دولت قبل فکر می کرد باید این کار را از مسیرهای دیگری دنبال کند و اگر وارد بحث های سیاست خارجه شوند،هر کس یک گوشه ای را بگیرد و کمک کنند اثرگذاریش بیشتر است .
به گزارش شهدای ایران؛ این را رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه دولت محمود احمدی نژاد در
گفت و گو با «پیام نو» می گوید. وی که معتقد است، مسئولان ارشد اجرایی کشور
همهشان در چهارچوب سیاست های کلی نظام حرکت می کنند، می گوید: «همه دنبال
تامین منافع ملی هستند، منتها برای رسیدن به منافع ملی هر کس ممکن است روش
جداگانه ای را برای خودش طرح ریزی کند».
* چرا دولت نهم و دهم در مسائل مربوط به دیپلماسی توانایی و محبوبیت دولت یازدهم را نداشت؟
- دیدگاه مسئولان ارشد کشور ممکن است متفاوت باشد و نوع نگاهشان به مسائل نیز با یکدیگر متفاوت باشد. ممکن است در یک دولت توجه به مسائل اقتصادی بیشتر باشد و در دولت دیگری توجه به مسائل فرهنگی، لذا بسته به شرایط و موقعیتی که در کشور پیش میاد این نقاط توجه جابجا می شود. یک زمانی ممکن است وضعیت نظامی و امنیتی شرایط حساستری داشته باشد و تمرکز بیشتر روی این بخش برود. من فکر می کنم شرایطی که الان ما در آن هستیم دو ویژگی بسیار مهم را می طلبید؛ نکته اول توجه ویژه به سیاست خارجی و نقشی است که باید ایفا کند، نکته دوم مسائل اقتصادی است که اتفاقا این مسائل می توانست تحت الشعاع فعالیت و عملکرد دستگاه سیاست خارجه قرار بگیرد. در این شرایط با تشخیصی که دولت داشت اولویت بندی موضوعاتی که باید دنبال کند سیاست خارجه و اقتصادی بود که اتفاقا کاملا هماهنگ با شعاری بود که برای سال ۱۳۹۲ توسط مقام معظم رهبری تنظیم شده بود؛ سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی».
* به طور کلی دولت احمدی نژاد به جایگاه دستگاه دیپلماسی اعتقاد داشت؟
- شاید دولت قبل فکر می کرد باید این کار را از مسیرهای دیگری دنبال کند و اگر وارد بحث های سیاست خارجه شوند، هر کس یک گوشه ای را بگیرد و کمک کنند اثرگذاریش بیشتر است. بالاخره ممکن است دید و نظریه ای که مسئول ارشد اجرایی دارد با دیگران تفاوت هایی داشته باشد و سلیقه ها متفاوت باشد ولی در این شرایط خاصی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ما داشتیم مشخصا اولویت اصلی ما سیاست خارجی و اقتصاد بود. به همین دلیل ما آینده را آینده روشنی می بینیم و در مسیر درستی حرکت می کنیم و معتقدیم شرایط بهتر با تقویت جایگاه وزارت خارجه سریعتر فراهم می شود.
* در صحبت ها خود بحث دیدگاه و نظریه های مدیران ارشد اجرایی را مطرح کردید. چه تفاوتی میان دیدگاه محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در سیاست خارجی می بینید؟
- مسئولان ارشد اجرایی کشور همهشان در چهارچوب سیاست های کلی نظام حرکت می کنند. همه دنبال تامین منافع ملی هستند، منتها برای رسیدن به منافع ملی هر کس ممکن است روش جداگانه ای را برای خودش طرح ریزی کند. ممکن است یک نفر دیدگاهش این باشد که بنیه اقتصادی مردم تقویت شود، ضربه پذیریش کم شود و یکی ممکن است به همکاری بیشتر با کشورهای منطقه توجه کند، دیگری ممکن است به لحاظ فرهنگی احساس کند فضای جدیدی ایجاد شده و سریعتر می توانیم به منافع ملی برسیم. در دولت های گذشته هر دولتی یک ویژگی خاصی داشته و تمرکز بیشتری روی موضوع خاصی را پیدا کرده است. شاید متناسب با شرایطی بوده که در آن زندگی می کردیم و موقعیتی که در سطح بین الملل ایجاد شده ولی در شرایط فعلی ما فکر می کنیم اولویت ها به ویژه در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد کاملا بهم مرتبط است و می تواند لازم و ملزوم همدیگر باشد. اما چطور؟ اگر بخواهیم وزارت خارجه موفقی داشته باشیم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند باید تکیهگاهمان روی توانایی های داخلی باشد لذا باید سعی کنیم گام های بلندی را برداریم که به لحاظ اقتصادی و پیشرفت و توسعه در توانایی های داخلی خود بتوانیم تکیه کنیم. هر چقدر در داخل قویتر باشیم، محکمتر با بیرون حرف می زنیم. جنبه متقابلش این است که هر چقدر سیاست خارجه فعال تر باشد و بتواند مسیر را هموارتر کند، شرایط برای رشد اقتصادی بیشتر فراهم می شود. بنابراین این دو خیلی به یکدیگر مرتبط هستند. در این شرایط ما فکر می کنیم باید کاملا تمرکز ایجاد شود در حوزه سیاست خارجه باید دست وزارت خارجه باز باشد و اجازه داده شود با امکانات مناسب حرفه ای و تخصصی وزارت خارجه کار خودش را دنبال کند و وقتی تصمیم گیری ها متمرکز می شود راحت تر می شود تصمیم گرفت.
*گفتید هر دولتی که می آید تمرکزش بر روی یک موضوع خاص است و سیاست های خود را با محوریت های مشخص آغاز می کند و ادامه می دهد. تمرکز دولت نهم و دهم بر روی چه مسئله ای بود؟
- به هر صورت همانطور که گفتم بستگی به شرایط مسائل داخلی و بین المللی آن زمان دارد.
* روند حل و فصل پرونده هسته ای در دوران آقای احمدی نژاد به کندی پیش می رفت ولی با روی کار آمدن آقای روحانی و تیمشان این پرونده در حال به سرانجام رسیدن است. علت در چه بود؟
- به اعتقاد بنده ما همیشه آماده مذاکره بودیم و همیشه برای دفاع از حقوق مان و منافع ملی مان این آمادگی را داشتیم تا در صحنه های مختلف فعال حرکت کنیم، ولی چیزی که قابل تامل است اینکه در چه شرایطی مذاکره می تواند مفید باشد و در چه شرایطی نفعی برای ما ندارد؟ به نظر من، اگر ما از موضع قدرت وارد مذاکره شویم حتما می توانیم از حقوق مان دفاع کنیم ولی ورود به مذاکرات از موضع ضعف نتیجه اش از دست دادن یکسری حقوق و منافع است. چیزی که الان دارد کمک می کند تا ما از موضع قدرت وارد مذاکره شویم دو عامل است؛ داشتن اقتدار ملی و داشتن اقتدار داخلی؛ اما سوال دیگر این است که چگونه ما به یک اقتدار داخلی دسترسی پیدا می کنیم؟ موقعی که در داخل کشور وحدت و انسجام ملی باشد موقعی که یکسری اصول و ارزش ها حاکم باشند و همه پایبند به آن باشند و از همه مهمتر موقعی که وحدت فرماندهی حاکم باشد اگر ما این سه عامل را کنار هم بگذاریم و جمع ببندیم به نظر من همان نکته ای می شود که مقام معظم رهبری به عنوان حماسه سیاسی از آن یاد کردند. در انتخابات سال ۹۲ این سه عامل با هم جمع شد و شاهد بودیم که شرایط کشور را نیز عوض کرد.
شما فرض کنید در این انتخابات اگر میزان مشارکت مردم کم بود اگر مردم با هم اختلاف داشتند و مثلا شرایطی شبیه سال ۸۸ بوجود می آمد اگر وحدت فرماندهی تضعیف می شد هر کدامش به تنهایی چهره ما را در بیرون کشور می توانست بسیار تضعیف کند و حتما در چنین شرایطی در هر مذاکره ای ما وارد می شدیم کسی به حقوق ما توجهی نمی کرد. کشوری که از داخل دچاراختلاف باشد . مردمش حاضر نباشند در صحنه سیاسی و اجتماعی وارد شوند، حتما منافعش در خارج از کشور محترم به چشم نمی آید.
انتخابات امسال شرایط اقتدار داخلی را رقم زد و ما دست برتری را داشتیم. در مذاکره کسی نمی تواند بگوید در ایران مردم از نظام حمایت نمی کنند و کسی نمی تواند نمایندگان دولت ما را در مذاکره تضعیف کند. مذاکره کنندگان نمایندگان دولتی هستند که با اکثریت قاطع ملت انتخاب شده اند. برای اینکه شما از موضع اقتدار بتوانید وارد مذاکرات شوید حتما غیر از اقتدار ملی باید از اقتدار منطقه ای و بین المللی هم برخوردار شوید. اقتدار منطقه ای و بین المللی معنیش این است که شما توانایی مدیریت تحولات منطقه و موضوعات بین المللی را باید داشته باشید. چه موقعی شما می توانید به مدیریت تحولات دست پیدا کنید؟ موقعی که طراحی های فراوانی که در منطقه صورت می گیرد تا به شکلی به منافع ملی ما ضربه بزند جلویش را بگیریم یا توانایی پیدا کنید بر اساس منافع ملی طراحی های خودتان را به نتیجه برسانید. به نظر من اوج فتنه هایی که در منطقه طراحی می شود مساله سوریه بود و کسانی که بی ثباتی و درگیری های داخلی و اقدامات تروریستی را در سوریه دامن بزنند می خواستند شرایط منطقه را برهم بزنند و ثبات امنیت منطقه را بهم بریزند. هر چقدر جمهوری اسلامی ایران قدرتمندتر بتواند جلوی این فتنه هایی که مسلمان ها را به جان هم می اندازد یا فرقه ها و گروهک های تروریست را فعال می کند، بگیرد و به ایجاد ثبات و امنیت در منطقه منجر شود معنیش این است که اقتدار منطقه ایش را به رخ می کشد. در چند ماهی که گذشت در اقتدار داخلی و ملی مان قدرت نمایی کردیم توانستیم جلوی فتنه ها، جنگ، درگیری ها و دخالت های نظامی را بگیریم؛ شرایطی که الان وارد مذاکره شدیم از جمهوری اسلامی ایران کشوری ساخته که در داخل محکم و قوی است و در منطقه قدرتمند می تواند تحولات را مدیریت کند؛ پس نوع نگاه کشورهای دیگر به ما باید نگاه بسیار محترمانه ای باشد. آنها مجبورند حقوق ما را محترم بشمارند چرا که با یک کشور قدرتمند طرفند در این شرایط می توانیم منافع را طوری تعریف کنیم هم ما به اهدافمان دسترسی پیدا کنیم هم طرف مقابل احساس کند بعضی از نگرانی هایش برطرف می شود؛ این را دلیل موفقیت چشمگیری می دانم که الان در صحنه های سیاسی و سیاست خارجه پیدا می شود.
* تا حالا شده در طی سال هایی که سخنگوی وزارت امورخارجه بوده اید، به فکر استعفا افتاده باشید؟
- به معنای اینکه این کار را نخواهم انجام بدم، نه؛ ولی به معنای اینکه بخواهم مسئولیت دیگری را بگیرم بله.
* زمانی که سخنگو بودید مسئولیتی را به شما پیشنهاد داده بودند؟
- زمانی که وزیر تغییر می کرد دو بار این اتفاق افتاد؛ زمان آقای متکی ایشان به عنوان سخنگو من را معرفی کرد بعد از اینکه آقای صالحی قرار شد سرپرستی وزارت خارجه را به عهده بگیرند من خدمت ایشان اعلام کردم ما چند نفر هستیم در شورای معاونین نه اصراری به ماندن داریم نه اصراری به رفتن؛ ایشان به من گفتند معنی کارهایی که می کنید یعنی چی؟ گفتم یعنی شما سرپرستی وزارتخانه را به عهده دارید دستتان باید کاملا باز باشد و تیم مدیرهایتان را خودتان انتخاب کنید و هیچ مشکلی هم ایجاد نشود زیرا در وزارت امور خارجه سیستم کار وزارتخانه در بخش های مدیریتیش گردشی است. دو یا سه سال ایران هستیم دو یا سه سال به ماموریت می رویم. وقتی از ماموریت برمی گردیم جای جدیدی ممکن است برویم و این کاملا طبیعی است. مدیران دائم در حال تغییر هستند. در مسئولیت های جدید ما وظیفه داشتیم دست وزیر باز باشد به ایشان پیشنهاد می کردیم. آقای دکتر صالحی هم مثل جناب متکی خیلی به ما محبت داشتند. آقای صالحی به شوخی به من می گفتند تا من هستم شما سخنگو هستید. ما هم سعی می کردیم نظرات ایشان تامین شود. یکی دو بار در طول مدتی که من سخنگو بودم پیشنهاد جدی داشتم که به ماموریت بروم فرد دیگری سخنگویی را ادامه دهد طبق روال همیشگی پیشنهاد ما مورد موافقت قرار نگرفت.
* چرا آقای صالحی اصرار داشتند شما سخنگو بمانید؟
- دکتر صالحی خیلی محبت داشتند، نظر ایشان این بود که بالاخره تیمی که با هم کار می کنیم هماهنگی که ایجاد شده همکاری را ادامه بدهیم. زمانی که آقای دکتر ظریف به عنوان وزیر معرفی شدند باز همین پیشنهاد را همه معاونین به ایشان دادند که شما دستتان باز باشد. کاملا طبیعی است وزیر جدید باید در انتخاب همکاران خودش راحت باشد و هیچ مانعی برای این کار وجود ندارد. بعدش جداگانه آقای ظریف با هر کدام از معاونین جلسه داشتند. ایشان از من سوال کردند شما نظرتان چیست؟ گفتم به هر صورت هر نظری که شما تاکید داشته باشید ما تابع آن هستیم ولی اگر به انتخاب خود من باشد ترجیح می دهم بروم ماموریت چون دوره چهار ساله بسیار فشرده ای را سپری کرده ام و تقریبا تمام زندگی ام را تحت شعاع قرار داده بود.
* ماموریت به کجا؟
- صحبت هایی مطرح شده است. ولی به هر صورت لازم است روند اعزام به ماموریت وزارت خارجه طی شود. مراحل مختلفی دارد؛ این کار شروع شده ولی اینکه تا انتها چه جایی قطعی شود، در حال حاضر مشخص نیست اما به هرحال ما عازم ماموریت خواهیم شد.
