شهدای ایران:سرویس سیاسی/یکی از گزینههایی که در جریان پردازش فتنههای سالهای اخیر یعنی از فتنه ۱۸ تیر ۷۸ تا اغتشاشات پائیز ۱۴۰۱ مغفول مانده و آنطور که باید و شاید به آنها پرداخته نشده است، قطع یقین شهدای مظلومی هستند که مهار این فتنه ها، مرهون خونهای مطهر آنهاست.
اهمیت تأثیر این خونهای به ناحق ریخته به اندازهای است که اولا علیرغم همه برنامه ریزیها و هزینه کردها و فراخوانیها و ائتلافهای دشمنان، فتنههای بزرگ یکی پس از دیگری مهار میشوند و به تاریخ میپیوندند، ثانیا بر اساس قانون قداست خون شهدا در افکار عمومی، ضامن بقای نظام میشوند، ثالثا مردم را پای نظام نگه میدارند، رابعا نهضت شهادت طلبی در جریان تقابل گسترده دشمنان با نظام، استمرار یافته و پشتیبانی از نظام و آرمانهای الهی اش، فرهنگسازی میشود
بزرگترین برگ برنده شهدای اغتشاشات، نقش آفرینی و جلوداری روشن بینانه آنها در جریان فتنه هائی است که با جاذبههای فراوان شعاری، افکار عمومی را در اختیار گرفته و مخالفت با آنها گاهی با اظهار تنفر موسع رسانهای و یا حتی اجتماعی مواجه شده و در اصل شهدای مورد اشاره در موقعیتها حساس به داد نظام رسیده اند که جبهههای ناشناختهای تلقی میشوند
فتنهها بر خلاف جنگهای آشکار نظامی، ابهام افزا و تردیدآفرین هستند و شهدا، در خط مقدم این تقابل، خط شکنان جنگهای شناختی و در ادامه جنگهای ترکیبی هستند که تحت تأثیر نامها و چهرهها و شعارها و ظاهرفریبیها قرار نگرفته و مظهر بصیرت سیاسی و دینی هستند.
جالب اینجاست که متأسفانه در جریان فتنهها و اغتشاشات، با سفسطههای دروغین و اشک تمساحهایی که هنرمندانه ریخته میشود، ظالم ها، مظلوم جلوه کرده و مظلوم ها، ظالم تلقی میشوند و به تعبیر مقام معظم رهبری با استفاده از صنعت پروپاگاندا، تبلیغات را به سمتی میبرند که جای شهید و جلاد را عوض میکنند.
حیرت انگیزترین بخش این موضوع، مغفول ماندن نقش این شهدا و عدم پردازش جامع و تفصیلی به شهدای بزرگی مثل آرمان علی وردی و روح الله عجمیان و شهدای دیگر است که حتی نامشان هم برای اذهان عمومی آشنا نیست و این در حالی است که فتنه افروزان با راه انداختن کمپینها و پویش ها، نام شریرترین آشوب افکنان و اغتشاشگران را که حتی حکم اعدام آنها هم بجرم ایجاد شرارت، ارعاب و وحشت و ... صادر شده بود و چه شامل اجرا شدهها و چه تغییریافته ها، آنچنان این نامها و چهرهها را معرفی و بزرگ میکنند کهگویا قهرمانان ملی اند، اما ما در حق شهدای اغتشاشات کم کاری کرده و نامها و آرمانهای آنها را مهجور نگه داشته ایم.
بطور مثال از ۶۳ شهید اغتشاشات پائیز ۱۴۰۱ شاید فقط کمتر از ده نفر از آنها را آن هم به شکل کاملا محدود میشناسیم و این در حالی است که چهرههای خاص فعال و منتسب به اغتشاشات با همه کج اندیشیها و کجروی هایشان، نه تنها در ایران بلکه در جهان به اشتهار رسیده اند.
ما در دفاع مقدس و در دفاع از حرم، پردازش خوبی از شهدا را تجربه کرده ایم، اما در پردازش شهدای امنیت و شهدای غرقه بخون و مظلوم اغتشاشات کوتاهی و قصور داشته و مردم بندرت قصههای تلخ شهادتهای مظلومانه آنها را شنیده و یا ملکه ذهن قرار داده اند، شهدایی که قربانی مقاومت پای دفاع از آرمانهای امام و نظام و مقام معظم رهبری، مظلومانه سلاخی شده و شهید ایمان خویش به اسلام هستند.
شهدای اغتشاشات، قربانی نقش آفرینیهای منفی و غوغاسالاری سلبریتیها و اینفلوئنسرهای غرب گرا و غرب نوازی هستند که در شبکههای مختلف ماهوارهای و اجتماعی و مجازی و یا حتی در پلتفرمهای داخلی، از نظام و انقلاب اعلام برائت کرده و برای پیوستن کامل و قطعی، یا کشف حجاب کرده و یا با اظهارات قهرآمیز، زمینههای تعرض به نظام و نیروهای وفادار به نظام اعم از بسیجیها و انتظامیها و سپاهیها را فراهم کردند.
