در آستانه سالگرد حماسه مردمی نهم دی
به تاریخ اسلام که می نگریم، هر کجا که فتنه ای شکل میگیرد اصلی ترین نقش را در برملا شدن و یا تاثیر گذاری فتنه در جامعه، مردم ایفا می کردند.
به گزارش سرویس سیاسی شهدای ایران؛ به تاریخ اسلام که می نگریم، هر کجا که فتنه ای شکل می گیرد اصلی ترین نقش
را در برملا شدن و یا تاثیر گذاری فتنه در جامعه، مردم ایفا می کردند. از
این دست نمونه ها در تاریخ به وفور یافت می شود.
در جنگ احد وقتی پیروزی نصیب مسلمانان شد، عده ای غافل ماموریت ها را رها کردند، از تنگه ها فاصله گرفتند و به سوی غنیمت ها رفتند. این غفلت بهانه ای شد برای حمله مجدد دشمن به سپاه اسلام. عده ای از سپاه اسلام به کوهها گریزان شدند. جان مبارک پیامبر اسلام به خطر افتاد. خون هایی ریخته شد مانند خون حضرت حمزه سیدالشهدا. این خون ها خون های با ارزشی بودند. غفلت و عدم موقعیت شناسی باعث شد اسلام نوپا متزلزل شود، حضرت رسول زخمی شوند و لکه ای که برای همیشه بر صفحات تاریخ به یادگار به جای ماند.
اقدامی به جا و مناسب می تواند تاریخ را نجات دهد و یک اقدام نابجا می تواند تاریخ را به ورطه سقوط بکشاند. عده ای به امام حسین نامه نوشتند که آمادگی سربازی تو را داریم اما به فاصله یک نماز مغرب و عشا اطراف فرستاده حسین(ع) را خالی کردند. همان خواصی که به حسین(ع) نامه نوشتند و او را به کوفه دعوت کردند، در بین مردم رعب و وحشت انداختند و از اطراف مسلم دورشان کردند.
اگر آنها در قبال ترس از ابن زیاد از خدا می ترسیدند و همراه مسلم می ماندند تاریخ به کلی تغییر می کرد. عده ای از آنها در کربلا تاوان اشتباه شان را دادند اما عده دیگر سعادت حضور در کربلا را پیدا نکردند؛ زمانی متوجه اشتباه خود شدند که دیر بود! عده توابین چندین برابر کشته شدگان کربلاست. اما تاثیرگذاری شهدای کربلا در تاریخ را با کشته شدگان توابین مقایسه کنید. زیرا توابین بموقع اقدام نکردند.
تاریخ تکرار می شود. این قانونی است که کمتر کسی می تواند ناقض آن شود. اتفاقات سال ۱۳۸۸ آزمونی الهی که جامعه اسلامی را مورد سنجش قرار داد. این بار نیز تاریخ تکرار شد. عده ای در کوفه پشت فرستاده مسلم را خالی کردند و امروز در ایران پشت نایب مهدی(عج) را. رستگار کسانی بودند که از خدا بیش از هجمه های دشمن ترسیدند. پشت سر ولی خود گام برداشتند. اما در آن سو نیز عده ای دیگر بودند که قرآن بر سر نیزه را در جبهه بی بی سی و ... دیدند و فریب خوردند. به گمان باطل خود در سپاه حق قرار گرفتند اما وقتی معیار را قرآن قرار دادند، در برابر قرآن ناطق ایستادند.
عده ای دیگر نیز که خود را با غنیمت های انتخابات ۸۸ ، با مشارکت چهل میلیونی سرگرم کرده بودند، غافل شدند از دسیسه های دشمنِ تا بن دندان مسلح. همان غافلانی که اگر کمی بصیرت به خرج می دادند در مسیر تاریخ تاثیر می گذاشتند . شاید اگر کمی بصیرت خرج می شد، عاشورای هشتاد و هشتی اتفاق نمی افتاد که نیاز به حماسه ۹ دی باشد. اگر بصیرت خرج می شد، نیاز به «این عمّار» مولا نبود. اما بی بصیرتی و سکوت خواص تنور فتنه را داغ کرد. همان خواصی که نگاه دیگران به سخنان و مواضع آنهاست.
همان خواصی که می توانند با یک تصمیم گیری به موقع، تاریخ را از سراشیبی سقوط نجات دهند و با یک سکوت نابجا لکه ننگینی بر دامان تاریخ از خود بر جای گذارند. از این نوع بی بصیرتی ها در تاریخ کم و بیش دیده می شود. بی بصیرتی هایی که لطمه ای به اسلام و دین خدا وارد نمی کند اما تمام کسانی که چشمان بصیر نداشتند؛ جا ماندند از کشتی نجاتی که اسلام برایشان مهیا نموده بود.
عاشورای ۸۸ نتیجه بی بصیرتی خواصی بود که مدال همراهی با رهبر کبیر انقلاب اسلامی را با خود یدک می کشیدند. خواصی که با سکوتشان، عاشورای ۸۸ را رقم زدند و عاشورایی که بغض نهفته ملت حسینی ایران در پی داشت و در نهایت ۹ دی روزی بود بغض نهفته در گلوی امت حزب الله دهان باز کرد و ترکید!
۹ دی ۸۸ یکی از روزهایی بود که عده ای با لحظه شناسی، برگی زرین در تاریخ اسلام رقم زدند. روزی بود که خون مدافعان اسلام به جوش آمد. هتک حرمت پیراهن عزای حسین(ع) را تاب نیاوردند. اما در همان روز عده ای بودند که سکوت کردند. همان خواصی که اگر هوشمندانه تر عمل می کردند مسیر تاریخ را تغییر می دادند.
هرچند پس از ۹ دی و ۲۵ بهمن بارها و بارها سعی کردند با به راه اندازی لشکر توابین خود را به سپاه فرزند علی زمان برسانند اما تاثیری که حرکت هوشمندانه ملت در روز ۹ دی ماه از خود بر جای گذاشت کجا و حرکت آهسته کاروان توابین زمان کجا! اما این بار علی زمان تنها نماند. این بار مردم ایران اجاز ندادند علی زمان به چاه برسد. ملت بزرگ ایران درس خوبی دادند به مردم کوفه. به آنهایی که فرستاده حسین را تنها گذاشتند و نماز پشت سر ابن زیاد را ترجیح دادن به نماز مسلم.
این بار تاریخ در ایران تکرار نشد!
در جنگ احد وقتی پیروزی نصیب مسلمانان شد، عده ای غافل ماموریت ها را رها کردند، از تنگه ها فاصله گرفتند و به سوی غنیمت ها رفتند. این غفلت بهانه ای شد برای حمله مجدد دشمن به سپاه اسلام. عده ای از سپاه اسلام به کوهها گریزان شدند. جان مبارک پیامبر اسلام به خطر افتاد. خون هایی ریخته شد مانند خون حضرت حمزه سیدالشهدا. این خون ها خون های با ارزشی بودند. غفلت و عدم موقعیت شناسی باعث شد اسلام نوپا متزلزل شود، حضرت رسول زخمی شوند و لکه ای که برای همیشه بر صفحات تاریخ به یادگار به جای ماند.
اقدامی به جا و مناسب می تواند تاریخ را نجات دهد و یک اقدام نابجا می تواند تاریخ را به ورطه سقوط بکشاند. عده ای به امام حسین نامه نوشتند که آمادگی سربازی تو را داریم اما به فاصله یک نماز مغرب و عشا اطراف فرستاده حسین(ع) را خالی کردند. همان خواصی که به حسین(ع) نامه نوشتند و او را به کوفه دعوت کردند، در بین مردم رعب و وحشت انداختند و از اطراف مسلم دورشان کردند.
اگر آنها در قبال ترس از ابن زیاد از خدا می ترسیدند و همراه مسلم می ماندند تاریخ به کلی تغییر می کرد. عده ای از آنها در کربلا تاوان اشتباه شان را دادند اما عده دیگر سعادت حضور در کربلا را پیدا نکردند؛ زمانی متوجه اشتباه خود شدند که دیر بود! عده توابین چندین برابر کشته شدگان کربلاست. اما تاثیرگذاری شهدای کربلا در تاریخ را با کشته شدگان توابین مقایسه کنید. زیرا توابین بموقع اقدام نکردند.
