اگر راست میگویی پول برنامه را پس بده و سپس دستور توقف صادر کن! اگر هرکس دیگر هم جای ایشان بود وقتی با آن اسکورت چشمگیر موتورسواران و بادیگاردها رفت و آمد میکرد؛ کوچههای خاکی برره را فراموش مینمود.
شهدای ایران:روزنامه آفتاب یزد خطاب به یک سلبریتی بیصداقت و عوامفریب نوشت کاش در برره میماندی!
روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهای با همین عنوان و به قلم یک رفتارشناس خطاب به مدیری نوشت: رشد و صعود در هر زمینه، مستلزم دارا بودن شرایط و امتیازات خاص در آن محور میباشد. اصلیترین جوهره و مایه لازم برای ورود به این مسئله؛ استعداد و توانایی ذاتی و اکتسابی، فراگیری و تکمیل دانش مقدماتی و حرفهای آن رشته و تمرین و ممارست در زمینههای مرتبط است.
در رشتههای هنری که موضوع اصلی مقاله است علاوه بر داشتن تواناییهای تخصصی و ویژگیهای تخصصی و ویژگیهای فیزیکی و ظاهری، باید قدرت ایفای نقشهای مختلف در ژانرهای طنز یا جدی داشته باشند. صداوسیما یکی از دروازههای ورود به دنیای هنر و رشد و ترقی یا توقف و سکون میباشد. وقتی (سریال) مرد هزارچهره را میدیدیم، باید منتظر هزارویکمین چهره وی میشدیم که همانا ژست منتقد بود. شخصیتی که روغن ریخته را نذر امامزاده کرد و برنامهای را که پول آن را تمام و کمال از جیب مردم گرفته، ممنوع میکند؛ اگر راست میگویی پول برنامه را پس بده و سپس دستور توقف صادر کن! اگر هرکس دیگر هم جای ایشان بود وقتی با آن اسکورت چشمگیر موتورسواران و بادیگاردها رفت و آمد میکرد؛ کوچههای خاکی برره را فراموش مینمود.
این صداوسیما است که با بودجههای کلان، هالکهای هنری را خلق کرده و پرورش میدهد. سپس این افراد با رانتهای هنری، باندهای خود را رشد داده و به سایر جوانان با استعداد و توانا اجازه حرکت نمیدهند. معلوم نیست صداوسیما چه وقت این بساط رانتخواری را خاتمه میدهد؟ کاش همان شیرفرهاد صادق برره بودی و مرد هزارچهره نمیشدی. امروز هزارویکچهره شدی که آخرین آن ژست روشنفکری وسیاسی بود.
کسانی که از برکت پول مردم و میدان سیما به ویلاها و زندگی لاکچری رسیدند و در روزهای سخت ماهیت خود را نشان دادند. افرادی که حرفها و شعارهای رادیو و تلویزیونهای دشمنان از دهان آنها شنیده میشود و با پولهای به دست آمده پاسپورت و اقامت اروپا و آمریکا و کانادا را در جیب گذاشتهاند. باید بدانند مردم آنها را از خودشان جدا دانسته و با همان معیار و میزان منافقان و فرصتطلبان آنها را ارزیابی میکنند. از آنجا که سواد و بینش سیاسی در بسیاری از این افراد در سطح ضعیفی میباشد، آنها بسیار عجولانه و دور از عقل و منطق تصور نمودند نظام اسلامی که با خون هزاران جوان رعنا و فرزندان پاک این وطن آبیاری شده و رشد نموده، با حرکت عدهای، ریشهکن میشود. به همین جهت ناشیانه دچار هول و واهمه شده و به موضعگیریهای دور از منطق پرداختند.
اما تاوان موضعگیری سادهاندیشانه آنها طرد از میان مردم و بیتوجهی به آنهاست. ضمنا مدیران رسانه ملی باید سلبریتیهای مردودشده از محک ملی را از هنرمندان دارای بینش و درک منطقی جدا سازند.
*کیهان
روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهای با همین عنوان و به قلم یک رفتارشناس خطاب به مدیری نوشت: رشد و صعود در هر زمینه، مستلزم دارا بودن شرایط و امتیازات خاص در آن محور میباشد. اصلیترین جوهره و مایه لازم برای ورود به این مسئله؛ استعداد و توانایی ذاتی و اکتسابی، فراگیری و تکمیل دانش مقدماتی و حرفهای آن رشته و تمرین و ممارست در زمینههای مرتبط است.
در رشتههای هنری که موضوع اصلی مقاله است علاوه بر داشتن تواناییهای تخصصی و ویژگیهای تخصصی و ویژگیهای فیزیکی و ظاهری، باید قدرت ایفای نقشهای مختلف در ژانرهای طنز یا جدی داشته باشند. صداوسیما یکی از دروازههای ورود به دنیای هنر و رشد و ترقی یا توقف و سکون میباشد. وقتی (سریال) مرد هزارچهره را میدیدیم، باید منتظر هزارویکمین چهره وی میشدیم که همانا ژست منتقد بود. شخصیتی که روغن ریخته را نذر امامزاده کرد و برنامهای را که پول آن را تمام و کمال از جیب مردم گرفته، ممنوع میکند؛ اگر راست میگویی پول برنامه را پس بده و سپس دستور توقف صادر کن! اگر هرکس دیگر هم جای ایشان بود وقتی با آن اسکورت چشمگیر موتورسواران و بادیگاردها رفت و آمد میکرد؛ کوچههای خاکی برره را فراموش مینمود.
این صداوسیما است که با بودجههای کلان، هالکهای هنری را خلق کرده و پرورش میدهد. سپس این افراد با رانتهای هنری، باندهای خود را رشد داده و به سایر جوانان با استعداد و توانا اجازه حرکت نمیدهند. معلوم نیست صداوسیما چه وقت این بساط رانتخواری را خاتمه میدهد؟ کاش همان شیرفرهاد صادق برره بودی و مرد هزارچهره نمیشدی. امروز هزارویکچهره شدی که آخرین آن ژست روشنفکری وسیاسی بود.
کسانی که از برکت پول مردم و میدان سیما به ویلاها و زندگی لاکچری رسیدند و در روزهای سخت ماهیت خود را نشان دادند. افرادی که حرفها و شعارهای رادیو و تلویزیونهای دشمنان از دهان آنها شنیده میشود و با پولهای به دست آمده پاسپورت و اقامت اروپا و آمریکا و کانادا را در جیب گذاشتهاند. باید بدانند مردم آنها را از خودشان جدا دانسته و با همان معیار و میزان منافقان و فرصتطلبان آنها را ارزیابی میکنند. از آنجا که سواد و بینش سیاسی در بسیاری از این افراد در سطح ضعیفی میباشد، آنها بسیار عجولانه و دور از عقل و منطق تصور نمودند نظام اسلامی که با خون هزاران جوان رعنا و فرزندان پاک این وطن آبیاری شده و رشد نموده، با حرکت عدهای، ریشهکن میشود. به همین جهت ناشیانه دچار هول و واهمه شده و به موضعگیریهای دور از منطق پرداختند.
اما تاوان موضعگیری سادهاندیشانه آنها طرد از میان مردم و بیتوجهی به آنهاست. ضمنا مدیران رسانه ملی باید سلبریتیهای مردودشده از محک ملی را از هنرمندان دارای بینش و درک منطقی جدا سازند.
*کیهان