شهدای ایران:مهدی جمشیدی/ در مورد نقطه تمایز شهید مطهری از سایر اندیشمندان و علمای فعال در آن دوران نظیر شهید مفتح، شهید بهشتی، آیتالله خامنهای و... میتوان از دو منظر نگاه کرد و او را مورد بررسی قرار داد، اول؛ جنبه «متنی» که مربوط به کتب و دستاوردهای علمی اوست و دوم، جنبه «فرامتن» که در مورد خود «شخصیت» مطهری و موضوعات پیرامونی آن است.
در بُعد «متن»، آثار شهید مطهری چه آثار گفتاری و چه نوشتاری از خصوصیاتی برخوردار است که در دیگر کتب و آثار از سایر نفرات دیده نمیشود و این همان نقطه تمایزِ رهاوردهای علمی ایشان از باقی است که به چند نمونه از آن اشاره خواهم کرد.
از جمله این خصوصیات میتوان به به گستردگی موضوعاتی اشاره کرد که شهید مطهری بدانها پرداخته است. این تنوع موضوعات از شهید مطهری یک شخصیت «جامعالاطراف» ساخته که با فراگیری خود و چند وجه و چند ضلع بودنش میتواند برای انسان یک نظام فکری طراحی کند. آثار مطهری جنبه «تمحّضی» ندارد که به یک بخش خاص و موضوعات پیرامونی آن بپردازد، بلکه گسترده بودن آثارش به حدی است که با تکیه بر آن به تنهایی میتوان یک «مکتب» فکری و معرفتی ساخت.
خصوصیت دیگری آثار شهید مطهری سادگی در بیان بود. او توانست مضامین و موضوعات عالی را در ظروف معرفتی کوچک قرار دهد و به مخاطب منتقل کند. شهید مطهری با پایداری به اصل و اساس موضوعات در سادهسازی مفاهیم بسیار موفق بود.
ویژگی بعدی کتب مطهری «روزآمدی» و «تجدیدنظر زبانی» است. مطهری با ادبیات و موضوعات روز سخن میگفت، اگرچه او یک حوزوی سنتی اصیل و پرمایه است اما با خواندن آثار و شنیدن سخنانش آدمی پی خواهد برد که او با مسائل روز و موضوعات جدید جامعه مماس و منطبق است، در یک کلام او روحانی «معاصر اندیش» است. مسأله به روز بودن و با موضوعات جدید همزبان شدن بسیار مهم است، اگر نسل جوان بدانند شخصی بسیار باسواد است اما با آنها همزبان نیست، چندان اقبالی بدو نخواهند داشت؛ درحالیکه چه نسل جوان پیش از انقلاب و چه نسل جوان پس از انقلاب با خواندن کتب شهید مطهری او را همسخن خود مییابد که ادبیاتی روان و مناسب احوال همه دارد.
دیگر ویژگی ممتاز شهید مطهری قوت استدلالی آن در موضوعات است. نسل جوان پرسش دارد و به دنبال پاسخهای متقن و مستدل میگردد، آثار مطهری از لحاظ اعتبار استدلالی در سطح بالایی قرار دارد که پاسخگوی شبهات نسل جوان است. او در تقریر اندیشه مخالف بیمحابا بود و چه بسا به قوت دلیل و استدلال اندیشه مخالف نیز اضافه میکرد که این نشان از صداقت علمی مطهری است. سانسور و حذف در بیان نظرات وجود ندارد و خود مارکسیستها بیان کرده بودند مطهری گاهی در بیان اندیشه مارکس از خود ما جدیتر اقدام میکند. حریّت و آزادگی مطهری که به خود و دیگران جرأت اندیشیدن میدهد به کام هر جوانی خوش میآید و او را مجذوب خود میکند.
بُعد دیگری که به ما در شناخت دقیق و بهتر مطهری کمک میکند بخش «فرامتنی» اوست. گاهی تنها با خطوط روی صفحه و آثار و کتب نمیتوان به حقیقتی پی برد، جهان انسانی جهان علت و معلول است و گاهی باید از متن و ظاهر عدول کرد. شهادت شهید مطهری به عنوان یکی از نخستین شهادتهای آغازین انقلاب نقش مهمی در اقبال مردم به آثار شهید مطهری داشت، مطهری با خون خود پای کتب و آثار و مسیری که طی کرده بود را امضا کرد.
موضوع بعدی که مطهری را به صدر توجهات کشاند این بود که امام در مورد هیچکس مطلق و فراگیر نگفت که آثارش بیهیچ استثنا سودمند است. امام تأکیدات و تأییدات فراوانی را در باب آثار شهید مطهری داشت که نظیر آن را در مورد هیچکس دیگر بیان نکرده است. این سخن امام به عنوان حرفهای کسی که برای طیف انقلابی «حجت» است موجب شد که توجهات به آثار مطهری بیش از پیش افزایش یابد. پس از امام حضرت آقا هم نظر ویژهای به آثار شهید مطهری داشته و دارند. آیتالله خامنهای هر سال جوانان را به خواندن کتب شهید مطهری تشویق میکند و میتوان گفت ایشان در مورد هیچ یک از اندیشمندان ایرانی چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب چنین تأکیدات مهی نداشتهاند.
مطهری در دوران پر التهاب فکری و معرفتی دهه ۵۰ میداندار جبهه اسلام بود و بدون ترس در تقابلات اندیشهای حاضر میشد و بحث و گفتوگوی سیاسی و معرفتی میکرد، مطهری هم قدرت دفاعی داشت هم توان اقناعسازی. همه میدانستند که در طیف انقلابی و حزباللهی آن زمان کسی بهتر از مرتضی مطهری نمیتواند انقلاب و تقکر انقلابی را صورتبندی و تئوریزه کند. او تلاشش این بود تا هرچه بیشتر سیر و طریق انقلاب را با فکر و اندیشه آمیخته و ممزوج کند تا مردم انقلاب را نه با مسلسل و نارنجک بلکه با کتاب و تفکر بشناسند.
