اسرائیل دارای 3 پایگاه برون مرزی در ایران بود که احتمالاً از سال ۱۳۳۷ این پایگاهها ایجاد شده بود. این ۳ پایگاه در خوزستان (مرکز اهواز)، در ایلام (مرکز ایلام) و در کردستان (مرکز بانه یا مریوان) و در محلی مستقر بود که ساواک هم در آن محل باشد. هدف پایگاههای برون مرزی اسرائیل در ایران، عراق و کشورهای عربی بود و اکثر مأمورین را این ۳ پایگاه استخدام میکردند و پس از آموزش کامل مرحله بهرهبرداری شروع میشد.
شهدای ایران: افزون بر دو کارکرد اصلی ساواک در ایلام یکی دیگر از وظایفی که به ساواک ایلام محول شده بود و یا در کنار ساواک ایلام گروهی مشغول به فعالیت در آن شده بودند، پایگاهی بود که توسط اسرائیل در ایلام ایجاد شده بود.
حسین فردوست هدف از ایجاد پایگاههای سه گانه جاسوسی اسرائیل در خوزستان، ایلام و کردستان و عملکرد آنها را تشریح کرده است. وی دربارهی روند فعالیت پایگاههای سهگانه جاسوسی موساد در قلمروهای غربی و جنوبی ایران و حیطهی فعالیت و عمل هریک از آن پایگاهها نیز اطلاعات جالب توجهی ارائه کرده است: به هرحال، اسرائیل دارای 3 پایگاه برون مرزی در ایران بود که احتمالاً از سال ۱۳۳۷ این پایگاهها ایجاد شده بود. این ۳ پایگاه در خوزستان (مرکز اهواز)، در ایلام (مرکز ایلام) و در کردستان (مرکز بانه یا مریوان) و در محلی مستقر بود که ساواک هم در آن محل باشد.
در آن زمان اطلاعی از وضع این پایگاهها نداشتم و اداره کل آموزش هم وجود نداشت تا کسب اطلاع کنم. لذا برای آشنایی کامل و دقیق از سازمان برون مرزی اسرائیل و نحوه گردآوری اطلاعات، خواستم که بهترین رئیس پایگاه به تهران احضار شود، که گفته شد رئیس پایگاه خوزستان است. او 3 روز در تهران ماند و صبح و بعدازظهر هر چه لازم بود دیکته کرد و من همه را نوشتم و بعداً بر اساس آن یک جزوه مدون تنظیم نمودم. این جزوه به حدی کامل بود که بعدها هرچه ساواک در زمینه برون مرزی آموزش داده میشد به کاملی این جزوه نبود. از همان روز اول مشهود بود که این فرد از افراد ممتاز سازمان برون مرزی اسرائیل است، لذا بعدها او را چند بار برای آموزش به اداره کل دوم دعوت کردم و متوجه شدم که حتی از نیمرودی نیز ورزیدهتر است.
هدف پایگاههای برون مرزی اسرائیل در ایران، عراق و کشورهای عربی بود و اکثر مأمورین را این ۳ پایگاه استخدام میکردند و پس از آموزش کامل مرحله بهرهبرداری شروع میشد. اکثر مأمورین پایگاهها عراقی بودند، ولی پایگاه خوزستان موفق شد تعدادی مأمور کویتی و بحرینی و امیرنشینهای امارات و حتی افرادی از عربستان سعودی را نیز استخدام و به کار گمارد به طوری که از این 3 پایگاه کلیه اطلاعات لازم از عراق و تا حدی از کویت و امارات و عربستان و سوریه جمعآوری میشد. البته منظور اسرائیلیها در شروع کار عراق بود ولی به تدریج امکانات به حدی زیاد شد که کشورهای فوق الذکر را نیز تحت پوشش قرار داد.
یک نسخه از کلیه اطلاعات جمع آوری شده به اداره کل دوم ساواک تحویل میشد و یک نسخه نیز به سرعت به اسرائیل ارسال میگردید. باید اضافه کنم که اداره کل دوم ساواک نیز دارای حدود ۱۰ پایگاه برون مرزی برای کار در عراق و کشورهای عربی بود، ولی نتیجه کار این ۳ پایگاه اسرائیلی حتی با مجموع کار آن ۱۰ پایگاه نیز قابل مقایسه نبود. علت عدم ورزیدگی و عدم تجربه کافی رهبران برون مرزی اداره کل دوم بود».
بنابراین ساواک ایلام بواسطه کارکرد سهگانهای که ذکر شد برای سازمان اطلاعات و امنیت کشور در مرکز بسیار حائز اهمیت بود و توانست اطلاعات و اخبار مهمی از منطقه و کشورهای همسایه به مرکز مخابره کند. به همین دلیل بود که نیروهایی که در ساواک ایلام به کار گرفته میشدند از آموزشهای لازم بهره گرفته و راههای مقابله با مردم را به خوبی فرا گرفته بودند و در فضای استان ایلام که مردم آن محروم و دورافتاده از مراکز مهم جمعیتی و تحولاتی بودند جو خفقان ایجاد کرده بودند و مانع هرگونه فعالیت اجتماعی و فرهنگی و غیره میشدند. علیرغم این فشارها، تهدیدها و شکنجههایی که صورت میگرفت مردم ایلام در سالهای دههی ۵۰ و به ویژه ۵۷-۵۶ همین نیروی ساواک که روزگاری خود را مسلط بر اوضاع میدانست خسته و ناتوان کردند به نحوی که آنها چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی از ایلام متواری شدند.
