حال که دشمن در چندسال اخیر با راهاندازی اغتشاشات، هزینههای جانی و مالی روی دست کشور گذاشته است، آیا وقت آن نرسیده که با فیلترینگ بسترهای اغتشاش، هزینه اساسی روی دست دشمن گذاشته شود؟
شهدای ایران:پاشنه آشیل دشمن همان بسترهایی هستند که هربار ندای ضعیفی برای اعمال محدودیت آنها برخواست، جیغ بنفش بوقهای شیطان و کاسبان ترافیک را بلندتر از قبل میکند!
اگر می خواهید اهمیت بسترها را در جنگ شناختی بدانید، کافی است به اظهار نظرها و بیانیهها عجولانه مقامات آمریکایی در قبال محدودیت چندروزه دسترسی ایرانیان، بنگرید!
اما ۵ نکته مهم:
۱. موضوع دسترسی به اینترنت ماهوارهای، یک اختلال محاسباتی است برای منصرف کردن نخبگان و مسئولان از اعمال محدودیتها و انجام عملیات تأخیری؛ زیرا حتی به فرض صحت ادعای اقای ایلان ماسک، دسترسی به اینترنت ماهوارهای از یک سو هزینههای زیاد سختافزاری و مصرفی روی دست کاربر میگذارد، از سوی دیگر اقبال و مجهز شدن میلیونها کاربر بسیار زمانبر است!
۲. موضوع آسیبپذیری کسبوکارها(که شامل برخی کلاهبرداریها هم میشود) هم اختلال محاسباتی و بهانهی دیگری است برای توقف اعمال محدودیت بر بسترهای خارجی؛ درحالیکه هزینههای جانی، مالی و امنیتی ناآرامیهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به مراتب بیشتر از اینها بوده است.
در این مورد لازم است مقدمات کوچیدن تدریجی کسبوکارها واقعی به بسترهای داخلی مانند روبیکا فراهم شود.(البته باید تنها یک بستر بعنوان اصلی و ملی معرفی و تقویت شود تا موجب سرگشتگی مخاطبین نشود)
۳. در موضوع کارآمدی فیلترینگ هوشمند در نجات افکار عمومی نیز تردیدی وجود ندارد؛ بعنوان مثال در سال ۹۷، فیلترینگ تلگرام موجب کاهش استقبال استفاده از آن شد؛ گرچه تدابیر اشتباهی مانند رهاسازی فیلترشکنها و پروکسیها، ایجاد تلگرام طلایی و باز گذاشتن بستر خطرناکتری مانند اینستاگرام، موجب افول قدرت ضربهزنی به دشمن شد اما فقط در یک مقیاس عددی لازم است بدانید که هماکنون در تلگرام فیلترشده، بیبیسی فارسی ۸۰۰هزار و اینترنشنال ۳۵۰هزار ممبر، درحالیکه در اینستاگرام رهاشده بترتیب حدود ۱۸/۵ میلیون و ۷ میلیون ممبر دارند!
۴. عملیاتیشدن طرحهایی مانند طرح صیانت بمانند مواجههی نرم با بسترهای سرکش خارجی است. حال که آنها بدون هیچ پردهای به مواجهه برخواستهاند و براحتی تصویر شهید سلیمانی و پیجهای ارزشی را ترور میکنند، در عین حال دست براندازان سخت و نرم را بازمیگذارند، دیگر مواجهه نرم معنایی ندارد و قاطعیت بیشتری را از سوی مسئولان میطلبد.
حال که دشمن در چندسال اخیر با راهاندازی اغتشاشات، هزینههای جانی و مالی روی دست کشور گذاشته است، آیا وقت آن نرسیده که با فیلترینگ بسترهای اغتشاش، هزینه اساسی روی دست دشمن گذاشته شود؟
۵. اعمال حکمرانی سایبری هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ شاهدش صعود سرانهی مصرف اینترنت توسط قشر جوان جامعه برای دریافت برنامههای خبری و سرگرمی است. از آنجایی که هیچ کشوری برای تروریستها و دشمنان خودش تا عمق روستاها، جادهکشی نمیکند و یا جادهها را در اختیار بیگانه قرار نمیدهد، از این حیث باید با برنامههای اقناعی، موجب همراهی هرچه بیشتر مردم بصیر و شریف ایران برای پاکسازی فضای مجازی شویم.
ملتی که همواره در بحرانها به کمک حاکمیت آمدهاند و سناریوی عوامل دشمن را نقش بر آب میکنند باید بدانند که امروز اصل مبارزه و مطالبه باید روی بسترهای بحرانساز متمرکز شود تا کمتر شاهد حوادث تلخ سیاسی، اجتماعی و اخلاقی باشیم!
اگر می خواهید اهمیت بسترها را در جنگ شناختی بدانید، کافی است به اظهار نظرها و بیانیهها عجولانه مقامات آمریکایی در قبال محدودیت چندروزه دسترسی ایرانیان، بنگرید!
اما ۵ نکته مهم:
۱. موضوع دسترسی به اینترنت ماهوارهای، یک اختلال محاسباتی است برای منصرف کردن نخبگان و مسئولان از اعمال محدودیتها و انجام عملیات تأخیری؛ زیرا حتی به فرض صحت ادعای اقای ایلان ماسک، دسترسی به اینترنت ماهوارهای از یک سو هزینههای زیاد سختافزاری و مصرفی روی دست کاربر میگذارد، از سوی دیگر اقبال و مجهز شدن میلیونها کاربر بسیار زمانبر است!
۲. موضوع آسیبپذیری کسبوکارها(که شامل برخی کلاهبرداریها هم میشود) هم اختلال محاسباتی و بهانهی دیگری است برای توقف اعمال محدودیت بر بسترهای خارجی؛ درحالیکه هزینههای جانی، مالی و امنیتی ناآرامیهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به مراتب بیشتر از اینها بوده است.
در این مورد لازم است مقدمات کوچیدن تدریجی کسبوکارها واقعی به بسترهای داخلی مانند روبیکا فراهم شود.(البته باید تنها یک بستر بعنوان اصلی و ملی معرفی و تقویت شود تا موجب سرگشتگی مخاطبین نشود)
۳. در موضوع کارآمدی فیلترینگ هوشمند در نجات افکار عمومی نیز تردیدی وجود ندارد؛ بعنوان مثال در سال ۹۷، فیلترینگ تلگرام موجب کاهش استقبال استفاده از آن شد؛ گرچه تدابیر اشتباهی مانند رهاسازی فیلترشکنها و پروکسیها، ایجاد تلگرام طلایی و باز گذاشتن بستر خطرناکتری مانند اینستاگرام، موجب افول قدرت ضربهزنی به دشمن شد اما فقط در یک مقیاس عددی لازم است بدانید که هماکنون در تلگرام فیلترشده، بیبیسی فارسی ۸۰۰هزار و اینترنشنال ۳۵۰هزار ممبر، درحالیکه در اینستاگرام رهاشده بترتیب حدود ۱۸/۵ میلیون و ۷ میلیون ممبر دارند!
۴. عملیاتیشدن طرحهایی مانند طرح صیانت بمانند مواجههی نرم با بسترهای سرکش خارجی است. حال که آنها بدون هیچ پردهای به مواجهه برخواستهاند و براحتی تصویر شهید سلیمانی و پیجهای ارزشی را ترور میکنند، در عین حال دست براندازان سخت و نرم را بازمیگذارند، دیگر مواجهه نرم معنایی ندارد و قاطعیت بیشتری را از سوی مسئولان میطلبد.
حال که دشمن در چندسال اخیر با راهاندازی اغتشاشات، هزینههای جانی و مالی روی دست کشور گذاشته است، آیا وقت آن نرسیده که با فیلترینگ بسترهای اغتشاش، هزینه اساسی روی دست دشمن گذاشته شود؟
۵. اعمال حکمرانی سایبری هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ شاهدش صعود سرانهی مصرف اینترنت توسط قشر جوان جامعه برای دریافت برنامههای خبری و سرگرمی است. از آنجایی که هیچ کشوری برای تروریستها و دشمنان خودش تا عمق روستاها، جادهکشی نمیکند و یا جادهها را در اختیار بیگانه قرار نمیدهد، از این حیث باید با برنامههای اقناعی، موجب همراهی هرچه بیشتر مردم بصیر و شریف ایران برای پاکسازی فضای مجازی شویم.
ملتی که همواره در بحرانها به کمک حاکمیت آمدهاند و سناریوی عوامل دشمن را نقش بر آب میکنند باید بدانند که امروز اصل مبارزه و مطالبه باید روی بسترهای بحرانساز متمرکز شود تا کمتر شاهد حوادث تلخ سیاسی، اجتماعی و اخلاقی باشیم!
*محمد جوانی