دکتر محمد صادق کوشکی؛
انگليسیها و آمریکاییها پس از شناخت این جریان و ظرفیت بالای آن برای تخریب وحدت شیعه و بر هم زدن ثبات عراق به سعودیها و اماراتیها برای کمک مالی و رسانه ای به جریان مقتدا چراغ سبز دادند و به همین علت میلیون ها دلار از منابع سعودی و اماراتی به اشکال مختلف در اختیار جریان مقتدا قرار گرفت.
سرویس بین الملل شهدای ایران: دکتر محمد صادق کوشکی استاد دانشگاه، نویسندهو پژوهشگر مسایل فرهنگی - سیاسی در واکنش به حوادث عراق در کانال ایتای خود نوشت:
مقتدا پسر کوچک سید محمد صادق صدر(عموزاده شهید محمد باقر صدر) پس از ترور برادران و پدرش بدست عوامل صدام، عملا رهبری جریانی را بدست گرفت که برآمده از برپایی نماز جمعه در مسجد کوفه در اواخر حکومت صدام بود.
بدنبال سرنگونی صدام، مقتدا با استفاده از فضای آشفته عراق و با شعار مقابله با اشغالگری آمریکا، گروه جبش المهدی را به راه انداخت و از همان زمان بنای برخورد منفی با مرجعیت شیعه( و بخصوص آیت الله سیستانی) را گذاشت و به صورتی خودسر و ناهماهنگ با جریان اصلی شیعه در عراق و بنام جهاد با آمریکا به درگیری با دولت نوری مالکی مشغول شد تا کار به جایی رسید که رهبرانقلاب برای نجات جان او به آیت الله سیستانی نامه نوشتند.
او برای فرار از دست آمریکاییها مدتی را در قم گذراند و ماجرای پناهندگی او به قم چندین مرتبه تکرار شد و این درحالی بود که او از ابتدای حرکت خود رفتار نامناسب با جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران را در پیش گرفته و به شکل نامحسوس به پیروانش آموزش می داد.
تاریخ فراموش نمی کند زمانی که قاسم سلیمانی به همراه یارانش در شمال بغداد مشغول نبرد با باداعش بود( 2014 میلادی) مقتداصدر با هزاران نفر از پیروانش به منطقه سبز بغداد و پارلمان عراق حمله کرد و چندین روز در میدان تحریر بغداد تحصن ضد جمهوری اسلامی ایران برپا کرد (با شعار صریح و اهانت به شهید سلیمانی)
پس از تشکیل حشد الشعبی، مقتدا با ایحاد مجموعه ای نظامی به نام سرایا السلام ( گروهانهای صلح) مدعی عضویت در حشد و مبارزه با داعش شد و از حقوق و امکانات حشد برای تقویت سرایا السلام بهره برد اما هیچ کمک موثری برای مبارزه با داعش انجام نداد.
قدرت سیاسی مقتدا به فرصت طلبی و شناخت جامعه عراق باز می گردد. او بخشی از جامعه عراق را که به حاشیه رانده شده و مورد توجه سایر احزاب و جریانات نبودند را هدف گرفت و با بسیج آنها بدنه قوی و پایگاه رای خود را بنا کرد. اقشار فقیر شیعه که علاوه بر فقر مادی از استضعاف فکری و فرهنگی رنج می بردند با شعار مبارزه با فساد و احقاق حق فقرا از مسئولان فاسد جلب مقتدا شده و موجبات ورود او به صحنه سیاسی شدند( هرچند که جریان مقتدا در همه مواقعی که در دولت و پارلمان جای گرفتند در فساد مالی رکورد زدند اما بواسطه تقسیم برخی از دستاورد های فساد با زیرمجموعه خود، مورد تایید بیشتر حامیانشان قرار گرفتند).
این جریان پایبندی به مسائل شرعی نداشته و بارها اقدام به قتل و کشتار شیعیان و مردم بیگناه عراق و حتی رزمندگان و مجاهدان حشد هم کرده است.
انگليسیها و آمریکاییها پس از شناخت این جریان و ظرفیت بالای آن برای تخریب وحدت شیعه و بر هم زدن ثبات عراق به سعودیها و اماراتیها برای کمک مالی و رسانه ای به جریان مقتدا چراغ سبز دادند و به همین علت میلیون ها دلار از منابع سعودی و اماراتی به اشکال مختلف در اختیار جریان مقتدا قرار گرفت.
مقتدا شخصیتی بسیار مغرور و خودبرتر بین است و به هیچ عنوان نمی تواند کسی را برتر و بالاتر از خود ببیند و این ضعف باعث شده تا او ولایت فقیه و حتی مرجعیت عراق را هم نپذیرد و در توهم مرجعیت و رهبری سیاسی عراق غوطه ور باشد.
شکست مقتدا در تشکیل دولت و قبضه کردن قدرت پس از انتخابات اخیر عراق اورا شدیدا خشمگین کرد و پس از آن که نتوانست مانع تلاشهای چهاچوب هماهنگی جریانات شیعی برا ی تشکیل دولت شود از طریق تجمع پیروانش و تصرف ساختمان مجلس عراق خواستار انحلال پارلمان این کشور شد. اما شکست مجدد او در این مسیر باعث شد تا او برای جنگ داخلی از جانب انگلیسیها و سعودیها تحریک شود و کار جریان او به اشغال کاخ ریاست جمهوری و شروع جنگ داخلی برسد.
حرکات اخیر مقتدا آخرین تلاشهای او و جریانش بود که محبوبیت و جایگاهش را در جامعه عراق کاهش داد و او را به عنوان برهم زننده امنیت و ثبات عراق معرفی کرد. مقتدا قدرت برپایی جنگ داخلی گسترده را ندارد و حامیان او مانند بنزین به همان سرعتی که شعله ور می شوند با همان سرعت هم خاموش و پراکنده خواهند شد و در آینده نزدیک جز بدنامی چیزی از مقتدا و جریانش باقی نخواهد ماند.
این دومین باری است که مقتدا از صحنه سیاست کنار می کشد!!( این حرکت او را نباید به توبه یا تنبه او یا سرخوردگی واقعی از عالم سیاست تعبیر کرد!)
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل جریان مقتدا سعی در هماهنگ کردن این جریان با منافع ملت مسلمان عراق نمود و در این مسیر در برابر اهانت ها و گستاخیهای این جریان صبر کرد تا شاید این جریان و رهبری آن سرعقل آمده و از راه خطا بازگردد اما مشکلات شخصیتی مقتدا و فقدان معنویت اجازه بازگشت او با مسیر صلاح را نداد و سرمایه ای که می توانست در خدمت امت اسلامی و منافع عراق بکار گرفته شود با تحریک دشمنان اسلام و عراق به عامل تخریب وحدت و امنیت عراق تبدیل شد.