به بهانه تبرئه سریال جیران؛
شبکه نمایش خانگی از روابط غیراخلاقی تا صحنههای خشونتبار از سال ۹۲ تا امروز به جایی رسیده است که شکایت "جیران" از وقاحت داستان پردازی شبکه نمایش خانگی پرده برمیدارد.
سرویس فرهنگی شهدای ایران: سریال جیران که این روزها بابت توقیف پخش آن به دلیل شکایت سریال دیگری که هنوز در روند ساخت و تولید قرار دارد، خبر ساز شده بود. عوامل ساخت سریال آهوی من مارال به این دلیل که زودتر ساخت این سریال را کلید زده بودند، به اتهام اینکه سریال جیران، کپی برداری از سریال آهوی من مارال است، از آن شکایت کردند. حال که پس از چند ماه نتیجه دادرسی، سریال جیران با اختلافاتی تبرئه شد، مواردی در نامه پایان دادرسی وجود دارد که قابل توجه است.
بارها دغدغهمندان و دلسوزان نسبت به شبکه نمایش خانگی اعتراضهای مختلفی انجام داده بودند که سرفصل آن اعتراضها، وجود آرایشهای غلیظ، روابط آزاد و حتی پیشنهادهای نامشروع، خشونت بیش از حد و نامتعارف، تکه کلامهای ناپسند و زشت و ... بود. البته همیشه سادهترین پاسخی که درباره این سرفصلها ابراز میشد.
البته زمانی که نامه ابلاغ استحضاری شعبه 9 بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران را بررسی میکنیم که وظیفه پیگیری شکایت اعلام شده از سوی عوامل سریال آهوی من مارال درباره کپی بودن فیلم نامه سریال جیران را برعهده داشت عبارتی تفاوتهای ساختاری دو فیلم نامه را بررسی کرده است، حاوی نکات بسیار جالب توجهی است.
در ابلاغیه استحضاری آمده است: «سه ضلعی جیران و پنج ضلعی آهوی من مارال در جیران به صورت داستانی فرعی و در آهوی من مارال به صورت پیرنگ اصلی طراحی شده است.»
منظور از سه ضعلی و پنج ضلعی، داستان عشقی میان افراد است. تا کنون آن چیزی که در جریان به تصویر کشیده شده است، داستان رقابت عشقی ناصرالدین شاه قاجار و فردی به نام سیاوش است. حال باید دید که آن دو نفر دیگری که در این پنج ضلعی عشقی با جیران قرار دارند، چه کسانی هستند. نباید غافل شد که روند ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی به قدری مبتذل شده است که دادگاه باید میان بد و بدتر قضاوت نماید. البته این حکم نشان میدهد که بسیاری از سرفصلهای فساد درباره آثار موجود در شبکه نمایش خانگی، صحیح هستند.
سریال جیران با محوریت شخصیت دختری به نام خدیجه تجریشی است که از کودکی عاشق همبازیاش، سیاوش است. او در جریانی به حرمسرای ناصرالدین شاه راه پیدا میکند و به وسیله دو طلسم خورشید و ماه، دل ناصرالدین شاه را میرباید. در این میان گروهی از درباریان با سرکردگی میرزا نوری قصد قبضه کردن قدرت را دارند و گروهی نیز با سرکردگی یکی از زنان قاجاری که تاجر است، قصد سرنگونی کامل حکومت قاجار را دارند.
البته گمانهزنیهایی درباره این فرقه که با کلیت حکومت قاجار مبارزه میکنند وجود دارد و باید منتظر بود که ادامه قسمتهای سریال جیران چه نقشی از آن را نمایش میدهند؛ زیرا یکی از فرقههای مهمی که در دوران قاجاریه شکل گرفتند و به مبارزه با حکومت قاجاری پرداختند، فرقههای بابیت و بهاییت بودهاند.
آرایش غلیظ از زنانی که در حرمسرا وجود دارند، نمایش صحنههایی اروتیک از حضور ناصرالدین شاه در حرمسرا، نمایش صحنههای رقص زنان و مردان در حرمسرا، نمایش روابط پنهانی مشروع یا نامشروع و ... را میتوان از جمله ایرادات سریال جیران دانست. البته برخی از منتقدین استفاده از داستان ناصرالدین شاه و جیران که تنها منبع آن توسط عباس امانت آماده شده و یک پژوهشگر تاریخی بهایی است را قابل توجه دانستهاند.