در بُعد «متن»، آثار شهید مطهری چه آثار گفتاری و چه نوشتاری از خصوصیاتی برخوردار است که در دیگر کتب و آثار از سایر نفرات دیده نمیشود و این همان نقطه تمایزِ رهاوردهای علمی ایشان از باقی است که به چند نمونه از آن اشاره خواهم کرد.
از جمله این خصوصیات میتوان به به گستردگی موضوعاتی اشاره کرد که شهید مطهری بدانها پرداخته است. این تنوع موضوعات از شهید مطهری یک شخصیت «جامعالاطراف» ساخته که با فراگیری خود و چند وجه و چند ضلع بودنش میتواند برای انسان یک نظام فکری طراحی کند. آثار مطهری جنبه «تمحّضی» ندارد که به یک بخش خاص و موضوعات پیرامونی آن بپردازد، بلکه گسترده بودن آثارش به حدی است که با تکیه بر آن به تنهایی میتوان یک «مکتب» فکری و معرفتی ساخت.
خصوصیت دیگری آثار شهید مطهری سادگی در بیان بود. او توانست مضامین و موضوعات عالی را در ظروف معرفتی کوچک قرار دهد و به مخاطب منتقل کند. شهید مطهری با پایداری به اصل و اساس موضوعات در سادهسازی مفاهیم بسیار موفق بود.
ویژگی بعدی کتب مطهری «روزآمدی» و «تجدیدنظر زبانی» است. مطهری با ادبیات و موضوعات روز سخن میگفت، اگرچه او یک حوزوی سنتی اصیل و پرمایه است اما با خواندن آثار و شنیدن سخنانش آدمی پی خواهد برد که او با مسائل روز و موضوعات جدید جامعه مماس و منطبق است، در یک کلام او روحانی «معاصر اندیش» است. مسأله به روز بودن و با موضوعات جدید همزبان شدن بسیار مهم است، اگر نسل جوان بدانند شخصی بسیار باسواد است اما با آنها همزبان نیست، چندان اقبالی بدو نخواهند داشت؛ درحالیکه چه نسل جوان پیش از انقلاب و چه نسل جوان پس از انقلاب با خواندن کتب شهید مطهری او را همسخن خود مییابد که ادبیاتی روان و مناسب احوال همه دارد.
دیگر ویژگی ممتاز شهید مطهری قوت استدلالی آن در موضوعات است. نسل جوان پرسش دارد و به دنبال پاسخهای متقن و مستدل میگردد، آثار مطهری از لحاظ اعتبار استدلالی در سطح بالایی قرار دارد که پاسخگوی شبهات نسل جوان است. او در تقریر اندیشه مخالف بیمحابا بود و چه بسا به قوت دلیل و استدلال اندیشه مخالف نیز اضافه میکرد که این نشان از صداقت علمی مطهری است. سانسور و حذف در بیان نظرات وجود ندارد و خود مارکسیستها بیان کرده بودند مطهری گاهی در بیان اندیشه مارکس از خود ما جدیتر اقدام میکند. حریّت و آزادگی مطهری که به خود و دیگران جرأت اندیشیدن میدهد به کام هر جوانی خوش میآید و او را مجذوب خود میکند.
بُعد دیگری که به ما در شناخت دقیق و بهتر مطهری کمک میکند بخش «فرامتنی» اوست. گاهی تنها با خطوط روی صفحه و آثار و کتب نمیتوان به حقیقتی پی برد، جهان انسانی جهان علت و معلول است و گاهی باید از متن و ظاهر عدول کرد. شهادت شهید مطهری به عنوان یکی از نخستین شهادتهای آغازین انقلاب نقش مهمی در اقبال مردم به آثار شهید مطهری داشت، مطهری با خون خود پای کتب و آثار و مسیری که طی کرده بود را امضا کرد.
موضوع بعدی که مطهری را به صدر توجهات کشاند این بود که امام در مورد هیچکس مطلق و فراگیر نگفت که آثارش بیهیچ استثنا سودمند است. امام تأکیدات و تأییدات فراوانی را در باب آثار شهید مطهری داشت که نظیر آن را در مورد هیچکس دیگر بیان نکرده است. این سخن امام به عنوان حرفهای کسی که برای طیف انقلابی «حجت» است موجب شد که توجهات به آثار مطهری بیش از پیش افزایش یابد. پس از امام حضرت آقا هم نظر ویژهای به آثار شهید مطهری داشته و دارند. آیتالله خامنهای هر سال جوانان را به خواندن کتب شهید مطهری تشویق میکند و میتوان گفت ایشان در مورد هیچ یک از اندیشمندان ایرانی چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب چنین تأکیدات مهی نداشتهاند.
مطهری در دوران پر التهاب فکری و معرفتی دهه ۵۰ میداندار جبهه اسلام بود و بدون ترس در تقابلات اندیشهای حاضر میشد و بحث و گفتوگوی سیاسی و معرفتی میکرد، مطهری هم قدرت دفاعی داشت هم توان اقناعسازی. همه میدانستند که در طیف انقلابی و حزباللهی آن زمان کسی بهتر از مرتضی مطهری نمیتواند انقلاب و تقکر انقلابی را صورتبندی و تئوریزه کند. او تلاشش این بود تا هرچه بیشتر سیر و طریق انقلاب را با فکر و اندیشه آمیخته و ممزوج کند تا مردم انقلاب را نه با مسلسل و نارنجک بلکه با کتاب و تفکر بشناسند.