثارگرانی است که روی ویلچر نشستهاند. وی میگوید: «همه، من و امثال بنده را به خاطر وضعیت جسمیام روی ویلچر میبینند ولی برادران اعصاب و روان به مراتب حال و روزشان از دیگران سختتر و آنها مظلومتر هستند.» به او میگویم فکر میکنید مشکل و گیر کار از کجاست و چرا این قانون جامع اجرا نمیشود، میگوید: «مسئولان گرچه بعضاً خودشان از خانواده ایثارگران هستند یا با جانباز سر و کار دارند ولی واقعاً نمیدانم ایراد کار از سیستم است یا دولتمردان کاستی میکنند این موضوع باید آسیبشناسی شود که چرا آنها به این قضیه اعتنا نمیکنند؟!»
این جانباز قطع نخاع که صبورانه سالهای سال، تکیهگاه خانواده، اقوام و فامیل و چه بسا بسیاری از همکاران است ولی یک بار هم لب به گله و شکایت نگشوده و با رویی گشاده و خندان وارد محیط کار میشود، در ادامه صحبتهایش درحالی که مجالی برای تازه کردن گلویش با یک لیوان چایی نیست، میگوید: «تعجب میکنم پس از گذشت این همه سال مسائل درمانی که از حقوق اولیه جانبازان است حل نمیشود به جای آنکه به وضعیت افرادی که با درد و رنج زیاد دست و پنجه نرم میکنند، شبها از درد نمیخوابند و این مسئله بر سیستم زندگی و خانواده آنها تأثیر دارد زودتر رسیدگی شود، متأسفانه نهتنها اینطور نیست، بلکه حل آن دائماً به تعویق میافتد.» به اعتقاد این ایثارگر قوانین نسبتاً جامعی که پس از سالیان سال تدوین شده به مجلس رفته و در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده پس از گذشت بیش از یک دهه متأسفانه هنوز به سرانجام نرسیده است. اگر قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران از طرف دولت قبلی اجرایی میشد مشکلات را برطرف میکرد و شاید تسکینی بر برخی آلام بود، ولی این قانون هر بار با مانعتراشیهای جدید روبهرو میشود.»
این برادر جانباز میگوید: «گاهی بار مالی بهانه میشود، گاهی حجیم شدن الحاقیهها بهانه میشود، گاهی پشت در مجمع تشخیص مصلحت یا شورای نگهبان میماند و این موانع باعث شده در نتیجه جانبازان به حقوق خود نرسند.»
وی اضافه میکند: «گاهی دولتمردان دلشان نمیآید که معوقات حقوق جانبازان را طبق قانون جامع پرداخت کنند و شاید اگر نگاه سخاوتمندانهای داشته باشند درصدی از معوقات را میپردازند و بقیه را به سهام وعده میدهند.»
«بهروز ساقی» این جانباز نویسنده و شاعر،می گوید: درست است که برای رضای خدا رفتهایم، ولی جامعه هم در قبال ایثارگران مسئول است. پس از ۲۴سال که از خاتمه جنگ تحمیلی میگذرد جانبازان درد میکشند و درگیر جنگی هستند که سالهای سال است تمام شده و البته با رضایت خاطر و بدون ندامت، هنوز در جنگ حضور داریم.»
معوقه ۸۰میلیون تومانی از بنیاد
در همین زمینه سیدرضا علیپور، جانباز شیمیایی با ارائه مدارک مستند و محکم که در سرویس گزارش روزنامه موجود است، به معوقات ۸۰میلیون تومانی خود از بنیاد شهید اشاره میکند و میگوید: «مسئولان به بنده پیشنهاد دادهاند که فقط ۳۰میلیون تومان از این معوقه را بپردازند و بقیه را به فروش سهام و اقساط و اما و اگرهای دیگر حواله میدهند.»
و به قول آقای محمدعلی احمدی، جانباز ۶۰درصد که چشم راستش تخلیه شده است و سه ترکش داخل مغزش دارد و مجبور است آنها را تحمل کند، مسئولان بنیاد آن قدر ایثارگران و امثال آقای علیپور که بسیار هم زیادند را معطل نگه میدارند و وعده توخالی میدهند که تا ۱۵ سال دیگر شاید کمتر جانبازی زنده بماند و این وعدهها محقق شود.»
از آقای احمدی سؤال میکنم چرا ترکشهایی که میگویید داخل مغزتان است را خارج نمیکنید؟ وجود آنها شما را اذیت نمیکند؟
با خندهای حاکی از رضایت پاسخم را این طور میدهد: «امکان در آوردنش نیست. حتی به خارج از کشور هم برای معالجه مراجعه کردم ولی امکان عمل وجود ندارد، مجبورم با ترکشها بسازم.»در مورد هزینههای درمان و بیمه تکمیلی جانبازان سؤال میکنم، یکی از برادران کوپن بیمهای را از داخل کیفش بیرون میآورد. آقای احمدی در توضیح بیشتری چنین میگوید: «در قانون خدمات جامع آمده است که طبق ماده ۱۳ صددرصد هزینههای بهداشت به صورت بیمه مکمل پرداخت شود ولی الآن جانبازان بیمه تکمیلی ایران دارند که به صورت ماهانه تمدید میشود ولی آنچه قابل تأمل است این است که فقط بخشی از هزینهها طرف قرارداد است و بیمه زیربار نمیرود. ضمن آنکه باید در به در دنبال آن پزشک یا مراکز درمانی باشیم که طرف قرارداد باشند.
همچنین برای بیمه فاکتور میبریم، میگویند۲ ماه بعد مراجعه کنید یا به فیش حقوقی شما واریز میشود. و وقتی مثلا پس از ۲ ماه رسیدگی میکنیم میبینیم فقط ۵۰ یا ۳۰ هزار تومان از مبلغ ۱۰۰ هزار تومانی که پرداخت کردهایم بازپس میگردانند. به اعتقاد این برادران، امروز جانباز با یک فرد عادی هیچ تفاوتی ندارد و البته این مشکلی است که همه ایثارگران با آن دست به گریبان هستند به جز عدهای اندک که دیگر طاقتشان طاق میشود و...
درمان ایثارگران زیر چتر بیمهری مسئولان
درمان یکی از مهمترین مباحثی است که ایثارگران به آن نیاز دارند ولی متاسفانه در این مقوله مهم هم بیمهریهای زیادی از سوی متولیان امر صورت گرفته و حقوق زیادی از ایثارگران ضایع میشود.
آقای بهروز ساقی با استناد به گفته یکی از مسئولان بنیاد که سرانه درمان هر ایثارگر ۱/۸ افراد عادی است میگوید: «یکی از ظلمهای مضاعف که به جانبازان میشود همین مسئله است. ایثارگران دردمندترین افراد هستند ولی سرانه درمان آنها فقط ۱/۸ سرانه درمان مردم عادی است. ظلم دیگری که به جانبازان می شود این است که وقتی کسی جانبازی را میبیند کار او را به بنیاد و ادارات دیگر ارجاع میدهد حال آنکه کار افراد عادی راحتتر حل میشود، بروکراسی پیچ در پیچ مشکلات ما را زیادتر کرده است.
مطالبات جانبازان از دولت
از آقای ساقی میخواهم در مورد مطالبات برادران ایثارگر از دولت بگوید؛ با کمی تأمل و اینکه آنچه در گذشته اتفاق افتاده را باید فراموش کرد، چنین میگوید: «الان که دولت تدبیر و امید روی کار آمده است و همه از آنان انتظار داریم کارها به خوبی پیش برود، ولی عملا در مورد لایحه جامع هنوز همان مشکلات ادامه دارد، با آنکه قانون ابلاغ شده و دولت قبلی رفته ولی دولت فعلی با ابلاغ قانون به دستگاههای اجرایی آن را با سکوت برگزار میکنند و کار خاصی صورت نگرفته است.»
ساقی میگوید: «لایحه بودجه ۹۳ نیز بیانگر مسائل زیادی است و درمان برادران ایثارگر در این لایحه مورد بیمهری قرار گرفته است. البته ما بحث تحریم و مشکلات اقتصادی را میدانیم و قبول داریم و جامعه ایثارگری نشان داد با آنکه بیشتر از همه محق بودند ولی بیشتر از همه ملاحظات کشور و ملت را در نظر گرفته و کمتر از همه اقشار جامعه مطالبهگر بوده است ولی به هر حال باید فکری به حال این قضیه بخاطر مشکلات جسمی و روحی ما شود.»
