وزیر سابق علوم از خواصی گفت که از مردم عقب ماندند و تأکید کرد که فتنه در درون دانشگاهها، ادارات و نهادهای عمومی در حال بازسازی است، از روزهای خانهنشینی احمدی نژاد گفت و مصونیت خاصی که در دولت دهم داشت.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس؛ یومالله ۹ دی بهانهای میشود تا با کامران دانشجو رئیس
ستاد انتخابات وزارت کشور در زمان برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست
جمهوری و وزیر سابق علوم، جایی که تحقیقات و فناوری دولت دهم را عرضه کرد،
به گفتوگو بنشینیم تا از ناگفتههایی بگوید که شاید تاکنون مطرح نشده است.
دانشجو در این گفتوگو از جریان فتنه گفت و خواصی که از مردم عقب ماندند و تأکید کرد که فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است.
وی در این گفتوگو از روزهای خانهنشینی احمدی نژاد گفت و مصونیت خاصی که در دولت دهم داشت.
به عنوان اولین بحث از انتخابات سال ۸۸ شروع کنیم. چرا این انتخابات ویژه شد؟
پس از به رأی گذاشتن قانون اساسی هیچ انتخاباتی نداشتیم که به اندازه انتخابات سال ۸۸مردم مشارکت کنند، بیش از ۸۰ درصد از افراد واجد شرایط در این انتخابات شرکت کرده بودند.
معتقدم که در فتنه فرصتسوزی صورت گرفت، از طرفی سوءاستفادهها سبب ایجاد فتنه شد.
در به کار بردن کلمه فتنه اصرار دارم زیرا مقام معظم رهبری در این چهار سال بیش از ۲۰۰ بار کلمه فتنه را به کار بردهاند.
* یکی از دلایل فرصتسوزی در فتنه بحث حسادت و کینه خواص با یکدیگر بود
به نظرتان چرا در فتنه فرصتسوزی صورت گرفت؟
یکی از دلایل فرصتسوزی در فتنه بحث حسادت و کینه خواص با یکدیگر بود، کینهای که پس از انتخابات سال ۸۴ سرچشمه گرفت، پس از انتخابات سال ۸۴ خواص به جای رقابت به یکدیگر حسادت کردند و این مسائل تا سال ۸۸ ادامه یافت.
به طور مثال در انتخابات سال ۷۶ ناطق نوری و خاتمی با یکدیگر رقابت کردند ولی پس از انتخابات رقابت به اتمام رسید و تبدیل به فرآیند پس از انتخابات نشد ولی در انتخابات سال ۸۴ عدهای از خواص انتخابات را رها نکردند و اگر زخمی بود آن را عمیقتر کردند تا به سال ۸۸ رسید.
*دشمن نقطهضعفها را در خواص ما دید
بحث دوم برنامهریزی دشمن بود زیرا دشمن نقطهضعفها را در خواص ما دید و بر اساس آن برنامهریزی کرد، دشمن رقبا را میشناخت و نقطهضعفهای آنان را پیدا کرد.
علت بعدی تنگنظری برخی خواص بود که نمیخواستند پیروزی رئیسجمهور منتخب را باور کنند، حتی از ابتدا دولت احمدینژاد را دولت ششماهه میدانستند.
از طرفی یکسری سادهانگاری نیز وجود داشت که دشمن بر اساس هر دوی اینها و شناخت از افراد خاص کشور برنامهریزی کرد.
از سوی دیگر غفلت رسانههای خودی باعث شد که آنها به مهرهای برای پر کردن پازل دشمن تبدیل شوند و نا آگاهانه به فضای کینه بین رقبا دامن بزنند تا به زخمی عمیق تبدیل شود.
اولین گام در بصیرت این است که موقعیت خود و حریف را بشناسیم، ما از این گام غفلت کردیم.
علیالقاعده فردی که پیروز شده است باید از جانب رقبا پیام تبریک دریافت کند، مگر در سال ۹۲ رئیسجمهور منتخب با چه اختلافی از حد نصاب پیروز شد؟ ولی رقبا انتخابات را تبدیل به جنگ یا کینه نکردند و تصمیم نگرفتند که فرد پیروز را به زمین بزنند.
در فضای رقابتی سال ۸۴ کسی تصور نمیکرد احمدینژاد به ریاستجمهوری برسد و پس از انتخاب احمدینژاد از سوی مردم افراد پرتوقعتر به مشکل خوردند، البته در سال ۹۲ نیز کسی فکر نمیکرد که روحانی رئیسجمهور شود.
در حال حاضر نباید غفلت کنیم و نباید اجازه دهیم این پیروزی در انتخابات تبدیل به کینه شود زیرا این مسائل منافع ملی را به خطر میاندازد.
در سال ۸۴ تخم کینه ریخته شد و در سال ۸۸ تبدیل به ایجاد دو قطب شد ولی در حال حاضر نباید این کار را بکنیم.
غفلت چشم و گوشهای نظام نیز یکی دیگر از مسائل به وجود آورنده فتنه بود، چشم و گوش نظام باید خوب بشنود و ببیند تا خوب رصد کند و سپس به مسئولان هشدار دهد تا بدانند که چه زمان در زمین دشمن بازی میکنند. لجبازی یکی دیگر از مسائل به وجود آورنده فتنه بود، آنها خودشان در خدمت مقام معظم رهبری نیز گفتند که مکانیسم انتخاباتی ایران قابلیت تقلب ندارد ولی لجبازی دو تن از کاندیداها آنها را از پذیرش واقعیت دور کرد.
