به بهانه مصاحبه اخیر یک شیخ اصلاح طلب؛
ادعا کردن و سخن بدون سند و مدرک بیان کردن کار سهل و آسانی است؛ نمیتوانید با دستان خالی روبروی دوربین بنشینید و به تمسک به اربابان فکری و سیاسی خودتان، هر سخن ناصواب و ناحقی را بیان کنید. اگر اندکی به آخرت و حسابرسی در روز قیامت اعتقاد دارید، حداقل سخنی نگویید که نمیتوانید آن را اثبات کنید.
سرویس سیاسی شهدای ایران: نق و نالههای اصلاحات از شکست راهبردی در انتخابات ۱۴۰۰ و از دست دادن مشروعیت چهرههای اصلاحطلب در غربال شورای نگهبان تمامی ندارد. هربار یکی از آنها تریبون را دست میگیرد تا با بیان حقایق قلبی و درونی، بیشتر نفرت خود را از شخصیتهای انقلابی نشان دهند. حال رسانه اصلاحطلب خبر فوری سراغ حجتالاسلام رسول منتجب نیا رفته و جنجال جدیدی را آفریده است.
انتظار داشتیم حداقل آقای منتجبنیا کمی هماهنگ و همسو با جریان خود باشد و اندکی نسبت به اوضاع سیاسی کشور، تسلط، دانش و آگاهی بیشتری را کسب میکرد و بعد در این مصاحبه حضور مییافت. البته نگاه و تاملی به مباحث مطرح شده از سوی این چهره اصلاح طلب، این گزاره را تایید می کند که احتمالا او قبل از این مصاحبه احتمالا به تماشای برنامه شبکه های ماهواره ای ضد ایرانی نشسته باشد.
منتجبنیا در این مصاحبه بهطور غیررسمی هم به مسؤولان نظام و شخص رییس جمهور نسبت دروغ فساد آفرینی را داده است. او در بخشی از مصاحبه میگوید که «رئیسی نقش دوم را در پیدایش فساد در کشور داشت.»
در پاسخ به این ادعا باید گفت: اولاً آقای منتجبنیا، حداقل دوستان شما اذعان دارند که بدترین آفت اصلاحطلبها، فساد مالی است. آیا اینکه برادران روحانی و جهانگیری در فساد گسترده مالی سال ۱۳۹۷ دست نداشتند؟ آیا کرباسچی بابت فسادش در شهرداری تهران محاکمه نشد؟ یک نمونه بیاورید که آیت الله رئیسی مسؤول ایجاد فساد بوده است. مگر حسن روحانی صریحاً تهدید نکرده بود که اگر دست به برادرم بزنید، جنگ راه میاندازم؟ چرا حسن روحانی بابت شناسایی شبکه فسادی که حسین فریدون سرشبکه آن بود، عصبانی شده بود؟ متأسفانه دروغ و توهین تنها چیزی است که کنتر نمیاندازد.
منتجبنیا در توهینهایش پا را از این هم فراتر می گذارد و ادعا می کند که «معتقدم فساد سیستماتیک داریم.» اگر بخواهیم تعبیر درستتر و کاملتر سخن آقای منتجبنیا را بازگو کنیم، در حقیقت فساد سیستماتیک از سوی جریان اصلاحات را در کشور داریم. کافر همه را به کیش خود پندارد. استدلال شما مانند قصه فرح دیباست که هر از چندی هم از اطرافیان ملکه خبری میآید که به آن بدبخت میگویند تمام ملت ایران همراه شما هستند، فرح هم که به خیال خام خود چهار قطره اشکی میریزد که برویم ایران.
هر زمانی که جریان اصلاحات در این کشور دولت را در اختیار داشت، شاهد فسادهای مختلف بودیم. شاهد مثال این موضوع با استناد به مستند «اختاپوس» است که به بررسی مافیای خودرو پرداخته بود، تنها مافیای خودرو که اتفاقاً دست در دست جریان کارگزاران داشته است، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بهعلت کنار گذاشته شدن مسؤولان مفسد در صنعت خودروسازی نتوانسته بود به ادامه فساد خود بپردازد.
پرسش دیگر این است که اگر فساد سیستمی است، شما که هشت سال دولت را در اختیار داشتید، از آقای روحانی بخواهید که مستدل و متقن، اسنادی را درباره فسادزایی آیت الله رئیسی در اختیار افکار عمومی قرار بدهند. ادعا که ساده است؛ اما چرا حداقل برای یک بار این ادعا را به مسند قضاوت نمیکشانید؟ ترامپ با آن همه دیوانگیاش هم وقتی از ریاست جمهوری چهارسالهاش کنار گذاشته شد، اسناد قابل توجهی را از کاخ سفید همراه خود برد، شما هم که اسناد و اطلاعات زیادی دارید و جناب پرزیدنتتان هم که ادعا دارد چیزهایی زیادی از آیت الله رئیسی در اختیار دارد که اگر بگوید فلان و بهمان میشود، خب مرگ یک بار، شیون هم یک بار! از چه چیزی هراس دارید؟
دیگر موضع قابل توجهی که منتجبنیا در این مصاحبه داشت، این بود که آیت الله رئیسی را تنها مرد حرف دانست که عمل نمیداند. حتی شاید وقیحترین تعبیر دیگری که او به کار برده است این است که این حرفها هم غیر واقعی است. بسیار خوب، یک نمونه از اقدامات و مرد عمل بودن خودتان را برای مردم بازگویی کنید. اصلاحات سعی میکرد سفرهای آیت الله رئیسی و حضورش در میان مردم را پوپولیستی بخواند؛ در حالی که خود اساسا اعتقادی به مردم و بویژه اقشار محروم ندارد.
بگذریم از برخی مطالب شاذ دیگری که آقای منتجبنیا بیان کرده است و در سطح همان ساقیهای ایران اینترنشنال، منوتو و بیبیسی است. اما یکی از سخنان قابل توجه آقای منتجب نیا این است که میگوید: «حرکتهای نظام نشان میدهد که ما به آخر خط رسیدهایم.» البته منظور آقای منتجبنیا، از ما، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ نه اصلاحطلبها. البته آقای منتجبنیا، مثل اینکه شما هنوز به صبح جمعه نرسیدهاید که بفهمید چه شده است. یک سال پیش مردم با آرای خود ثابت کردند که جبهه اصلاحات به آخر خط رسیده است.
اگر هنوز به این باور نرسیدهاید، کمی از درون اتاقهایتان بیرون بیایید و واقعیات را از مردم جویا شوید و بپرسید که راجع به آقایان هاشمی و روحانی چطور فکر می کنند و راجع به آقای رئیسی چگونه؟ البته گفتید که انقلابیها از بیان انتقادات در فضای مجازی میترسند. لازم است شما سری به دادسرای فرهنگ و رسانه بزنید و میزان آمار ثبت شکایتها از سوی نهاد حقوقی ریاست جمهوری دولت تدبیر و امید و همچنین دولت سیزدهم را بپرسید و منتشر کنید.
ادعا کردن و سخن بدون سند و مدرک بیان کردن کار سهل و آسانی است؛ نمیتوانید با دستان خالی روبروی دوربین بنشینید و به تمسک به اربابان فکری و سیاسی خودتان، هر سخن ناصواب و ناحقی را بیان کنید. اگر اندکی به آخرت و حسابرسی در روز قیامت اعتقاد دارید، حداقل سخنی نگویید که نمیتوانید آن را اثبات کنید.