ارتشبد اویسی در مقام فرماندهی نظامی تهران موجب شهادت بسیاری از مردم در روز 17 شهریور یا جمعه سیاه شد. در آخرین روزهای عمر پهلوی از ایران خارج شد و همکاری در کودتای نافرجام نوژه در سال 1358 از جمله آخرین فعالیتهای نظامی وی بود.
به گزارش شهدای ایران؛ غلامعلی اویسی فرزند غلامرضا در سال 1297 در شهر قم به دنیا آمد. پدرش زارع و خرده مالک بود.
پس از طی تحصیلات مقدماتی در سال 1309 وارد دبیرستان نظام تهران شد و در سال 1315 پس از اخذ دیپلم به دانشکده افسری رفت و دو سال بعد با درجه ستوان دومی وارد ارتش شد.
او در دوران دانشکده افسری با محمدرضا پهلوی ولیعهد وقت دوست و همدوره بود و همین دوستی و آشنایی موجبات ترقی اکثر دانشجویان آن دوره از جمله قرهباغی، فردوست، اویسی، جم و مینباشیان را فراهم کرد.
اویسی طی سالهای 1317-1331 فرماندهی گروهان، گردان و آموزشگاه گروهبانی لشکر 2، ریاست شعبه بازرسی دژبان مرکز و فرماندهی هنگ 52 دژبان را عهدهدار بود و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون شد.
وی پس از اخذ درجه سرهنگی، دوره دانشگاه جنگ تهران و دوره ستاد فرماندهی را در آمریکا با درجه ممتاز سپری نمود و در تهران فرمانده تیپ شد.
سال 1336 با چهار سال توقف در درجه سرهنگی، سرتیپ شد این در حالی بود که حداقل زمان ارتقا از درجه سرهنگی به سرتیپی هفت سال بود.
سال بعد به ریاست ستاد لشکر گارد منصوب شد و پس از یک سال فرمانده لشکر گارد شد. درجات سرلشکری و سپهبدی را در همین سمت دریافت کرد. اویسی در شهریور 1344 به فرماندهی ژاندارمری کل کشور منصوب شد و طی هفت سال تصدی، باعث توسعه و تغییرات بسیار زیادی در آن سازمان شد که از جمله میتوان به انفکاک اداره نظام وظیفه و اداره مرزبانی از ارتش و ایجاد سازمانی به نام پلیس راه تحت نظر ژاندارمری اشاره کرد. دوران فرماندهی وی بر ژاندارمری، مصادف با برخوردهای مرزی بین مرزبانی و نظامیان عراقی و همچنین واقعه سیاهکل بود.
سال 1348 به درجه ارتشبدی نائل شد و در زمره متنفذین ارتش قرار گرفت و 3 سال بعد به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و تا دی ماه 1357 این سمت را در اختیار داشت. سال 1357 با اوجگیری انقلاب اسلامی و تظاهرات مردم و بحرانی شدن اوضاع کشور، دولت شریف امامی در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و فرماندهی نظامی پایتخت را به اویسی واگذار کرد.
ارتشبد اویسی در مقام فرماندهی نظامی تهران موجب شهادت بسیاری از مردم در روز 17 شهریور یا جمعه سیاه شد. پس از برکناری شریف امامی از ریاست دولت، اویسی در صدد تشکیل دولت نظامی برآمد ولی قرعه به نام ارتشبد ازهاری افتاد و اویسی علاوه بر مشاغل نظامی خود سرپرست وزارت کار شد ولی آن هم دوامی نداشت و دی ماه 1357 پس از سقوط کابینه ازهاری به بهانه معالجه از ایران خارج شد و تقاضای بازنشستگی کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا که منافع خود را در منطقه در خطر میدید با طرح تجاوز نظامی عراق به ایران و همچنین کودتای نوژه با تجهیز و تقویت مخالفان نظام اسلامی در صدد براندازی این نظام نوپا برآمد.
غلامعلی اویسی از زمره نخستین افسران عالیرتبه متواری رژیم پهلوی بود که با سرمایه سرویسهای اطلاعاتی غرب فعالیتهای تروریستی علیه حکومت اسلامی را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد. رهبر شاخه نظامی کودتای نوژه سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری محمدباقر بنیعامری از همکاران فعال و نزدیک اویسی بود.
اویسی در آستانه کودتای نوژه ارتباطات خود را با کشورهای ذینفع تغییر نظام در ایران افزایش داد. او با انور سادات رئیسجمهور مصر و صدام حسین رئیسجمهور عراق و مقامات آمریکایی از جمله الکساندر هیگ، وزیر امور خارجه آمریکا، ملاقات و در زمینه آخرین هماهنگیهای لازم مذاکره کرد.
ریچارد برت تحلیلگر غربی در نیویورک تایمز مورخ 18 ژوئن 1980 به نقل از ارتشبد فراری اویسی مینویسد: «انفجاری در شرف تکوین است، شکی نیست که رژیم تهران روزهای آخر خود را سپری میکند». همچنین رادیو صدای آزاد ایران، به عنوان بلندگوی ارتشبد اویسی در خاک عراق برای تهاجم تبلیغی ـ روانی علیه مردم ایران و برای تشجیع مخالفان به ویژه تحریک عوامل کودتا و تأمین ارتباط سریع با آنان از طریق پیام رمز فعالیت میکرد.
همکاری در کودتای نافرجام نوژه در سال 1358 از جمله آخرین فعالیتهای نظامی وی بود. اویسی در هیجدهم بهمن 1362 در پاریس به قتل رسید.
پس از طی تحصیلات مقدماتی در سال 1309 وارد دبیرستان نظام تهران شد و در سال 1315 پس از اخذ دیپلم به دانشکده افسری رفت و دو سال بعد با درجه ستوان دومی وارد ارتش شد.
او در دوران دانشکده افسری با محمدرضا پهلوی ولیعهد وقت دوست و همدوره بود و همین دوستی و آشنایی موجبات ترقی اکثر دانشجویان آن دوره از جمله قرهباغی، فردوست، اویسی، جم و مینباشیان را فراهم کرد.
اویسی طی سالهای 1317-1331 فرماندهی گروهان، گردان و آموزشگاه گروهبانی لشکر 2، ریاست شعبه بازرسی دژبان مرکز و فرماندهی هنگ 52 دژبان را عهدهدار بود و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون شد.
وی پس از اخذ درجه سرهنگی، دوره دانشگاه جنگ تهران و دوره ستاد فرماندهی را در آمریکا با درجه ممتاز سپری نمود و در تهران فرمانده تیپ شد.
سال 1336 با چهار سال توقف در درجه سرهنگی، سرتیپ شد این در حالی بود که حداقل زمان ارتقا از درجه سرهنگی به سرتیپی هفت سال بود.
سال بعد به ریاست ستاد لشکر گارد منصوب شد و پس از یک سال فرمانده لشکر گارد شد. درجات سرلشکری و سپهبدی را در همین سمت دریافت کرد. اویسی در شهریور 1344 به فرماندهی ژاندارمری کل کشور منصوب شد و طی هفت سال تصدی، باعث توسعه و تغییرات بسیار زیادی در آن سازمان شد که از جمله میتوان به انفکاک اداره نظام وظیفه و اداره مرزبانی از ارتش و ایجاد سازمانی به نام پلیس راه تحت نظر ژاندارمری اشاره کرد. دوران فرماندهی وی بر ژاندارمری، مصادف با برخوردهای مرزی بین مرزبانی و نظامیان عراقی و همچنین واقعه سیاهکل بود.
سال 1348 به درجه ارتشبدی نائل شد و در زمره متنفذین ارتش قرار گرفت و 3 سال بعد به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و تا دی ماه 1357 این سمت را در اختیار داشت. سال 1357 با اوجگیری انقلاب اسلامی و تظاهرات مردم و بحرانی شدن اوضاع کشور، دولت شریف امامی در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و فرماندهی نظامی پایتخت را به اویسی واگذار کرد.
ارتشبد اویسی در مقام فرماندهی نظامی تهران موجب شهادت بسیاری از مردم در روز 17 شهریور یا جمعه سیاه شد. پس از برکناری شریف امامی از ریاست دولت، اویسی در صدد تشکیل دولت نظامی برآمد ولی قرعه به نام ارتشبد ازهاری افتاد و اویسی علاوه بر مشاغل نظامی خود سرپرست وزارت کار شد ولی آن هم دوامی نداشت و دی ماه 1357 پس از سقوط کابینه ازهاری به بهانه معالجه از ایران خارج شد و تقاضای بازنشستگی کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا که منافع خود را در منطقه در خطر میدید با طرح تجاوز نظامی عراق به ایران و همچنین کودتای نوژه با تجهیز و تقویت مخالفان نظام اسلامی در صدد براندازی این نظام نوپا برآمد.
غلامعلی اویسی از زمره نخستین افسران عالیرتبه متواری رژیم پهلوی بود که با سرمایه سرویسهای اطلاعاتی غرب فعالیتهای تروریستی علیه حکومت اسلامی را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد. رهبر شاخه نظامی کودتای نوژه سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری محمدباقر بنیعامری از همکاران فعال و نزدیک اویسی بود.
اویسی در آستانه کودتای نوژه ارتباطات خود را با کشورهای ذینفع تغییر نظام در ایران افزایش داد. او با انور سادات رئیسجمهور مصر و صدام حسین رئیسجمهور عراق و مقامات آمریکایی از جمله الکساندر هیگ، وزیر امور خارجه آمریکا، ملاقات و در زمینه آخرین هماهنگیهای لازم مذاکره کرد.
ریچارد برت تحلیلگر غربی در نیویورک تایمز مورخ 18 ژوئن 1980 به نقل از ارتشبد فراری اویسی مینویسد: «انفجاری در شرف تکوین است، شکی نیست که رژیم تهران روزهای آخر خود را سپری میکند». همچنین رادیو صدای آزاد ایران، به عنوان بلندگوی ارتشبد اویسی در خاک عراق برای تهاجم تبلیغی ـ روانی علیه مردم ایران و برای تشجیع مخالفان به ویژه تحریک عوامل کودتا و تأمین ارتباط سریع با آنان از طریق پیام رمز فعالیت میکرد.
همکاری در کودتای نافرجام نوژه در سال 1358 از جمله آخرین فعالیتهای نظامی وی بود. اویسی در هیجدهم بهمن 1362 در پاریس به قتل رسید.