به گزارش شهدای ایران؛ وبلاگ سخن نو نوشت: به بهانه شب یلدا انار و هندوانه گران شدن اما باز هم خریدیم؛ به بهانه شب چله قیمت آجیل سر به فلک گذاشت اما باز هم خریدیم.
به بهانه شب چله ترافیک را راحتتر تحمل کردیم؛ به بهانه فرا رسیدن آخرین روز پائیز و شب چله تلفن همراه را برداشتیم و برای خیلی از دوستان و آشنایان پیامکی فرستادیم.
به بهانه شب چله کارمان را زودتر تموم کردیم تا بیشتر در کنار خانوادمون باشیم؛ یعنی کلاً از صبح که چشممون را از خواب باز کردیم اخلاقمون انگار از روزهای دیگه بهتر بود.
خیلی راحت حاضر بودیم میوه و آجیل و تنقلات شب یلدا رو گرونتر هم که شده بخریم اما زیاد دلخور نشیم؛ از خیلیهایی که حتی ممکنه چند ماهی هم باشه ازشون خبری نداریم حتی اگر شده با فرستادن پیامکی یادی کنیم.
دیگه اعصابمون خیلی از ترافیک خورد نشد؛ سعی کردیم کمتر به دلیل جای پارک با کسی دعوا کنیم؛ دوست داریم بیشتر با خانواده مون باشیم. راستی چرا؟
شاید همه در درون خودمون فهمیدیم که شب چله هم بهونهای برای خوب بودن و باهم بودنه؛ اما اگر این طوره پس چرا بعدش دوباره یادمون میره؟ چرا صبح اول دی که میشه دوباره موقع خرید کردن برای خونه از گرونی ناراحت میشیم؟ چرا ترافیک اعصابمون رو خورد میکنه؟ چرا حاضریم برای یه جای پارک با راننده ماشین جلویی دعوا کنیم؟ و هزار تا چرای دیگه...
ای کاش میفهمیدیم که مناسبتهایی مثل شب یلدا قراره به ما یاد بدن که همیشه خوب باشیم؛ ای کاش هر شب شب یلدا بود تا بیشتر سراغ بزرگترها و پدر و مادرها میرفتیم؛ ای کاش بیشتر از اینها خوب باشیم؛ ای کاش...