چرا موسوی همان شب انتخابات اعلام پیرزی کرد؟
میرحسین موسوی متوجه شکست شده بود چرا که اگر متوجه شکست خود نشده بود به هیچ عنوان ساعت ۲۳ شب انتخابات از پیروزی خودش صحبت نمیکرد، زمانی این مسئله را مطرح کرد که هنوز در برخی شعبهها رأیگیری در حال انجام بود.
به طور کلی رسم نیست که تا صبح فردای انتخابات کسی برد یا باخت را اعلام کند ولی موسوی ساعت ۲۳ شب انتخابات اعلام کرد که با اختلاف چشمگیری برنده است و این مسئله نشان میدهد که وی میدانست با اختلاف بازنده میشود.
موسوی ۲۴هزار ناظر بر سر صندوقهای رأی داشت و پس از وی به ترتیب کروبی و احمدینژاد بیشترین ناظر را داشتند.
میرحسین موسوی میدانست که رأی نمیآورد و نمیتوانست تحمل کند به همین دلیل مصاحبه کرد.
در آن زمان رئیس ستاد انتخاباتی کشور بودم و ۳میلیون رأی تا زمان مصاحبه میرحسین موسوی خوانده شده بود که ۷۴ درصد آرا نشان از پیروزی احمدینژاد میداد.
* دشمن قصد دارد جامعه ما را دوقطبی کند
از ۶ ماه قبل از انتخابات مسئله کمیته صیانت از آرای مردم را عنوان کردند در حالیکه صیانت از آرا بر عهده شورای نگهبان است، پس از آن نیز لجبازی کاندیداها و دوقطبی شدن زیاد در جامعه آغاز شد که این مسئله بسیار هم خطرناک است و اصلاً نباید اجازه داد که اینطور شود.
در بحث هستهای نیز دشمن قصد دارد فضا را دوقطبی کند، آنهایی که دلشان برای مملکت میسوزد نباید اجازه دهد اینگونه شود.
هدف فتنه براندازی نظام بود، خواص ما باید آنقدر بصیرت داشته باشند که بدانند دشمن به دنبال زدن نظام از ریشه است.
به نظرتان دلایل شکست فتنهگران چه بود؟
یکی از دلایل پیروز نشدن فتنهگران الطاف پنهان خداوند بود که آن هم نشأت گرفته از خون شهداست و سپس تدبیر، استقامت و پایداری مقام معظم رهبری بر اجرای قانون سبب شکست فتنهگران شد.
بصیرت مردم یکی از پارامترهای اساسی شکست فتنه بود، مردم آنقدر صحنه را نگاه کردند تا به ۹ دی رسید و در صحنه حاضر شدند.
مردم متوجه شدند که علت فتنه اعتراض به انتخابات نیست و تقلبی صورت نگرفته است بلکه تقلب بهانه است. همانطور که امروز نیز انرژی هستهای بهانهای برای دو قطبی کردن جامعه است.
* فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است
مردم در روز ۹دی سال ۸۸ در صحنه حاضر شدند و اعلام کردند که نظام را میخواهند و اجازه نمیدهند هر فردی به هر بهانهای به نظام خدشه وارد کند.
در حال حاضر مهمترین مسئله این است که فتنه استعداد و قابلیت بازسازی دارد و اگر حواسمان نباشد بازسازی میشود.
فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است زیرا فتنهگران تصور میکنند فرصتی برایشان پیش آمده است که میتوانند مقاصد شیطانی خود را اجرایی کنند.
در حال حاضر آنها تجربه سال ۸۸ را نیز دارند و دیگر به آن صورت بیمحابا ورود نمیکنند بلکه به اندازه کافی به تمام نهادها نفوذ میکنند و سپس به صحنه عمل وارد میشوند.
اگر غفلت کنیم فتنهگران با تجربهای که در سال ۸۸ به دست آوردند به مراتب قویتر وارد صحنه عمل میشوند.
مجلس شورای اسلامی، دولت یازدهم، رسانهها و هر فردی که دلش به حال نظام میسوزد نباید اجازه دهد که فتنه بازسازی شود، میکروب فتنه در حال بازسازی است و اگر اجازه فعالیت به آن داده شود نیاز به آنتیبیوتیک جدید برای شکست دارد.
در سال ۸۸ محسن رضایی نیز اعتراض کرد ولی پس از آنکه متوجه واقعیت شد مسیر خود را از فتنهگران جدا کرد و این مسئله نیت درست وی را نشان میدهد ولی نمیتوانیم بگوییم که موسوی و کروبی نیز نیت درست داشتند و نمیتوان گفت آنها خودشان فتنه را برنامهریزی کردهاند یا مهرهای از فتنه شده بودند.
برای پایهریزی فتنه دشمنان ابتدا از شعارهای انقلابی آغاز کردند و حتی شعار اللهاکبر میدادند. در صورتی که نمیتوان باور کرد که بیبیسی و VOA به اللهاکبر اعتقادی داشته باشند، زمانی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر دادند مقاصد پلیدشان رو شد.
*مردم، سبزه هرزه را بیرون انداختند و سبزه آرامش را جایگزین کردند
فردی که شعار یا حسین سر میدهد در روز عاشورا هلهله به پا نمیکند و تکیه امام حسین(ع) را به آتش نمیکشد ولی آنها شکلک انقلابی را نشان میدادند و مردم این مسئله را درک کردند و سبزه هرزه را بیرون انداخته و سبز آرامش را جایگزین کردند، مردم قرآن سر نیزه را از قرآن واقعی تمییز دادند البته باید مسئولان این کار را میکردند، خواص از مردم جا ماندند، خواص وقتی حرکت مردم را دیدند به دنبال مردم حرکت کردند.
اگر میرحسین موسوی در سال ۸۸ تن به قواعد بازی میداد نباید ساعت ۲۳ اعلام پیروزی میکرد.
*هنوز هم عدهای از مسئولان از به کاربردن کلمه فتنه خودداری میکنند
عدهای از افراد که حتی در حال حاضر در کشور مسئولیت دارند از به کار بردن کلمه فتنه خودداری میکنند و قائل به فتنه نیستند و این نشان میدهد که باید از بازسازی فتنه مراقبت کنیم.
برخی افراد ننان خود را از شلوغی کسب میکنند و برای منحرف کردن نگاه ملت از واقعیت یک صحنه مجازی میسازند تا نگاهها به آن صحنه جلب شود، ما باید واقعیت را از صحنه مجازی تشخیص دهیم. همین طیف زمانی طرفدار دیکتاتوری پارلمانی بودند حال چه شده که امروز بدنبال منحل کردن مجلس هستند؟
کسی که انتخابات سال ۸۸ که احمدی نژاد با ۱۴ درصد بالاتر از حدنصاب رآی آورد را دموکراتیک نخواند، در این انتخابات که روحانی ۷/۰ درصد بالاتر از حدنصاب رأی آورد، انتخابات را دموکراتیکترین انتخابات اعلام کرد. این سخن بدین معنی است که ما وقتی دولت خودمان سرکار بود باید بتواند مجلس را هم منحل کند.
به نظر من اتاق فکر فتنه در خارج از کشور بود و عدهای در داخل نقش بازی میکردند.
*فتنهگران به دانشگاه طمع داشتند
از وضعیت دانشگاهها در آن زمان بگویید.
یکی از مکانهایی که فتنهگران به آن طمع داشتند دانشگاه بود، زیرا دانشگاه ما فاصله خود را با دشمن شفاف نمیکرد در حالیکه مقام معظم رهبری فرمودند بگویید که دانشگاه اسلامی میخواهیم و این مسئله نشان میدهد که باید مرز دانشگاه را با دشمن شفاف کنیم.
مأموریت اصلی دانشگاه تولید علم نافع و تربیت کادر اسلامی است و به دلیل اینکه دانشگاهها هنوز در مسیر مأموریت اصلی قرار نگرفته بودند دشمن به آنها طمع داشت و در حال حاضر نیز اگر دوباره از مسیر خارج شوند دشمن برنامهریزی میکند.
درست است که فتنه با آن سیرت زشت ظاهر شد، اما باید بپذیریم که توانست در مسائلی کشور را بیمه کند.
این را باید بدانید که نفاق با ظاهری زیبا میآید و در فتنه ۸۸ نیز با شعار حقطلبانه و اللهاکبر آمد اما سیرت زشت آن همان براندازی نظام بود که البته نظام در این قضیه واکسینه شد اما غفلت نکنیم که فتنه نیز نسبت به این قضیه باتجربه شده است و خودش را با بهرهگیری از این تجربیات بازسازی خواهد کرد.
* بعضی از دانشجویان ستارهدار به طور قانونی نمیتوانند برگردند
از دانشجویان ستارهداری که این روزها حرف بازگشت آنها به دانشگاه مطرح است، بگویید.
تاریخ مصرف موضوع دانشجوی ستارهدار از یک ماه قبل از انتخابات و سه ماه بعد از انتخابات است.
بعضی از دانشجویان ستارهدار به طور قانونی نمیتوانند برگردند البته اگر مراجع ذیصلاح ادامه تحصیل هر دانشجوی ستارهداری را تایید کنند میتوانند به دانشگاه برگردند ولی این را باید بدانند قانون ستارهدار شدن دانشجو در سال ۶۰ تصویب شده است و همین علامت ستاره را نیز بنده و آقای زاهدی نگذاشتهایم بلکه وزرای قبل از ما این علامت را گذاشتند، البته بنده تایید میکنم که علامت ستاره بهتر از آن است که جلوی اسم دانشجو بنویسیم مشکل امنیتی دارد.
* ترور فیزیکی من به قبل از سال ۸۸ برمیگردد
گویا تاکنون چندین بار مورد سوء قصد و ترور قرار گرفتید.
ترور فیزیکی بنده به قبل از سال ۸۸ بر میگردد اما این قضیه بعد از سال ۸۸ پررنگتر شد، البته مراکز امنیتی ما در این قضیه خوب عمل کردند.
البته امکان داشت، ترور مسئولان به فتنه سال ۸۸ نیز کمک کند به خصوص اگر رئیس ستاد انتخابات کشور ترور شود که قطعاً به غبارآلود کردن فضا کمک میکرد.
* در وزارت علوم جز زیبایی چیزی ندیدم
اگر بخواهید خاطرهای از چهار سال وزیر علوم بودنتان بیان کنید چه خواهید گفت؟
تمام این روزها خاطره بود و جز زیبایی در وزارت علوم چیز دیگری ندیدم.
زمانی برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفتم و عده کمی از دانشجویان این دانشگاه با دیدن بنده شعار «مرگ بر دانشجو» میدادند، بنده نیز خندیدم و به آنان گفتم" شما هم دانشجو هستید لااقل بگویید مرگ بر کدام دانشجو"؟
* ناگفتههای پیرامون تغییر رئیس دانشگاه تربیت مدرس
در جلسات ساختمان لادن شرکت میکنید؟ با توجه به اینکه انگار شرط شما برای حضور در این جلسه عدم حضور مشایی بوده است؟
هفته گذشته بنده در ساختمان ولنجک ملاقاتی را با آقای احمدینژاد داشتم البته یک بار نیز در ساختمان لادن به دیدار احمدینژاد رفته بودم.
پیرامون تغییر رئیس دانشگاه تربیت مدرس و حضور مشایی در این دانشگاه نیز یکسری ناگفتههایی وجود دارد که اگر امکان دارد شما بازگو کنید.
مشایی در امتحان دانشگاه تربیتمدرس قبول شد و به طور قانونی حق ادامه تحصیل داشت البته اگر به موقع و بر اساس قوانین و در زمان مقرر ثبتنام میکرد. مشایی پروسه ثبتنام را درست طی نکرده بود و رئیس دانشگاه تربیتمدرس نیز از ثبتنام وی اجتناب کرد. بنده نیز گفتم حق با رئیس دانشگاه است.
شما در این قضیه حاضر نشدید از قانون کوتاه بیایید؟
این موضوع اصلاً به بنده ربطی نداشت بلکه به دانشگاه و فرد مرتبط میشد، البته به بنده گفتند که شما وارد شوید اما من اعلام کردم به دکتر رنجبر که رئیس دانشگاه تربیت مدرس است دستور نمیدهم خلاف قانون عمل کند.
این تصمیم در رابطه شما با احمدینژاد تأثیر گذاشت؟
این را البته باید بدانید که خود آقای احمدینژاد نیز قانونمند بود اما در این قضیه احمدینژاد مدعی بود که من میتوانستم کاری انجام دهم.
البته پروسه قانونی برای این قضیه نیز وجود داشت که مشایی میتوانست در صف سال بعد دانشگاه قرار گیرد اما آنان راضی نشدند. حال نمیدانم این تصمیم من در رابطه بین من و احمدینژاد تأثیر داشت یا خیر.
بنده بعضی موضعگیریهایم را در خود جلسه هیئت دولت مطرح میکردم.
ما یک سری اختلاف سلیقه هم داشتیم از جمله یازده روز خانهنشینی احمدینژاد و موضوع ساماندهی جنسیتی دانشگاهها.
نگاه بنده درباره مسائل دینی به مراجع عظام تقلید است و چهارده نفر از مراجع نیز بیان داشتند که اختلاط جایز نیست. تبصره هم به آن نزدهاند که در دانشگاه جایز است. در این قضیه احمدینژاد با من همنظر نبود و من طبق نظر مراجع پیش میرفتم.
انگار شما یک مصونیتی داشتید، شاید اگر هر فرد دیگری بود تغییر میکرد؟
در نامهای که احمدینژاد درباره موضوعات بازنشستگی و طرح ساماندهی جنسیتی به بنده داد که البته نامه خوبی نبود در جواب آن اعلام کردم که تلاش میکنم از کارهای سطحی پرهیز و عمیقتر کار کنم که هم نگاه احمدینژاد و هم نظر مراجع تقلید را در برگیرد.
سند اسلامی کردن دانشگاهها، محصول کار وزارت علوم دولت دهم است که قانون شده و باید اجرا شود و انشاءالله دولت یازدهم نیز بدان اهتمام ورزد.
آیا شما در جلساتی که با محوریت آقای تقوی با اصولگرایان برگزار میشود، شرکت کردید؟
بله در این جلسه شرکت کردم.
جلسات در خصوص انتخابات مجلس بود؟
جلسات متعددی در مجموعههای اصولگرا وجود دارد یکی از این جلسات نیز همین موردی بود که شما ذکر کردید درباره ادامهدار بودن این جلسات نیز خبری ندارم.
انگار این جلسات با محوریت جامعه روحانیت برگزار میشود؟
آنچه که من میدانم این است که جلسات با محوریت آقای تقوی است و اینکه با محوریت جامعه روحانیت باشد، اینطور نیست.
در این جلسه اعضای جبهه پایداری هم حضور داشتند؟
بنده اعضای جبهه پایداری را نمیشناسم، من از همه طیفها از جمله اصولگرا و راستسنتی را در این جلسه دیدم.
اصولگرایان یک وجه مشترک دارند و آن گفتمان و آرمان انقلاب و امام(ره) است و این طیف باید از واگرایی به همگرایی سوق پیدا کند. چرا که از بعد سیاسی واگرایی نتیجه خوبی را دربر نخواهد داشت.
*قصد کاندیداتوری برای انتخابات مجلس را ندارم
قصد کاندیداتوری برای انتخابات مجلس آینده را دارید؟
خیر، اصلا خودم را مناسب برای نمایندگی مجلس نمیبینم. مجلس در راس امور است و افرادی را طلب میکند که عمیق و کارشناس باشند و تحمل بالا داشته باشند. کار مجلس صبر و حوصله بسیار میخواهد که من برای چنین فضایی ساخته نشدهام.
دانشجو در این گفتوگو از جریان فتنه گفت و خواصی که از مردم عقب ماندند و تأکید کرد که فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است.
وی در این گفتوگو از روزهای خانهنشینی احمدی نژاد گفت و مصونیت خاصی که در دولت دهم داشت.
به عنوان اولین بحث از انتخابات سال ۸۸ شروع کنیم. چرا این انتخابات ویژه شد؟
پس از به رأی گذاشتن قانون اساسی هیچ انتخاباتی نداشتیم که به اندازه انتخابات سال ۸۸مردم مشارکت کنند، بیش از ۸۰ درصد از افراد واجد شرایط در این انتخابات شرکت کرده بودند.
معتقدم که در فتنه فرصتسوزی صورت گرفت، از طرفی سوءاستفادهها سبب ایجاد فتنه شد.
در به کار بردن کلمه فتنه اصرار دارم زیرا مقام معظم رهبری در این چهار سال بیش از ۲۰۰ بار کلمه فتنه را به کار بردهاند.
* یکی از دلایل فرصتسوزی در فتنه بحث حسادت و کینه خواص با یکدیگر بود
به نظرتان چرا در فتنه فرصتسوزی صورت گرفت؟
یکی از دلایل فرصتسوزی در فتنه بحث حسادت و کینه خواص با یکدیگر بود، کینهای که پس از انتخابات سال ۸۴ سرچشمه گرفت، پس از انتخابات سال ۸۴ خواص به جای رقابت به یکدیگر حسادت کردند و این مسائل تا سال ۸۸ ادامه یافت.
به طور مثال در انتخابات سال ۷۶ ناطق نوری و خاتمی با یکدیگر رقابت کردند ولی پس از انتخابات رقابت به اتمام رسید و تبدیل به فرآیند پس از انتخابات نشد ولی در انتخابات سال ۸۴ عدهای از خواص انتخابات را رها نکردند و اگر زخمی بود آن را عمیقتر کردند تا به سال ۸۸ رسید.
*دشمن نقطهضعفها را در خواص ما دید
بحث دوم برنامهریزی دشمن بود زیرا دشمن نقطهضعفها را در خواص ما دید و بر اساس آن برنامهریزی کرد، دشمن رقبا را میشناخت و نقطهضعفهای آنان را پیدا کرد.
علت بعدی تنگنظری برخی خواص بود که نمیخواستند پیروزی رئیسجمهور منتخب را باور کنند، حتی از ابتدا دولت احمدینژاد را دولت ششماهه میدانستند.
از طرفی یکسری سادهانگاری نیز وجود داشت که دشمن بر اساس هر دوی اینها و شناخت از افراد خاص کشور برنامهریزی کرد.
از سوی دیگر غفلت رسانههای خودی باعث شد که آنها به مهرهای برای پر کردن پازل دشمن تبدیل شوند و نا آگاهانه به فضای کینه بین رقبا دامن بزنند تا به زخمی عمیق تبدیل شود.
اولین گام در بصیرت این است که موقعیت خود و حریف را بشناسیم، ما از این گام غفلت کردیم.
علیالقاعده فردی که پیروز شده است باید از جانب رقبا پیام تبریک دریافت کند، مگر در سال ۹۲ رئیسجمهور منتخب با چه اختلافی از حد نصاب پیروز شد؟ ولی رقبا انتخابات را تبدیل به جنگ یا کینه نکردند و تصمیم نگرفتند که فرد پیروز را به زمین بزنند.
در فضای رقابتی سال ۸۴ کسی تصور نمیکرد احمدینژاد به ریاستجمهوری برسد و پس از انتخاب احمدینژاد از سوی مردم افراد پرتوقعتر به مشکل خوردند، البته در سال ۹۲ نیز کسی فکر نمیکرد که روحانی رئیسجمهور شود.
در حال حاضر نباید غفلت کنیم و نباید اجازه دهیم این پیروزی در انتخابات تبدیل به کینه شود زیرا این مسائل منافع ملی را به خطر میاندازد.
در سال ۸۴ تخم کینه ریخته شد و در سال ۸۸ تبدیل به ایجاد دو قطب شد ولی در حال حاضر نباید این کار را بکنیم.
غفلت چشم و گوشهای نظام نیز یکی دیگر از مسائل به وجود آورنده فتنه بود، چشم و گوش نظام باید خوب بشنود و ببیند تا خوب رصد کند و سپس به مسئولان هشدار دهد تا بدانند که چه زمان در زمین دشمن بازی میکنند. لجبازی یکی دیگر از مسائل به وجود آورنده فتنه بود، آنها خودشان در خدمت مقام معظم رهبری نیز گفتند که مکانیسم انتخاباتی ایران قابلیت تقلب ندارد ولی لجبازی دو تن از کاندیداها آنها را از پذیرش واقعیت دور کرد.
چرا موسوی همان شب انتخابات اعلام پیرزی کرد؟
میرحسین موسوی متوجه شکست شده بود چرا که اگر متوجه شکست خود نشده بود به هیچ عنوان ساعت ۲۳ شب انتخابات از پیروزی خودش صحبت نمیکرد، زمانی این مسئله را مطرح کرد که هنوز در برخی شعبهها رأیگیری در حال انجام بود.
به طور کلی رسم نیست که تا صبح فردای انتخابات کسی برد یا باخت را اعلام کند ولی موسوی ساعت ۲۳ شب انتخابات اعلام کرد که با اختلاف چشمگیری برنده است و این مسئله نشان میدهد که وی میدانست با اختلاف بازنده میشود.
موسوی ۲۴هزار ناظر بر سر صندوقهای رأی داشت و پس از وی به ترتیب کروبی و احمدینژاد بیشترین ناظر را داشتند.
میرحسین موسوی میدانست که رأی نمیآورد و نمیتوانست تحمل کند به همین دلیل مصاحبه کرد.
در آن زمان رئیس ستاد انتخاباتی کشور بودم و ۳میلیون رأی تا زمان مصاحبه میرحسین موسوی خوانده شده بود که ۷۴ درصد آرا نشان از پیروزی احمدینژاد میداد.
* دشمن قصد دارد جامعه ما را دوقطبی کند
از ۶ ماه قبل از انتخابات مسئله کمیته صیانت از آرای مردم را عنوان کردند در حالیکه صیانت از آرا بر عهده شورای نگهبان است، پس از آن نیز لجبازی کاندیداها و دوقطبی شدن زیاد در جامعه آغاز شد که این مسئله بسیار هم خطرناک است و اصلاً نباید اجازه داد که اینطور شود.
در بحث هستهای نیز دشمن قصد دارد فضا را دوقطبی کند، آنهایی که دلشان برای مملکت میسوزد نباید اجازه دهد اینگونه شود.
هدف فتنه براندازی نظام بود، خواص ما باید آنقدر بصیرت داشته باشند که بدانند دشمن به دنبال زدن نظام از ریشه است.
به نظرتان دلایل شکست فتنهگران چه بود؟
یکی از دلایل پیروز نشدن فتنهگران الطاف پنهان خداوند بود که آن هم نشأت گرفته از خون شهداست و سپس تدبیر، استقامت و پایداری مقام معظم رهبری بر اجرای قانون سبب شکست فتنهگران شد.
بصیرت مردم یکی از پارامترهای اساسی شکست فتنه بود، مردم آنقدر صحنه را نگاه کردند تا به ۹ دی رسید و در صحنه حاضر شدند.
مردم متوجه شدند که علت فتنه اعتراض به انتخابات نیست و تقلبی صورت نگرفته است بلکه تقلب بهانه است. همانطور که امروز نیز انرژی هستهای بهانهای برای دو قطبی کردن جامعه است.
* فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است
مردم در روز ۹دی سال ۸۸ در صحنه حاضر شدند و اعلام کردند که نظام را میخواهند و اجازه نمیدهند هر فردی به هر بهانهای به نظام خدشه وارد کند.
در حال حاضر مهمترین مسئله این است که فتنه استعداد و قابلیت بازسازی دارد و اگر حواسمان نباشد بازسازی میشود.
فتنه در درون دانشگاهها، ادارات، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای عمومی در حال بازسازی است زیرا فتنهگران تصور میکنند فرصتی برایشان پیش آمده است که میتوانند مقاصد شیطانی خود را اجرایی کنند.
در حال حاضر آنها تجربه سال ۸۸ را نیز دارند و دیگر به آن صورت بیمحابا ورود نمیکنند بلکه به اندازه کافی به تمام نهادها نفوذ میکنند و سپس به صحنه عمل وارد میشوند.
اگر غفلت کنیم فتنهگران با تجربهای که در سال ۸۸ به دست آوردند به مراتب قویتر وارد صحنه عمل میشوند.
مجلس شورای اسلامی، دولت یازدهم، رسانهها و هر فردی که دلش به حال نظام میسوزد نباید اجازه دهد که فتنه بازسازی شود، میکروب فتنه در حال بازسازی است و اگر اجازه فعالیت به آن داده شود نیاز به آنتیبیوتیک جدید برای شکست دارد.
در سال ۸۸ محسن رضایی نیز اعتراض کرد ولی پس از آنکه متوجه واقعیت شد مسیر خود را از فتنهگران جدا کرد و این مسئله نیت درست وی را نشان میدهد ولی نمیتوانیم بگوییم که موسوی و کروبی نیز نیت درست داشتند و نمیتوان گفت آنها خودشان فتنه را برنامهریزی کردهاند یا مهرهای از فتنه شده بودند.
برای پایهریزی فتنه دشمنان ابتدا از شعارهای انقلابی آغاز کردند و حتی شعار اللهاکبر میدادند. در صورتی که نمیتوان باور کرد که بیبیسی و VOA به اللهاکبر اعتقادی داشته باشند، زمانی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر دادند مقاصد پلیدشان رو شد.
*مردم، سبزه هرزه را بیرون انداختند و سبزه آرامش را جایگزین کردند
فردی که شعار یا حسین سر میدهد در روز عاشورا هلهله به پا نمیکند و تکیه امام حسین(ع) را به آتش نمیکشد ولی آنها شکلک انقلابی را نشان میدادند و مردم این مسئله را درک کردند و سبزه هرزه را بیرون انداخته و سبز آرامش را جایگزین کردند، مردم قرآن سر نیزه را از قرآن واقعی تمییز دادند البته باید مسئولان این کار را میکردند، خواص از مردم جا ماندند، خواص وقتی حرکت مردم را دیدند به دنبال مردم حرکت کردند.
اگر میرحسین موسوی در سال ۸۸ تن به قواعد بازی میداد نباید ساعت ۲۳ اعلام پیروزی میکرد.
*هنوز هم عدهای از مسئولان از به کاربردن کلمه فتنه خودداری میکنند
عدهای از افراد که حتی در حال حاضر در کشور مسئولیت دارند از به کار بردن کلمه فتنه خودداری میکنند و قائل به فتنه نیستند و این نشان میدهد که باید از بازسازی فتنه مراقبت کنیم.
برخی افراد ننان خود را از شلوغی کسب میکنند و برای منحرف کردن نگاه ملت از واقعیت یک صحنه مجازی میسازند تا نگاهها به آن صحنه جلب شود، ما باید واقعیت را از صحنه مجازی تشخیص دهیم. همین طیف زمانی طرفدار دیکتاتوری پارلمانی بودند حال چه شده که امروز بدنبال منحل کردن مجلس هستند؟
کسی که انتخابات سال ۸۸ که احمدی نژاد با ۱۴ درصد بالاتر از حدنصاب رآی آورد را دموکراتیک نخواند، در این انتخابات که روحانی ۷/۰ درصد بالاتر از حدنصاب رأی آورد، انتخابات را دموکراتیکترین انتخابات اعلام کرد. این سخن بدین معنی است که ما وقتی دولت خودمان سرکار بود باید بتواند مجلس را هم منحل کند.
به نظر من اتاق فکر فتنه در خارج از کشور بود و عدهای در داخل نقش بازی میکردند.
*فتنهگران به دانشگاه طمع داشتند
از وضعیت دانشگاهها در آن زمان بگویید.
یکی از مکانهایی که فتنهگران به آن طمع داشتند دانشگاه بود، زیرا دانشگاه ما فاصله خود را با دشمن شفاف نمیکرد در حالیکه مقام معظم رهبری فرمودند بگویید که دانشگاه اسلامی میخواهیم و این مسئله نشان میدهد که باید مرز دانشگاه را با دشمن شفاف کنیم.
مأموریت اصلی دانشگاه تولید علم نافع و تربیت کادر اسلامی است و به دلیل اینکه دانشگاهها هنوز در مسیر مأموریت اصلی قرار نگرفته بودند دشمن به آنها طمع داشت و در حال حاضر نیز اگر دوباره از مسیر خارج شوند دشمن برنامهریزی میکند.
درست است که فتنه با آن سیرت زشت ظاهر شد، اما باید بپذیریم که توانست در مسائلی کشور را بیمه کند.
این را باید بدانید که نفاق با ظاهری زیبا میآید و در فتنه ۸۸ نیز با شعار حقطلبانه و اللهاکبر آمد اما سیرت زشت آن همان براندازی نظام بود که البته نظام در این قضیه واکسینه شد اما غفلت نکنیم که فتنه نیز نسبت به این قضیه باتجربه شده است و خودش را با بهرهگیری از این تجربیات بازسازی خواهد کرد.
* بعضی از دانشجویان ستارهدار به طور قانونی نمیتوانند برگردند
از دانشجویان ستارهداری که این روزها حرف بازگشت آنها به دانشگاه مطرح است، بگویید.
تاریخ مصرف موضوع دانشجوی ستارهدار از یک ماه قبل از انتخابات و سه ماه بعد از انتخابات است.
بعضی از دانشجویان ستارهدار به طور قانونی نمیتوانند برگردند البته اگر مراجع ذیصلاح ادامه تحصیل هر دانشجوی ستارهداری را تایید کنند میتوانند به دانشگاه برگردند ولی این را باید بدانند قانون ستارهدار شدن دانشجو در سال ۶۰ تصویب شده است و همین علامت ستاره را نیز بنده و آقای زاهدی نگذاشتهایم بلکه وزرای قبل از ما این علامت را گذاشتند، البته بنده تایید میکنم که علامت ستاره بهتر از آن است که جلوی اسم دانشجو بنویسیم مشکل امنیتی دارد.
* ترور فیزیکی من به قبل از سال ۸۸ برمیگردد
گویا تاکنون چندین بار مورد سوء قصد و ترور قرار گرفتید.
ترور فیزیکی بنده به قبل از سال ۸۸ بر میگردد اما این قضیه بعد از سال ۸۸ پررنگتر شد، البته مراکز امنیتی ما در این قضیه خوب عمل کردند.
البته امکان داشت، ترور مسئولان به فتنه سال ۸۸ نیز کمک کند به خصوص اگر رئیس ستاد انتخابات کشور ترور شود که قطعاً به غبارآلود کردن فضا کمک میکرد.
* در وزارت علوم جز زیبایی چیزی ندیدم
اگر بخواهید خاطرهای از چهار سال وزیر علوم بودنتان بیان کنید چه خواهید گفت؟
تمام این روزها خاطره بود و جز زیبایی در وزارت علوم چیز دیگری ندیدم.
زمانی برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفتم و عده کمی از دانشجویان این دانشگاه با دیدن بنده شعار «مرگ بر دانشجو» میدادند، بنده نیز خندیدم و به آنان گفتم" شما هم دانشجو هستید لااقل بگویید مرگ بر کدام دانشجو"؟
* ناگفتههای پیرامون تغییر رئیس دانشگاه تربیت مدرس
در جلسات ساختمان لادن شرکت میکنید؟ با توجه به اینکه انگار شرط شما برای حضور در این جلسه عدم حضور مشایی بوده است؟
هفته گذشته بنده در ساختمان ولنجک ملاقاتی را با آقای احمدینژاد داشتم البته یک بار نیز در ساختمان لادن به دیدار احمدینژاد رفته بودم.
پیرامون تغییر رئیس دانشگاه تربیت مدرس و حضور مشایی در این دانشگاه نیز یکسری ناگفتههایی وجود دارد که اگر امکان دارد شما بازگو کنید.
مشایی در امتحان دانشگاه تربیتمدرس قبول شد و به طور قانونی حق ادامه تحصیل داشت البته اگر به موقع و بر اساس قوانین و در زمان مقرر ثبتنام میکرد. مشایی پروسه ثبتنام را درست طی نکرده بود و رئیس دانشگاه تربیتمدرس نیز از ثبتنام وی اجتناب کرد. بنده نیز گفتم حق با رئیس دانشگاه است.
شما در این قضیه حاضر نشدید از قانون کوتاه بیایید؟
این موضوع اصلاً به بنده ربطی نداشت بلکه به دانشگاه و فرد مرتبط میشد، البته به بنده گفتند که شما وارد شوید اما من اعلام کردم به دکتر رنجبر که رئیس دانشگاه تربیت مدرس است دستور نمیدهم خلاف قانون عمل کند.
این تصمیم در رابطه شما با احمدینژاد تأثیر گذاشت؟
این را البته باید بدانید که خود آقای احمدینژاد نیز قانونمند بود اما در این قضیه احمدینژاد مدعی بود که من میتوانستم کاری انجام دهم.
البته پروسه قانونی برای این قضیه نیز وجود داشت که مشایی میتوانست در صف سال بعد دانشگاه قرار گیرد اما آنان راضی نشدند. حال نمیدانم این تصمیم من در رابطه بین من و احمدینژاد تأثیر داشت یا خیر.
بنده بعضی موضعگیریهایم را در خود جلسه هیئت دولت مطرح میکردم.
ما یک سری اختلاف سلیقه هم داشتیم از جمله یازده روز خانهنشینی احمدینژاد و موضوع ساماندهی جنسیتی دانشگاهها.
نگاه بنده درباره مسائل دینی به مراجع عظام تقلید است و چهارده نفر از مراجع نیز بیان داشتند که اختلاط جایز نیست. تبصره هم به آن نزدهاند که در دانشگاه جایز است. در این قضیه احمدینژاد با من همنظر نبود و من طبق نظر مراجع پیش میرفتم.
انگار شما یک مصونیتی داشتید، شاید اگر هر فرد دیگری بود تغییر میکرد؟
در نامهای که احمدینژاد درباره موضوعات بازنشستگی و طرح ساماندهی جنسیتی به بنده داد که البته نامه خوبی نبود در جواب آن اعلام کردم که تلاش میکنم از کارهای سطحی پرهیز و عمیقتر کار کنم که هم نگاه احمدینژاد و هم نظر مراجع تقلید را در برگیرد.
سند اسلامی کردن دانشگاهها، محصول کار وزارت علوم دولت دهم است که قانون شده و باید اجرا شود و انشاءالله دولت یازدهم نیز بدان اهتمام ورزد.
آیا شما در جلساتی که با محوریت آقای تقوی با اصولگرایان برگزار میشود، شرکت کردید؟
بله در این جلسه شرکت کردم.
جلسات در خصوص انتخابات مجلس بود؟
جلسات متعددی در مجموعههای اصولگرا وجود دارد یکی از این جلسات نیز همین موردی بود که شما ذکر کردید درباره ادامهدار بودن این جلسات نیز خبری ندارم.
انگار این جلسات با محوریت جامعه روحانیت برگزار میشود؟
آنچه که من میدانم این است که جلسات با محوریت آقای تقوی است و اینکه با محوریت جامعه روحانیت باشد، اینطور نیست.
در این جلسه اعضای جبهه پایداری هم حضور داشتند؟
بنده اعضای جبهه پایداری را نمیشناسم، من از همه طیفها از جمله اصولگرا و راستسنتی را در این جلسه دیدم.
اصولگرایان یک وجه مشترک دارند و آن گفتمان و آرمان انقلاب و امام(ره) است و این طیف باید از واگرایی به همگرایی سوق پیدا کند. چرا که از بعد سیاسی واگرایی نتیجه خوبی را دربر نخواهد داشت.
*قصد کاندیداتوری برای انتخابات مجلس را ندارم
قصد کاندیداتوری برای انتخابات مجلس آینده را دارید؟
خیر، اصلا خودم را مناسب برای نمایندگی مجلس نمیبینم. مجلس در راس امور است و افرادی را طلب میکند که عمیق و کارشناس باشند و تحمل بالا داشته باشند. کار مجلس صبر و حوصله بسیار میخواهد که من برای چنین فضایی ساخته نشدهام.