قانون جامع مورد بیمهری
«عدم اراده جدی در دولت و البته اهتمام نورزیدن به این قانون در تمام دولتها دیده میشود و همین مسئله باعث شده است که قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران هنوز به مرحله اجرایی نرسد.»
غلامعلی جعفرزاده، نماینده جانباز مردم رشت و عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان با بیان مطلب فوق، قانون جامع خدماترسانی را شامل دو بخش منابع مالی و احکام اجرایی تقسیم میکند و میگوید: «منابع مالی که به جاهایی حواله داده میشود که منابع آنها مشکوکالوصول است و بخش دوم که حکم است و باید اجرا شود هرچند منابع مالی ندارد ولی به شدت مورد غفلت قرار گرفته است.»
این نماینده ویلچرنشین مجلس در توضیحات بیشتری میگوید: «در بودجه ۹۳ مجلس، برای قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران ۹۳۵ میلیارد تومان اعتبار لحاظ شده است که مطابق بند ج تبصره ۳ تامین این اعتبار از محل فروش سهام در نظر گرفته شده است که اگر این سهامها فروخته شود پول قانون جامع را میپردازند و اگر سهامها به فروش نرود، قطعا بودجهای هم برای این قانون اختصاص نخواهد یافت.»از این نماینده مجلس در مورد راهکارهایی که در کمیسیون مربوط برای حل مشکل جانبازان ارائه شده میپرسم، وی با این انتقاد که پس از ۱۱ سال عدم اراده وجدیت در تمام دولتها در اجرای این قانون دیده میشود میگوید: «ما در کمیسیون تلفیق اصرار داریم اعتبار این قانون در ذیل تبصرهها و ردیفهای بنیاد شهید دیده شود و از منابع دولت تامین گردد.»
جعفرزاده با اظهار تاسف از اینکه امسال لوایح ایثارگران قدری مورد بیمهری قرار گرفته است و ایثارگران سالهای سال در انتظار اجرای این قانون هستند میگوید: «بودجه سال ۹۳ عینا مانند بودجه سال ۹۲ در حوزه ایثارگران یا حتی به عبارتی ضعیفتر از سال ۹۲ بسته شده است.»
از وی میخواهم در مورد بحث درمان و مسکن جانبازان که دغدغه اصلی ایثارگران است توضیح دهد میگوید: «دو ماده اساسی مربوط به ایثارگران در بودجه ۹۳ حذف شده است یکی ماده ۹۴ است که بحث تکلیفی مسکن ایثارگران است و دیگری ماده ۹۷ که بحث رزمندگانی است که در دوران دفاع مقدس بوده و مجروح شدهاند ولی فاقد مدارک صورت سانحه و مدارک بالینی برای احراز جانبازی هستند.»وی میگوید: «این ماده خیلی به این قشر از ایثارگران کمک میکرد. دولت با حذف ماده ۹۴ معلوم نیست چه تمهیداتی برای مسکن ایثارگران در نظر گرفته و شفاف و مشخص نیست.»جعفرزاده در مورد بخش درمان ایثارگران هم میگوید: «در حوزه سلامت هم که در بودجه ۹۲ انجام می شد و در بودجه ۹۳ هم عینا آمده انتظار ما این بود که در حوزه بهداشت و درمان که در سال ۹۲ به طور آزمایشی اجرا شد، در سال آینده بحث درمان را کاملا بنیاد برعهده بگیرد که همین کار را هم انجام ندادهاند.» البته بد نیست در اینجا یک خبر خوش را به برادران ایثارگر بدهیم.
موضوع احراز جانبازی را با آقای مجتبی رحماندوست عضو کمیسیون اجتماعی مجلس و نماینده مردم تهران در میان گذاشتیم تا پاسخ وی و تمهیدات مجلس در این خصوص را که مشکل بسیاری از جانبازان است، بشنویم.
در توضیحاتی به گزارشگر کیهان میگوید: «در کمیسیون اجتماعی مجلس تصویب شد که احراز جانبازی برادران ایثارگر را بنیاد شهید انجام ندهد و این کار به ستاد کل نیروهای مسلح سپرده شود.
