در تجمع به اصطلاح تعدادی از دانشجویان شریف که عنوان نخبگی را هم یدک میکشند هتاکی وجه بارز آن تجمع بود. یا در تجمع دانشگاه علامه طباطبایی مطالبه برخی دانشجویان دختر، یکی شدن سلف غذای آنها با دانشجویان پسر بود!
به گزارش شهدای ایران، حسین خان بابازاده نوشت: میگویند «جمهوری اسلامی صدای معترضان را بشنود»؛ این جمله ای است که در چند روز اخیر به کرات از سوی برخی چهره های سیاسی و رسانهها شنیده شده است. مسئولان کشور هم بارها بر این موضوع تاکید کرده اند که بین اعتراض و اغتشاش تفاوت وجود دارد و آماده هستند که صدای معترضان را بشنوند. اما معترض که هیچ، جمهوری اسلامی حاضر است صدای اغتشاشگر را هم بشنود وگرنه مانند پلیس امریکا کار او را یکسره میکرد نه آنکه نیروهای انتظامی چندین برابر اغتشاشگران زخمی و مجروح شوند.
اما اگر بخواهیم حرف آخر را اول بزنیم باید گفت که اساسا در طول یک ماه اخیر درخواست و مطالبه معقولی از سوی جماعت اغتشاشگران حاضر در خیابان جز هتاکی و چند شعار مبهم درباره زنان و یا علیه نظام در خیابان دیده و شنیده نشد. ضمن اینکه اگر اغتشاش گران و فعالیت های آنها را کنار بگذاریم، عملا تعداد خاصی در تجمعات اخیر جز چند نوجوان هیجانی و جوان فریب خورده باقی نمی ماند. در این میان گفتگو با نوجوانان نشان داده که چالش و هیجان بخش عمده آنها را به خیابان کشانده است. اما در رفتار برخی جوانان دانشگاه رفته، آنها هم که در وقایع اخیر حاضر بودند چیزی جز تکرار چند شعار که حتی نمی خواهند درباره آن گفتگوی علمی با دیگر دانشجویان داشته باشند، دیده نمی شود.
حتی در تجمع به اصطلاح تعدادی از دانشجویان دانشگاه شریف که عنوان نخبگی را هم یدک میکشند هتاکی وجه بارز آن تجمع بود. یا در تجمع دانشگاه علامه طباطبایی مطالبه برخی دانشجویان دختر، یکی شدن سلف غذای آنها با دانشجویان پسر بود!
بار دیگر باید تاکید کرد و صحه گذاشت که اعتراض با اغتشاش تفاوت دارد. مسئولان آماده شنیدن اعتراضات و مطالبات هستند به شرط آنکه واقعا مطالبه جدی عاقلانه و اعتراض درستی وجود داشته باشد. برای نمونه به همه ابهامات فوت مهسا امینی با تمام جزئیات و مستندات پاسخ داده و مشخص شد فوت او به دلیل بیماری زمینهای بوده است.
اعتراض به ضروریات دین، قانون اساسی و... توسط چند ده نفر اعتراضی نیست که عاقلانه محسوب شود و قابلیت گفتگو داشته باشد. به علاوه آنکه در مقابل این دهها نفر، میلیونها نفر بارها به صحنه آمدهاند و اتفاقا همه موارد فوق را به صورت پررنگ خواسته اند که طبق قاعده پذیرش رای اکثریت، تکلیف مشخص است.
این را هم باید اشاره کرد که قطع به یقین در بین همین تعداد معدود هم که شعار می دهند و مثلا معترض هستند اختلافات جدی در سطع اعتقادی شان وجود دارد که مشخصا به خیلی از موارد مدنظر عموم جامعه معتقد و علاقهمند هستند.
این به آن معنا هم نیست که اعتراض و مطالبه ای وجود ندارد. حتی بسیاری از مردم حامی پروپاقرص جمهوری اسلامی نظیر نگارنده هم از برخی موارد سوال داشته و مطالبات جدی منجمله پیرامون مسائل اقتصادی و یا پرسش از رفتار برخی مسئولان و چرایی کارهای بر زمین مانده دارند. و البته که در بسیاری از موارد این اعتراضات شنیده شده و تغییرات لازم صورت گرفته است.
باید برای جوانان و به ویژه نوجوانان به عنوان آینده سازان کشور برنامه ویژه ریخت چراکه همین روزمرگی ها، قصور و کم کاریها، دشمن را برای بهره برداری از آنان جری کرده است.