آتش بیاران معرکه و حمالةالحطبهای زمانه ما یعنی امثال فرخ نژادها، کرمیها و برزو ارجمندها و علی کریمیها که فکر میکردند در این فتنه چیزی از انقلاب نمیماند و همه چیز تمام شده و فروپاشی نظام مسلم است از همه توان و محبوبیت کسب شده در رسانههای نظام استفاده کرده و هر کس به تناسب امکانات، موقعیتها و مهارتها و سایر مؤلفه ها، تا توانستند به پیکره نظام تهاجم کرده و برای روز مبادای خود رزومه سازی کردند و شهدای ما ذبیح اللههای زمانه اند که بی جرم و تقصیر به مسلخ کشیده شده و مظلومیت شهدای کربلا را تداعی کردند
نکته جالب توجه اینجاست که دشمنان ما با اجرای پروژه کشته سازی، مرگهای معمولی و حتی خودکشیها و اتفاقات غیرمرتبط با اغتشاشات را قربانی خشونت پیشگیهای نظام معرفی کرده و در جهت تحریک احساسات عمومی و روشن نگهداشتن چراغ اغتشاشات، از هیچ، همه و از کاه، کوه ساخته اند، اما ما از شهدای واقعی خودمان در جریان اغتشاشات هیچ چیز ننوشتیم و اگر فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون برخی از اینشهدا نبود، شاید همین مقدار هم پردازش نمیشدند
علاوه بر شهدای اغتشاشات، آمار گستردهای از عزیزانی که در این اغتشاشات به مقام جانبازی نائل شدند، وجود دارد که عدم تمرکز بر آنها، استمرار مظلومیت نظام و امکان تکرار اغتشاشات با میدان داری اراذل و اوباش را محتمل میکند
قصه بسیار غم انگیز موسی عنایتی جانباز قطع نخاع شده قائمشهری اغتشاشات که همواره در بیمارستانها بستری است، گویای مظلومیت همه جانبه شهدا و جانبازانی است که از جان برای حفظ نظام مایه گذاشته اند، این جانباز در همین سالها مادرش را بخاطر بیماری کرونا از دست داده و پدرش با دیدن بدن خونین وی از جهان وداع کرد و حالا او مانده و دو خواهر زیر ۱۲ سال که در این دنیا کسی را ندارند
غفلت از شهدای اغتشاشات، تقدیم مجدد خیابانها به اغتشاشگرانی است که با آتش تهیه رسانههای غول پیکر بیگانگان ومعاندان، به تکرار آن در ایام سالگرد اغتشاشات است.
شهدا بارزترین دلایل همراهی میدانی مردم با نظام اند و همراهی میدانی و یا همان حضور در صحنه مردم، پایان عرض اندامهای رسانهای دشمنان و لگدپراکنی اغتشاشگران در جامعه ماست، اما از شهدا چه نکاتی را بیشتر میتوانیم بیاموزیم؟
۱-بصیرت سیاسی
۲-فتنه شناسی و خدعه شناسی
۳-حضور دفاعی در میدان
۴-شجاعت مواجهه با آشوبگران
۵-مقاومت و حفظ دستاوردها
۶-شهادت طلبی و از خودگذشتگی
۷-ولایتمداری و ولایت پذیری
۸-داشتن روحیه بسیجی، جهادی و انقلابی گری
۹-نگاه معنوی به نظام و نداشتن چشمداشت مادی
۱۰-مردم محوری و رابطه صادقانه با مردم
بسیارحیف و گناهی نابخشودنی است که جامعه این، شهدا و یا همان قهرمانان ملی و دینی خود را نشناسد و از آنها، آرمان و الگو و الهام و انگیزه نگیرد، شهدای مظلوم حادثه تروریستی داعش در شاه چراغ، شهدای ترور در نیروی انتظامی، سپاه و بسیج و شهدایی که بی گناه و در کوچههای خلوت و یا در حواشی موقعیت اغتشاشات، متوحشانه به شهادت رسیدند، به گردن ما بیش از اندازه حق دارند و ما باید به شکل متمرکز و مورد به مورد به آنها بپردازیم تا مردم ما بدانند که چه پاکانی از جان مایه گذاشتند تا اولا اغتشاشات از جامعه ما رخت بربندد و ثانیا امید دشمنان به فروپاشی نظام به ناامیدی مبدل گردد و ثالثا حفظ نظام که اوجب واجبات است، اتفاق بیفتد
در فراز پایانی باید اذعان کنم که بدهی ما به شهدا از جمله شهدای فتنه بالاخص شهدای اغتشاشات پائیز سال ۱۴۰۱ زمانی پرداخت میشود که ما افکار عمومی جامعه را به هر اندازهای که متأثر از ابررسانههای بیگانگان و معاندان عمل میکنند، بازپس گرفته و گوش آنها را بدهکار بیانات راهگشای رهبر عزیزی کنیم که گوش او نیز به دهان امام عصر (عج) است.
ما با پردازش شهدا، جهاد تبیینی را آغاز میکنیم که طی آن امروز و آینده ملت ما که به تعبیر حاج قاسم عزیز، ملت امام حسین (ع) است، بیمه میشود و در پایان تأکید میکنم که تا دیر نشده ما به عنوان رسانه ملی و سایر ارگانهای ذیربط، باید از طریق نامه ها، دلنوشته ها، وصیت نامه ها، خاطرات، تحقیقات میدانی و انطباق دادن ها، شهدا را در اولویت تجزیه و تحلیل خود قرار داده و با معرفی درست الگوهای ناب، مسیر حرکتی جامعه در بحرانها را تصحیح و تقویت کنیم.
* باشگاه خبرنگاران/