شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۳۰۸۸۶
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۸
اظهارات قابل تامل قائم مقام یک حزب اصلاح طلب؛
بدون حل مسئله تضمین و سرنوشت عبرت‌انگیز مرگ برجام یا تعیین تکلیف چک‌های برگشت‌خورده آن، چرا باید توافق دیگری را قبول کرد و حال آنکه آمریکا حاضر نیست تضمین معتبری ارائه کند؟ آیا دغدغه امثال گرامی‌مقدم (که مدتی هم پس از فتنه سبز) فراری بود و در خارج از کشور حضور داشت، لغو تحریم‌هاست، یا برگرداندن آمریکا به برجام و دسترسی دادن به مکانیسم ماشه (بازگرداندن خودکار تحریم‌ها)؟!
سریس سیاسی   شهدای ایران:قائم‌مقام حزب اصلاح طلب اعتماد ملی می‌گوید: در توافقات بین‌المللی، تضمین ابدی معنا ندارد و از برجام هم نباید چنین توقعی داشت.


تضمین می‌خواهید چه کار؟ فقط به آمریکا دسترسی بدهید!/ همه آن وعده‌ها چه شد؟
اسماعیل گرامی مقدم در کنار مهدی کروبی یکی از سران فتنه 88 شهریور 1400


اسماعیل گرامی‌مقدم  می‌نویسد: «دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان كرد/ تكيه بر عهد تو باد صبا نتوان كرد»؛ حافظ شيرين سخن اين عبارات را به كار مي‌گيرد تا از سست‌عهدي، عدم قطعيت و ناپايداري جهان سخن بگويد. برخي دلواپسان و مخالفان برجام در داخل به بهانه عدم ارايه تضامين لازم از سوي آمريكا و اروپا در شيپور مخالفت با برجام، خروج از NPT و پايان همكاري‌هاي بين‌المللي مي‌دمند. دليل اينكه اين دسته از مخالفان روي ارايه تضامين لازم سفت و سخت پافشاري مي‌كنند در خوش‌بينانه‌ترين حالت، ناشي از آن است كه اشراف و ديد عميقي نسبت به توافقنامه‌هاي بين‌المللي و مراودات جهاني ندارند. بررسي تحليلي قراردادهاي دوجانبه و چندجانبه ايران و ساير كشورها نشان مي‌دهد كه هرگز نمي‌توان تضامين عيني و غيرقابل خدشه‌اي را مطالبه كرد.

وی می‌افزاید: «هيچ تفاهمي صددرصد نيست و هيچ عقل سليمي نبايد توقع تضامين قطعي از قراردادهاي بين‌المللي را داشته باشد. قرارداد 1975 الجزاير ميان ايران و عراق و قراردادهاي صدام با كويت نيز نمونه‌هاي منطقه‌اي چنين بدعهدي‌هايي است. بنابراين اگر سياستمدار يا حاكميتي قصد داشته باشد تضاميني براي ابدي بودن توافق‌ها دريافت كند، امكان‌پذير نخواهد بود.در اين شرايط سياستگذاران و تصميم‌سازان كشور بايد با اولويت قرار دادن منافع ملي كشور به سمت احياي برجام حركت كنند.حتي اگر برجام نشد، يك توافق 5 ساله يا 2 ساله مي‌تواند در دسترس قرار بگيرد تا خطرات به تعويق افتند.


اين در حالي است كه قبل از انتخابات 1400 برخي افراد و جريانات دولت قبل را مي‌نواختند و اعلام مي‌كردند كه اقتصاد و معيشت كشور را به تحريم‌ها گره نمي‌زنند. امروز بايد از اين افراد پرسيد كه همه آن وعده‌ها چه شد و چرا نتوانسته‌اند، مشكلات اقتصادي را حل و فصل كنند؟


این تحلیل، چند سوال را به ذهن متبادر می‌کند:

1- چرا دولتمردان مدعی تدبیر و حامیان آنها هرگاه مطالبه تضمین درباره توافق با آمریکا می‌شد، می‌گفتند «امضای کری تضمین است» و «امکان ندارد آمریکا زیر تعهدش بزند و نمی‌تواند این کار را بکند؟». این ادعاهای خلاف واقع، از سر بی‌سوادی بود یا عامدانه، برای فریبکاری؟

2- اگر از ضمانت تعهدات آمریکا اطمینان نداشتند (که هیچ اعتمادی نبود و تجارب خلاف آن را می‌گفت) چرا همه امتیازات هسته‌ای در زمینه اوراق کردن 15 هزار سانتریفیوژ از 19 هزار سانتریفیوژها، ارسال 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده از مجموع 10 هزار کیلوگرم به خارج و بسنده کردن به 300 کیلوگرم، بتن‌ریزی راکتور اراک، توقف تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و... را به شکل یکطرفه و قبل از روز شروع اجرای برجام واگذار کردند؟ و دست طرف ایرانی را در مقابل عهدشکنی‌های آمریکا خالی کردند؟

3- اگر نقض برجام در همان دولت اوباما و با اعمال تحریم‌های متنوع مانند تحریم‌های ویزا و سیسادا و آیسا آغاز شد و بعدها به تحریم‌های کاتسا توسعه یافت، باید پرسید اساسا برجام (به معنای لغو تحریم‌ها) چه زمانی دارای تضمین حداقلی بوده است؟

4- بدون حل مسئله تضمین و سرنوشت عبرت‌انگیز مرگ برجام یا تعیین تکلیف چک‌های برگشت‌خورده آن، چرا باید توافق دیگری را قبول کرد و حال آنکه آمریکا حاضر نیست تضمین معتبری ارائه کند؟ آیا دغدغه امثال گرامی‌مقدم (که مدتی هم پس از فتنه سبز) فراری بود و در خارج از کشور حضور داشت، لغو تحریم‌هاست، یا برگرداندن آمریکا به برجام و دسترسی دادن به مکانیسم ماشه (بازگرداندن خودکار تحریم‌ها)؟!

5- مشکلات امروز اقتصادی، به خاطر گره زدن مسئولیت به برجام است، یا اصرار یک دولت به مدت 8 سال برای معطل گذاشتن همه مسئولیت‌ها و توقف تولید و انباشتن مشکلات مدیریتی قابل حل؟!
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار