شهدای ایران shohadayeiran.com

در این روزها شاهد انواع و اقسام شکایات جانبازان و ایثارگران از بنیاد شهید با ریاست دکتر  قاضی‌زاده هاشمی هستیم که وضع این گلایه‌ها و شکایات به حدی بالاست که انگار تمام جانبازان تک به تک مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند که البته بیراه هم نیست.

شهدای ایران: سرویس اجتماعی/به نقل از فاش نیوز/در این روزها شاهد انواع و اقسام شکایات جانبازان و ایثارگران از بنیاد شهید با ریاست دکتر  قاضی‌زاده هاشمی هستیم که وضع این گلایه‌ها و شکایات به حدی بالاست که انگار تمام جانبازان تک به تک مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند که البته بیراه هم نیست.

خود بنده در حدود ۱۴ سال است که برای این پایگاه خبری مطلب می‌نویسم و بارها پیش آمده در دولت‌های قبلی، مشکلات سایر جانبازان را رسانه‌ای نمودم. اما آنچه در این سه سال اخیر اتفاق افتاده، واقعاً شوکه کننده است؛ که چطور این مدیران به این جانبازان و ایثارگران، افرادی که جزء وفادارترین اقشار انقلاب، نظام و جامعه هستند، چنین ظلمی را روا داشتند.

خدا را شکر خود بنده نیز در این سال‌ها هرگز پیش نیامد که مشکلات شخصی خودم را رسانه‌ای کنم؛ مگر در موضوع دارو که بحثش جداست. اما این‌بار قصد دارم در دو موضوع این مطلب را بازگو کنم، که چه دیده‌ام در این سه سال و تا کنون سکوت کرده‌ام.

اولین؛ در تاریخ دوم دی‌ماه سال ۱۴۰۰ هنگام معارفه‌ی مدیر کل جدید بنیاد استان با حضور آقای محمود پاکدل، معاون تسهیلات رفاهی بنیاد شهید، پس از مراسم رسمی معارفه، طبق یک عرف مقرر که آقای پاکدل به خانه ایثارگران می‌رفتند، به همراه تنی چند از مسئولان به منزل ما آمدند و مدتی کوتاه با ما دیدار داشتند که در این دیدار کوتاه، فرصت را مغتنم شمردم و از ایشان چند سئوال پرسیدم.

 در سئوال اول از عملکرد بیمه دی انتقاد کردم و این که چرا بنیاد صرفاً به مبلغ پائین سرانه بیمه جانبازان و ایثارگران بیمه شده اکتفا کرده و به کیفیت خدمات درمانی اهمیتی نمی‌دهد؛ حتی به ارقام مناقصه هم اشاره کردم که آقای پاکدل متوجه شدند بنده دقیقاً در بطن موضوع هستم. گفتند جواب این موضوع با مسئولان بهداشت و درمان است و در حوزه اختیارات ایشان نیست و در همان لحظه رو به یکی از مسئولان حاضر نمودند و با تاکید گفتند ایشان را در سهمیه ۲ درصد قرار دهید (این سهمیه خدمات رفاهی مختص افراد خاصی در آن زمان بود و به همه جانبازان اختصاص نداشت و مشخص بود می‌خواستند بنده را نمک‌گیر کنند تا سئوالات چالشی‌تر مطرح نکنم).

بنده یک تشکر ساده کردم و در سئوال بعدی از پرداخت حق سنوات پاداش بازنشستگان جانبازان حالت اشتغال سئوال کردم؛ که در جواب گفتند این موضوع در سال ۱۴۰۱ عملیاتی خواهد شد و از محل تهاتر نفتی نیز در این بودجه لحاظ خواهد شد.

 بنده با توجه به اینکه آن زمان هنوز جنگ اوکراین هم اتفاق نیفتاده بود و کشور در تحریم‌های شدید نفتی و درآمد نازلی بود با کنایه گفتم: آقای پاکدل "روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کنید"؟ که با این حرف مشاهده کردم جا خوردند و اصلا" انتظار چنین حرفی را نداشتند و به هر حال جمع بندی کردند.

