عراقیها در مضیف، غذای زیادی فراهم میکردند و ما تنها بخشی از آن را میخوردیم. بعد باقی غذا را به باغها میبردند و به افراد حاضر به عنوان تبرک میدادند و میگفتند این باقیمانده خوراک زوار پیاده امام حسین(ع) است.
شهدای ایران:مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد کافی(ره) از روحانیان و خطیبان معروف قبل از انقلاب کشورمان که سخنرانیهای بسیار پرشور و انقلابی ای داشته است. او مؤسس مهدیه تهران است و در یکی از سخنرانیهای خود به خاطراتش از پیادهروی اربعین حسینی پرداخت. او میگفت: در ایام اربعین، ۱۰- ۱۲ نان میگرفتیم و از نانوا میخواستیم تا آن را خشک کند. بعد به داخل اتاق مدرسه میبردیم، در کیسهای خُرد میکردیم. یک مَن ماست هم میگرفتیم و داخل کیسه میریختیم تا آب آن گرفته شود. نعنا و نمک هم در آن میریختیم.
وی افزود: هرکدام از ما یک کاسه و قاشق هم برمیداشتیم و لباسها شامل عبا و قبا را هم داخل کوله پشتی میگذاشتیم. شب بعد از نماز مغرب و عشاء به حرم امیرالمومنین (ع) میرفتیم و سلام میدادیم و میگفتیم ما راهی کربلا هستیم، امری ندارید؟ میرویم کنار قبر حسین عزیز شما، امری ندارید؟
کار مرحوم کافی در مسیر پیادهروی اربعین
مرحوم کافی گفت: در گروههایی ۱۰ نفره یا ۱۵ نفره به سمت کوفه میرفتیم و از کنار فرات و نخلها پیاده راهی کربلا میشدیم. دو فرسخ یا سه فرسخ که راه میرفتیم کمی استراحت میکردیم، غذایی میخوردیم و حدیث میخواندیم. در این جمعیت اهل علم سر من دعوا بود و همه میخواستند من خدمتشان باشم. کار من این بود که در این مسیر هرجایی که دور هم روی خاکها مینشستیم؛ عبای خود را به عنوان زیرانداز میانداختیم و من برای آن جمعیت روضه میخواندم. عجب حال خوبی هم داشتند.
صبر کنید زوار سیدالشهدا بیایند...
این سخنران افزود: برخی اعراب شیعه در این مسیر، گاهی فقط چهارتا درخت خرما داشتند. زمانی که محصولش میرسید، آن را نگه میداشت، صبحانه، نهار و شام خرما به زائران میداد. گاهی ۴ مَن برنج که میکاشتند، محصولش را جمع میکرد، بخشی از آن را میفروخت و خرج زراعت میکرد. مابقی را نگه میداشت و حتی یک دانهاش را به زن و فرزندش نمیداد. میگفت صبر کنید زوار سیدالشهدا بیایند، این را برای آنها طبخ کنیم. این چه علاقهای به امام حسین(ع) است؟
مهمانخانه عراقیها چگونه است؟
وی ادامه داد: زمانی که ما طلبهها میرسیدیم، آنها میآمدند به زور این جمعیت ۱۰-۱۵ نفره را داخل مضیف عربی خود میکردند. مهمانخانهاش سالن چندانی نبود و ۱۰ تا حصیر در آن انداخته بود. ما را به آنجا برد و با آن برنج از ما پذیرایی کرد. ظرف که نداشتند، به جای سفره حصیری پهن میکرد و برنج را روی آن میریختند. گاهی بز یا گوسفند هم طبخ کرده بودند و همراه آن میآوردند.
باقی غذای ما را تبرکی برمیداشتند
مرحوم کافی گفت: پدر خانواده با فرزندانش بالای سر ما ایستاده بودند. یکی فانوس در دست داشت، دیگری لیوان دوغ دستش بود و زمانی که ما اراده میکردیم، از ما پذیرایی میکردند. غذا زیاد بود و ما فقط بخشی از آن را میخوردیم. بعد او باقی غذا را به باغها میبرد و به افراد حاضر به عنوان تبرک میداد و میگفت این باقیمانده خوراک زوار پیاده امام حسین(ع) است.
این سخنران گفت: ای لامذهبها میخواهید این عقاید صاف ما را نسبت به اهل بیت (ع) بگیرید. خدا به حق امام حسین (ع) شما را ذلیل کند که میخواهید ما را از در خانه ایشان دور کنید. این عقاید قیمت و ارزش دارد.
آداب خاص زیارت امام حسین(ع)
وی ادامه داد: در روز اربعین زوار دسته دسته به کربلا میرسند. برخی پاهایشان آبله کرده و پینه بسته است. برخی در پایشان خار شکسته است. شما اگر مکه، مدینه، نجف، کاظمین، سامرا و مشهد بروید، در آداب زیارت آمده است که اول باید غسل کنید سپس به حرم بروید اما برای کربلا آمده است با همان صورت خاک آلوده به حرم بروید.
سخنرانی مرحوم کافی درخصوص خاطراتش از پیادهروی اربعین
کافی از روحانیان و خطیبان معروف پیش از انقلاب بود که سخنرانیهایش معمولاً بسیار پرشور برگزار میشد. او بیش از ۲۰ مهدیه در شهرهای مختلف ایران تأسیس کرد و اواخر سال ۱۳۴۷ با کمکهای مردمی قطعه زمینی به مساحت ۴۰۰۰ متر در منطقه امیریه تهران خریداری و مهدیه تهران را تأسیس کرد. ۳۰ تیرماه شیخ احمد کافی در یک تصادف ساختگی به لقاءالله پیوست. پیکر او در خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.
وی افزود: هرکدام از ما یک کاسه و قاشق هم برمیداشتیم و لباسها شامل عبا و قبا را هم داخل کوله پشتی میگذاشتیم. شب بعد از نماز مغرب و عشاء به حرم امیرالمومنین (ع) میرفتیم و سلام میدادیم و میگفتیم ما راهی کربلا هستیم، امری ندارید؟ میرویم کنار قبر حسین عزیز شما، امری ندارید؟
کار مرحوم کافی در مسیر پیادهروی اربعین
مرحوم کافی گفت: در گروههایی ۱۰ نفره یا ۱۵ نفره به سمت کوفه میرفتیم و از کنار فرات و نخلها پیاده راهی کربلا میشدیم. دو فرسخ یا سه فرسخ که راه میرفتیم کمی استراحت میکردیم، غذایی میخوردیم و حدیث میخواندیم. در این جمعیت اهل علم سر من دعوا بود و همه میخواستند من خدمتشان باشم. کار من این بود که در این مسیر هرجایی که دور هم روی خاکها مینشستیم؛ عبای خود را به عنوان زیرانداز میانداختیم و من برای آن جمعیت روضه میخواندم. عجب حال خوبی هم داشتند.
صبر کنید زوار سیدالشهدا بیایند...
این سخنران افزود: برخی اعراب شیعه در این مسیر، گاهی فقط چهارتا درخت خرما داشتند. زمانی که محصولش میرسید، آن را نگه میداشت، صبحانه، نهار و شام خرما به زائران میداد. گاهی ۴ مَن برنج که میکاشتند، محصولش را جمع میکرد، بخشی از آن را میفروخت و خرج زراعت میکرد. مابقی را نگه میداشت و حتی یک دانهاش را به زن و فرزندش نمیداد. میگفت صبر کنید زوار سیدالشهدا بیایند، این را برای آنها طبخ کنیم. این چه علاقهای به امام حسین(ع) است؟
مهمانخانه عراقیها چگونه است؟
وی ادامه داد: زمانی که ما طلبهها میرسیدیم، آنها میآمدند به زور این جمعیت ۱۰-۱۵ نفره را داخل مضیف عربی خود میکردند. مهمانخانهاش سالن چندانی نبود و ۱۰ تا حصیر در آن انداخته بود. ما را به آنجا برد و با آن برنج از ما پذیرایی کرد. ظرف که نداشتند، به جای سفره حصیری پهن میکرد و برنج را روی آن میریختند. گاهی بز یا گوسفند هم طبخ کرده بودند و همراه آن میآوردند.
باقی غذای ما را تبرکی برمیداشتند
مرحوم کافی گفت: پدر خانواده با فرزندانش بالای سر ما ایستاده بودند. یکی فانوس در دست داشت، دیگری لیوان دوغ دستش بود و زمانی که ما اراده میکردیم، از ما پذیرایی میکردند. غذا زیاد بود و ما فقط بخشی از آن را میخوردیم. بعد او باقی غذا را به باغها میبرد و به افراد حاضر به عنوان تبرک میداد و میگفت این باقیمانده خوراک زوار پیاده امام حسین(ع) است.
این سخنران گفت: ای لامذهبها میخواهید این عقاید صاف ما را نسبت به اهل بیت (ع) بگیرید. خدا به حق امام حسین (ع) شما را ذلیل کند که میخواهید ما را از در خانه ایشان دور کنید. این عقاید قیمت و ارزش دارد.
آداب خاص زیارت امام حسین(ع)
وی ادامه داد: در روز اربعین زوار دسته دسته به کربلا میرسند. برخی پاهایشان آبله کرده و پینه بسته است. برخی در پایشان خار شکسته است. شما اگر مکه، مدینه، نجف، کاظمین، سامرا و مشهد بروید، در آداب زیارت آمده است که اول باید غسل کنید سپس به حرم بروید اما برای کربلا آمده است با همان صورت خاک آلوده به حرم بروید.
سخنرانی مرحوم کافی درخصوص خاطراتش از پیادهروی اربعین
کافی از روحانیان و خطیبان معروف پیش از انقلاب بود که سخنرانیهایش معمولاً بسیار پرشور برگزار میشد. او بیش از ۲۰ مهدیه در شهرهای مختلف ایران تأسیس کرد و اواخر سال ۱۳۴۷ با کمکهای مردمی قطعه زمینی به مساحت ۴۰۰۰ متر در منطقه امیریه تهران خریداری و مهدیه تهران را تأسیس کرد. ۳۰ تیرماه شیخ احمد کافی در یک تصادف ساختگی به لقاءالله پیوست. پیکر او در خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.