بهتر است برای بررسی سرفصلهای غیر اخلاقی در شبکه نمایش خانگی به سراغ ریشه آغاز آن برویم. شبکه نمایش خانگی بهنوعی محملی برای فیلم سازانی بود که میخواستند بدور از دقت نظرهای صداوسیما به تولید آثار سینمایی و یا سریال بپردازند. اوج شبکه نمایش خانگی از ابتدای دولت تدبیر و امید بود که آثاری مانند شاهگوش با تهیه کنندگی سیدمحمد امامی و کارگردانی داوود میرباقری ساخته شد.
سیدمحمد امامی، ریاست هیئت مدیره یکی از شرکتهای مشهور در زمینه شبکه نمایش خانگی یعنی شرکت تصویرگستر پاسارگاد را برعهده داشت. او بههمراه سیدمحمدهادی رضوی از جمله افرادی بوده است که با پول پاشی و قبول ساخت آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی قابل توجهی، بسیاری از ملاکهای ساخت آثار فاخر و ارزشمند را شکست و قابل توجه اینجاست که وزارت ارشاد دولت روحانی به همه این آثار مجوز میداد. نکته قابل توجه درباره سیدمحمدهادی رضوی این است که او داماد محمد شریعتمداری بود و به همراه سیدمحمد امامی به جرم اخلال کلان در نظام اقتصادی به بیست سال زندان، رد مال و انفصال از خدمات دولتی و ... محکوم شدند.
ابد و یک روز، مغزهای کوچک زنگ زده و مصادره از جمله فیلمهایی هستند که شخص سیدمحمد امامی تهیه کنندگی آنها را برعهده داشت که همگی بهمنظور سیاهنمایی درباره اوضاع کشور تولید شده بودند. فیلمها و سریالهایی مانند خوک، خوب، بد، جلف و شهرزاد و شاهگوش نیز دارای مضامین غیراخلاقی قابل توجهی بودهاند.
سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی تنها آغازگر یک بخشی از مفاسد مالی و اخلاقی در شبکه نمایش خانگی بودهاند و از قضا تأثیر قابل توجهی نیز در حرکت دیگر تهیه کنندگان و سینماگران به سمت تولید آثار منفی گذاشته است. امروز شبکه نمایش خانگی دارای بیش از 50 اثر است ابزورد و منفی است که بسیاری از آنها حتی قابلیت نمایش برای خانواده را نیز ندارد.
مؤلفههای آرایشهای غلیظ و اروتیک، صحنههایی با خشونت بالا و ... نیز در تمام این آثار قابل توجه هستند. شاید بتوان در یک جمله کاری که سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی درباره شبکه نمایش خانگی کردند، بهنوعی باز کردن جبههای در مقابل صداوسیما بوده است تا بهعنوان نمونههایی موفق از ساخت آثار سینمایی خارج از دستور کار صداوسیما مورد استناد کارگردانان و نویسندگان و جلب توجه سرمایه گذاران دیگر قرار بگیرد.
*رسا
البته زمانی که نامه ابلاغ استحضاری شعبه 9 بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران را بررسی میکنیم که وظیفه پیگیری شکایت اعلام شده از سوی عوامل سریال آهوی من مارال درباره کپی بودن فیلم نامه سریال جیران را برعهده داشت عبارتی تفاوتهای ساختاری دو فیلم نامه را بررسی کرده است، حاوی نکات بسیار جالب توجهی است.
در ابلاغیه استحضاری آمده است: «سه ضلعی جیران و پنج ضلعی آهوی من مارال در جیران به صورت داستانی فرعی و در آهوی من مارال به صورت پیرنگ اصلی طراحی شده است.»
منظور از سه ضعلی و پنج ضلعی، داستان عشقی میان افراد است. تا کنون آن چیزی که در جریان به تصویر کشیده شده است، داستان رقابت عشقی ناصرالدین شاه قاجار و فردی به نام سیاوش است. حال باید دید که آن دو نفر دیگری که در این پنج ضلعی عشقی با جیران قرار دارند، چه کسانی هستند. نباید غافل شد که روند ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی به قدری مبتذل شده است که دادگاه باید میان بد و بدتر قضاوت نماید. البته این حکم نشان میدهد که بسیاری از سرفصلهای فساد درباره آثار موجود در شبکه نمایش خانگی، صحیح هستند.
