تعریف و تمجیدهای بیجا و اسطوره سازی های نامربوط از شخصیت دکتر احمدی نژاد، آنچنان عقل را از حامیان جریان گرفته بود که هیچ اشکال و اشتباهی را مشاهده نمی کردند. و اگر جریان مقابل هم این اشتباهات را شناسایی کرده و به قصد هدف قرار دادن جریان عدالتخواهی آنها را پررنگ می کرد، به جای استفاده از این موقعیت، سعی در توجیه اشتباهات می کردند.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازنکات پرس؛از عمده مشکلات جریان عدالتخواهی در هشت سال گذشته، نبود افرادی برای انجام نقد خیرخواهانه و عیب یابی و ارائه راه حل بود. عمدتا افرادی که نقد را بر تعریف و تمجید ترجیح می دادند، نه از روی انصاف و مروت بلکه از روی عناد به نقد جریان عدالتخواهی روی آورده بودند. اما آنهایی که تعریف و تجمید را می پسندیدند، چشمانشان را بر روی اشتباهات و کمبودها بسته و تنها با تعاریف بیجا باعث پوک شدن جریان از درون می شدند.
دکتر محمود احمدی نژاد، این مرد زنده کننده ارزش های انقلاب اسلامی به عنوان سردار جریان عدالتخواهی در هشت سالی که گذشت، به ندرت از سوی دوستان دلسوزش مورد نقد خیرخواهانه قرار گرفت؛ و این مسئله سم مهلکی برای جریان عدالتخواهی کشور بود که رفته رفته این جریان را بیمار کرده و از پا انداخت. تعریف و تمجیدهای بیجا و اسطوره سازی های نامربوط از شخصیت دکتر احمدی نژاد، آنچنان عقل را از حامیان جریان گرفته بود که هیچ اشکال و اشتباهی را مشاهده نمی کردند. و اگر جریان مقابل هم این اشتباهات را شناسایی کرده و به قصد هدف قرار دادن جریان عدالتخواهی آنها را پررنگ می کرد، به جای استفاده از این موقعیت، سعی در توجیه اشتباهات می کردند. گویی احمدی نژاد هیچ اشکال و اشتباهی ندارد و هیچ موقع خطایی از او سر نمی زند. شاید در نظر، این تفکر از سوی حامیان جریان وجود نداشت که احمدی نژاد معصوم است و مرتکب اشتباهی نمی شود، اما در عمل وقتی نقدی از سوی دوستان احمدی نژاد دیده نمی شد، به این نتیجه می رسیدیم که او را معصوم و مبری از هرگونه خطا و اشتباه می دانند. گویی آنقدر غرق در آرمان ها شده بودند که واقعیت را فراموش کردند. آنها فراموش کرده بودند که جریان احمدی نژاد نیاز به چکش کاری دارد.
واقعیت این بود که جریان عدالتخواهی که در راس آن دکتر احمدی نژاد بود، اگرچه هیچ تفاوتی با جریان انقلاب اسلامی و انقلابی گری نداشت اما با رویکرد جدید و آدم های جدید و نسل جدیدی به میدان آمده بود. این جریان نیاز به گروهی از دلسوزانی داشت که اشکالات تاکتیکی را رصد کرده و با نقد خیرخواهانه آنها را به گوش سردمداران جریان می رساندند. نقدی که نه باعث برگشت به عقب و آسیب، بلکه باعث ایجاد جرقه ای در ذهن امثال دکتر احمدی نژاد برای اتخاذ راهکارهای بهتر و تاثیرگذارتر در امر مدیریت کشور و برخورد با مسائل گوناگون می شد. اما نه تنها گروهی در این امر فعال نبودند، بلکه عده ای که همیشه با دلسوزی تمام و از داخل جریان انتقادهایی را مطرح می کردند توسط عده ای که به نظر نگارنده یا نادان بودند و یا نفوذی های پنهان جریان های مقابل که برای ایجاد آسیب درونی به جریان نفوذ کرده بودند، مورد حمله قرار می گرفتند. این حمله ها آنقدر شدید و سخت بود که دیگر کسی جرات انتقاد دلسوزانه از داخل را نداشت. اما وقتی می دیدیم که عده ای از بیرون با کینه و غضب، دولت نهم و دهم و شخص دکتر احمدی نژاد را مورد حمله خودشان قرار می دادند بیشتر دلمان می سوخت که ای کاش موقعیت نقد از درون جریان هم وجود داشت تا شاهد این تخریب ها نباشیم.