حسین فردوست هدف از ایجاد پایگاههای سه گانه جاسوسی اسرائیل در خوزستان، ایلام و کردستان و عملکرد آنها را تشریح کرده است. وی دربارهی روند فعالیت پایگاههای سهگانه جاسوسی موساد در قلمروهای غربی و جنوبی ایران و حیطهی فعالیت و عمل هریک از آن پایگاهها نیز اطلاعات جالب توجهی ارائه کرده است: به هرحال، اسرائیل دارای 3 پایگاه برون مرزی در ایران بود که احتمالاً از سال ۱۳۳۷ این پایگاهها ایجاد شده بود. این ۳ پایگاه در خوزستان (مرکز اهواز)، در ایلام (مرکز ایلام) و در کردستان (مرکز بانه یا مریوان) و در محلی مستقر بود که ساواک هم در آن محل باشد.
در آن زمان اطلاعی از وضع این پایگاهها نداشتم و اداره کل آموزش هم وجود نداشت تا کسب اطلاع کنم. لذا برای آشنایی کامل و دقیق از سازمان برون مرزی اسرائیل و نحوه گردآوری اطلاعات، خواستم که بهترین رئیس پایگاه به تهران احضار شود، که گفته شد رئیس پایگاه خوزستان است. او 3 روز در تهران ماند و صبح و بعدازظهر هر چه لازم بود دیکته کرد و من همه را نوشتم و بعداً بر اساس آن یک جزوه مدون تنظیم نمودم. این جزوه به حدی کامل بود که بعدها هرچه ساواک در زمینه برون مرزی آموزش داده میشد به کاملی این جزوه نبود. از همان روز اول مشهود بود که این فرد از افراد ممتاز سازمان برون مرزی اسرائیل است، لذا بعدها او را چند بار برای آموزش به اداره کل دوم دعوت کردم و متوجه شدم که حتی از نیمرودی نیز ورزیدهتر است.
هدف پایگاههای برون مرزی اسرائیل در ایران، عراق و کشورهای عربی بود و اکثر مأمورین را این ۳ پایگاه استخدام میکردند و پس از آموزش کامل مرحله بهرهبرداری شروع میشد. اکثر مأمورین پایگاهها عراقی بودند، ولی پایگاه خوزستان موفق شد تعدادی مأمور کویتی و بحرینی و امیرنشینهای امارات و حتی افرادی از عربستان سعودی را نیز استخدام و به کار گمارد به طوری که از این 3 پایگاه کلیه اطلاعات لازم از عراق و تا حدی از کویت و امارات و عربستان و سوریه جمعآوری میشد. البته منظور اسرائیلیها در شروع کار عراق بود ولی به تدریج امکانات به حدی زیاد شد که کشورهای فوق الذکر را نیز تحت پوشش قرار داد.
یک نسخه از کلیه اطلاعات جمع آوری شده به اداره کل دوم ساواک تحویل میشد و یک نسخه نیز به سرعت به اسرائیل ارسال میگردید. باید اضافه کنم که اداره کل دوم ساواک نیز دارای حدود ۱۰ پایگاه برون مرزی برای کار در عراق و کشورهای عربی بود، ولی نتیجه کار این ۳ پایگاه اسرائیلی حتی با مجموع کار آن ۱۰ پایگاه نیز قابل مقایسه نبود. علت عدم ورزیدگی و عدم تجربه کافی رهبران برون مرزی اداره کل دوم بود».
بنابراین ساواک ایلام بواسطه کارکرد سهگانهای که ذکر شد برای سازمان اطلاعات و امنیت کشور در مرکز بسیار حائز اهمیت بود و توانست اطلاعات و اخبار مهمی از منطقه و کشورهای همسایه به مرکز مخابره کند. به همین دلیل بود که نیروهایی که در ساواک ایلام به کار گرفته میشدند از آموزشهای لازم بهره گرفته و راههای مقابله با مردم را به خوبی فرا گرفته بودند و در فضای استان ایلام که مردم آن محروم و دورافتاده از مراکز مهم جمعیتی و تحولاتی بودند جو خفقان ایجاد کرده بودند و مانع هرگونه فعالیت اجتماعی و فرهنگی و غیره میشدند. علیرغم این فشارها، تهدیدها و شکنجههایی که صورت میگرفت مردم ایلام در سالهای دههی ۵۰ و به ویژه ۵۷-۵۶ همین نیروی ساواک که روزگاری خود را مسلط بر اوضاع میدانست خسته و ناتوان کردند به نحوی که آنها چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی از ایلام متواری شدند.
*پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی