آخوندی تقلا میکند حرف آخر اغتشاشگران را در اول کار بزند و بگوید اگرچه مشکل اقتصادی، اگرچه گشت ارشاد و اگرچه... اما مشکل اصلی با اصل نظام اسلامی یا همان "نهاد دین" است.
به گزارش شهدای ایران، عباس آخوندی، کنشگر اصلاحطلب، از اعضای ستاد موسوی در سال 88 و از وزرای دولت روحانی اخیراً طی یادداشتی در روزنامه اطلاعات پیرامون حوادث اخیر، مخاطب اصلی معترضان را "نهاد دین" معرفی کرده و آینده و نتیجه اعتراضات را بسته به نحوه رویارویی متولیان نهاد دین با خواسته معترضان دانسته است.
در ادامه این یادداشت آمده است: گرچه بزرگان حوزه وضعیت جاری کشور و التهابات موجود در جامعه را رصد میکنند، اما فهم اینجانب این است که ایشان عموما تلاش دارند که ریشه ناآرامیها را به وضعیت بد اقتصادی و یا فساد بازگردانند...واقعیت آن است که آنچه امروزه شاهد آن هستیم، بسیار بیش از بحث حجاب و پوشش زنان و بسیار بیش از بحث کژکارکردی اقتصادی و فقر عمومی است. موضوع مورد اختلاف، عدم توجه به «سبک زندگی مدرن» و تحولات ناشی از «توسعه شهرنشینی شتابان» در ایران، «انقلاب فناوریهای ارتباطات و اطلاعات» و ادغام در «شبکهی ارتباطات جهانی» و پیامدهای آنها توسط نهادهای حکومتی و دینی است!
او میافزاید: "در اینکه حکمرانی اقتصادی در ایران در بدترین وضعیت خود است و فساد، فقر، بیکاری و تورم مزمن پنجاه ساله ـ با میانگین ۲۰% ستون فقرات ملت ایران را شکسته است، تردیدی نیست. لیکن، تفکیک این مساله از نظام ارزشی، آموزهها و بنیانانگارهی حکومت دینی، که مشخصا در حوزههای علمیه تبیین و ترویج میشود، ممکن نیست. اگر زمانی مخاطب معترضان تنها نهاد دولت به مفهوم عام آن بود، اینک "نهاد دین" نیز یکی از مخاطبان اصلی است و دستِکم از منظر نظری باید پاسخگوی ناکارآمدی نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی باشد."
این مقام دولت اعتدال در ادامه تصریح میکند: همدلی و همزبانی اقشار و صنوف مختلف اعم از دانشگاهیان، هنرمندان، ورزشکاران، اقتصاددانان و دیگران با معترضان، ریشه در همین تجربه و حس مشترک پذیرفتهنشدن روش زندگی آنان از سوی حکومت و روحانیت دارد.
آخوندی همچنین گفته است: سکوت روحانیت بر ابهامها میافزاید و میتواند روند افتادن جامعه در ورطهی آشوب و ستیز همه علیه همه را تسریع کند. و نهایتا، جانبداری از اعمال زور در اجرای احکام منجر به تشدید تعارض و حرمتشکنی از نهاد دین و رویارویی مستقیم روحانیت و حوزه با معترضان میشود. بنابراین، یکی از عوامل بسیار تعیین کننده در آیندهی روند این اعتراضها، بستگی به نحوهی رویارویی متولیان نهاد دین با آن دارد.
به گزارش مشرق، درباره اظهارات آخوندی گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یک: آخوندی تقلا میکند حرف آخر اغتشاشگران را در اول کار بزند و بگوید اگرچه مشکل اقتصادی، اگرچه گشت ارشاد و اگرچه... اما مشکل اصلی با اصل نظام اسلامی یا همان "نهاد دین" است.
این کار همچنین یک هدف دیگر را برای "بانیان آشوب" محقق میکند. و آن اینکه پیشفرض ناکارآمدی حکومت اسلامی را در اذهان ایجاد میکند.
این در حالی است که پیشفرضهای بانیان آشوب نیز همانند دروغ متقلبانه سال 88 آنها غلط است.
اتفاقا نهاد دین کارآمدی خود را در ایران به اثبات رسانده است و آخوندی اگر از فرماندهان اغتشاش نیست باید بیاید و نرخ بیکاری و فقر مطلق و ضریب جینی امروز ایران را با روز انقلاب 22 بهمن مقایسه کند. همانطور که باید برای فهم کارآمدی نهاد دینی در حوزه فرهنگ و سبک زندگی به "پیادهروی اربعین، افزایش پرداخت خمس و زکات از سوی مردم، نهادینگی شعائر دینی در مراسمی مثل دعای عرفه، شهدای دهه هفتادی و هشتادی محور مقاومت و امنیت ایران" نگاه کند.
آخوندی چرا به جای اینکه به مردم بگوید نرخ بیکاری در ایران تکرقمی شده اما از این میگوید که مردم بخاطر بیکاری و بخاطر زیست مدرنی که ندارند(!) به سمت نهاد دین حملهور شدهاند.
و البته باز هم حیا میکند از اینکه بگوید منظورش از زیست مدرن؛ تمنای کشف حجاب عدهای در میان اکثریت خواستار حجاب ایرانی است.
این کتمان مثبتات اقتصادی و دستاوردهای فرهنگی یا به عبارت بهتر این کتمان اثربخشی حاکمیت دینی آیا همان کتمان مسلمانی علی(ع) در شام سال 40 هجری توسط امویان نیست؟!
دو: آخوندی غیر از رسمیتی که به پیشفرض غلط ناکارآمدی نهاد دینی میبخشد؛ به اغتشاشگران هم قید "مردم و معترض" الصاق میکند و این هم یکی از تأملات تلخ موجود در این یادداشت است.
چه کسی حاضر است به فریب خوردگان یا اوباشی که پرچم سوختند، حنجر بریدند، فحاشی کردند و آتش زدند بگوید مردم؟! و جالبتر آنکه مطالبه آنها را هم زیست مدرن عنوان کند!
بله! هیچکس به جز بانیان آشوب و فرماندهان کت و شلواری اغتشاش...
زیرا آنها مکلفاند جمعیت قلیل خود را کثیر جلوه دهند و برای چند تجمع لکهای ژست "ما بیشماریم" بگیرند. و از همین روست که در یادداشت آخوندی، اغتشاشگران "مردم" و مطالبه آنها لقمه غلط و گندهتر از دهان "ناکارآمدی حاکمیت دین" عنوان میشود!
جالب است که آخوندی ادعای پیوستن صنوف مختلف به اغتشاشگران را هم مطرح میکند و عاملیتش را همراستایی حکومت و روحانیت عنوان میکند و البته در تقلا برای سندسازی پیرامون یک پیشفرض غلط دیگر، کتمان میکند که این "صنوف مختلف" همان فرماندهان کت و شلواری آشوب، سلبریتیهای فریبخورده و جامعه شناسان و توییتریهای نزدیک به ستاد اصلاحات هستند که فرماندهی و مدیریت فاز ذهنی آشوب را بر عهده دارند نه دلسوزان کشور در صنوف مختلف.
سه: از تقلای آخوندی برای رسوبدادن پیشفرض غلط ناکارآمدی حاکمیت دین و بسترگشایی او برای بروز اغتشاشات بیشتر که بگذریم؛ وزیر راه کابینه روحانی در حال معرفی روحانیون به عنوان قصد و غرض اصلی اغتشاشات است.
بایستی با این گزاره برخورد امنیتی کرد و البته در ادامه در چارچوبهای جهاد تبیین نیز برای افکار عمومی شرح داد که ضعفهای موجود در فرهنگ و اقتصاد کشور ناشی از مانیفست حاکمیت دینی نیست و جملگی با رأی خوب مردم قابل رفع هستند.
و بایستی تصریح کرد که روحانیت نیز همانند قشرهای ضعیفتر مردم با همین مشکلات دست به گریبان هستند.
چهار: یادداشت آخوندی در تقلایی که برای رسوب دادن بحران اقتصادی، تقصیرات نهاد دین و عاملیت حوزه علمیه در افکار عمومی وجود دارد اما یک نکته مضحک نیز دارد.
و آن اینکه شخص "عباس آخوندی" یکی از ارکان اصلی شکلگیری مشکلات اقتصادی خاصّه در سالهای اخیر است.
شاید آخوندی بگوید من در فرهنگ نبودهام و سویه یادداشت من نیز اینست که هدف اغتشاشگران صرفا مطالبه زیست مدرن است نه مطالبه اقتصادی.
که باید در اینجا گفت از بین اقتصاد و فرهنگ؛ آنکه بیشتر بر دیگری تأثیر میگذارد اقتصاد است. چه اینکه اقتصاد حتی میتواند در دین افراد نیز تأثیر بگذارد. و اگر نان نبود، ایمان هم نبود...
فلذا اکنون این عباس آخوندی است که بعنوان یک رکن مهم شکلگیری مشکلات اقتصادی کشور در مقطع کنونی؛ باید پاسخگو باشد نه روحانیتی که صراحتا تفکر لیبرال آخوندی را نقد میکند و تأثیرات آن بر فرهنگ را هشدار میدهد.