تقصیر نبود انتقادهای خیرخواهانه به گردن احمدی نژاد نیست. بلکه به گردن کسانی است که خود را حامیان او و دوستاران او می دانند. کم کاری و کوته فکری آنها باعث شد عده ای مغرضانه از اشتباهات تاکتیکی غول هایی بسازند و با آن کل جریان را ببلعند. دوستان احمدی نژاد دوستان واقعی او نبودند. خیرخواهان احمدی نژاد به عنوان یک دوستار واقعی عمل نکردند.
امیرالمومنین( ع) به امام حسن( ع) فرمود:« در خیرخواهی برادرت بی غرض باش، چه کار خوب و چه در کار بد او و در هر حال او را یاری کن.» همچنین امام صادق( ع) در کلامی بسیار زیبا و اعجاب انگیز می فرمایند:« محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب های من را به من هدیه کند.» گویی در نظر امام صادق ( ع) نقد و یادآوری عیب ها به ماننده هدیه ای می ماند که انسان را خوشحال می کند. این بیان دقیق و ظریف امام معصوم ماست که مسیر را برای ما روشن می کند و به ما می گوید در هنگام نقد برادرانتان این ارائه عیب باید به منزله ی تقدیم یک هدیه به برادرت باشد، که نه تنها از آن ناراحت بلکه خوشحال و خشنود شود.
پس چه دلیلی می ماند برای اینکه ما از نقد و عیب یابی هراس داشته باشیم؟ حالا که دیگر احمدی نژاد رئیس جمهور نیست، فرصت مناسبی است تا حرف های ناگفته بیان شود. قطعا برای شروع دوباره نیاز به آنالیز عملکرد گذشته و پر کردن خلاها است. اما حالا هم عده ای از همان نادان ها یا نفوذی ها دست و پا می زنند و می خواهند با ارعاب و ایجاد فضای ترس و وحشت از اینکه اگر نقدی انجام شود باعث تضعیف جریان یا سواستفاده دشمن می شود نعمت نقد خیرخواهانه را از ما بگیرند و ما در همان سطح قبلی نگه دارند.
اگرچه منتظر بودم رسانه های احمدی نژادی شروع به بیان نقدهای خودشان بکنند اما با گذشت ماه ها از شروع دولت جدید صدایی به عنوان نقد دلسوزانه از سوی حامیان رسانه ای احمدی نژاد شنیده نشد! بلکه دوباره همان روال قبل و تکرار دوستی هایی که از هزار دشمنی بدتر است. در این میان تنها رسانه ی احمدی نژادی که جرات بیان انتقادهایش را هم داشت، رسانه ی مردمی نکات پرس بود. اگرچه فضای سنگین، این کار را برای یک رسانه ی احمدی نژادی سخت تر از هرکار دیگری می کند؛ اما نکات پرس با رویکرد جدیدی وارد میدان شده و با نگاه دینی و اسلامی به این مسئله که برای قضاوت باید هم نقاط ضعف را دید و هم نقاط قوت را و برای دوستی هرچه بیشتر و محکم تر، هم باید نقاط قوت را گوشزد کرد و هم نقاط ضعف را برطرف کرد، شروع به نقد خیرخواهانه جریان عدالت خواهی هشت سال گذشته و عملکرد دکتر احمدی نژاد کرد. و البته شروع این حرکت تاثیرگذار همانا و عصبانیت نادانان و البته نفوذی های جریان مقابل همانا.
به نظر نگارنده، نکات پرس بدون هیچ هراسی و تنها با نیتی پاک و به دور از بازی های سیاسی به نقد خیرخواهانه ی جریان عدالت خواهی و دکتر احمدی نژاد ادامه دهد. هیچ چیزی در حال حاضر بیشتر از نقد دلسوزانه و خیرخواهانه به بازسازی دوباره جریان و رجعت دکتر احمدی نژاد در آینده ی نه چندان دور کمک نخواهد کرد، حتی اگر هزینه این نقدها، تهمت ها و تخریب هایی باشد که آبروی انسان را هم خدشه دار کند. چرا که اگر نیت پاک باشد، انسان باارزش ترین دارایی اش که آبرویش می باشد را هم خرج می کند. و البته بنده یقین دارم این انتقاد دلسوزانه و این یادداشت توسط متحجرینی که مثل گرگ در کمین جریان عدالتخواهی و احمدی نژاد نشسته اند پیراهن عثمان خواهد شد. باشد که آبروی اینجانب فدای شکستن قبح نقد خیرخواهانه از جریان شود و زمینه ساز حضور همه ی دوستان دلسوز در این امر باشد. ظهور دوباره ی مردمی نژاد بدون نقاط ضعف گذشته به دردسرهایش می ارزد.
