با توجه به اینکه در دوران هشت دفاع مقدس رژیم بعث عراق با حمایتهای نظامی و مالی، بارها از سلاحهای شیمیای برعلیه رزمندگان و مردم بیگناه در مناطق کشور و حتی در جبههها استفاده کرد، اما باز سربازان انقلاب مقاومت کردند و از پای درنیامدند.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در واقع رسوایی، ننگ و بدنامی برای دشمنان و عزت، استقلال، سربلندی و آزادگی را برای ملت ایران اسلامی به همراه داشت.
شهید تقی کوهی در سال ۱۳۲۶ در خانوادهای فقیر و کشاورز در یکی از روستاهای ایوان دیده به جهان گشود. هنوز مدتی از عمرش نگذشته بود که در سن ۱۲ سالگی برای امرار معاش و کارگری به بغداد رفت و چند سالی در آنجا مشغول به کار بود.او فردی مومن و مهربان بود و علاقه فراوانی به خاندان نبوت و ائمه اطهار داشت.
وی پس از چندین سال کار در بغداد در سن ۱۹ سالگی به ایران بازگشت. در این زمان از طرف رژیم شاه به خدمت سربازی فرا خوانده شد، چون در همان ایام جوانی به ماهیت ضد اسلامی رژیم شاهنشاهی پی برده بود بعد از ۲ هفته از پادگان فرار کرده و شب هنگام با پای پیاده به دیدار خانوادهاش در ایوان رفت.
وی بعد از گذشت مدتی با دختری از خانوادهای همسطح خود ازدواج کرد و برای تهیه مایحتاج زندگی به کشور کویت عزیمت کرد و چند سالی در آنجا مشغول به کار شد.
شهید کوهی پس از مراجعه به ایران در فرودگاه آبادان دستگیر شد و به جرم فرار از سربازی در زندان رژیم شاه به ۴ سال زندان محکوم شد و محکومیت خود را در زندان قصر کرمانشاه و زندان شهربانی ایلام سپری کرد.
شهید کوهی در اوائل انقلاب به همراه دیگر هموطنانش در تظاهرات خیابانی به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت. جنگ تحمیلی علیه میهن اسلامی شروع شد، شهید کوهی اسلحه به دست گرفت و مشتاقانه به سوی مرز سومار شتافت و بالاخره پس از رشادتهای زیاد در عاشورای حسینی سال ۱۳۵۹ به همراه تعداد دیگری از یاران خود با لقاء الله پیوست.
فرازی از وصیت نامه شهید تقی کوهی:
مردم شهیدپرور! در راه هدف پرارج رهبر بزرگوارمان امام خمینی آخرین فشار را تحمل کنید، بالاخره ما مسلمانیم و باید هر چه داریم برای ایران عزیزمان و انقلاب کبیرمان فدا کنیم.