 در ادامه از تبدیل وضعیت خانواده‌های ایثارگران و در پایان از واگذاری خودرو سئوال کردم که ایشان نیز تمام موارد را به سال ۱۴۰۱ موکول کردند و به ظاهر دیگر فرصتی نداشتند و منزل ما را ترک کردند و مشخص بود از این سئوال و جواب‌ها اصلاً رضایت نداشتند.

 ضمنا" بدانید در موضوع سنوات پاداش و تبدیل وضعیت، اصلاً بنده مشکل شخصی نداشتم؛ بلکه به عنوان نماینده جانبازان دیگر می‌بایست ایشان را پاسخگو می‌نمودم و اکنون که سه سال از این موضوع گذشته، هرگز این سهمیه ۲ درصد به بنده تعلق نگرفت که عادی بود و خودم نیز به دنبالش نرفتم. چون آن فرد مسئول نیز طبق شنیده‌ها به تهران رفت و دیگر ندیدیمش. ولی می‌شد حدس زد و مشخص بود پس از این که از منزل ما خارج شدند، از این موضوع صرف‌نظر کردند. حال دوستان شاید اکنون آقای پاکدل با خواندن این مطلب این موضوع را کذب بداند و بگوید اصلاً بنده دروغ می‌گویم.

بنده برای اینکه سخنانم را به اثبات برسانم، گذشته از حضور افراد در منزل ما که عکسش هم موجود است، از شما می‌پرسم، آیا موضوع پرداخت سنوات پاداش، تبدیل وضعیت یا خودرو جانبازان در سال ۱۴۰۱ عملیاتی گردید؟!

کل این مصاحبه در تاریخ سوم دی‌ماه ۱۴۰۰ طی تیتر (خبرهای خوب برای جانبازان و ایثارگران) در پایگاه خبری فاش نیوز منتشر گردید و در اجرای آن قوانین، برای تمام جانبازان کشور خلف وعده کردند؛ آن وقت می‌آیند به وعده‌ای که به شخص بنده دادند عمل کنند؟!

بنده انگیزه‌ای برای گفتن حرف دروغ ندارم. حال نه این موضوع، بلکه در تمام این سال‌ها هرگز دروغی نگفته‌ام. این قضاوت پای شما دوستان مخاطب و صرفا" این که افراد رأس کار بنیاد چگونه مدیریت می‌کردند و به‌خصوص این که چطور با پرداخت چنین مبالغی، دیگران را مجاب به سکوت و همراهی می‌کردند! یعنی مبالغی که باید برای رفع نیازهای معاش جانبازان هزینه می‌کردند، در این حوزه هزینه می‌شده و حاتم‌بخشی‌هایی که کسی خبری ندارد؛ والله اعلم.

موضوع بعدی؛ در سال گذشته یعنی ۱۴۰۲، قانونی در بهمن‌ماه برای جانبازان وضع کردند که در آن، جانبازان هفتاد درصد مشمول واردات خودرو، اگر دارای دو نقص عضو کامل باشند، از جانباز مشمول عادی تا سقف ۳۰ هزار یورو به جانباز ویژه تا ۳۵ هزار یورو تبدیل می‌شوند و زمانی که این قانون ابلاغ شد، ما به بنیاد استان مراجعه کردیم و در آن از ما مدارک پزشک متخصص در این حوزه را خواستند که بلافاصله در عرض یک روز این مدارک را تهیه کرده و در اختیار مسئولان قرار دادیم و آنان این مدارک را در تهران، به بنیاد مرکز داده و در کمیسیون پزشکی با صورت جلسه ۵۷۷۲۳ تایید نمودند که بنده در لیست جانبازان ویژه قرار گرفته‌ام.