* شما دو سال و نیم در سمت سخنگویی وزارت امور خارجه بودید، در این مدت قشرهای مختلف مطبوعات از طیف های متفاوت در جلسات شرکت می کردند. آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که نتوانید به سوال کسی پاسخ دهید؟
- به نظر من، کار رسانه ها کار بسیار ارزشمندی است، به دلیل اینکه اگر مردم را در جریان مسائل بگذاریم و افکار عمومی را نسبت به موضوعات مختلف روشن کنیم، آنها با همه توانایی هایشان از نظام و آرمان های نظام حمایت می کنند، به همین دلیل کار با رسانه برای من کار فوق العاده ارزشمندی تلقی می شود و به همین دلیل در مدتی که سخنگوی دستگاه دیپلماسی بودم توجه ویژه ای به قشر روزنامه نگار داشتم. فکر می کنم در شرایط حساس و سختی، سخنگویی یک وزارتخانه آن هم وزارتخانه ای که در تیررس خیلی از رسانه های خارجی بود تحویل گرفتم. با توجه به وقایعی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اتفاق افتاده بود و اختلافات شدیدی که بوجود آمده بود که همین اختلاف ها و تنش ها نیز به جامعه رسانه ها نیز کشیده شد، ممکن بود هر کسی از دریچه خاصی به مسائل سیاسی نگاه و آن را دنبال کند و ما نیز وظیفه داشتیم برای دفاع از منافع ملی همه رسانه ها را در کنار هم متحد و یکپارچه داشته باشیم چون مسائل سیاست خارجی به منافع ملی مربوط می شود و اختلافات و دیدگاه های مختلف سیاسی و داخلی نباید اثرگذار می شد؛ بنابراین با یک شیوه مشخص فعالیت را آغاز کردم. به هرحال در مدتی که سخنگو بودم و بیشتر با جامعه خبرنگاران سروکار داشتم خاطرات بسیار خوبی در ذهنم ثبت کردم. ما در وزارت امور خارجه دوره های کوتاه مدت و بلند مدت با موضوعات مختلف سیاست خارجی برگزار کردیم تا کمکی به رسانه ها کرده باشیم، ما در رسانه باید کارشناسان زبده داشته باشیم؛ خبرنگاران ما باید مجهز به آخرین تخصص های کار حرفه ای خودشان باشند که همین امر بهترین همکار و همراه مسئولین سیاست خارجه خواهد شد و با یک تعامل دو طرفه می توانیم منابع ملی را بهتر با هم دنبال کنیم، لذا در موضوعات مختلفی که در آن ایام پیش می آمد سعی می کردیم موضوعات را بصورت غیرخبری با مدیران بخش های سیاسی رسانه ها در میان بگذاریم چرا که مطالب طبقه بندی شده و محرمانه را که نمی توانستیم خبری کنیم و به اطلاع برسانیم. خوشحالم از اینکه کمترین مشکل را در بحث های سیاست خارجه در این دوران داشتیم. از ارزیابی مطالبی که رسانه ها درباره مسائل سیاست خارجه عنوان می کردند میشد فهمید یک نوع تفاهم و نزدیک شدن دیدگاه ها و توجه به اولویت ها بوجود آمده است.
* اتفاق افتاده بود که خبرنگاری سوالی از شما بپرسد و شما نتوانید به آن پاسخ بدهید؟
- بعضی وقت ها می شد.
* در این حالت چه واکنشی نشان می دادید؟
- دو حالت دارد؛ یک وقتی موضوعی مطرح می شود که مساله سیاسی دارد شما اگر فکرتان سازماندهی شده باشد راجع به چهارچوب های اصولی نظام می توانید هر مساله ای که اتفاق می افتد را در آن چهارچوب تحلیل کنید و نظر تحلیلی تان را مطرح کنید. برای مثال ما مواضع جبهه مقاومت نظام جمهوری اسلامی ایران را در مقابل سیاست های رژیم صهیونیستی می دانیم؛ نوع حمایت کشورهای غربی را نیز از رژیم صهیونیستی می دانیم. ممکن است یک اتفاقی افتاده باشد مثل صدور قطعنامه ای، موضع گیری سیاسی، مساله ای که در همین چهارچوب هم صورت گرفته باشد شما از قبل اطلاع نداشتید ما که سیاست هایمان تغییر نکرده در قالب آن سیاست ها می توانیم مواضع اصولی خودمان را بگوییم. ولی یک وقت هایی یک مساله که شما اصلا اطلاعی ندارید در آن چهارچوب هم نیست مثلا نقل قول می کنند که آقایی مسئولی در خارج از کشور یا ایران حرفی زده شما نظرتان چیست؟ اگر آدم در جریان نباشد یا شنیده باشد ولی صحت و سقمش مشخص نباشد بهترین شکلش این است که شما بر اساس منافع ملی پاسخ دهید برای مثال فرض کنید می آمدند می گفتند وزیر خارجه فلان کشور در منطقه چنین اظهاراتی کرده، نظر شما چیست؟ در اخباری که من داشتم تا آخرین لحظات قبل از ورود به کنفرانس یا مصاحبه چنین مطلبی را ندیده بودم اما اعلام میکردم باید بررسی کنیم بینیم این مطلب صحت دارد یا ندارد، اگر صحت داشته باشد باید ببینیم در ترجمه و برگردان مطالب با دقت این کار انجام شده یا کسی که این کار را کرده برداشت خودش را گفته است. بنده همه اینها را به عنوان شرط پاسخگویی قید می کردم بعد اعلام می کردم سیاست اصولی ما مثلا وحدت و یکپارچگی با همسایگانمان است اگر کسی خلاف این بخواهد صحبت کند یا موضعی بگیرد این منافع دشمنان ما را تامین می کند. غیر مستقیم اگر فرد حرفی را زده بود پاسخش را در قالب تحلیل کلی می دادیم.
* در پایان بفرمایید، بالاخره بحث تحویل موشک های اس ۳۰۰ به ایران از روسیه به کجا کشید؟
- ما برای پیشرفت کشورمان در موضوعات مختلف در حال تلاش هستیم. مبنای استقلال کشور هم این است که بتواند خود را از وابستگی رها کند. دنیای امروز طوریست که اگر شما وابسته به قدرت ها شوید نمی توانید به خوبی از منافع ملی دفاع کنید. موشک های اس ۳۰۰ یک نوع پیشرفته سیستم های دفاعی بود که طبق قراردادی که ما با روسیه داشتیم قرار بود این سیستم در اختیار ما گذاشته شود اما با فشارها و تحریم ها و قطعنامه های شورای امنیت و اقداماتی که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا راهبردی می شد، این مسئله کنسل شد و آمریکا مانع از آن شد که این سیستم در اختیار کشور ما قرار بگیرد. بحث های کارشناسی مختلفی هم بین مسئولان دو طرف در میان بود که جنبه دفاعی به خود گرفته بود. بهرحال ما میان ایران و روسیه قرارداد منعقد شده بود و در این قرارداد مشخص شده که اگر طرفین به تعهد خود متعهد نباشند طرف مقابل می تواند چه اقداماتی را برای احقاق حقوق خود انجام دهد.