تاریخ تکرار می شود. این قانونی است که کمتر کسی می تواند ناقض آن شود. اتفاقات سال ۱۳۸۸ آزمونی الهی که جامعه اسلامی را مورد سنجش قرار داد. این بار نیز تاریخ تکرار شد. عده ای در کوفه پشت فرستاده مسلم را خالی کردند و امروز در ایران پشت نایب مهدی(عج) را. رستگار کسانی بودند که از خدا بیش از هجمه های دشمن ترسیدند. پشت سر ولی خود گام برداشتند. اما در آن سو نیز عده ای دیگر بودند که قرآن بر سر نیزه را در جبهه بی بی سی و ... دیدند و فریب خوردند. به گمان باطل خود در سپاه حق قرار گرفتند اما وقتی معیار را قرآن قرار دادند، در برابر قرآن ناطق ایستادند.
عده ای دیگر نیز که خود را با غنیمت های انتخابات ۸۸ ، با مشارکت چهل میلیونی سرگرم کرده بودند، غافل شدند از دسیسه های دشمنِ تا بن دندان مسلح. همان غافلانی که اگر کمی بصیرت به خرج می دادند در مسیر تاریخ تاثیر می گذاشتند . شاید اگر کمی بصیرت خرج می شد، عاشورای هشتاد و هشتی اتفاق نمی افتاد که نیاز به حماسه ۹ دی باشد. اگر بصیرت خرج می شد، نیاز به «این عمّار» مولا نبود. اما بی بصیرتی و سکوت خواص تنور فتنه را داغ کرد. همان خواصی که نگاه دیگران به سخنان و مواضع آنهاست.
همان خواصی که می توانند با یک تصمیم گیری به موقع، تاریخ را از سراشیبی سقوط نجات دهند و با یک سکوت نابجا لکه ننگینی بر دامان تاریخ از خود بر جای گذارند. از این نوع بی بصیرتی ها در تاریخ کم و بیش دیده می شود. بی بصیرتی هایی که لطمه ای به اسلام و دین خدا وارد نمی کند اما تمام کسانی که چشمان بصیر نداشتند؛ جا ماندند از کشتی نجاتی که اسلام برایشان مهیا نموده بود.
عاشورای ۸۸ نتیجه بی بصیرتی خواصی بود که مدال همراهی با رهبر کبیر انقلاب اسلامی را با خود یدک می کشیدند. خواصی که با سکوتشان، عاشورای ۸۸ را رقم زدند و عاشورایی که بغض نهفته ملت حسینی ایران در پی داشت و در نهایت ۹ دی روزی بود بغض نهفته در گلوی امت حزب الله دهان باز کرد و ترکید!
۹ دی ۸۸ یکی از روزهایی بود که عده ای با لحظه شناسی، برگی زرین در تاریخ اسلام رقم زدند. روزی بود که خون مدافعان اسلام به جوش آمد. هتک حرمت پیراهن عزای حسین(ع) را تاب نیاوردند. اما در همان روز عده ای بودند که سکوت کردند. همان خواصی که اگر هوشمندانه تر عمل می کردند مسیر تاریخ را تغییر می دادند.
هرچند پس از ۹ دی و ۲۵ بهمن بارها و بارها سعی کردند با به راه اندازی لشکر توابین خود را به سپاه فرزند علی زمان برسانند اما تاثیری که حرکت هوشمندانه ملت در روز ۹ دی ماه از خود بر جای گذاشت کجا و حرکت آهسته کاروان توابین زمان کجا! اما این بار علی زمان تنها نماند. این بار مردم ایران اجاز ندادند علی زمان به چاه برسد. ملت بزرگ ایران درس خوبی دادند به مردم کوفه. به آنهایی که فرستاده حسین را تنها گذاشتند و نماز پشت سر ابن زیاد را ترجیح دادن به نماز مسلم.
این بار تاریخ در ایران تکرار نشد!