پس از مجروح شدن، وقتی خواستند علی را برای مداوا به عقب انتقال دهند، او مانع از این کار شد. چفیه ای برداشت به بالای زانو خود بست و گفت: «این عملیات مال من است و من باید آن را به اتمام برسانم.» بعد از حال رفتنش به دلیل خونریزی بسیار، توانستند علی را برای مداوا به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل کنند.
شهدای ایران :حاج علی گروسی سال ۱۳۴۱ متولد شد. مدت زیادی از عمرش نگذشته بود که پدرش دار فانی را وداع گفت و بار سنگین پرورش جسمی و فکری علی بر عهده مادرش افتاد. علی مقدمات تحصیلی خود را در مرد آباد (ماهدشت) از توابع شهرستان کرج فرا گرفت و تحصیلات راهنمایی و متوسطه را نیز در همان جا به پایان رساند.
او از افرادی بود که با شرکت خود در راهپیماییها انجام وظیفه کرد. علی از آنجایی که صدای رسا و گیرایی داشت، شعارهایی را از خود تنظیم کرده و در مساجد و راهپیمایی ها قرائت میکرد. با آغاز جنگ تحمیلی، او کلاس درس را به قصد شرکت در جهاد فی سبیل الله رها کرده، به سوی جبهه ها رهسپار شد. در اکثر عملیاتها شرکت داشت؛ عملیاتهایی چون فتح المبین، بیت المقدس، آزادی خرمشهر، والفجر مقدماتی، رمضان، مسلم بن عقیل.
علی در عملیات والفجر مقدماتی، مسئولیت گردانی از تیپ سلمان فارسی را عهده دار بود. در همین عملیات بود که او یکی از پاهای خود را در راه خدا تقدیم کرد. پس از مجروح شدن، وقتی خواستند علی را برای مداوا به عقب انتقال دهند، او مانع از این کار شد، چفیه ای برداشت به بالای زانو خود بست و گفت: «این عملیات مال من است و من باید آن را به اتمام برسانم.» بعد از حال رفتنش به دلیل خونریزی بسیار، توانستند علی را برای مداوا به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل کنند. طی مراقبتهای ویژه در پزشکی پس از ۶ ماه با کسب بهبودی به مردآباد بازگشت.
در مرد آباد، مسئولیت بسیج ناحیه ۹ را به عهده او گذاشتند و علی نیز با جدیت و فعالیتهای شبانه روزی و خستگی ناپذیر خود و جمعی از دوستان، اقدام به تشکیل پایگاه های مقاومت در مردآباد و روستاهای اطراف کرد.مسئولیت ستاد نماز جمعه مردآباد نیز به عهده علی گذاشته شده بود؛ او همچنین مدت دو سال عضو شورای مرکزی ستادهای برگزاری نماز جمعه استان تهران بود.
به گزارش ایسنا، علی گروسی که در مردآباد عضو هیئت هفت نفره واگذاری زمین و در کارهای عمرانی و فرهنگی نیز پیش قدم بود، بار دیگر به جبهه رفت و در گردان حضرت علی اکبر (ع) از تیپ سیدالشهداء(ع) مشغول خدمت شد و سرانجام در عملیات «والفجر ۸» در جزیره «امالرصاص» جانباز شد و ۱۷ فروردین ۱۳۶۵ در فاو به درجه رفیع شهادت رسید.
او از افرادی بود که با شرکت خود در راهپیماییها انجام وظیفه کرد. علی از آنجایی که صدای رسا و گیرایی داشت، شعارهایی را از خود تنظیم کرده و در مساجد و راهپیمایی ها قرائت میکرد. با آغاز جنگ تحمیلی، او کلاس درس را به قصد شرکت در جهاد فی سبیل الله رها کرده، به سوی جبهه ها رهسپار شد. در اکثر عملیاتها شرکت داشت؛ عملیاتهایی چون فتح المبین، بیت المقدس، آزادی خرمشهر، والفجر مقدماتی، رمضان، مسلم بن عقیل.
علی در عملیات والفجر مقدماتی، مسئولیت گردانی از تیپ سلمان فارسی را عهده دار بود. در همین عملیات بود که او یکی از پاهای خود را در راه خدا تقدیم کرد. پس از مجروح شدن، وقتی خواستند علی را برای مداوا به عقب انتقال دهند، او مانع از این کار شد، چفیه ای برداشت به بالای زانو خود بست و گفت: «این عملیات مال من است و من باید آن را به اتمام برسانم.» بعد از حال رفتنش به دلیل خونریزی بسیار، توانستند علی را برای مداوا به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل کنند. طی مراقبتهای ویژه در پزشکی پس از ۶ ماه با کسب بهبودی به مردآباد بازگشت.
در مرد آباد، مسئولیت بسیج ناحیه ۹ را به عهده او گذاشتند و علی نیز با جدیت و فعالیتهای شبانه روزی و خستگی ناپذیر خود و جمعی از دوستان، اقدام به تشکیل پایگاه های مقاومت در مردآباد و روستاهای اطراف کرد.مسئولیت ستاد نماز جمعه مردآباد نیز به عهده علی گذاشته شده بود؛ او همچنین مدت دو سال عضو شورای مرکزی ستادهای برگزاری نماز جمعه استان تهران بود.
به گزارش ایسنا، علی گروسی که در مردآباد عضو هیئت هفت نفره واگذاری زمین و در کارهای عمرانی و فرهنگی نیز پیش قدم بود، بار دیگر به جبهه رفت و در گردان حضرت علی اکبر (ع) از تیپ سیدالشهداء(ع) مشغول خدمت شد و سرانجام در عملیات «والفجر ۸» در جزیره «امالرصاص» جانباز شد و ۱۷ فروردین ۱۳۶۵ در فاو به درجه رفیع شهادت رسید.