زندگی حاج قاسم سلیمانی مشحون از مواضع و اقداماتی است که اگر امروز از سوی شخص دیگری سر بزند فضای رسانهای او را متهم به افراطیگری و ضدیت با سیره شهید سلیمانی خواهند کرد.
شهدای ایران:زندگی حاج قاسم سلیمانی مشحون از مواضع و اقداماتی است که اگر امروز از سوی شخص دیگری سر بزند فضای رسانهای او را متهم به افراطیگری و ضدیت با سیره شهید سلیمانی خواهند کرد.
«جناب آقای خاتمی، رسانهها و رادیوهای دنیا را بنگرید، آیا صدای دف و دهل آنها به گوش نمیرسد؟جناب آقای رئیسجمهور، اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا آنقدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست. در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم»
این بخشی از نامهی سرگشاده جمعی از فرماندهان سپاه خطاب به سیدمحمد خاتمی در سال 1378 است که فرماندهان سپاه در آن از انفعال مغرضانه و برخورد یکطرفهی رییس جمهور وقت با حوادث کوی دانشگاه ابراز نگرانی کردند.
در همین نامه آمده است: «صرفاً همين موضوع قابل پيگيري و توجه و اعتراض و تحصن است كه چند وزير به خاطر آن استعفا دهند، شورای امنيت تشكيل جلسه بدهد و گروه تحقيق تشكيل گردد؟ اما آيا حرمتشكنی و توهين به مبانی اين نظام، تاسف و پيگيری ندارد؟ آيا حريم ولايت فقيه كمتر از كوی دانشگاه است؟ آيا حريم امام، آن انسان كمنظير، كمتر از جسارت به يك دانشجو است؟ آيا چند روز امنيت كشور را دچار اخلال كردن و به هر مؤمن و متدين حمله كردن و آتش زدن فاجعه نيست؟ آيا زير سئوال بردن جمهوری اسلامی، اين يادگار دهها هزار شهيد و شعار عليه آن دادن فاجعه نيست؟»
پای این نامه را تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امضا کردهاند. مهمتر از اسامی امضاکنندگان، نگارندهی نامه است، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی.
همان روز که اصحاب دوم خرداد در اوج قدرت و اعتبار بودند و در فضایی ملتهب بخشی از جامعه حامیشان بود سردار با صراحت و تندی رئیس دولت اصلاحات را مواخذه میکند که چرا در ماجرای کوی دانشگاه منفعلانه عمل کرده است و پای آرمانهای انقلاب و دفاع از ولایت فقیه ایستادگی نکرده است.
چندی بعد و زمانی که محمود احمدینژاد درباره مسائل مختلف کشور به رهبری نامه مینوشت باز این سردار بود که بدون تعارف و تردید در برابر اقدامات او موضع گرفت: «من متاسفم که برخی که خود را پیرو خط امام میدانند بهجای نامه سرگشاده نوشتن به دشمن به ولی فقیه ایستاده در برابر دشمن نامه مینویسند، این درست است؟ امروز برخی که در گوشه نشستهاند و کز کردهاند و در برابر انقلابی که امام تاسیس کرد، پز اپوزیسیون را میدهند این غلط است.»
او حتی در زمانی که از برجام بهعنوان یک سیاست نسبتا موفق در قبال غرب یاد میشد و ارتباط با غرب در میان سیاسیون و برخی اقشار مردم محبوب بود پرده از حقیقت رابطه با غرب برداشته و به روشنگری میپرداخت: «پیشرفت کشور حاصل شعار نه شرقی نه غربی است. برخی که دنبال ارتباط با آمریکا هستند، از کشورهای همپیمان آمریکا عبرت بگیرید، ببینید چه وضعیتی دارند، تحریم هم نیستند، اما امروز به فلاکت افتادهاند، این ها که همپیمان آمریکا هستند. برخی برداشت غلطی کردند و میگویند همانگونه که امام خمینی جام زهر را نوشید امروز هم رهبر انقلاب جام زهر را بنوشد و ارتباط برقرار شود، این چه غلط بزرگی است این چه سفسطهای است، این کار جان اسلام و ایران را میگیرد، شرایط امروز با زمان جنگ قابل مقایسه نیست.»
