اینشتین با انتقاد از عملکرد جنبش صهیونیستی در مقابله با اعراب گفت: «آنچه ناراحتی عمیقی برای من ایجاد می کند این است که می بینم صهیونیسم بسیار بیشتر از آنچه نازی ها با یهودیان کردند در حق اعراب فلسطینی انجام می دهد.»
به گزارش شهدای ایران ،«دانشگاه عبری» در قدس اعلام کرد که رژیم صهیونیستی تصمیم دارد موزه ای بسازد که شامل بزرگترین مجموعه اسناد جهان از آلبرت اینشتین فیزیکدان مشهور آلمانی است، 6 میلیون دلار از هزینه موزه توسط دولت و 12 میلیون دلار آن توسط دانشگاه مذکور پرداخت خواهد شد.
این خبر که توسط روزنامه «تایمز آو اسرائیل» منتشر شده، حاکی از اصرار رژیم صهیونیستی بر سرقت میراث و دانش «اینشتین» است. پس از سرقت سرزمین فلسطین، تحریف تاریخ و جعل جغرافیا برای احیای یک رژیم مسخ شده و زاده ذهن متوهم صهیونیست های بیمار، این بار نوبت به تصاحب اینشتین رسیده است.
رژیم صهیونیستی برای «دزدیدن و تصاحب» این فیزیکدان معروف، مذبوحانه تلاش می کند تا به بهانه یهودی‌تبار بودن والدینش، وی را از یک شهروند آلمانی با تابعیت آمریکایی و سوئیسی به یک شهروند «اسرائیلی» تبدیل کند.
این در حالی است که بیشتر موضع گیری‌های اینشتین با رفتار گروهک صهیونیست ها در تضاد بود. در رأس همه این موضع‌گیری‌ها، می‌توان از امتناع وی از پذیرفتن پست ریاست رژیم جعلی صهیونیستی نام برد، اینشتین حتی در آن زمان، نابودی این رژیم را پیش‌بینی کرد و در همان وهله اول از اساس با تأسیس رژیم‌صهیونیستی مخالف بود.
از دیگر موضع گیری‌های این دانشمند مشهور آلمانی و دیدگاه سیاسی او در مورد جنبش صهیونیسم، نامه وی به حاییم وایزمان (Chaim Weizmann) در 25 نوامبر 1929 (مصادف با 4 آذر 1308 هـ.ش.) است که بعدها به عنوان اولین رئیس این رژیم شد؛ اینشتین در نامه خود نوشت: «اگر موفق به یافتن راهی برای همکاری شرافتمندانه و گفتگوی صمیمانه با اعراب نشویم، از رنج دو هزار سال پیش چیزی نیاموخته ایم و بر این اساس سزاوار آن چیزی هستیم که در آینده برای ما اتفاق خواهد افتاد.»
اینشتین افزود: «من ترجیح می دهم با اعراب به یک توافق معقول برسم و با آنها در صلح زندگی کنم تا اینکه شاهد تولد یک کشور یهودی باشم.»
او در سال 1946 (1325 هـ.ش.) اظهار داشت که «ایده دولت اسرائیل با خواسته های قلبی من مطابقت ندارد. من نمی دانم چرا ما به چنین کشوری نیاز داریم؟»؛ او همچنین ایده ایجاد یک «وطن برای یهودیان» را رد کرد، وی اظهار داشت «من همیشه با این ایده مخالف بوده‌ام. ما داریم از اروپا تقلید می‌کنیم در حالی که ناسیونالیسم در نهایت اروپا را نابود کرد.»
اینشتین با انتقاد از عملکرد جنبش صهیونیستی در مقابله با اعراب گفت: «آنچه ناراحتی عمیقی برای من ایجاد می کند این است که می بینم صهیونیسم بسیار بیشتر از آنچه نازی ها با یهودیان کردند در حق اعراب فلسطینی انجام می دهد.»
در سال 1952 (1331 هـ.ش.)، سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن به نمایندگی از دیوید بن گوریون، نخست وزیر وقت، در نامه ای به اینشتین نامه، از او خواست تا ریاست دولت را بر عهده بگیرد.
سفیر صهیونیست‌ها در نامه خود خطاب به اینشتین عبارت «عمیق ترین احترامی که مردم یهود می توانند برای هر یک از فرزندان خود قائل شوند» را به کار برد و تاکید کرد که به وی « آزادی کامل برای ادامه کارهای بزرگ علمی اش داده خواهد شد»، اما اینشتین این پیشنهاد را رد کرد و اظهار داشت: از این نامه «بسیار تحت تاثیر قرار گرفته است»، اما با توجه به سن بالا و نیز شخصیت وی، این جایگاه برایش مناسب نیست.