چون بنیاد هم ناظر، هم سیاستگذار و هم مجری است. بنابراین به دلیل عدم بودجه ممکن است در احراز جانبازی دست پایین بگیرند. بنابراین، این کار باید از دستگاه اجرایی خارج و به یک دستگاه بیطرف دیگر مثل ستاد کل نیروهای مسلح سپرده شود.»
سالهای سال است که ویلچرنشین شده و این صندلی سرد آهنی همدم بدن رنجور و مونس روزهای تنهایی و شبهای درد و رنجش است. جسمش به آن عادت کرده و چه بسیار از نشستنها که به زخم بستر مبتلا شده است. همسرش هم پا به پای او بعد از بیست و چند سال که از جنگ میگذرد، وضعیت جسمی مناسبی ندارد.
آن قدر که ویلچر را بالا و پایین کرده و بر زخمهای همسرش مرهم نهاده او هم خود یک جانباز ۷۵درصد شده است و خواب با چشمهای او بیگانه شده از بس که از تک سرفههای خشک و با صدای نالههای شوهرش از خواب پریده است. بچهها تاب تحمل درد کشیدن پدر و نحیف شدن مادر و گریههای مخفیانه این کوه صبر و استقامت را ندارند آنها بچههای ۴-۵ساله دیروز و نوجوانان و جوانان امروز هستند که دیگر نمیتوانند بیتوجهیها و تبعیضها را نادیده بگیرند ولی مثل پدران و مادران ایثارگرشان نیاز به ترحم و دلسوزی هم ندارند فقط دنبال حق و حقوق مسلم ایثارگران هستند.
قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران آن قدر در پیچوخم تبصرهها و بندها مانده که به سنگ بزرگی که علامت نزدن است، تبدیل شده است. سنگی که دیگر خیلی از برادران ایثارگر امیدی به تکان خوردن آن ندارند چون این قانون تا چندین سال دیگر که بخواهد از موانع رد شود و به درد دل جانبازان بپردازد و مرهمی بر زخمهای جنگیشان باشد، شاید دیگر جانبازی نماند که به این قانون احتیاج داشته باشد!
مرد میدان عمل کو و کجا!!
در جامعه ما باب شده که هرکس ایثارگری را میبیند میگوید شما بر گردن ما حق دارید! ما مدیون شما هستیم ولی وقتی پای عمل میآید کسی را نمیبینیم!
ایثارگران نسبت به بقیه مردم کمتوقعترند و حقوق خود را به خاطر مسائل اعتقادی پیگیری نمیکنند و بیش از آنکه دنبال حق و حقوق خود باشند دنبال حق دیگران میروند.
این مقدمه صحبتهای ما با یک برادر جانباز ۷۰درصد قطع نخاعی است وقتی صحبتهای این برادر بزرگوار را یادداشت میکردم متوجه شدم به راستی او خودش را نمیبیند، نه آنکه بخواهد تظاهر کند بلکه به آنچه میگوید ایمان و یقین قلبی دارد.
برادر جانباز با تأکید بر این موضوع که آنها (منظورش ایثارگران است) اقدام به بیان مطالبات و خواستهها نمیکنند و مثل بقیه اقشار جامعه حاضر نیستند به راحتی دست به اعتراض به خاطر منافع شخصی بزنند، میگوید: «از اینرو ایثارگران مشکلات مغفول مانده زیادی دارند که به آنها رسیدگی نمیشود. حال آنکه عقل، منطق و انسانیت اقتضاء میکند به مشکلات آنها زودتر و بهتر رسیدگی شود ولی عملاً خیلی از مشکلات اساسی شامل حال مرور زمان میشود؛ با توجه به درد و بیماری برادران شیمیایی که ظاهراً نشان نمیدهد، اما در عینحال مشکلات این عزیزان بیشتر از ایثارگرانی است که روی ویلچر نشستهاند. وی میگوید: «همه، من و امثال بنده را به خاطر وضعیت جسمیام روی ویلچر میبینند ولی برادران اعصاب و روان به مراتب حال و روزشان از دیگران سختتر و آنها مظلومتر هستند.» به او میگویم فکر میکنید مشکل و گیر کار از کجاست و چرا این قانون جامع اجرا نمیشود، میگوید: «مسئولان گرچه بعضاً خودشان از خانواده ایثارگران هستند یا با جانباز سر و کار دارند ولی واقعاً نمیدانم ایراد کار از سیستم است یا دولتمردان کاستی میکنند این موضوع باید آسیبشناسی شود که چرا آنها به این قضیه اعتنا نمیکنند؟!»
این جانباز قطع نخاع که صبورانه سالهای سال، تکیهگاه خانواده، اقوام و فامیل و چه بسا بسیاری از همکاران است ولی یک بار هم لب به گله و شکایت نگشوده و با رویی گشاده و خندان وارد محیط کار میشود، در ادامه صحبتهایش درحالی که مجالی برای تازه کردن گلویش با یک لیوان چایی نیست، میگوید: «تعجب میکنم پس از گذشت این همه سال مسائل درمانی که از حقوق اولیه جانبازان است حل نمیشود به جای آنکه به وضعیت افرادی که با درد و رنج زیاد دست و پنجه نرم میکنند، شبها از درد نمیخوابند و این مسئله بر سیستم زندگی و خانواده آنها تأثیر دارد زودتر رسیدگی شود، متأسفانه نهتنها اینطور نیست، بلکه حل آن دائماً به تعویق میافتد.» به اعتقاد این ایثارگر قوانین نسبتاً جامعی که پس از سالیان سال تدوین شده به مجلس رفته و در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده پس از گذشت بیش از یک دهه متأسفانه هنوز به سرانجام نرسیده است. اگر قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران از طرف دولت قبلی اجرایی میشد مشکلات را برطرف میکرد و شاید تسکینی بر برخی آلام بود، ولی این قانون هر بار با مانعتراشیهای جدید روبهرو میشود.»
این برادر جانباز میگوید: «گاهی بار مالی بهانه میشود، گاهی حجیم شدن الحاقیهها بهانه میشود، گاهی پشت در مجمع تشخیص مصلحت یا شورای نگهبان میماند و این موانع باعث شده در نتیجه جانبازان به حقوق خود نرسند.»
وی اضافه میکند: «گاهی دولتمردان دلشان نمیآید که معوقات حقوق جانبازان را طبق قانون جامع پرداخت کنند و شاید اگر نگاه سخاوتمندانهای داشته باشند درصدی از معوقات را میپردازند و بقیه را به سهام وعده میدهند.»
«بهروز ساقی» این جانباز نویسنده و شاعر،می گوید: درست است که برای رضای خدا رفتهایم، ولی جامعه هم در قبال ایثارگران مسئول است. پس از ۲۴سال که از خاتمه جنگ تحمیلی میگذرد جانبازان درد میکشند و درگیر جنگی هستند که سالهای سال است تمام شده و البته با رضایت خاطر و بدون ندامت، هنوز در جنگ حضور داریم.»
معوقه ۸۰میلیون تومانی از بنیاد
در همین زمینه سیدرضا علیپور، جانباز شیمیایی با ارائه مدارک مستند و محکم که در سرویس گزارش روزنامه موجود است، به معوقات ۸۰میلیون تومانی خود از بنیاد شهید اشاره میکند و میگوید: «مسئولان به بنده پیشنهاد دادهاند که فقط ۳۰میلیون تومان از این معوقه را بپردازند و بقیه را به فروش سهام و اقساط و اما و اگرهای دیگر حواله میدهند.»
و به قول آقای محمدعلی احمدی، جانباز ۶۰درصد که چشم راستش تخلیه شده است و سه ترکش داخل مغزش دارد و مجبور است آنها را تحمل کند، مسئولان بنیاد آن قدر ایثارگران و امثال آقای علیپور که بسیار هم زیادند را معطل نگه میدارند و وعده توخالی میدهند که تا ۱۵ سال دیگر شاید کمتر جانبازی زنده بماند و این وعدهها محقق شود.»
