ساعت ۸:۳۰ شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند: «دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت به جلو میآید. همین جوری سرش را انداخته پایین میآید.» من گفتم: «کدام دشمن؟! اگر تنها از یک محور میآید، پس چه جور دشمنی است؟! «گفتند: «نمیدانیم.»
شهدای ایران:بررسی حوادث نیمه اول سال ۱۳۶۷ در رابطه با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بهخوبی نشان میدهد که از نظر نظامی، دشمن با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم و همهجانبه، توان قابل ملاحظهای یافته و در مقابل محاصره اقتصادی و نظامی موجب کاهش نسبی توان نظامی ایران شد.
در چنین شرایطی با دخالت آمریکا در جنگ و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی در اوایل تیرماه سال ۱۳۶۷ تهاجم دشمن آغاز شد و در کمتر از سه ماه تمام مناطق تصرف شده توسط ایران را باز پس گرفت. فعل و انفعالات نظامی نهایتا موجب اقدام شجاعانه و تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر پذیرش قطعنامه شد.
دشمن که احساس میکرد، مواضع نظامی ایران در حالت ضعف قرار دارد بعد از پذیرش قطعنامه اقدام به دو حمله سراسری در منطقه عملیاتی جنوب و غرب کشور کرد. در جنوب مجددا تا دروازه اهواز پیشروی کرد، اما حضور رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) در اهواز و اعلام باقی ماندن در منطقه تا عقب راندن دشمن باعث شد تا نهتنها سیل نیروهای مردمی به سوی جبهه سرازیر شود، بلکه نیروهای نظامی نیز سریع خود را بازسازی کرده و با حمله به دشمن بیش از ۳۰۰ دستگاه تانک و نفربر را منهدم کردند یا غنیمت گرفته و صدها نفر از دشمن را به اسارت درآورده و آنها رامجبور به عقبنشینی تا خطوط مرزی کردند.
در منطقه غرب نیز دشمن قصد پیشروی داشت که با تعبیر تاکتیک عقب نشینی، نیروهای آماده منافقین را به طرف ایران گسیل کرد و با پروازهای بالگردها و هواپیماهای نظامی، پشتیبانی مستقیمی را از ستون نظامی منافقین انجام داد.
ستون نظامی منافقین بعد از عبور از مرز به سمت شهر اسلام آباد حرکت کرد. در بین مسیر مقاومتهای موردی توسط نیروهای پراکنده در منطقه صورت گرفت، از جمله مقاومت در پادگان ابوذر و حماسه شهادت فرماندهان و سربازان پادگان.
ستون منافقین با درک ناصحیح از شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی ایران مغرور از پیشروی روی جاده بعد از گذشتن از اسلام آباد به طرف کرمانشاه حرکت کرد تا به اصطلاح بعد از آزادی این شهر بتواند راه پیشروی خود را به سوی تهران هموار کند. در چنین شرایطی مسوولان نظامی و سیاسی کشور با تدبیری هوشمندانه توانستند عملیات غرور آفرین «مرصاد» را طراحی و با فرماندهی امیر سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و با شرکت یگانهای ارتش و سپاه پاسداران اجرا کنند.
تمرکز نیروهای ایرانی در جبهه جنوب منجر بدان شد که حرکت منافقین در داخل خاک ایران در ابتدا به سرعت انجام گیرد. اما بلافاصله بعد از اینکه خبر هجوم دشمنی که چندان هم هویتش مشخص نبود به نیروهای خودی رسید، شهید علی صیاد شیرازی راهی کرمانشاه شد تا اوضاع را بررسی کند.
روایت شهید صیاد شیرازی از مرصاد
صیاد شیرازی در زمان حیاتش در جایی ماجرای ورود منافقین و مطلع شدن از حمله آنها را اینگونه تعریف میکند: «یک دفعه ساعت ۸:۳۰ شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند: دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت به جلو میآید. همین جوری سرش را انداخته پایین میآید. من گفتم: کدام دشمن؟! اگر تنها از یک محور میآید، پس چه جور دشمنی است؟! گفتند: نمیدانیم. گفتند: همین طور آمده الان هم به کرند رسید و کرند را هم گرفتند. چون بعد از پاتاق، میشود کِرند، بعد از کرند، میشود اسلامآباد غرب و سپس میآیند به کرمانشاه. گفتم: این چه جور دشمنی است؟ گفتند: ما هیچی نمیدانیم.»
شهید صیاد شیرازی ادامه میدهد: «آخر گفتم: فقط به هواپیما بگویید که ساعت ۱۰:۳۰ شب آماده بشود ما با هواپیما برویم به کرمانشاه. طاق بستان محل قرارگاه بود. مجبور شدیم پیاده شویم، ماشین گرفتیم، رفتیم تا رسیدیم و تا ساعت ۱:۳۰ بامداد ما دنبال این بودیم، این دشمنی که دارد میآید، کیه؟ ساعت ۱:۳۰ بامداد یک پاسداری آمد، گفت: من اسلام آباد بودم، دیدم منافقین آمدند، ریختند توی شهر! تازه فهمیدم منافقین هستند ریختند توی شهر.»
در بدو ورود منافقین، تعدادی از نیروهای سپاه و مردم با آنان درگیر شدند سپس با استفاده از تعداد زیادی تانک دجله و خودرو، نیروهای منافقین به طرف کرمانشاه عزیمت کردند که در منطقه حسن آباد، ۲۰ کیلومتری اسلام آباد به دلیل سازماندهی جدید رزمندگان ایرانی و جمع آوری نیرو، منافقین زمین گیر شدند.
نیروهای خودی در فاصله ۲۰۰ متری آنان در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشکیل خط پدافندی با آنان درگیر شده، و بعدازظهر ۴ مرداد با محاصره شهر اسلام آباد، به منظور انسداد عقبه و راه فرار، سه راه اسلام آباد – کرند را قطع، و آنها را محاصره کردند. رزمندگان خودی در روز ۵ مرداد عملیات مرصاد را با رمز «یا علیبنابیطالب (ع)» آغاز کردند و طی چندین ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاکت رسانده و مابقی را به فرار وا داشتند.
عملیات مرصاد دستاورد داخلی و خارجی بسیاری برای کشور داشت که از آن جمله میتوان به اتحاد هر چه بیشتر نیروهای نظامی، انتظامی و بسیج در داخل کشور، خواری و ذلت برای منافقین در سطح دنیا و قرار گرفتن آنان لیست گروهکهای تروریستی حتی در تروریستترین کشور دنیا (امریکا)، هوشیاری ملت ایران و نیروهای مردمی، خنثی شدن تلاش مذبوهانه صدام و ایادی بعثی وی برای سهمخواهی از ایران در پای میز مذاکرات صلح و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، تثبیت قدرت و توان بالای نظامی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان و ارزیابی عکسالعمل سریع رزمندگان اسلام در برابر هرگونه تجاوز احتمالی و دهها دستاورد دیگر که به مرور عیان میشود، تنها بخشی از این توفیقات بود.
در چنین شرایطی با دخالت آمریکا در جنگ و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی در اوایل تیرماه سال ۱۳۶۷ تهاجم دشمن آغاز شد و در کمتر از سه ماه تمام مناطق تصرف شده توسط ایران را باز پس گرفت. فعل و انفعالات نظامی نهایتا موجب اقدام شجاعانه و تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر پذیرش قطعنامه شد.
دشمن که احساس میکرد، مواضع نظامی ایران در حالت ضعف قرار دارد بعد از پذیرش قطعنامه اقدام به دو حمله سراسری در منطقه عملیاتی جنوب و غرب کشور کرد. در جنوب مجددا تا دروازه اهواز پیشروی کرد، اما حضور رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) در اهواز و اعلام باقی ماندن در منطقه تا عقب راندن دشمن باعث شد تا نهتنها سیل نیروهای مردمی به سوی جبهه سرازیر شود، بلکه نیروهای نظامی نیز سریع خود را بازسازی کرده و با حمله به دشمن بیش از ۳۰۰ دستگاه تانک و نفربر را منهدم کردند یا غنیمت گرفته و صدها نفر از دشمن را به اسارت درآورده و آنها رامجبور به عقبنشینی تا خطوط مرزی کردند.
در منطقه غرب نیز دشمن قصد پیشروی داشت که با تعبیر تاکتیک عقب نشینی، نیروهای آماده منافقین را به طرف ایران گسیل کرد و با پروازهای بالگردها و هواپیماهای نظامی، پشتیبانی مستقیمی را از ستون نظامی منافقین انجام داد.
ستون نظامی منافقین بعد از عبور از مرز به سمت شهر اسلام آباد حرکت کرد. در بین مسیر مقاومتهای موردی توسط نیروهای پراکنده در منطقه صورت گرفت، از جمله مقاومت در پادگان ابوذر و حماسه شهادت فرماندهان و سربازان پادگان.