* چرا دولت نهم و دهم در مسائل مربوط به دیپلماسی توانایی و محبوبیت دولت یازدهم را نداشت؟
- دیدگاه مسئولان ارشد کشور ممکن است متفاوت باشد و نوع نگاهشان به مسائل نیز با یکدیگر متفاوت باشد. ممکن است در یک دولت توجه به مسائل اقتصادی بیشتر باشد و در دولت دیگری توجه به مسائل فرهنگی، لذا بسته به شرایط و موقعیتی که در کشور پیش میاد این نقاط توجه جابجا می شود. یک زمانی ممکن است وضعیت نظامی و امنیتی شرایط حساستری داشته باشد و تمرکز بیشتر روی این بخش برود. من فکر می کنم شرایطی که الان ما در آن هستیم دو ویژگی بسیار مهم را می طلبید؛ نکته اول توجه ویژه به سیاست خارجی و نقشی است که باید ایفا کند، نکته دوم مسائل اقتصادی است که اتفاقا این مسائل می توانست تحت الشعاع فعالیت و عملکرد دستگاه سیاست خارجه قرار بگیرد. در این شرایط با تشخیصی که دولت داشت اولویت بندی موضوعاتی که باید دنبال کند سیاست خارجه و اقتصادی بود که اتفاقا کاملا هماهنگ با شعاری بود که برای سال ۱۳۹۲ توسط مقام معظم رهبری تنظیم شده بود؛ سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی».
* به طور کلی دولت احمدی نژاد به جایگاه دستگاه دیپلماسی اعتقاد داشت؟
- شاید دولت قبل فکر می کرد باید این کار را از مسیرهای دیگری دنبال کند و اگر وارد بحث های سیاست خارجه شوند، هر کس یک گوشه ای را بگیرد و کمک کنند اثرگذاریش بیشتر است. بالاخره ممکن است دید و نظریه ای که مسئول ارشد اجرایی دارد با دیگران تفاوت هایی داشته باشد و سلیقه ها متفاوت باشد ولی در این شرایط خاصی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ما داشتیم مشخصا اولویت اصلی ما سیاست خارجی و اقتصاد بود. به همین دلیل ما آینده را آینده روشنی می بینیم و در مسیر درستی حرکت می کنیم و معتقدیم شرایط بهتر با تقویت جایگاه وزارت خارجه سریعتر فراهم می شود.
* در صحبت ها خود بحث دیدگاه و نظریه های مدیران ارشد اجرایی را مطرح کردید. چه تفاوتی میان دیدگاه محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در سیاست خارجی می بینید؟
- مسئولان ارشد اجرایی کشور همهشان در چهارچوب سیاست های کلی نظام حرکت می کنند. همه دنبال تامین منافع ملی هستند، منتها برای رسیدن به منافع ملی هر کس ممکن است روش جداگانه ای را برای خودش طرح ریزی کند. ممکن است یک نفر دیدگاهش این باشد که بنیه اقتصادی مردم تقویت شود، ضربه پذیریش کم شود و یکی ممکن است به همکاری بیشتر با کشورهای منطقه توجه کند، دیگری ممکن است به لحاظ فرهنگی احساس کند فضای جدیدی ایجاد شده و سریعتر می توانیم به منافع ملی برسیم. در دولت های گذشته هر دولتی یک ویژگی خاصی داشته و تمرکز بیشتری روی موضوع خاصی را پیدا کرده است. شاید متناسب با شرایطی بوده که در آن زندگی می کردیم و موقعیتی که در سطح بین الملل ایجاد شده ولی در شرایط فعلی ما فکر می کنیم اولویت ها به ویژه در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد کاملا بهم مرتبط است و می تواند لازم و ملزوم همدیگر باشد. اما چطور؟ اگر بخواهیم وزارت خارجه موفقی داشته باشیم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند باید تکیهگاهمان روی توانایی های داخلی باشد لذا باید سعی کنیم گام های بلندی را برداریم که به لحاظ اقتصادی و پیشرفت و توسعه در توانایی های داخلی خود بتوانیم تکیه کنیم. هر چقدر در داخل قویتر باشیم، محکمتر با بیرون حرف می زنیم. جنبه متقابلش این است که هر چقدر سیاست خارجه فعال تر باشد و بتواند مسیر را هموارتر کند، شرایط برای رشد اقتصادی بیشتر فراهم می شود. بنابراین این دو خیلی به یکدیگر مرتبط هستند. در این شرایط ما فکر می کنیم باید کاملا تمرکز ایجاد شود در حوزه سیاست خارجه باید دست وزارت خارجه باز باشد و اجازه داده شود با امکانات مناسب حرفه ای و تخصصی وزارت خارجه کار خودش را دنبال کند و وقتی تصمیم گیری ها متمرکز می شود راحت تر می شود تصمیم گرفت.
*گفتید هر دولتی که می آید تمرکزش بر روی یک موضوع خاص است و سیاست های خود را با محوریت های مشخص آغاز می کند و ادامه می دهد. تمرکز دولت نهم و دهم بر روی چه مسئله ای بود؟
- به هر صورت همانطور که گفتم بستگی به شرایط مسائل داخلی و بین المللی آن زمان دارد.