از آقای احمدی سؤال میکنم چرا ترکشهایی که میگویید داخل مغزتان است را خارج نمیکنید؟ وجود آنها شما را اذیت نمیکند؟
با خندهای حاکی از رضایت پاسخم را این طور میدهد: «امکان در آوردنش نیست. حتی به خارج از کشور هم برای معالجه مراجعه کردم ولی امکان عمل وجود ندارد، مجبورم با ترکشها بسازم.»در مورد هزینههای درمان و بیمه تکمیلی جانبازان سؤال میکنم، یکی از برادران کوپن بیمهای را از داخل کیفش بیرون میآورد. آقای احمدی در توضیح بیشتری چنین میگوید: «در قانون خدمات جامع آمده است که طبق ماده ۱۳ صددرصد هزینههای بهداشت به صورت بیمه مکمل پرداخت شود ولی الآن جانبازان بیمه تکمیلی ایران دارند که به صورت ماهانه تمدید میشود ولی آنچه قابل تأمل است این است که فقط بخشی از هزینهها طرف قرارداد است و بیمه زیربار نمیرود. ضمن آنکه باید در به در دنبال آن پزشک یا مراکز درمانی باشیم که طرف قرارداد باشند.
همچنین برای بیمه فاکتور میبریم، میگویند۲ ماه بعد مراجعه کنید یا به فیش حقوقی شما واریز میشود. و وقتی مثلا پس از ۲ ماه رسیدگی میکنیم میبینیم فقط ۵۰ یا ۳۰ هزار تومان از مبلغ ۱۰۰ هزار تومانی که پرداخت کردهایم بازپس میگردانند. به اعتقاد این برادران، امروز جانباز با یک فرد عادی هیچ تفاوتی ندارد و البته این مشکلی است که همه ایثارگران با آن دست به گریبان هستند به جز عدهای اندک که دیگر طاقتشان طاق میشود و...
درمان ایثارگران زیر چتر بیمهری مسئولان
درمان یکی از مهمترین مباحثی است که ایثارگران به آن نیاز دارند ولی متاسفانه در این مقوله مهم هم بیمهریهای زیادی از سوی متولیان امر صورت گرفته و حقوق زیادی از ایثارگران ضایع میشود.
آقای بهروز ساقی با استناد به گفته یکی از مسئولان بنیاد که سرانه درمان هر ایثارگر ۱/۸ افراد عادی است میگوید: «یکی از ظلمهای مضاعف که به جانبازان میشود همین مسئله است. ایثارگران دردمندترین افراد هستند ولی سرانه درمان آنها فقط ۱/۸ سرانه درمان مردم عادی است. ظلم دیگری که به جانبازان می شود این است که وقتی کسی جانبازی را میبیند کار او را به بنیاد و ادارات دیگر ارجاع میدهد حال آنکه کار افراد عادی راحتتر حل میشود، بروکراسی پیچ در پیچ مشکلات ما را زیادتر کرده است.
مطالبات جانبازان از دولت
از آقای ساقی میخواهم در مورد مطالبات برادران ایثارگر از دولت بگوید؛ با کمی تأمل و اینکه آنچه در گذشته اتفاق افتاده را باید فراموش کرد، چنین میگوید: «الان که دولت تدبیر و امید روی کار آمده است و همه از آنان انتظار داریم کارها به خوبی پیش برود، ولی عملا در مورد لایحه جامع هنوز همان مشکلات ادامه دارد، با آنکه قانون ابلاغ شده و دولت قبلی رفته ولی دولت فعلی با ابلاغ قانون به دستگاههای اجرایی آن را با سکوت برگزار میکنند و کار خاصی صورت نگرفته است.»
ساقی میگوید: «لایحه بودجه ۹۳ نیز بیانگر مسائل زیادی است و درمان برادران ایثارگر در این لایحه مورد بیمهری قرار گرفته است. البته ما بحث تحریم و مشکلات اقتصادی را میدانیم و قبول داریم و جامعه ایثارگری نشان داد با آنکه بیشتر از همه محق بودند ولی بیشتر از همه ملاحظات کشور و ملت را در نظر گرفته و کمتر از همه اقشار جامعه مطالبهگر بوده است ولی به هر حال باید فکری به حال این قضیه بخاطر مشکلات جسمی و روحی ما شود.»
قانون جامع مورد بیمهری
«عدم اراده جدی در دولت و البته اهتمام نورزیدن به این قانون در تمام دولتها دیده میشود و همین مسئله باعث شده است که قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران هنوز به مرحله اجرایی نرسد.»