آقای آخوندی باید بداند که مسئله احکام اسلامی و اجرای آنها در جامعه نیست. بلکه مشکلات اقتصادی و اثرات بزرگنما شده آن در ذهن کسانی از مردم است که توانسته پیشلرزه دیگری از "فتنه اقتصادی" را در شهریور و مهر 1401 رقم بزند.
همان مشکلات اقتصادی که آخوندی در ردیف اول عاملیت برای ایجاد آنها قرار دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: گرچه بزرگان حوزه وضعیت جاری کشور و التهابات موجود در جامعه را رصد میکنند، اما فهم اینجانب این است که ایشان عموما تلاش دارند که ریشه ناآرامیها را به وضعیت بد اقتصادی و یا فساد بازگردانند...واقعیت آن است که آنچه امروزه شاهد آن هستیم، بسیار بیش از بحث حجاب و پوشش زنان و بسیار بیش از بحث کژکارکردی اقتصادی و فقر عمومی است. موضوع مورد اختلاف، عدم توجه به «سبک زندگی مدرن» و تحولات ناشی از «توسعه شهرنشینی شتابان» در ایران، «انقلاب فناوریهای ارتباطات و اطلاعات» و ادغام در «شبکهی ارتباطات جهانی» و پیامدهای آنها توسط نهادهای حکومتی و دینی است!
او میافزاید: "در اینکه حکمرانی اقتصادی در ایران در بدترین وضعیت خود است و فساد، فقر، بیکاری و تورم مزمن پنجاه ساله ـ با میانگین ۲۰% ستون فقرات ملت ایران را شکسته است، تردیدی نیست. لیکن، تفکیک این مساله از نظام ارزشی، آموزهها و بنیانانگارهی حکومت دینی، که مشخصا در حوزههای علمیه تبیین و ترویج میشود، ممکن نیست. اگر زمانی مخاطب معترضان تنها نهاد دولت به مفهوم عام آن بود، اینک "نهاد دین" نیز یکی از مخاطبان اصلی است و دستِکم از منظر نظری باید پاسخگوی ناکارآمدی نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی باشد."
این مقام دولت اعتدال در ادامه تصریح میکند: همدلی و همزبانی اقشار و صنوف مختلف اعم از دانشگاهیان، هنرمندان، ورزشکاران، اقتصاددانان و دیگران با معترضان، ریشه در همین تجربه و حس مشترک پذیرفتهنشدن روش زندگی آنان از سوی حکومت و روحانیت دارد.
آخوندی همچنین گفته است: سکوت روحانیت بر ابهامها میافزاید و میتواند روند افتادن جامعه در ورطهی آشوب و ستیز همه علیه همه را تسریع کند. و نهایتا، جانبداری از اعمال زور در اجرای احکام منجر به تشدید تعارض و حرمتشکنی از نهاد دین و رویارویی مستقیم روحانیت و حوزه با معترضان میشود. بنابراین، یکی از عوامل بسیار تعیین کننده در آیندهی روند این اعتراضها، بستگی به نحوهی رویارویی متولیان نهاد دین با آن دارد.
به گزارش مشرق، درباره اظهارات آخوندی گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یک: آخوندی تقلا میکند حرف آخر اغتشاشگران را در اول کار بزند و بگوید اگرچه مشکل اقتصادی، اگرچه گشت ارشاد و اگرچه... اما مشکل اصلی با اصل نظام اسلامی یا همان "نهاد دین" است.
این کار همچنین یک هدف دیگر را برای "بانیان آشوب" محقق میکند. و آن اینکه پیشفرض ناکارآمدی حکومت اسلامی را در اذهان ایجاد میکند.
این در حالی است که پیشفرضهای بانیان آشوب نیز همانند دروغ متقلبانه سال 88 آنها غلط است.
اتفاقا نهاد دین کارآمدی خود را در ایران به اثبات رسانده است و آخوندی اگر از فرماندهان اغتشاش نیست باید بیاید و نرخ بیکاری و فقر مطلق و ضریب جینی امروز ایران را با روز انقلاب 22 بهمن مقایسه کند. همانطور که باید برای فهم کارآمدی نهاد دینی در حوزه فرهنگ و سبک زندگی به "پیادهروی اربعین، افزایش پرداخت خمس و زکات از سوی مردم، نهادینگی شعائر دینی در مراسمی مثل دعای عرفه، شهدای دهه هفتادی و هشتادی محور مقاومت و امنیت ایران" نگاه کند.
آخوندی چرا به جای اینکه به مردم بگوید نرخ بیکاری در ایران تکرقمی شده اما از این میگوید که مردم بخاطر بیکاری و بخاطر زیست مدرنی که ندارند(!) به سمت نهاد دین حملهور شدهاند.