* روند حل و فصل پرونده هسته ای در دوران آقای احمدی نژاد به کندی پیش می رفت ولی با روی کار آمدن آقای روحانی و تیمشان این پرونده در حال به سرانجام رسیدن است. علت در چه بود؟
- به اعتقاد بنده ما همیشه آماده مذاکره بودیم و همیشه برای دفاع از حقوق مان و منافع ملی مان این آمادگی را داشتیم تا در صحنه های مختلف فعال حرکت کنیم، ولی چیزی که قابل تامل است اینکه در چه شرایطی مذاکره می تواند مفید باشد و در چه شرایطی نفعی برای ما ندارد؟ به نظر من، اگر ما از موضع قدرت وارد مذاکره شویم حتما می توانیم از حقوق مان دفاع کنیم ولی ورود به مذاکرات از موضع ضعف نتیجه اش از دست دادن یکسری حقوق و منافع است. چیزی که الان دارد کمک می کند تا ما از موضع قدرت وارد مذاکره شویم دو عامل است؛ داشتن اقتدار ملی و داشتن اقتدار داخلی؛ اما سوال دیگر این است که چگونه ما به یک اقتدار داخلی دسترسی پیدا می کنیم؟ موقعی که در داخل کشور وحدت و انسجام ملی باشد موقعی که یکسری اصول و ارزش ها حاکم باشند و همه پایبند به آن باشند و از همه مهمتر موقعی که وحدت فرماندهی حاکم باشد اگر ما این سه عامل را کنار هم بگذاریم و جمع ببندیم به نظر من همان نکته ای می شود که مقام معظم رهبری به عنوان حماسه سیاسی از آن یاد کردند. در انتخابات سال ۹۲ این سه عامل با هم جمع شد و شاهد بودیم که شرایط کشور را نیز عوض کرد.
شما فرض کنید در این انتخابات اگر میزان مشارکت مردم کم بود اگر مردم با هم اختلاف داشتند و مثلا شرایطی شبیه سال ۸۸ بوجود می آمد اگر وحدت فرماندهی تضعیف می شد هر کدامش به تنهایی چهره ما را در بیرون کشور می توانست بسیار تضعیف کند و حتما در چنین شرایطی در هر مذاکره ای ما وارد می شدیم کسی به حقوق ما توجهی نمی کرد. کشوری که از داخل دچاراختلاف باشد . مردمش حاضر نباشند در صحنه سیاسی و اجتماعی وارد شوند، حتما منافعش در خارج از کشور محترم به چشم نمی آید.
انتخابات امسال شرایط اقتدار داخلی را رقم زد و ما دست برتری را داشتیم. در مذاکره کسی نمی تواند بگوید در ایران مردم از نظام حمایت نمی کنند و کسی نمی تواند نمایندگان دولت ما را در مذاکره تضعیف کند. مذاکره کنندگان نمایندگان دولتی هستند که با اکثریت قاطع ملت انتخاب شده اند. برای اینکه شما از موضع اقتدار بتوانید وارد مذاکرات شوید حتما غیر از اقتدار ملی باید از اقتدار منطقه ای و بین المللی هم برخوردار شوید. اقتدار منطقه ای و بین المللی معنیش این است که شما توانایی مدیریت تحولات منطقه و موضوعات بین المللی را باید داشته باشید. چه موقعی شما می توانید به مدیریت تحولات دست پیدا کنید؟ موقعی که طراحی های فراوانی که در منطقه صورت می گیرد تا به شکلی به منافع ملی ما ضربه بزند جلویش را بگیریم یا توانایی پیدا کنید بر اساس منافع ملی طراحی های خودتان را به نتیجه برسانید. به نظر من اوج فتنه هایی که در منطقه طراحی می شود مساله سوریه بود و کسانی که بی ثباتی و درگیری های داخلی و اقدامات تروریستی را در سوریه دامن بزنند می خواستند شرایط منطقه را برهم بزنند و ثبات امنیت منطقه را بهم بریزند. هر چقدر جمهوری اسلامی ایران قدرتمندتر بتواند جلوی این فتنه هایی که مسلمان ها را به جان هم می اندازد یا فرقه ها و گروهک های تروریست را فعال می کند، بگیرد و به ایجاد ثبات و امنیت در منطقه منجر شود معنیش این است که اقتدار منطقه ایش را به رخ می کشد. در چند ماهی که گذشت در اقتدار داخلی و ملی مان قدرت نمایی کردیم توانستیم جلوی فتنه ها، جنگ، درگیری ها و دخالت های نظامی را بگیریم؛ شرایطی که الان وارد مذاکره شدیم از جمهوری اسلامی ایران کشوری ساخته که در داخل محکم و قوی است و در منطقه قدرتمند می تواند تحولات را مدیریت کند؛ پس نوع نگاه کشورهای دیگر به ما باید نگاه بسیار محترمانه ای باشد. آنها مجبورند حقوق ما را محترم بشمارند چرا که با یک کشور قدرتمند طرفند در این شرایط می توانیم منافع را طوری تعریف کنیم هم ما به اهدافمان دسترسی پیدا کنیم هم طرف مقابل احساس کند بعضی از نگرانی هایش برطرف می شود؛ این را دلیل موفقیت چشمگیری می دانم که الان در صحنه های سیاسی و سیاست خارجه پیدا می شود.
* تا حالا شده در طی سال هایی که سخنگوی وزارت امورخارجه بوده اید، به فکر استعفا افتاده باشید؟
- به معنای اینکه این کار را نخواهم انجام بدم، نه؛ ولی به معنای اینکه بخواهم مسئولیت دیگری را بگیرم بله.
* زمانی که سخنگو بودید مسئولیتی را به شما پیشنهاد داده بودند؟
- زمانی که وزیر تغییر می کرد دو بار این اتفاق افتاد؛ زمان آقای متکی ایشان به عنوان سخنگو من را معرفی کرد بعد از اینکه آقای صالحی قرار شد سرپرستی وزارت خارجه را به عهده بگیرند من خدمت ایشان اعلام کردم ما چند نفر هستیم در شورای معاونین نه اصراری به ماندن داریم نه اصراری به رفتن؛ ایشان به من گفتند معنی کارهایی که می کنید یعنی چی؟ گفتم یعنی شما سرپرستی وزارتخانه را به عهده دارید دستتان باید کاملا باز باشد و تیم مدیرهایتان را خودتان انتخاب کنید و هیچ مشکلی هم ایجاد نشود زیرا در وزارت امور خارجه سیستم کار وزارتخانه در بخش های مدیریتیش گردشی است. دو یا سه سال ایران هستیم دو یا سه سال به ماموریت می رویم. وقتی از ماموریت برمی گردیم جای جدیدی ممکن است برویم و این کاملا طبیعی است. مدیران دائم در حال تغییر هستند. در مسئولیت های جدید ما وظیفه داشتیم دست وزیر باز باشد به ایشان پیشنهاد می کردیم. آقای دکتر صالحی هم مثل جناب متکی خیلی به ما محبت داشتند. آقای صالحی به شوخی به من می گفتند تا من هستم شما سخنگو هستید. ما هم سعی می کردیم نظرات ایشان تامین شود. یکی دو بار در طول مدتی که من سخنگو بودم پیشنهاد جدی داشتم که به ماموریت بروم فرد دیگری سخنگویی را ادامه دهد طبق روال همیشگی پیشنهاد ما مورد موافقت قرار نگرفت.
* چرا آقای صالحی اصرار داشتند شما سخنگو بمانید؟
- دکتر صالحی خیلی محبت داشتند، نظر ایشان این بود که بالاخره تیمی که با هم کار می کنیم هماهنگی که ایجاد شده همکاری را ادامه بدهیم. زمانی که آقای دکتر ظریف به عنوان وزیر معرفی شدند باز همین پیشنهاد را همه معاونین به ایشان دادند که شما دستتان باز باشد. کاملا طبیعی است وزیر جدید باید در انتخاب همکاران خودش راحت باشد و هیچ مانعی برای این کار وجود ندارد. بعدش جداگانه آقای ظریف با هر کدام از معاونین جلسه داشتند. ایشان از من سوال کردند شما نظرتان چیست؟ گفتم به هر صورت هر نظری که شما تاکید داشته باشید ما تابع آن هستیم ولی اگر به انتخاب خود من باشد ترجیح می دهم بروم ماموریت چون دوره چهار ساله بسیار فشرده ای را سپری کرده ام و تقریبا تمام زندگی ام را تحت شعاع قرار داده بود.
* ماموریت به کجا؟
- صحبت هایی مطرح شده است. ولی به هر صورت لازم است روند اعزام به ماموریت وزارت خارجه طی شود. مراحل مختلفی دارد؛ این کار شروع شده ولی اینکه تا انتها چه جایی قطعی شود، در حال حاضر مشخص نیست اما به هرحال ما عازم ماموریت خواهیم شد.
* شما دو سال و نیم در سمت سخنگویی وزارت امور خارجه بودید، در این مدت قشرهای مختلف مطبوعات از طیف های متفاوت در جلسات شرکت می کردند. آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که نتوانید به سوال کسی پاسخ دهید؟
- به نظر من، کار رسانه ها کار بسیار ارزشمندی است، به دلیل اینکه اگر مردم را در جریان مسائل بگذاریم و افکار عمومی را نسبت به موضوعات مختلف روشن کنیم، آنها با همه توانایی هایشان از نظام و آرمان های نظام حمایت می کنند، به همین دلیل کار با رسانه برای من کار فوق العاده ارزشمندی تلقی می شود و به همین دلیل در مدتی که سخنگوی دستگاه دیپلماسی بودم توجه ویژه ای به قشر روزنامه نگار داشتم. فکر می کنم در شرایط حساس و سختی، سخنگویی یک وزارتخانه آن هم وزارتخانه ای که در تیررس خیلی از رسانه های خارجی بود تحویل گرفتم. با توجه به وقایعی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اتفاق افتاده بود و اختلافات شدیدی که بوجود آمده بود که همین اختلاف ها و تنش ها نیز به جامعه رسانه ها نیز کشیده شد، ممکن بود هر کسی از دریچه خاصی به مسائل سیاسی نگاه و آن را دنبال کند و ما نیز وظیفه داشتیم برای دفاع از منافع ملی همه رسانه ها را در کنار هم متحد و یکپارچه داشته باشیم چون مسائل سیاست خارجی به منافع ملی مربوط می شود و اختلافات و دیدگاه های مختلف سیاسی و داخلی نباید اثرگذار می شد؛ بنابراین با یک شیوه مشخص فعالیت را آغاز کردم. به هرحال در مدتی که سخنگو بودم و بیشتر با جامعه خبرنگاران سروکار داشتم خاطرات بسیار خوبی در ذهنم ثبت کردم. ما در وزارت امور خارجه دوره های کوتاه مدت و بلند مدت با موضوعات مختلف سیاست خارجی برگزار کردیم تا کمکی به رسانه ها کرده باشیم، ما در رسانه باید کارشناسان زبده داشته باشیم؛ خبرنگاران ما باید مجهز به آخرین تخصص های کار حرفه ای خودشان باشند که همین امر بهترین همکار و همراه مسئولین سیاست خارجه خواهد شد و با یک تعامل دو طرفه می توانیم منابع ملی را بهتر با هم دنبال کنیم، لذا در موضوعات مختلفی که در آن ایام پیش می آمد سعی می کردیم موضوعات را بصورت غیرخبری با مدیران بخش های سیاسی رسانه ها در میان بگذاریم چرا که مطالب طبقه بندی شده و محرمانه را که نمی توانستیم خبری کنیم و به اطلاع برسانیم. خوشحالم از اینکه کمترین مشکل را در بحث های سیاست خارجه در این دوران داشتیم. از ارزیابی مطالبی که رسانه ها درباره مسائل سیاست خارجه عنوان می کردند میشد فهمید یک نوع تفاهم و نزدیک شدن دیدگاه ها و توجه به اولویت ها بوجود آمده است.