غلامعلی جعفرزاده، نماینده جانباز مردم رشت و عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان با بیان مطلب فوق، قانون جامع خدماترسانی را شامل دو بخش منابع مالی و احکام اجرایی تقسیم میکند و میگوید: «منابع مالی که به جاهایی حواله داده میشود که منابع آنها مشکوکالوصول است و بخش دوم که حکم است و باید اجرا شود هرچند منابع مالی ندارد ولی به شدت مورد غفلت قرار گرفته است.»
این نماینده ویلچرنشین مجلس در توضیحات بیشتری میگوید: «در بودجه ۹۳ مجلس، برای قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران ۹۳۵ میلیارد تومان اعتبار لحاظ شده است که مطابق بند ج تبصره ۳ تامین این اعتبار از محل فروش سهام در نظر گرفته شده است که اگر این سهامها فروخته شود پول قانون جامع را میپردازند و اگر سهامها به فروش نرود، قطعا بودجهای هم برای این قانون اختصاص نخواهد یافت.»از این نماینده مجلس در مورد راهکارهایی که در کمیسیون مربوط برای حل مشکل جانبازان ارائه شده میپرسم، وی با این انتقاد که پس از ۱۱ سال عدم اراده وجدیت در تمام دولتها در اجرای این قانون دیده میشود میگوید: «ما در کمیسیون تلفیق اصرار داریم اعتبار این قانون در ذیل تبصرهها و ردیفهای بنیاد شهید دیده شود و از منابع دولت تامین گردد.»
جعفرزاده با اظهار تاسف از اینکه امسال لوایح ایثارگران قدری مورد بیمهری قرار گرفته است و ایثارگران سالهای سال در انتظار اجرای این قانون هستند میگوید: «بودجه سال ۹۳ عینا مانند بودجه سال ۹۲ در حوزه ایثارگران یا حتی به عبارتی ضعیفتر از سال ۹۲ بسته شده است.»
از وی میخواهم در مورد بحث درمان و مسکن جانبازان که دغدغه اصلی ایثارگران است توضیح دهد میگوید: «دو ماده اساسی مربوط به ایثارگران در بودجه ۹۳ حذف شده است یکی ماده ۹۴ است که بحث تکلیفی مسکن ایثارگران است و دیگری ماده ۹۷ که بحث رزمندگانی است که در دوران دفاع مقدس بوده و مجروح شدهاند ولی فاقد مدارک صورت سانحه و مدارک بالینی برای احراز جانبازی هستند.»وی میگوید: «این ماده خیلی به این قشر از ایثارگران کمک میکرد. دولت با حذف ماده ۹۴ معلوم نیست چه تمهیداتی برای مسکن ایثارگران در نظر گرفته و شفاف و مشخص نیست.»جعفرزاده در مورد بخش درمان ایثارگران هم میگوید: «در حوزه سلامت هم که در بودجه ۹۲ انجام می شد و در بودجه ۹۳ هم عینا آمده انتظار ما این بود که در حوزه بهداشت و درمان که در سال ۹۲ به طور آزمایشی اجرا شد، در سال آینده بحث درمان را کاملا بنیاد برعهده بگیرد که همین کار را هم انجام ندادهاند.» البته بد نیست در اینجا یک خبر خوش را به برادران ایثارگر بدهیم.
موضوع احراز جانبازی را با آقای مجتبی رحماندوست عضو کمیسیون اجتماعی مجلس و نماینده مردم تهران در میان گذاشتیم تا پاسخ وی و تمهیدات مجلس در این خصوص را که مشکل بسیاری از جانبازان است، بشنویم.
در توضیحاتی به گزارشگر کیهان میگوید: «در کمیسیون اجتماعی مجلس تصویب شد که احراز جانبازی برادران ایثارگر را بنیاد شهید انجام ندهد و این کار به ستاد کل نیروهای مسلح سپرده شود.
چون بنیاد هم ناظر، هم سیاستگذار و هم مجری است. بنابراین به دلیل عدم بودجه ممکن است در احراز جانبازی دست پایین بگیرند. بنابراین، این کار باید از دستگاه اجرایی خارج و به یک دستگاه بیطرف دیگر مثل ستاد کل نیروهای مسلح سپرده شود.»