کار هم به اینجا ختم نشد و حاج قاسم توطئه برجام های دو و سه را اینگونه فاش کرد: «برای دشمن این برجام سه ضلعی است نه یک ضلعی اما اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو اضلاع دیگر میرسد اما آدم عجولی که آمده اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد...اینکه اصرار میکنند بر برجام دو در منطقه برای این است که قدرت اصیل و نابی که در مقابل اسلام وهابی یهودی شکل گرفته است را بخشکانند و جریانهای اسلامی در برجام دو خشکانده شود؛ البته تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه ایران است.»
زندگی حاج قاسم سلیمانی مشحون از مواضع و اقداماتی است که اگر امروز از سوی شخص دیگری سر بزند فضای رسانهای او را متهم به افراطیگری و ضدیت با سیره شهید سلیمانی خواهند کرد. برخلاف این دیدگاه اما سردار هر کجا که تعارضی با مبانی انقلاب و اسلام را مشاهده میکرد آماده ورود و کنشگری و موضعگیری بود.
چند روز قبل پیش که سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سخنرانی روز سوم خرداد و در مراسم یادواره شهدای دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام) با یادآوری دوم خرداد 76 از پیروان تفکر دوم خرداد اینطور یاد کرده بود که: «یا اهل مقاومت نبودند و یا بریدههای صحنه انقلاب و مقاومت بودند. هیچ کدام از آنها مرد میدان مقاومت و استمرار آن نبودند.» سر و صدای پیاده نظام رسانهای اصلاحات بلند شد که «چرا حماسه دوم خرداد را زیر سوال میبرید؟» و «چرا به غیرت ما توهین میکنید؟» و «کاش کمی از حاج قاسم نحوه تعامل با گروههای سیاسی مختلف را میآموختید»
بررسی سیر سخنان و مواضع سیاسی اصلاحطلبان اما نشان میدهد که آنها خود صراحتا قائل به این گفته فرمانده نیروی قدس سپاه هستند. در سالهایی که ایران درگیر مسائل امنیتی حادی در منطقه بود اصلاح طلبان با بیتفاوتی خواستار تمرکز ایران بر مسائل داخل کشور و عدم ورود به عرصههای منطقهای بودند. امروز روشن شده است که اگر نظر اصلاح طلبان مبنای عملی در کشور قرار میگرفت احتمالا امروز درگیر نبرد با داعش و سایر گروههای تروریستی در درون مرزهای ایران اسلامی بودیم. حتی در همین روزهای گذشته که بحث راجع به اظهارات سردار قاآنی داغ شد، مصطفی تاجزاده در توییتر خود اینطور درباره سخنان ایشان موضع گرفت: «اگر منظور، شرکت در جنگ نیابتی و صرف ثروت ملی و جان جوانان ایرانی برای حفظ اسد باشد، ما اهل مقاومت نیستیم؛ منتقد آنیم. عمق استراتژیک ما آبادانی خوزستان است نه بقای اسد.» این مواضع و سایر مواضع مشابه اصلاح طلبان آشکارا نشانگر نظر مخالف آنها با مقوله مقاومت و حضور منطقهای جمهوری اسلامی بوده است. قسمت تلخ ماجرا آنکه، اصلاح طلبان که هیچ کجا در کنار مردم خوزستان نبوده اند و آوار متروپل نیز دست پخت هشت سال مدیریت آنها بوده اکنون دم از مردم خوزستان میزنند!
از سوی دیگر در سیاست داخلی نیز دنبال کردن سیاستهای اعلامی و اقدامات اصلاح طلبان نشانگر این است که مقاومت در دیدگاههای آنها جایگاهی ندارد. اصلاح طلبان چه در دوره دولت اصلاحات و چه در دولت یازدهم و دوازدهم سیاست مماشات و امتیازدادن به دشمن را بهترین راه حل مسائل کشور میدانستهاند و هرگز حاضر به دنبال نمودن سیاستهایی که به نوعی با مقاومت گره خورده است را نشدهاند.
جمعبندی این موارد نشان میدهد که موضع سردار قاآنی نهتنها موضعی نادرست نبوده است بلکه محصول شناخت دقیق ماهیت و دیدگاههای اصلاحطلبان یا همان به اصطلاح دوم خردادیهاست. این اعلام موضع مصداق بارز عمل به سیره حاج قاسم سلیمانی در دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی و مبانی عملی امام و رهبرانقلاب است که میتواند منجر به روشنگری در جامعه شود.