ستون منافقین با درک ناصحیح از شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی ایران مغرور از پیشروی روی جاده بعد از گذشتن از اسلام آباد به طرف کرمانشاه حرکت کرد تا به اصطلاح بعد از آزادی این شهر بتواند راه پیشروی خود را به سوی تهران هموار کند. در چنین شرایطی مسوولان نظامی و سیاسی کشور با تدبیری هوشمندانه توانستند عملیات غرور آفرین «مرصاد» را طراحی و با فرماندهی امیر سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و با شرکت یگانهای ارتش و سپاه پاسداران اجرا کنند.
تمرکز نیروهای ایرانی در جبهه جنوب منجر بدان شد که حرکت منافقین در داخل خاک ایران در ابتدا به سرعت انجام گیرد. اما بلافاصله بعد از اینکه خبر هجوم دشمنی که چندان هم هویتش مشخص نبود به نیروهای خودی رسید، شهید علی صیاد شیرازی راهی کرمانشاه شد تا اوضاع را بررسی کند.
روایت شهید صیاد شیرازی از مرصاد
صیاد شیرازی در زمان حیاتش در جایی ماجرای ورود منافقین و مطلع شدن از حمله آنها را اینگونه تعریف میکند: «یک دفعه ساعت ۸:۳۰ شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند: دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت به جلو میآید. همین جوری سرش را انداخته پایین میآید. من گفتم: کدام دشمن؟! اگر تنها از یک محور میآید، پس چه جور دشمنی است؟! گفتند: نمیدانیم. گفتند: همین طور آمده الان هم به کرند رسید و کرند را هم گرفتند. چون بعد از پاتاق، میشود کِرند، بعد از کرند، میشود اسلامآباد غرب و سپس میآیند به کرمانشاه. گفتم: این چه جور دشمنی است؟ گفتند: ما هیچی نمیدانیم.»
شهید صیاد شیرازی ادامه میدهد: «آخر گفتم: فقط به هواپیما بگویید که ساعت ۱۰:۳۰ شب آماده بشود ما با هواپیما برویم به کرمانشاه. طاق بستان محل قرارگاه بود. مجبور شدیم پیاده شویم، ماشین گرفتیم، رفتیم تا رسیدیم و تا ساعت ۱:۳۰ بامداد ما دنبال این بودیم، این دشمنی که دارد میآید، کیه؟ ساعت ۱:۳۰ بامداد یک پاسداری آمد، گفت: من اسلام آباد بودم، دیدم منافقین آمدند، ریختند توی شهر! تازه فهمیدم منافقین هستند ریختند توی شهر.»
در بدو ورود منافقین، تعدادی از نیروهای سپاه و مردم با آنان درگیر شدند سپس با استفاده از تعداد زیادی تانک دجله و خودرو، نیروهای منافقین به طرف کرمانشاه عزیمت کردند که در منطقه حسن آباد، ۲۰ کیلومتری اسلام آباد به دلیل سازماندهی جدید رزمندگان ایرانی و جمع آوری نیرو، منافقین زمین گیر شدند.
نیروهای خودی در فاصله ۲۰۰ متری آنان در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشکیل خط پدافندی با آنان درگیر شده، و بعدازظهر ۴ مرداد با محاصره شهر اسلام آباد، به منظور انسداد عقبه و راه فرار، سه راه اسلام آباد – کرند را قطع، و آنها را محاصره کردند. رزمندگان خودی در روز ۵ مرداد عملیات مرصاد را با رمز «یا علیبنابیطالب (ع)» آغاز کردند و طی چندین ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاکت رسانده و مابقی را به فرار وا داشتند.
عملیات مرصاد دستاورد داخلی و خارجی بسیاری برای کشور داشت که از آن جمله میتوان به اتحاد هر چه بیشتر نیروهای نظامی، انتظامی و بسیج در داخل کشور، خواری و ذلت برای منافقین در سطح دنیا و قرار گرفتن آنان لیست گروهکهای تروریستی حتی در تروریستترین کشور دنیا (امریکا)، هوشیاری ملت ایران و نیروهای مردمی، خنثی شدن تلاش مذبوهانه صدام و ایادی بعثی وی برای سهمخواهی از ایران در پای میز مذاکرات صلح و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، تثبیت قدرت و توان بالای نظامی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان و ارزیابی عکسالعمل سریع رزمندگان اسلام در برابر هرگونه تجاوز احتمالی و دهها دستاورد دیگر که به مرور عیان میشود، تنها بخشی از این توفیقات بود.