دکتر محمود احمدی نژاد، این مرد زنده کننده ارزش های انقلاب اسلامی به عنوان سردار جریان عدالتخواهی در هشت سالی که گذشت، به ندرت از سوی دوستان دلسوزش مورد نقد خیرخواهانه قرار گرفت؛ و این مسئله سم مهلکی برای جریان عدالتخواهی کشور بود که رفته رفته این جریان را بیمار کرده و از پا انداخت. تعریف و تمجیدهای بیجا و اسطوره سازی های نامربوط از شخصیت دکتر احمدی نژاد، آنچنان عقل را از حامیان جریان گرفته بود که هیچ اشکال و اشتباهی را مشاهده نمی کردند. و اگر جریان مقابل هم این اشتباهات را شناسایی کرده و به قصد هدف قرار دادن جریان عدالتخواهی آنها را پررنگ می کرد، به جای استفاده از این موقعیت، سعی در توجیه اشتباهات می کردند. گویی احمدی نژاد هیچ اشکال و اشتباهی ندارد و هیچ موقع خطایی از او سر نمی زند. شاید در نظر، این تفکر از سوی حامیان جریان وجود نداشت که احمدی نژاد معصوم است و مرتکب اشتباهی نمی شود، اما در عمل وقتی نقدی از سوی دوستان احمدی نژاد دیده نمی شد، به این نتیجه می رسیدیم که او را معصوم و مبری از هرگونه خطا و اشتباه می دانند. گویی آنقدر غرق در آرمان ها شده بودند که واقعیت را فراموش کردند. آنها فراموش کرده بودند که جریان احمدی نژاد نیاز به چکش کاری دارد.
واقعیت این بود که جریان عدالتخواهی که در راس آن دکتر احمدی نژاد بود، اگرچه هیچ تفاوتی با جریان انقلاب اسلامی و انقلابی گری نداشت اما با رویکرد جدید و آدم های جدید و نسل جدیدی به میدان آمده بود. این جریان نیاز به گروهی از دلسوزانی داشت که اشکالات تاکتیکی را رصد کرده و با نقد خیرخواهانه آنها را به گوش سردمداران جریان می رساندند. نقدی که نه باعث برگشت به عقب و آسیب، بلکه باعث ایجاد جرقه ای در ذهن امثال دکتر احمدی نژاد برای اتخاذ راهکارهای بهتر و تاثیرگذارتر در امر مدیریت کشور و برخورد با مسائل گوناگون می شد. اما نه تنها گروهی در این امر فعال نبودند، بلکه عده ای که همیشه با دلسوزی تمام و از داخل جریان انتقادهایی را مطرح می کردند توسط عده ای که به نظر نگارنده یا نادان بودند و یا نفوذی های پنهان جریان های مقابل که برای ایجاد آسیب درونی به جریان نفوذ کرده بودند، مورد حمله قرار می گرفتند. این حمله ها آنقدر شدید و سخت بود که دیگر کسی جرات انتقاد دلسوزانه از داخل را نداشت. اما وقتی می دیدیم که عده ای از بیرون با کینه و غضب، دولت نهم و دهم و شخص دکتر احمدی نژاد را مورد حمله خودشان قرار می دادند بیشتر دلمان می سوخت که ای کاش موقعیت نقد از درون جریان هم وجود داشت تا شاهد این تخریب ها نباشیم.
تقصیر نبود انتقادهای خیرخواهانه به گردن احمدی نژاد نیست. بلکه به گردن کسانی است که خود را حامیان او و دوستاران او می دانند. کم کاری و کوته فکری آنها باعث شد عده ای مغرضانه از اشتباهات تاکتیکی غول هایی بسازند و با آن کل جریان را ببلعند. دوستان احمدی نژاد دوستان واقعی او نبودند. خیرخواهان احمدی نژاد به عنوان یک دوستار واقعی عمل نکردند.
امیرالمومنین( ع) به امام حسن( ع) فرمود:« در خیرخواهی برادرت بی غرض باش، چه کار خوب و چه در کار بد او و در هر حال او را یاری کن.» همچنین امام صادق( ع) در کلامی بسیار زیبا و اعجاب انگیز می فرمایند:« محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب های من را به من هدیه کند.» گویی در نظر امام صادق ( ع) نقد و یادآوری عیب ها به ماننده هدیه ای می ماند که انسان را خوشحال می کند. این بیان دقیق و ظریف امام معصوم ماست که مسیر را برای ما روشن می کند و به ما می گوید در هنگام نقد برادرانتان این ارائه عیب باید به منزله ی تقدیم یک هدیه به برادرت باشد، که نه تنها از آن ناراحت بلکه خوشحال و خشنود شود.
پس چه دلیلی می ماند برای اینکه ما از نقد و عیب یابی هراس داشته باشیم؟ حالا که دیگر احمدی نژاد رئیس جمهور نیست، فرصت مناسبی است تا حرف های ناگفته بیان شود. قطعا برای شروع دوباره نیاز به آنالیز عملکرد گذشته و پر کردن خلاها است. اما حالا هم عده ای از همان نادان ها یا نفوذی ها دست و پا می زنند و می خواهند با ارعاب و ایجاد فضای ترس و وحشت از اینکه اگر نقدی انجام شود باعث تضعیف جریان یا سواستفاده دشمن می شود نعمت نقد خیرخواهانه را از ما بگیرند و ما در همان سطح قبلی نگه دارند.
اگرچه منتظر بودم رسانه های احمدی نژادی شروع به بیان نقدهای خودشان بکنند اما با گذشت ماه ها از شروع دولت جدید صدایی به عنوان نقد دلسوزانه از سوی حامیان رسانه ای احمدی نژاد شنیده نشد! بلکه دوباره همان روال قبل و تکرار دوستی هایی که از هزار دشمنی بدتر است. در این میان تنها رسانه ی احمدی نژادی که جرات بیان انتقادهایش را هم داشت، رسانه ی مردمی نکات پرس بود. اگرچه فضای سنگین، این کار را برای یک رسانه ی احمدی نژادی سخت تر از هرکار دیگری می کند؛ اما نکات پرس با رویکرد جدیدی وارد میدان شده و با نگاه دینی و اسلامی به این مسئله که برای قضاوت باید هم نقاط ضعف را دید و هم نقاط قوت را و برای دوستی هرچه بیشتر و محکم تر، هم باید نقاط قوت را گوشزد کرد و هم نقاط ضعف را برطرف کرد، شروع به نقد خیرخواهانه جریان عدالت خواهی هشت سال گذشته و عملکرد دکتر احمدی نژاد کرد. و البته شروع این حرکت تاثیرگذار همانا و عصبانیت نادانان و البته نفوذی های جریان مقابل همانا.
به نظر نگارنده، نکات پرس بدون هیچ هراسی و تنها با نیتی پاک و به دور از بازی های سیاسی به نقد خیرخواهانه ی جریان عدالت خواهی و دکتر احمدی نژاد ادامه دهد. هیچ چیزی در حال حاضر بیشتر از نقد دلسوزانه و خیرخواهانه به بازسازی دوباره جریان و رجعت دکتر احمدی نژاد در آینده ی نه چندان دور کمک نخواهد کرد، حتی اگر هزینه این نقدها، تهمت ها و تخریب هایی باشد که آبروی انسان را هم خدشه دار کند. چرا که اگر نیت پاک باشد، انسان باارزش ترین دارایی اش که آبرویش می باشد را هم خرج می کند. و البته بنده یقین دارم این انتقاد دلسوزانه و این یادداشت توسط متحجرینی که مثل گرگ در کمین جریان عدالتخواهی و احمدی نژاد نشسته اند پیراهن عثمان خواهد شد. باشد که آبروی اینجانب فدای شکستن قبح نقد خیرخواهانه از جریان شود و زمینه ساز حضور همه ی دوستان دلسوز در این امر باشد. ظهور دوباره ی مردمی نژاد بدون نقاط ضعف گذشته به دردسرهایش می ارزد.