و البته باز هم حیا میکند از اینکه بگوید منظورش از زیست مدرن؛ تمنای کشف حجاب عدهای در میان اکثریت خواستار حجاب ایرانی است.
این کتمان مثبتات اقتصادی و دستاوردهای فرهنگی یا به عبارت بهتر این کتمان اثربخشی حاکمیت دینی آیا همان کتمان مسلمانی علی(ع) در شام سال 40 هجری توسط امویان نیست؟!
دو: آخوندی غیر از رسمیتی که به پیشفرض غلط ناکارآمدی نهاد دینی میبخشد؛ به اغتشاشگران هم قید "مردم و معترض" الصاق میکند و این هم یکی از تأملات تلخ موجود در این یادداشت است.
چه کسی حاضر است به فریب خوردگان یا اوباشی که پرچم سوختند، حنجر بریدند، فحاشی کردند و آتش زدند بگوید مردم؟! و جالبتر آنکه مطالبه آنها را هم زیست مدرن عنوان کند!
بله! هیچکس به جز بانیان آشوب و فرماندهان کت و شلواری اغتشاش...
زیرا آنها مکلفاند جمعیت قلیل خود را کثیر جلوه دهند و برای چند تجمع لکهای ژست "ما بیشماریم" بگیرند. و از همین روست که در یادداشت آخوندی، اغتشاشگران "مردم" و مطالبه آنها لقمه غلط و گندهتر از دهان "ناکارآمدی حاکمیت دین" عنوان میشود!
جالب است که آخوندی ادعای پیوستن صنوف مختلف به اغتشاشگران را هم مطرح میکند و عاملیتش را همراستایی حکومت و روحانیت عنوان میکند و البته در تقلا برای سندسازی پیرامون یک پیشفرض غلط دیگر، کتمان میکند که این "صنوف مختلف" همان فرماندهان کت و شلواری آشوب، سلبریتیهای فریبخورده و جامعه شناسان و توییتریهای نزدیک به ستاد اصلاحات هستند که فرماندهی و مدیریت فاز ذهنی آشوب را بر عهده دارند نه دلسوزان کشور در صنوف مختلف.
سه: از تقلای آخوندی برای رسوبدادن پیشفرض غلط ناکارآمدی حاکمیت دین و بسترگشایی او برای بروز اغتشاشات بیشتر که بگذریم؛ وزیر راه کابینه روحانی در حال معرفی روحانیون به عنوان قصد و غرض اصلی اغتشاشات است.
بایستی با این گزاره برخورد امنیتی کرد و البته در ادامه در چارچوبهای جهاد تبیین نیز برای افکار عمومی شرح داد که ضعفهای موجود در فرهنگ و اقتصاد کشور ناشی از مانیفست حاکمیت دینی نیست و جملگی با رأی خوب مردم قابل رفع هستند.
و بایستی تصریح کرد که روحانیت نیز همانند قشرهای ضعیفتر مردم با همین مشکلات دست به گریبان هستند.
چهار: یادداشت آخوندی در تقلایی که برای رسوب دادن بحران اقتصادی، تقصیرات نهاد دین و عاملیت حوزه علمیه در افکار عمومی وجود دارد اما یک نکته مضحک نیز دارد.
و آن اینکه شخص "عباس آخوندی" یکی از ارکان اصلی شکلگیری مشکلات اقتصادی خاصّه در سالهای اخیر است.
شاید آخوندی بگوید من در فرهنگ نبودهام و سویه یادداشت من نیز اینست که هدف اغتشاشگران صرفا مطالبه زیست مدرن است نه مطالبه اقتصادی.
که باید در اینجا گفت از بین اقتصاد و فرهنگ؛ آنکه بیشتر بر دیگری تأثیر میگذارد اقتصاد است. چه اینکه اقتصاد حتی میتواند در دین افراد نیز تأثیر بگذارد. و اگر نان نبود، ایمان هم نبود...
فلذا اکنون این عباس آخوندی است که بعنوان یک رکن مهم شکلگیری مشکلات اقتصادی کشور در مقطع کنونی؛ باید پاسخگو باشد نه روحانیتی که صراحتا تفکر لیبرال آخوندی را نقد میکند و تأثیرات آن بر فرهنگ را هشدار میدهد.
آقای آخوندی باید بداند که مسئله احکام اسلامی و اجرای آنها در جامعه نیست. بلکه مشکلات اقتصادی و اثرات بزرگنما شده آن در ذهن کسانی از مردم است که توانسته پیشلرزه دیگری از "فتنه اقتصادی" را در شهریور و مهر 1401 رقم بزند.
همان مشکلات اقتصادی که آخوندی در ردیف اول عاملیت برای ایجاد آنها قرار دارد.