مصطفی، در سال 1328 در روستای قاسم آباد از توابع شهرستان ورامین دیده به جهان گشود. پدر با توجه به علاقه اش به پیامبر اکرم(ص) نامش را مصطفی نهاد. او با شغل کشاورزی و رزقی حلال معاش خانواده را تامین می کرد. مصطفی عشق به خداوند متعال را از دست رنج حلال پدر و دامان پاک مادر به ارث برد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ورامین گذراند و پس از اخذ دیپلم در سال 1348 به خدمت سربازی اعزام شد. پس از انجام خدمت سربازی، در سال 1350 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن مقدمات آموزش پرواز در ایران، به منظور تکمیل دوره خلبانی به کشور آمریکا اعزام گردید. وی از همان زمانی که قرار بود به آمریکا اعزام شود و همچنین پس از بازگشت از آن جا، همواره جوانی شاد، بشاش و درعین حال بسیار متدین و نسبت به مقدسات دینی بسیار مقید و سخت گیر بود. مصطفی، به تدریج به یکی از بهترین خلبانان نیروی هوایی تبدیل شد و پس از بازگشت، در پایگاه چهارم شکاری دزفول به عنوان خلبان هواپیمای "اف 5" مشغول به خدمت شد.
در سال 1356 مصطفی ازدواج میکند و همزمان به پایگاه دوم شکاری تبریز منتقل میشود. در سال 1357، به همراه تعدادی دیگر از خلبانان پایگاه تبریز به پایگاه هوایی مشهد اعزام میشود.
وی به دور از چشم مسئولین پایگاه، با لباس شخصی به جمع تظاهرکنندگان میرفت. در صبح روز 22 بهمن سال 1357 شهر مشهد، اردستانی به همراه تعدادی از خلبانان پایگاه هوایی مشهد، با لباس نظامی و به صورت علنی، به صفوف مردم انقلابی میپیوندند و راه حرم امام رضا(ع) را در پیش میگیرند. مردم انقلابی وقتی خلبانان را در میان خود مییابند، به شور آمده و آنها را بر دوش میگیرند و بر روی دوش آنان تا حرم امام رضا(ع) همراهی میشوند.
بعد از پیروزی انقلاب، شهید اردستانی در پایگاه هوایی تبریز مشغول به خدمت میشود. در تبریز، با همکاری چند نفر از دوستانش، در پایگاه اقدام به انتشار یک نشریه درون گروهی با نام "مخلصین" کردند که حاوی مطالب اعتقادی و فرهنگی بود.
31 شهریور سال 1359 رژیم بعثی عراق تجاوز نظامی خود علیه ایران اسلامی را آغاز مینماید. اردستانی که از چند روز قبل در انتظار تولد فرزند اولش در مرخصی به سر میبرد، با اطلاع از این موضوع تصمیم میگیرد به هر طریق ممکن خود را به تبریز برساند. به محض ورود به تبریز، بلافاصله به دفتر فرماندهی میرود و آمادگی خود را برای پرواز اعلام میکند و از فردای آن روز، مأموریتهای برون مرزی شهید اردستانی آغاز شده و تا پایان دفاع مقدس ادامه مییابد.
عرض ارادت در پهنای آسمان
خلبان شهید حاج مصطفی اردستانی، در میان هم رزمانش معروف بود به خلبانی که در مقطع ورود هواپیمایش به خاک عراق نسبت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع) ابراز ارادت مینموده و با صدای بلند سلام داده.
شهید اردستانی، باکی از شنود بیسیمی عراق نداشته و به این ترتیب، ضمن اظهار ارادات به سومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، برای بعثیون عراقی نیز رجز میخوانده و شهامت خلبانان ایرانی را به رخ آنها میکشانده است.
شهید اردستانی، در انجام عملیات بزرگ رزمندگان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران معروف به "اچ3" فرماندهی پرواز جنگندههایی را برعهده داشت که میبایست برای فریب دشمن در یک مأموریت برون مرزی به کرکوک حمله نمایند. آنها، به این ترتیب موفق میشوند تا سامانه پدافندی ارتش بعث عراق را دچار فریب و اغفال کرده و موجب سهولت عملیات، توسط سایر خلبانان در دیگر مأموریت برون مرزی گردند.
وی در سال 1360 به عنوان فرمانده پایگاه پنجم شکاری(امیدیه) انتخاب و در این پایگاه مشغول خدمت شد. در همین ایام، سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی در دزفول، قرارگاهی تحت عنوان «قرارگاه رعد» و گردانی با نام "گردان راهیان کربلا" از تعداد مشخصی از خلبانان راه اندازی کرده بود تا اکثر عملیات دشوار را به صورت داوطلبانه انجام دهند.
همیشه این جمله ورد زبان حاج مصطفی بود: "دوستان! هر کس در حسرت حضور در کربلاست، بداند که این جا کربلاست. بدانید فرزند زهرا(س) و آقا امامزمان(عج) نظارهگر ما است." اردستانی در طول جنگ تحمیلی، همواره داوطلب مأموریتهای مشکل بود و بارها اتفاق میافتاد که در یک روز، سیزده بار به خاک دشمن حمله میبرد.
در مدت حضور وی در امیدیه به عنوان فرمانده پایگاه، علاوه بر این که تعداد پروازهای جنگی خود را کم نکرد، پروازهای جنگی این پایگاه را به جبهههای فاو و خرمشهر نیز گسترش داد.
اردستانی "شیر نهاجا"
بارها دیده میشد که در طول یک روز، چندین پرواز عملیاتی انجام میداد و حتی نقل است که رکورد 13 سورتی پرواز عملیاتی در یک روز به نام خود ثبت کرده که در نوع خود، یک رکورد در نیروی هوایی بود. به همین سبب بود که در نیروی هوایی، به او "شیر نهاجا" میگفتند. ایمان، اخلاص، دین باوری، ارادت خالصانه به ساحت مقدس نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و به خصوص، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، عشق به امام(ره) و انقلاب، شهامت و بی باکی اردستانی، از ویژگیهای منحصر به فرد این شهید بزرگوار بود. انجام بیش از 400 پرواز برون مرزی و 1724 ساعت پرواز، مصطفی اردستانی را به عنوان یکی از قهرمانان جنگ و نیروی هوایی مطرح کرده بود.
پس از شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی که معاونت عملیات نیروی هوایی را عهدهدار بود، شهید اردستانی به این سمت (معاونت عملیات نیروی هوایی) برگزیده شد و تا زمان شهادت (15 دی) عهدهدار این مسئولیت مهم بود.
مدال فتح بر گردن شیر نهاجا
بعد از پایان جنگ، اردستانی و چند تن دیگر از خلبانان تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، مفتخر به دریافت مدال پر افتخار "فتح" از دستان مبارک مقام معظم رهبری (مدظله العالی) شدند. به همراه این نشان، مبلغی نیز به عنوان پاداش نقدی از سوی مقام معظم رهبری به او و دیگر خلبانان حاضر اهداء شد. پس از گذشت چند روز، اردستانی پاداش را به دو قسمت تقسیم کرد: مبلغی برای کمک به ساخت مدرسهای در استان سیستان و بلوچستان و الباقی را نیز به حساب "بیت الزهرا(س)" واریز کرد تا برای خرید البسه جهت نیازمندان اختصاص یابد.
سرانجام لحظه وصال فرا میرسد؛ در روز 14 دی سال 1373 از دفتر فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرلشکر شهید "منصور ستاری" با دفتر اردستانی تماسی برقرار میشود: "فردا صبح اردستانی و یا جانشین وی، در فرودگاه مهرآباد حاضر باشند تا به اتفاق فرمانده محترم نیروی هوایی و تنی چند از فرماندهان این نیرو، جهت شرکت در جلسه هماهنگی فرماندهان نیروی هوایی که در کیش برگزار میشود، حاضر شوند.
پس از ابلاغ این خبر به اردستانی، وی که گویا منتظر شنیدن این خبر بوده، میگوید: "یک جوری شدم... حال عجیبی دارم، مثل این که یکی قلب مرا از جا کنده است و بلافاصله به نماز میایستد".
شهادت اردستانی داغی است بر دل ملت ایران
شهید اردستانی در" 15 دی 1373" بر اثر سانحه هوایی، به همراه فرمانده فقید نیروی هوایی، سرلشکر شهید منصور ستاری و چند تن دیگر از همرزمانش، به آروزی دیرینهاش رسیده و به لقاء معبود پیوست.
در مجلس ختم و مراسم عزای این شهید بزرگوار و دیگر شهیدان حادثه، فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) فرمودند: "شهید اردستانی یکی از پاکترین، مخلصترین و مؤمنترین افراد تمام قشرها بود. او عنصری فدایی و شهیدی زنده بود و فراق عزیزانی از قبیل شهید اردستانی و دیگر دوستانی که به شهادت رسیدند، داغی است بر دل هر کسی که نسبت به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران احساس خویشاوندی و نزدیکی میکند. برای من و ملت عزیز این یک داغ بزرگ بود."
در قسمتی از وصیت نامه شهید چنین آمده است: "وصیت نامه بنده ی خدا مصطفی اردستانی...، من برای همسر و فرزندانم شوهر خوبی نبودم. چون خودم را مدیون انقلاب و اسلام میدانستم ولی همه را دوست داشتم به خاطر خدا اگر نتوانستم وقتم را صرف آنها بکنم به دلیل نیاز اسلام و ملت مسلمان بود. امیدوارم که مرا ببخشید و برایم دعا کنند. شاید خداوند از گناهان من بگذرد. بعد از من گریه و زاری نکنند و اگر دل شان میسوزد به حال محمد(ص) و آل محمد(ص) بسوزد. و خواهش میکنم اصلأ عکس مرا چاپ نکنید و برای من تبلیغ نکنید و برای محمد(ص) و آل محمد(ص) و اسلام تبلیغ کنید. اگر از من جنازهای ماند در بهشت زهرا(س) در بین بسیجیها دفن کنید و همه چیز مانند آنها باشد. من حاضر نیستم کسی بعد از من در رنج بیفتد. در هیچ مورد".