شهدای ایران:به نقل از جوان آنلاین، نوشتهها و توییتهای اخیر عباس عبدی و برخی اصلاحطلبان دیگر از جمله کسانی که ناگهان از اجتماع خودمانی باورمندان به «سقوط نظام به ته مغاک» به باورمندان «نجات ایران و بردن آن به قله» تغییر مسیر دادند، سیر تطور آنان را از وقتی که کاملاً از نظام عبور کرده بودند تا اکنون که کار اصلیشان مالهکشی قوه مجریه است، به خوبی نشان میدهد. این تطور را اگر این گروه نپذیرند که چونان یکی از نشانههای اصلی پیروزی و اقتدار نظام به حساب آورد، باید بپذیرند که نشانهای از نادرستی راهی است که نزدیک سه دهه علیه نظام در پیش گرفتند. مثلا آقای مهندس عباس عبدی اخیراً از اینکه کسانی (به زعم ایشان تندروها) برای درگیری نظامی به دولت فشار میآورند، نتیجه گرفته که ماجرایی هست! و بعد که همه به او اعتراض کردند، توضیح داده است که «فشار تبلیغی به تصمیمگیران برای پاسخ به هر قیمیتی، جز اینکه دست آنان را در اتخاذ موضع مناسب باز نگذارد، نتیجه دیگری ندارد.»
خب این همه دلواپسی برای دولت از کسی مثل مهندس عبدی عجیب نیست؟! بسیار عجیب است! او سی سال است که از نظام عبور کرده و صاحب این نظریه مشعشع بوده که «جمهوری اسلامی شورهزاری بیحاصل است و هر رئیسجمهور جدید فقط نهالی است در این شورهزار بیحاصل»! اکنون، اما با دوستان خود داس و بیل دست گرفتند و هم نهالی در این شورهزار کاشتند و هم آن را با این دلواپسیها و حمایتها آبیاری و داشت میکنند، به امید برداشت! اصلاحطلبان در این سه دهه بهجای همراهی و ایجاد وحدت و مطالبه اصلاحات و پیشرفت در چارچوب قانون اساسی که مطالبه همگان از صدر تا پایینتر است، گارد عبور از نظام گرفتند و این گارد را تا مرحله براندازی نرم و سپس در دورههایی براندازی سخت هم پیش بردند و اگرچه کسانی از ایشان همیشه از این نوع منش دور بودند، کسان دیگری علناً و عملاً به آن اذعان و افتخار میکردند. حالا، اما مالهکشی قوهمجریه در چارچوب همین نظام کار روزمره و اوقاتپرکن آنان شده است.
عبدی حتی یک خبر جعلی را علیه منسوبان به رئیسجمهور منتخب تاب نمیآورد: «خبری جعلی... در خصوص نقش یکی از شریفترین نیروهای اصلاحطلب منسوب به پزشکیان در ترور منتشر شد...». آقای مهندس حتی سخن یکی از اصولگرایان را درباره «فهرستی که ممکن است به دست رئیسجمهرو بدهند» تحمل نمیکند و در سرمقالههای دو روزنامهای که فعالیت میکند و در شبکه ایکس، به او میتازد. بحث بر سر درستی آن سخن نیست، بحث بر سر تطور یکی از عبورکردندگان از نظام است. از این حمایتها در سخنان عبدی و اصلاحطلبان البته فقط در همین چند هفته عمر و زندگانی زیاد است، اما یکی از آخرینهای آن کمی عجیب است؛ مهندس قصه ما درباره انتخاب احتمالی یکی از وزیران اقتصادی دولت قبل در دولت چهاردهم که پوششی برای باوراندن شعار وفاق ملی است، نوشته است: «درباره انتخاب وزرا حساسیت زیادی ندارم، چون دست آقای پزشکیان خیلی باز نیست پس ایشان باید اعتماد کند. از جمله اگر آقای علیآبادی برای نیرو معرفی شود بواسطه حمایت کامل مشاور عالی آقای رییسجمهور است و مسئولیت وضعیت آینده برق را آقای مشاور پیشاپیش از طریق این حمایت پذیرفتهاند.»
این نوع حرفزدن خودبهخود علاوه بر آن حرفه شریف مالهکشی دولت که در آن موج میزند، چند نکته دیگر هم دارد. اولاً مهندس حتی به قدر شعارهای انتخاباتی به وفاق باور ندارد. ثانیاً به همکاران خود در شورای راهبری و به تصمیم مشاور رئیسجمهور نیز اطمینان ندارد. سپس از همینحالا ضعف احتمالی یکی از وزیران دولت قبل را در کل این دولت بر گردن نمیگیرد. مثل تیم فوتبالی که وقتی میبازد، مربی میگوید به خاطر اشتباه دروازهبان بود یا توپهایمان در گل نرفت، ولی حریف هرچه زد در گل رفت! و بالاخره اینکه مهندس عبدی یحتمل بعداً بسیاری از عدمالفتحهای احتمالی دولت را در بقیه حوزهها به گردن نداشتن برق میاندازد! این یک کار شدنی است. مثلا چرا کشاورزی رشد نکرد، چون کشاورز برق نداشت! چرا صنعت از کار افتاد، چون برقشان قطع شد! چرا نارضایتی اجتماعی افزون شد، چون مردم اسیر بیبرقی بودند! چرا وضع بیمارستانها این است، چون با پروژکتور کار میکرداند! چرا بانک ها؟ چرا مدارس؟ چرا پتروشیمی؟ چرا سیمان؟ و این داستان شوخی نیست. ما سه دهه است بهانهجویی از اصلاحطلبان دیدهایم، نه اینکه هرچه گفتهاند، غلط بوده یا بهانهجویی بوده، بلکه بهانهجویی از آنان کم ندیدهایم و گواهش اینکه در این زمان با آنکه همیشه عبارت «در برهه حساس کنونی» را تمسخر میکردند، در یکی از همین برههها به میدان آمدند و از دولتی که آن را مثل حرفهای تکراری سه دهه گذشته «آخرین شانس نظام میدانند» حمایت (و کاش فقط حمایت، مالهکشی اساسی) میکنند.
این سیر تطور البته جای تبریک دارد، هم به آنان و هم به نظام. اگر این دسته از اصلاحطلبان هم مانند روزنهگشایان به درون نظام تشریف آوردهاند، پس بهتر که مانند تمامی بخشهایی که نقد میکنند، خودشان هم نقد شود تا عیبهای خود را بداند.