اما بدون هیچ دلیل خاصی، پس از دو هفته از گروه جانبازان ویژه بنده را حذف کردند و در لیست جانبازان گروه عادی قرار دادند که تنها دلیلی که می‌شد بر آن تکیه کرد، این بود که بنده را در لیست سیاه به خاطر فعالیت‌های رسانه‌ای قرار داده‌اند! چرا که مطالبم و انتقادات صریح خودم را با نام خودم انجام می‌دادم نه نام مستعار.

در آن زمان سکوت کردم و به کسی چیزی نگفتم؛ چرا که می‌دانستم اعتراض بنده به جایی نخواهد رسید. چرا که دیده بودم چطور جانبازان به خاطر همین لیست سیاه، مورد بی‌عدالتی از سوی بنیاد قرار می‌گیرند و صدای اعتراضشان به جایی نمی‌رسد و از سوی دیگر، بنیاد اصلاً وجود لیست سیاه را انکار می‌کند. پس دلیل این‌همه بی‌عدالتی چه بود و همه دروغ می‌گویند بجز مدیران قاضی‌زاده هاشمی؟!

ولی اکنون دیگر این مدیران بنیاد همگی در آستانه خروج از بنیاد هستند و شاید تنها عده‌ای از مدیرانی که از قبل پرسنل بوده، اخلاص و ایمانشان در سه سال اخیر نیز برای جانبازان محرز است، باقی بمانند. برای همین اگر مشخص بشود افرادی برای مشخص شدن فعالیت‌های سیاه مدیران سابق بنیاد وجود دارند، تمام مدارک مستدلی که سخنانم را ثابت می‌کند، در اختیارشان می‌گذارم تا بدانند قصد ندارم به کسی تهمت یا بهتان بزنم. اگر هنوز هم بگویند بنده دیگر پیگیری مشکلاتم را انجام ندهم، باز هم سکوت خواهم کرد. ولی موضوع این است که چطور می‌آیند بر سر قوانینی که تفاوت عمل به آن حتی نه چند میلیون، بلکه چند میلیارد اختلاف است، با جانبازان لج می‌کنند و اگر کسی یا صدایی آنان را همراهی کند، مورد عنایت و پاداش قرار خواهد گرفت و هر اعتراضی را بایکوت و در فهرست سیاه قرار خواهند داد. اما قبلا" بارها گفته بودم؛ ایثارگران همیشه هستند، این مسئولان هستند که می‌آیند و می‌روند.

در پایان سخنانم پیامی دارم برای آن دسته از مدیران و آقای قاضی‌زاده هاشمی که شماها چه کردید با خانواده ایثارگران!

اول؛ شما به خاطر شغل خود با خصوصی‌ترین مسائل زندگی ایثارگران آشنا بودید؛ درحالی‌که دیگران هیچ خبری نداشتند. شما می‌دانستید آنان چگونه با سیلی صورت خود را سرخ نگه‌می‌داشتند و سفره شام آنان چیست، اما به روی خود نیاوردید.

دوم؛ شما با دانستن این موارد، آن را حتی از رئیس جمهور شهید خدمت هم مخفی نگه‌داشتید که بی‌کفایتی شما زیر سئوال نرود و نگویند این همه بودجه‌ها کجا هزینه می‌شود و خیلی از خانواده ایثارگران، ریاست جمهور شهید را مقصر قلمداد می‌کردند که به شما مسئولیت داد تا به ایثارگران بی‌توجهی بکنید.

و سوم؛ شما با دانستن این مسائل، هر کجا رفتید، پشت تریبون در رسانه‌ها در بوق و کرنا کردید که ما برای ایثارگران چه کردیم و چه کردیم. آنقدر گفتید که مردم بی‌خبر گفتند این ایثارگران از روی شکم‌سیری دارند نق می‌زنند؛ دارند بنز و بی‌ام‌ وه می‌گیرند. باز هم نق می‌زنند. مردم فکر می‌کردند ما ایثارگران حق آنان را خورده‌ایم. در حالی که شما با حقوق‌های نجومی چه نکردید؟!

*مرتضی قنبری وفا

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار