شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۲۹۷۵۸
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۹
شهدای ایران :الناز رحمت نژاد/ چندتایی از دانش آموزانَم زنگ زده و قولِ اینکه با هم به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برویم را گرفته اند. حالا که قول نداده و قول گرفته اند از ما، نشسته ام و لیست کتاب هایی را که قَصدِ خرید و مطالعه‌شان را دارم بالا و پائین می کنم.




بعد از شنیدن نامِ "دکتر کاظمی آشتیانی" از رهبری، در گوشه یِ سمتِ چَپِ لیستَم با خودکارِ مشکی رنگ نوشته ام "دکتر کاظمی آشتیانی". دورَش هَم یک خط قرمز رنگ کشیده ام تا یادَم باشد یک سِرچِ اینترنتی بزنم و کتاب زندگینامه "دکترکاظمی آشتیانی" را پیدا کنم‌. چون می خواهَم یادَم نروَد، دست به کارِ سِرچ می شوم و کتابِ "داستان رویانا" را پیدا و به لیست اضافه می کنم‌.

حالا که خیالَم راحت و لیستِ خَریدِ کتابم کامل شد به سینِ روزی فکر می کنم که قرار است بچه ها قولی را که گرفته اند عَمَلی کنند! با هَم به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برویم‌.

قطعا همخوانی "سلام فرمانده" یکی از برنامه هاست. خُب دومین برنامه هم این باشد که در جشن امضا دوستان نویسنده ام در غرفه انتشارات روایت فتح، شهیدکاظمی و نیستان شرکت کنیم‌.

چِشمَم به "دکترکاظمی آشتیانی" ای که دورَش خط قرمز کشیده ام می خورد! چند لحظه ای به فکر فرو می روَم... فکرِ اینکه دو روزِ پیش حضرت آقا با معلمان دیدار داشتند. با ورودِ آقا به حسینیه امام خمینی(ره) همه معلمان بَر پا شدند و یکصدا شعار دادند:" صل علی محمد، یاوَرِ مَهدی آمَد" و با لبخند و دَستِ چَپی که آقا بر سینه گذاشتند و بعد بالا گرفتند معلمان نشستند. راستَش کلاسِ درسِ معلمان با آقا با همه یِ کلاس هایِ درسِ عُمرِشان  فَرق می کرد. در کلاسِ دَرسِ آقا همه یِ معلمان شاگرد بودند و نشسته بودند پایِ کِلاسِ درسِ معلمِ حَکیمی چون حضرت آقا تا درس بگیرند.

آقا بعد از عرضِ خوش آمد و خسته نباشیدِ جانانه ای که گفت توصیه هایی به مسئولین و معلمان کرد! از اجرایِ قَوانین بالادَستی گرفته تا نَقشِ معلمان در ایجادِ هویت ملی در دانش آموزان...

آقا برای این بیانَش از دانشمندی یاد کردند و از معلمان خواستند تا از دانش آموزان نظر خواهی کنند که چند نفر "دکترکاظمی آشتیانی" را می شناسند و چند نفر "رونالدو" را! به این فکر می کنم که "دکترکاظمی آشتیانی" که بود، که آقا از او نام بردند و خواستند از دانش آموزان نظرخواهی کنیم تا ببینیم او را بیشتر می شناسند یا "رونالدو" را؟

برای اینکه به بیان آقا عمل کرده باشم، حالا نه نظر خواهی، چون می دانَم "رونالدو" را بیشتر می شناسند، معرفی "دکترکاظمی آشتیانی" به دانش آموزانم را سینِ سومِ برنامه بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران می گذارم‌.

لیست کتاب و سینِ برنامه که تکمیل شد اما می ماند محتوا! برایِ سینِ سوم، معرفی" دکترکاظمی آشتیانی" باید محتوا آماده کنم تا از چند ساعتی که کنارِ هَم هستیم استفاده کنم و بچه ها را با یکی از افتخارات کشور آشنا کنم و قدمی در زمینه سازی ایجاد هویت ملی در دانش آموزان برداشته باشم‌.

این سوال را، "دکتر کاظمی آشتیانی" که بود، که آقا از او نام بردند ...؟ دوباره از خودم می پرسم، پاسخ می دهم و در آرشیوَم یادداشت می کنم: ۱۷ سال پیش، غروب ۱۴ دی ماه سال ۱۳۸۴ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یکی از دانشمندان ایران به نام "دکترسعیدکاظمی آشتیانی" بر اثر ایست قلبی دارِ فانی را وِداع گفت.

اسم این دانشمند خیلی برایِ کَسی آشِنا نبود! پیام حضرت آقا در ۱۵ دی ماه باعث شد اسمِ این دانشمند بر سَرِ زبان ها بیفتد. مِثلِ الآنی که اسمِ این دانشمند خیلی برایِ کسی آشنا نیست و توصیه حضرت آقا به مسئولین و معلمان و یاد کردنِ از این دانشمند باعث شد باز اِسمِش بر سَرِ زَبان ها بیفتد.

حضرت آقا در پیامِ ۱۵ دی ماه "دکترسعیدکاظمی آشتیانی" را "دانشمند مؤمن و جهادگر"، "شخصیت ارزشمند"، "کانون امید و ابتکار و نوآوری"، "یکی از فرزندان صالح انقلاب" و "از رویش‌های مبارکی که آینده‌ی درخشان علمی در کشور را نوید می‌دهند"، توصیف کردند.

"دکترکاظمی آشتیانی" در ۱۸ سالگی هم‌زمان با قبولی در رشته فیزیوتراپی و ورود به دانشگاه علوم پزشکی ایران، در هنرستان "پیام امید" به تدریس ادبیات و بینش اسلامی مشغول بود، با تعطیلی دانشگاه‌ها و حضور در جبهه، توانست پس از ۱۱ سال مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشکده علوم توانبخشی بگیرد.

در این میان، سال ۱۳۶۱ با همکاری دو نفر از همکارانش، "جهاد گروه پزشکی" را در دانشگاه علوم پزشکی ایران تأسیس کرد. این گروه، هسته اولیه جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران بود که ۴ سال بعد شکل و سامان گرفت و سعید کاظمی تا سال ۱۳۷۰ مسئول بخش طرح‌ها و تحقیقات آن بود.

از سال ۱۳۷۱ با تغییرات ساختار مدیریتی جهاد دانشگاهی، رئیس جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی ایران شد و تا آخر عمرش، در این مسئولیت باقی بود.

او در همه این سال‌ها مراکز درمانی متعددی تأسیس و گروه‌های مختلف پژوهشی را راه‌اندازی کرد اما مهم‌ترین جایی که راه انداخت، "پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی" در خرداد سال ۱۳۷۰ بود؛ جایی که در طول حدود ۳۰ سال گذشته، هزاران زوج نابارور را خوشحال و صاحب فرزند کرده است.

"کاظمی آشتیانی" در همین دوران، درسش را در رشته علوم تشریح با گرایش "جنین‌شناسی" در دانشگاه تربیت مدرس پی گرفت و سال ۱۳۷۶ با رتبه ممتاز، شد "دکترسعید کاظمی آشتیانی".
او تا ۱۴ دی سال ۱۳۸۴ که در سن ۴۴ سالگی قلب و نفسش از حرکت ایستاد.

در دو حوزه مدیریتی توانست گام‌های اساسی و مهمی در گسترش روش‌های پیشرفته درمان ناباروری، ‌تولید و تکثیر و انجماد سلول‌های بنیادی جنینی و همانندسازی (کلونینیگ) ‌حیوانات رقم بزند.

پس از درگذشت او، هر از گاهی حضرت آقا در نشست‌های مختلف از او یاد می‌کردند. مثلا ۲۵ تیر سال ۱۳۸۶ در بازدید از پژوهشکده‌ی رویان از علت علاقه خود به او گفتند:" علت اینکه من به مرحوم "سعید کاظمی آشتیانی" اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، حرکت او، نحوه‌ی کار او، مدیریت او و پیگیری اوست که یک مجموعه‌ی کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست می‌دارد و آرزو دارد."

رهبر معظم انقلاب همچنین مجموعه رویان را الگویی مطلوب معرفی کردند:" اگر بخواهم این الگوی مطلوب را در یک جمله معرفی کنم، عبارت است از: ترکیب علم، ایمان، تلاش. هم علم را جدی گرفتند، هم ایمان و پایبندی و تقوا را؛ نه به صورت یک سربار، بلکه به شکل یک عنصر اصلی در بافت مجموعه و در بافت کار و هم خستگی را فراموش کردند که به گمان من مرحوم کاظمی جان و سلامت خودش را هم سر همین کار گذاشت؛ یعنی این دنبال‌گیری و این اهتمام‌ها و خسته‌نشدن‌ها."

یا مثلا ۱۳ مهر ۱۳۸۵ در دیدار اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها، خود را مقید به نام‌آوردن از او دانستند و گفتند:" ما شخصیت‌هایی داریم از قبیل مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی که حالا من مقیدم از این جوان پاکباخته‌ی مؤمنِ فاضلِ کارآمد و مدیر حقیقتاً انقلابی و مؤمن اسم بیاورم."

اما برخی رسانه‌ها به نقل از بعضی منابع اعلام کردند که در سال ۱۳۸۳ یعنی یک سال قبل از درگذشت "سعید کاظمی"، نام او به‌ عنوان یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان غرب آسیا که با توسعه دانش سلول‌های بنیادی دست برتر علمی را برای ایران ایجاد کرده بود، در فهرست ترور موساد قرار گرفته است.

این گمانه‌زنی، فرضیه‌ها درباره ترور بیولوژیک این دانشمند را تقویت کرد و چنین تصوری باز هم رو به فراموشی بود تا اینکه آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی نوروزی خود در فروردین سال ۱۳۹۵ و در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی، برای سعید کاظمی از لفظ "شهید" استفاده کردند و با آوردن نام او در کنار نام دانشمندانی مانند شهید طهرانی‌مقدم گفتند:"کاری که شهدای هسته‌ای ما در زمینه‌های هسته‌ای که بسیار هم حسّاس است پیشاهنگش بودند، کاری که شهید طهرانی‌مقدّم پیشاهنگش بود، کاری که شهید کاظمی در زمینه‌ی سلّول‌های بنیادی پیشاهنگش بود، کارهای بسیار بزرگی است".

صِدایِ دلنشینِ حضرت آقا آنجایی که به معلمان فرمودند:" از عُمقِ جان کودکِ ما با افتخارات کشور آشِنا بشود این چیزی است که امروز وجود ندارد..." در ذهنم نقش می بندد، با خودکارِ مشکی رنگ کنارِ اسمِ "دکترکاظمی آشتیانی" می نویسم: سعدیا مردنکونام نمیرد هرگز، مُرده آنست که نامش به نکویی نبرند و با خودکارِ قرمز رنگ چند خطِ قرمزِ دیگر دورِ اِسمِ "دکترکاظمی آشتیانی" می کِشَم تا در پَسِ ذِهنَم بِمانَد که یادداشت ها و شنیده هایم در موردِ "دکترکاظمی آشتیانی" و بیانات و توصیه های حضرت آقا به معلمان به فَراموشی سپرده نشود و بِدانَم که ایجادِ هویت ملی در دانش آموزان هم نیاز به "جهادتبیین" دارد و شناساندن افتخارات ملی، گذشته علمی، گذشته سیاسی و گذشته بین المللی بخشی از این "جهاد تبیین" است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار