شهدای ایران:کودک دست روی پای پدر می گذارد و می پرسد، بابا چرا روی پات نوشته غیر قابل فروش؟! مگه پای خودتو فروختی؟!
....پدر سر در گریبان می کند ....آهی می کشد و افسوس می خورد که جریان مقدس خدمت به ایثارگران دست گروهی افتاده است که نمی دانند این پای مصنوعی را قرار است به یک انسان صاحب عقل و احساس و ارزشی حاضر در اجتماع بدهند و آیا اصلا پشت این کجسلیقگی های چندشآور عقل و فکری هم هست که بفهمد.....؟
این بار جسارت خادمان بدبین و بیاخلاص و اخلاق به پاییست که جا مانده!....بی انصافهای بیگانه با موازین ارزشی و انقلابی به هیچ چیز هم رحم نمی کنند ...و مخدومان خود را هم مانند خویش کاسب و فروشنده فرض کرده اند...
خدایا این چه بدعتها و حریمشکنیهایی است که عده ای بیگانه با ایثارگران و ارزش های آنان علیه مخدومان و ولینعمتان خویش روا میدارند؟!
آن از گوشه و کنایه ها و دورویی هایی که در رودررویی با ایثارگران دارند، آن از پروندهسازی ها و شکایت های رگباری و دروغ ها و اتهاماتی که علیه ایثارگران انجام می دهند و حالا هم چنین اقدام موهنی که مرتکب شده اند که شدیدا موجب دلخوری و ناراحتی جانبازان قطع عضو شده است.
چه کسانی مسئول و ناظر این بیتدبیریها هستند؟!
در خوشبینانهترین فرض، اگر برای پیشگیری از راه یافتن پروتزها به بازار سیاه نیز می باشد، چرا این اراجیف دون شأن ایثارگران را روی جعبه و پوشش آن نمی نویسند.
ساده و عامیانهترین حرفی که می توان به آقایان گفت این است که «مالتان را خوب نگهدارید و همسایه را دزد قلمداد نکنید»! از تدبیر توزیع درست چنین لوازم ساده ای هم ناتوانید که برای رفع تکلیف، به چنین کارهای سخیفی دست می زنید؟!
در جایی که روی پفک و چیپس هم پیام فرهنگی می نویسند، چطور باور کنیم عده ای نمی فهمند و این کار زشت را با جانبازان می کنند؛ و چرا باید چنین متون موهنی روی پای مصنوعی رهروان حضرت ابوالفضلالعباس(ع) حک شود؟!