خلاصه کلام این که چنین شخصی متعلق به بشریت است، و نه متعلق به یک دولت خاص، آن هم دولتی مانند رژیم جعلی صهیونیستی باشد که خود اینشتین از ریاست آن امتناع ورزید، ضمن پیش بینی زوال رژیم صهیونیستی، اعمال رهبران آن را رد کرد. از بین رفتن، بنابراین دنیا نباید اجازه دهد که این رژیم اینشتین را بدزدد و برای خود تصاحب کند.
این خبر که توسط روزنامه «تایمز آو اسرائیل» منتشر شده، حاکی از اصرار رژیم صهیونیستی بر سرقت میراث و دانش «اینشتین» است. پس از سرقت سرزمین فلسطین، تحریف تاریخ و جعل جغرافیا برای احیای یک رژیم مسخ شده و زاده ذهن متوهم صهیونیست های بیمار، این بار نوبت به تصاحب اینشتین رسیده است.
رژیم صهیونیستی برای «دزدیدن و تصاحب» این فیزیکدان معروف، مذبوحانه تلاش می کند تا به بهانه یهودی‌تبار بودن والدینش، وی را از یک شهروند آلمانی با تابعیت آمریکایی و سوئیسی به یک شهروند «اسرائیلی» تبدیل کند.
این در حالی است که بیشتر موضع گیری‌های اینشتین با رفتار گروهک صهیونیست ها در تضاد بود. در رأس همه این موضع‌گیری‌ها، می‌توان از امتناع وی از پذیرفتن پست ریاست رژیم جعلی صهیونیستی نام برد، اینشتین حتی در آن زمان، نابودی این رژیم را پیش‌بینی کرد و در همان وهله اول از اساس با تأسیس رژیم‌صهیونیستی مخالف بود.
از دیگر موضع گیری‌های این دانشمند مشهور آلمانی و دیدگاه سیاسی او در مورد جنبش صهیونیسم، نامه وی به حاییم وایزمان (Chaim Weizmann) در 25 نوامبر 1929 (مصادف با 4 آذر 1308 هـ.ش.) است که بعدها به عنوان اولین رئیس این رژیم شد؛ اینشتین در نامه خود نوشت: «اگر موفق به یافتن راهی برای همکاری شرافتمندانه و گفتگوی صمیمانه با اعراب نشویم، از رنج دو هزار سال پیش چیزی نیاموخته ایم و بر این اساس سزاوار آن چیزی هستیم که در آینده برای ما اتفاق خواهد افتاد.»
اینشتین افزود: «من ترجیح می دهم با اعراب به یک توافق معقول برسم و با آنها در صلح زندگی کنم تا اینکه شاهد تولد یک کشور یهودی باشم.»
او در سال 1946 (1325 هـ.ش.) اظهار داشت که «ایده دولت اسرائیل با خواسته های قلبی من مطابقت ندارد. من نمی دانم چرا ما به چنین کشوری نیاز داریم؟»؛ او همچنین ایده ایجاد یک «وطن برای یهودیان» را رد کرد، وی اظهار داشت «من همیشه با این ایده مخالف بوده‌ام. ما داریم از اروپا تقلید می‌کنیم در حالی که ناسیونالیسم در نهایت اروپا را نابود کرد.»
اینشتین با انتقاد از عملکرد جنبش صهیونیستی در مقابله با اعراب گفت: «آنچه ناراحتی عمیقی برای من ایجاد می کند این است که می بینم صهیونیسم بسیار بیشتر از آنچه نازی ها با یهودیان کردند در حق اعراب فلسطینی انجام می دهد.»
در سال 1952 (1331 هـ.ش.)، سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن به نمایندگی از دیوید بن گوریون، نخست وزیر وقت، در نامه ای به اینشتین نامه، از او خواست تا ریاست دولت را بر عهده بگیرد.
سفیر صهیونیست‌ها در نامه خود خطاب به اینشتین عبارت «عمیق ترین احترامی که مردم یهود می توانند برای هر یک از فرزندان خود قائل شوند» را به کار برد و تاکید کرد که به وی « آزادی کامل برای ادامه کارهای بزرگ علمی اش داده خواهد شد»، اما اینشتین این پیشنهاد را رد کرد و اظهار داشت: از این نامه «بسیار تحت تاثیر قرار گرفته است»، اما با توجه به سن بالا و نیز شخصیت وی، این جایگاه برایش مناسب نیست.
خلاصه کلام این که چنین شخصی متعلق به بشریت است، و نه متعلق به یک دولت خاص، آن هم دولتی مانند رژیم جعلی صهیونیستی باشد که خود اینشتین از ریاست آن امتناع ورزید، ضمن پیش بینی زوال رژیم صهیونیستی، اعمال رهبران آن را رد کرد. از بین رفتن، بنابراین دنیا نباید اجازه دهد که این رژیم اینشتین را بدزدد و برای خود تصاحب کند.