* اتفاق افتاده بود که خبرنگاری سوالی از شما بپرسد و شما نتوانید به آن پاسخ بدهید؟
- بعضی وقت ها می شد.
* در این حالت چه واکنشی نشان می دادید؟
- دو حالت دارد؛ یک وقتی موضوعی مطرح می شود که مساله سیاسی دارد شما اگر فکرتان سازماندهی شده باشد راجع به چهارچوب های اصولی نظام می توانید هر مساله ای که اتفاق می افتد را در آن چهارچوب تحلیل کنید و نظر تحلیلی تان را مطرح کنید. برای مثال ما مواضع جبهه مقاومت نظام جمهوری اسلامی ایران را در مقابل سیاست های رژیم صهیونیستی می دانیم؛ نوع حمایت کشورهای غربی را نیز از رژیم صهیونیستی می دانیم. ممکن است یک اتفاقی افتاده باشد مثل صدور قطعنامه ای، موضع گیری سیاسی، مساله ای که در همین چهارچوب هم صورت گرفته باشد شما از قبل اطلاع نداشتید ما که سیاست هایمان تغییر نکرده در قالب آن سیاست ها می توانیم مواضع اصولی خودمان را بگوییم. ولی یک وقت هایی یک مساله که شما اصلا اطلاعی ندارید در آن چهارچوب هم نیست مثلا نقل قول می کنند که آقایی مسئولی در خارج از کشور یا ایران حرفی زده شما نظرتان چیست؟ اگر آدم در جریان نباشد یا شنیده باشد ولی صحت و سقمش مشخص نباشد بهترین شکلش این است که شما بر اساس منافع ملی پاسخ دهید برای مثال فرض کنید می آمدند می گفتند وزیر خارجه فلان کشور در منطقه چنین اظهاراتی کرده، نظر شما چیست؟ در اخباری که من داشتم تا آخرین لحظات قبل از ورود به کنفرانس یا مصاحبه چنین مطلبی را ندیده بودم اما اعلام میکردم باید بررسی کنیم بینیم این مطلب صحت دارد یا ندارد، اگر صحت داشته باشد باید ببینیم در ترجمه و برگردان مطالب با دقت این کار انجام شده یا کسی که این کار را کرده برداشت خودش را گفته است. بنده همه اینها را به عنوان شرط پاسخگویی قید می کردم بعد اعلام می کردم سیاست اصولی ما مثلا وحدت و یکپارچگی با همسایگانمان است اگر کسی خلاف این بخواهد صحبت کند یا موضعی بگیرد این منافع دشمنان ما را تامین می کند. غیر مستقیم اگر فرد حرفی را زده بود پاسخش را در قالب تحلیل کلی می دادیم.
* در پایان بفرمایید، بالاخره بحث تحویل موشک های اس ۳۰۰ به ایران از روسیه به کجا کشید؟
- ما برای پیشرفت کشورمان در موضوعات مختلف در حال تلاش هستیم. مبنای استقلال کشور هم این است که بتواند خود را از وابستگی رها کند. دنیای امروز طوریست که اگر شما وابسته به قدرت ها شوید نمی توانید به خوبی از منافع ملی دفاع کنید. موشک های اس ۳۰۰ یک نوع پیشرفته سیستم های دفاعی بود که طبق قراردادی که ما با روسیه داشتیم قرار بود این سیستم در اختیار ما گذاشته شود اما با فشارها و تحریم ها و قطعنامه های شورای امنیت و اقداماتی که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا راهبردی می شد، این مسئله کنسل شد و آمریکا مانع از آن شد که این سیستم در اختیار کشور ما قرار بگیرد. بحث های کارشناسی مختلفی هم بین مسئولان دو طرف در میان بود که جنبه دفاعی به خود گرفته بود. بهرحال ما میان ایران و روسیه قرارداد منعقد شده بود و در این قرارداد مشخص شده که اگر طرفین به تعهد خود متعهد نباشند طرف مقابل می تواند چه اقداماتی را برای احقاق حقوق خود انجام دهد.