مادر شهید محمدحسین حدادیان گفت: پسرم می گفت که درست است که اکنون مسئله اقتصاد در مملکت ما اهمیت دارد اما نمی تواند موجب شود که حجاب را کنار بگذاریم.
شهدای ایران:فاطمه تاجیک، مادر شهید محمدحسین حدادیان در یادواره شهدای روستای سیرود شهرستان ساوجبلاغ با اشاره به اینکه این مراسم، به مجلسی احساسی تبدیل شده اما ما در دین مبین اسلام آموخته ایم که احساس باید تابع عقل و شرع باشد، گفت: محمدحسین در عالم رویا به پدرش گفت: هر کجا که دعوت می شوید، من همراه شما هستم و هر کسی که به منزل ما می آید، به دعوت من است.
پس از شهادت فرزندم، مفهوم روضه اربا اربا و گودال قتلگاه را درک کردم
وی با اشاره به اینکه خواهران و برادران حاضر در این مراسم، بدانید که به دعوت شهدا به ویژه شهید گمنامی که در محضرش هستیم، آمده اید و با بیان اینکه صحبت کردن درباره شهید، فرصت می خواهد و نمی توان آن را در چند دقیقه خلاصه و حق مطلب را ادا کرد، افزود: محمدحسین یک جوان مومن انقلابی بود و در حالی که انقلاب و امام خمینی (ره) را ندیده بود اما از بسیاری از انقلاب دیده ها انقلابی تر بود.
مادر شهید حدادیان عنوان کرد: محمدحسین خادم الحسین بود و بیشتر از بسیاری از انقلاب دیده ها از ارزش های انقلاب اسلامی دفاع می کرد. 15 روز پس از شهادت او، مقام معظم رهبری به منزل ما آمدند و لباس خادمی محمدحسین را بوسیدند؛ این یعنی اگر محمدحسین به جایی رسید، از خادمی امام حسین (ع) بود. زمانی که ایشان به تمثال فرزندم نگاه کردند سه بار فرمودند: این شهید یک نور معنوی است.
تاجیک با اشاره به اینکه محمدحسین این نورانیت را از دین مبین اسلام و پای مکتب اباعبدالله الحسین (ع) به دست آورد، بیان کرد: وی احترام بسیاری برای پدر و مادرش قائل بود و به منظور احترام بیشتر، غالبا بنده را حاج خانم صدا می کرد و بنده هم با «جانم؟» پاسخ او را می دادم زیرا حضرت زهرا (س)، نحوه رفتار خوب با فرزندان را به ما آموخته اند.
وی ادامه: روزی پسرم مرا صدا زد و پرسید: اگر روزی بخواهم به سوریه بروم، نظر شما چیست؟ پاسخ دادم: عمری است که به امام حسین (ع) می گویم: انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم». محمدحسین تسبیحش را بالا گرفت و خنده کنان برخاست و گفت: جوابم را گرفتم. پس از مدتی عازم سوریه شد و هنگام رفتن گفت: حاج خانم دو خطی وصیت نامه نوشته ام.
مادر شهید حدادیان افزود: به او گفتم: مادر کسی وصیت نامه را با خود نمی برد، می گذارد و می رود، نگاه عمیقی به من کرد و گفت: به وقتش به دست شما می رسد. گویا محمدحسین می دانست که در سوریه شهید نمی شود و قرار است این توفیق در جای دیگری نصیبش شود. دو سال از آن ماجرا گذشت تا اینکه دراویش داعشی در خیابان پاسداران تهران جمع شدند و اقدام به آتش زدن مساجد و حسینیه ها کردند.
تاجیک ادامه داد: آن دراویش یک اتوبوس را به عنوان پایگاه نظامی خود در نظر گرفته و آن را مملو از کوکتل مولوتف، سنگ و نبشی های تیز شده و چماق هایی با میخ فراوان کرده بودند. شبی محمدحسین به من گفت: مادر این ها در خیابان پاسداران، روی پشت بام ها با تفنگ شکاری کشیک می دهند. همان شب سه نفر از نیروی انتظامی توسط دراویش داعشی با اتوبوس زیر گرفته شدند و به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه محمدحسین بسیجی ویژه و پسر تیزبین و فعالی بود که ما پس از شهادت او از بسیاری از فعالیت هایش مطلع و متوجه شدیم که در چه عملیات هایی شرکت کرده و چه موفقیت هایی را به دست آورده است. به نیروی انتظامی دستور داده شد که با دراویش برخورد کنند تا آن ها متلاشی و متفرق شوند. بچه های ما به سمت آن ها می روند اما دراویش داعشی مجهز بودند و با یک خودروی سمند به نیروها حمله کردند.