ماجرای جیران
سریال جیران با محوریت شخصیت دختری به نام خدیجه تجریشی است که از کودکی عاشق همبازیاش، سیاوش است. او در جریانی به حرمسرای ناصرالدین شاه راه پیدا میکند و به وسیله دو طلسم خورشید و ماه، دل ناصرالدین شاه را میرباید. در این میان گروهی از درباریان با سرکردگی میرزا نوری قصد قبضه کردن قدرت را دارند و گروهی نیز با سرکردگی یکی از زنان قاجاری که تاجر است، قصد سرنگونی کامل حکومت قاجار را دارند.
البته گمانهزنیهایی درباره این فرقه که با کلیت حکومت قاجار مبارزه میکنند وجود دارد و باید منتظر بود که ادامه قسمتهای سریال جیران چه نقشی از آن را نمایش میدهند؛ زیرا یکی از فرقههای مهمی که در دوران قاجاریه شکل گرفتند و به مبارزه با حکومت قاجاری پرداختند، فرقههای بابیت و بهاییت بودهاند.
آرایش غلیظ از زنانی که در حرمسرا وجود دارند، نمایش صحنههایی اروتیک از حضور ناصرالدین شاه در حرمسرا، نمایش صحنههای رقص زنان و مردان در حرمسرا، نمایش روابط پنهانی مشروع یا نامشروع و ... را میتوان از جمله ایرادات سریال جیران دانست. البته برخی از منتقدین استفاده از داستان ناصرالدین شاه و جیران که تنها منبع آن توسط عباس امانت آماده شده و یک پژوهشگر تاریخی بهایی است را قابل توجه دانستهاند.
شبکه نمایش خانگی؛ اروتیک، خشن و ترسناک
بهتر است برای بررسی سرفصلهای غیر اخلاقی در شبکه نمایش خانگی به سراغ ریشه آغاز آن برویم. شبکه نمایش خانگی بهنوعی محملی برای فیلم سازانی بود که میخواستند بدور از دقت نظرهای صداوسیما به تولید آثار سینمایی و یا سریال بپردازند. اوج شبکه نمایش خانگی از ابتدای دولت تدبیر و امید بود که آثاری مانند شاهگوش با تهیه کنندگی سیدمحمد امامی و کارگردانی داوود میرباقری ساخته شد.
سیدمحمد امامی، ریاست هیئت مدیره یکی از شرکتهای مشهور در زمینه شبکه نمایش خانگی یعنی شرکت تصویرگستر پاسارگاد را برعهده داشت. او بههمراه سیدمحمدهادی رضوی از جمله افرادی بوده است که با پول پاشی و قبول ساخت آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی قابل توجهی، بسیاری از ملاکهای ساخت آثار فاخر و ارزشمند را شکست و قابل توجه اینجاست که وزارت ارشاد دولت روحانی به همه این آثار مجوز میداد. نکته قابل توجه درباره سیدمحمدهادی رضوی این است که او داماد محمد شریعتمداری بود و به همراه سیدمحمد امامی به جرم اخلال کلان در نظام اقتصادی به بیست سال زندان، رد مال و انفصال از خدمات دولتی و ... محکوم شدند.
ابد و یک روز، مغزهای کوچک زنگ زده و مصادره از جمله فیلمهایی هستند که شخص سیدمحمد امامی تهیه کنندگی آنها را برعهده داشت که همگی بهمنظور سیاهنمایی درباره اوضاع کشور تولید شده بودند. فیلمها و سریالهایی مانند خوک، خوب، بد، جلف و شهرزاد و شاهگوش نیز دارای مضامین غیراخلاقی قابل توجهی بودهاند.
سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی تنها آغازگر یک بخشی از مفاسد مالی و اخلاقی در شبکه نمایش خانگی بودهاند و از قضا تأثیر قابل توجهی نیز در حرکت دیگر تهیه کنندگان و سینماگران به سمت تولید آثار منفی گذاشته است. امروز شبکه نمایش خانگی دارای بیش از 50 اثر است ابزورد و منفی است که بسیاری از آنها حتی قابلیت نمایش برای خانواده را نیز ندارد.
مؤلفههای آرایشهای غلیظ و اروتیک، صحنههایی با خشونت بالا و ... نیز در تمام این آثار قابل توجه هستند. شاید بتوان در یک جمله کاری که سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی درباره شبکه نمایش خانگی کردند، بهنوعی باز کردن جبههای در مقابل صداوسیما بوده است تا بهعنوان نمونههایی موفق از ساخت آثار سینمایی خارج از دستور کار صداوسیما مورد استناد کارگردانان و نویسندگان و جلب توجه سرمایه گذاران دیگر قرار بگیرد.
*رسا