«خدای کریمی که در این دنیا اسباب سعادت و خدمت را برایمان و برای من
فراهم ساخت؛ بهخصوص در مقطعی به بنده حقیر هستی بخشید و اذن ورود داد که
حوادث مهمی رخ داد؛ دوران مجد و عظمت و پیروزیهای شگرف اسلام و شکستهای
پی در پی دشمنان اسلام در آن رخ داد و من شاهد بودم و بهلطف و عنایت
بیکران او در برخی صحنهها و عرصهها توفیق حضور یافتم.
از اینکه با شهدای عزیز و بزرگانی همراه بودهام خرسندم ولی بسیار
تأسف خورده و میخورم که چرا از غافله برادران شهید جا ماندهام و از خدا
خواسته و میخواهم که همه لطف و فضل و کرمش را بر من تمام کند و لایق
شهادتم نماید و اگر اینچنین کند، بزرگترین تاج افتخار و سعادت را بر این
بنده حقیر سراپا تقصیر ارزانی داشته است و این از فضل او دور نیست.
به فرزندان و اهل خود سفارش میکنم که بهیاد خدا باشند و برای خدا
باشند؛ مراقبت لازم در اعمال و آداب دینی و شرعی و وظایف سیاسی داشته باشند
تا چون من احساس خسارت نکنند؛ مهمترین چیز از وظایف دینی نماز است و
انجام واجبات و ترک محرمات و هر که این موارد را مواظبت کند و بر آنها
مراقبت نماید، بر انجام مستحبات و ترک مکروه هم موفق خواهد شد.
اگر شهید شدم و دعایم مستجاب شد، در گلستان شهدای اصفهان مرا بهخاک
بسپارید و اگر از این توفیق بازماندم، چنانچه اجازه بدهند در گلستان شهدای
اصفهان و اگر با مقررات سازگار نباشد و یا اجازه ندهند هرجا که خانواده نظر
داشته باشند بلامانع است البته قم هم خوب است.»