مادر شهید حدادیان ادامه داد: سپس اقدام به پرتاب کوکتل مولوتف، شیشه و سنگ به سمت نیروهای ما می کنند. در آن زمان، محمدحسین به سمت خودروی سمند می رود که آن را متوقف کند اما با خودرو به او می زنند و محمدحسین غریب و تنها بر زمین می افتد و دراویش او را با چوب و چماق و تیغ موکت بری، مورد حمله قرار می دهند و با تفنگ شکاری بدنش را سوراخ سوراخ می کنند.
تاجیک با بیان اینکه آن ها چشم فرزندم را تخلیه کردند و بدنش را پاره پاره کردند، گفت: پس از شهادت فرزندم فهمیدم روضه اربا اربا و گودال قتلگاه یعنی چه، گودال قتلگاه در روضه امام حسین (ع) پس از هزار و چند صد سال تکرار شد. وقتی خبر شهادتش را شنیدم، از من خواستند برای وداع با پسرم به معراج شهدا بروم اما گفتم نمی آیم، سه ساعت است که محمدحسین از من جدا شده و باورم نمی شود که در تهران شهید شده است.
وی اظهار کرد: محمدحسین لایق شهادت و عاشق امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) بود و شب ها با روضه خانم فاطمه زهرا (س) می خوابید. وی در حالی به شهادت رسید و صورتش سوراخ سوراخ شد که در حال بازگشت از مجلس عزای حضرت زهرا (س) بود و لباس مشکی بر تن داشت و در عزای مادرش زهرا به پهنای صورت اشک ریخته بود؛ این ها برای محمدحسین سعادت و افتخار است.
مادر شهید حدادیان خاطرنشان کرد: وقتی بدن فرزندم را در معراج شهدا شستند، آقایی به من گفت: تمام زخم های بدن محمدحسین یک طرف، چیزی که در بدن او دیدیم یک طرف؛ کبودی سینه محمدحسین که در عزای حضرت زهرا (س) به وجود آمده بود ما را بیشتر منقلب کرد و موجب شد مجدد به عزاداری و سینه زدن و قرائت زیارت عاشورا بپردازیم، او همه عاشقی ها را با خود برد.
تاجیک توضیح داد: پیش از اینکه بدن محمدحسین را ببینم، وصیت نامه او را خواندم، ابتدای آن نوشته بود که من به پیروی از علی اکبر اباعبدالله الحسین (ع) عازم سوریه می شوم، وقتی بدنش را دیدم گفتم مادر قربانت بروم که پیروی ات عاشقانه و صادقانه بود و علی اکبر گونه به شهادت رسیدی. امروز در این مجلس از شهید گفتیم و شنیدیم که این گفتن و شنیدن ها برای همه ما مسئولیت و رسالت می آورد.
وی مطرح کرد: پسرم در ابتدا و انتهای وصیت نامه اش خداوند را شاهد می گیرد و می گوید خدا می داند؛ این جمله یعنی او وصیت نامه اش را در محضر الهی نوشته و خدا را بر آن شاهد گرفته است بنابراین تک تک کلمات این وصیت نامه بر ما حجت است. وی در انتهای آن نوشته است: خدا می داند در دلم چه غم هایی از غربت سید اولاد پیغمبر، غریب فاطمه، امام خامنه ای است که فکر کردن به آن من و امثال مرا آزار می دهد.
مادر شهید حدادیان اذعان کرد: اگر خدای ناکرده هنوز غربت ولی زمان خود را حس نکرده ایم یعنی مانند محمدحسین ها نشده ایم، زمانی می توانیم غربت ایشان را حس کنیم و با تمام وجود به عنوان سربازشان قیام کنیم که مانند شهدا زندگی، فکر و سربازی کنیم. امید است شهدا دست ما را بگیرند و از خداوند سبحان برای ما بصیرت طلب کنند که بتوانیم در مقطعی که ولی زمانمان تنهاست، عمارگونه وارد عرصه شویم.
تاجیک شهید محمدحسین حدادیان را یک بسیجی مخلص، بصیر و آگاه توصیف کرد و گفت: زمانی که مقام معظم رهبری فرمان آتش به اختیار دادند، محمدحسین بررسی های لازم را در این زمینه انجام داد و زمانی که به منزل آمد گفت: مادر آقا غریب هستند و فرمان آتش به اختیار داده اند که من هر جا که احساس کردم باید از انقلاب دفاع کنم، منتظر فرمان رهبرم نباشم.
وی اذعان کرد: درست است که اکنون مسئله اقتصاد در مملکت ما اهمیت دارد اما نمی تواند موجب شود که حجاب را کنار بگذاریم. ما انقلاب اقتصادی نکرده ایم، انقلاب اسلامی کرده ایم و اکنون می خواهیم ماحصل این مجلس مطالبه گری باشد؛ مطالبه ما حجاب و عملیاتی شدن احکام اسلام در جامعه است. امید داریم این اتفاق رقم بخورد که جوانان در این مسیر نقش موثری دارند.