رهبرمعظم انقلاب: [سیدمرتضی آوینی] در پیشگاه خدای متعال در درجات عالی دارد پرواز میکند، یعنی آن چیزی که همهی عرفا و اهل سلوک و آن سرگشتههای وادیهای عشق و شور معنوی و عرفانی یک عمر به دنبالش گشتهاند و دویدهاند او با این فداکاری و این شهادت بهدست آورده و رضوان و قرب الهی را درک کرده است،.. من یک نور و یک صفا و یک حالت روحانی در ایشان حس میکردم و همینجور هم بود. 1372/02/02."
* خاطرهای از عشق گمنامی شهید آوینی در برابر مقام معظم رهبری
«اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیتالله خامنهای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره برنامه روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامهها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: «نویسنده این برنامه کیست؟» شهید مرتضی آوینی کنار من نشسته بود. از قبل به ما سپرده بود درباره او صحبت نکنیم. ما سعی کردیم از پاسخ به پرسش آقا طفره رویم اما آقا سؤال را با تأکید بیشتر تکرار کردند. ما ناچار شدیم بگوییم سیدمرتضی. آقا فرمودند: «این متون شاهکار ادبی است و من آنقدر هنگام شنیدن و دیدن برنامه لذت میبرم که قابل وصف نیست».
همایونفر، دوست شهید، راز خون، صفحه 66
من تا مدّتها که روایت فتح پخش میشد، اصلاً شهید آوینی را نمیشناختم؛ ولی از مشتریهای همیشگی روایت فتح بودم. یعنی هر شب جمعه، حتماً مینشستم و این برنامه را نگاه میکردم. روی من تأثیر زیادی میگذاشت و میدیدم که این کلام چقدر اثر دارد. یک وقت همان جوانان آمدند پیش من (به نظرم مال جهاد بودند) من در همان جلسه گفتم: «این صدای نجیبی که اینها را بیان میکند، چیز خیلی جالبی است؛ این را نگهدارید.» خودش هم قاعدتاً در آن جلسه بود. کسی هم به من نگفت که «این آقاست.» اما بعدها خودِ ایشان به من نوشت: «آن کسی که اینها را تهیه میکند، من هستم.»
کسی که میخواهد چنین برنامههایی بسازد، باید آن نجابت و معصومیت و استحکام و اطمینان به سخن را داشته باشد. گاهی حرفی را کسی میزند و حرف بزرگی است؛ اما پیداست که خودش اعتقادی به این حرف ندارد. امّا این صدا، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما، به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین.» این را چنان میگفت که گویا راههای آسمان را خودش رفته، دیده و میداند که اینها آشناتر هستند! ما خیال میکنیم صدای جنگی باید صدای کلفت و نخراشیدهای باشد. امّا ایشان آنطور صدایی نداشت.
صدایی بود معصوم و نجیب و درعینحال استحکامی ویژه داشت؛ در قالب نوشتاری قوی و هنرمندانه.
مصاحبه توسط تهیهکنندگان مجموعهی «روایت فتح» با رهبر معظم انقلاب 11/06/1372
* درباره شهید آوینی
سیدمرتضی آوینی در 20 مهر 1326 در شهرری دیده به جهان گشود. اول دبستان را در خمین و بقیه دوره دبستان را در زنجان و در مدرسهای که پدرش در آنجا دایر کرده بود به پایان رساند. وی در دوران دبیرستان رشته ریاضی را برگزید و این مقطع را در کرمان گذراند و بعد از پایان دبیرستان خدمت سربازی خود را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در 1344 خورشیدی وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در رشته معماری به ادامه تحصیل پرداخت. این هنرمند فرزانه در کنار هنر و معماری به فلسفه و ادبیات نیز علاقه فراوانی داشت در واقع آوینی از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود، داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد به گفته بسیاری از هم دورههای وی از جمله عطاءالله امیدوار موسیقیدان و نقاش ایرانی، آوینی دارای نبوغ ویژهای در فلسفه ادبیات بود. شهید آوینی به نقاشی و شعر نیز گرایش کم نظیری داشت و البته هم نقاشی میکرد و هم شعر میسرود.
آوینی خودش را چنین روایت میکند و درباره دوران جوانی خود مینویسد: تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام.
موسیقی کلاسیک گوش دادهام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب انسان تک ساختی هربرت مارکوزه را - بی آنکه آن زمان خوانده باشمش- طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند عجب، فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد. اما خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده که ناچارشدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمیشود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و نزد خویش نیز خواهد یافت.
آوینی میگوید از یک راه طی شده با شما حرف میزنم در واقع راه طی شدهای که آوینی از آن حرف میزند با انقلاب اسلامی 1357خورشیدی و آشنایی با امام خمینی(ره) گره خورده بود. همچنین وی با شروع انقلاب بسیاری از نوشتههای خود یا به قول خودش چیزهایی را که حدیث نفس بودند، سوزاند. وی در این خصوص میگوید:
با شروع انقلاب، حقیر تمام نوشتههای خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... و. در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که حدیث نفس باشد، ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم...
سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. بنابراین باید گفت این هنرمند نامدار از 1357 خورشیدی به آرمانهای امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه خود را در رسیدن به اهداف انقلاب تا آخرین روز مرگ ادامه داد و سرانجام در حال بررسی لوکیشن مجموعه شهری در آسمان که در ارتباط با مقاومت مردم خرمشهر بود در منطقه فکه با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ تحمیلی در 20 فروردین 1372خورشیدی به شهادت رسید. شهادت این هنرمند فرزانه به عنوان روز هنر انقلاب اسلامی نامیده شده است. بعد از شهادت آوینی رهبر معظم انقلاب به وی لقب سید شهیدان اهل قلم را دادند، وی در دوران انقلاب اسلامی و در طول جنگ تحمیلی و حتی پس از آن همواره فریاد مظلومیت ملت مسلمان شیعه را به گوش همگان میرساند و سرانجام در همین راه به شهادت رسید.
* فعالیتهای هنری آوینی در دوران جنگ و پس از آن
آوینی پس از انقلاب و در راستای دستیابی به آرمانهای انقلاب در 1358 خورشیدی وارد جهاد سازندگی شد و همراه اکیپهای جهاد برای کمک به روستاییان سفر میکند، سپس به عنوان نماینده جهاد سازندگی به تلویزیون میرود و پس از زمان کوتاهی به فیلمسازی روی میآورد، وی در خصوص دوران جوانی و چگونگی روی آوردن به فیلم سازی در بعد از انقلاب میگوید: حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست، حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایه تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است...
این بسیجی متعهد بعد از انقلاب فیلمهای مانند شش روز در ترکمن صحرا، سیل خوزستان، خان گزیدهها را میسازد و قبل از سقوط خرمشهر به آنجا میرود و مجموعهای سه قسمتی به نام فتح خون از مقاومت مردم در این شهر تولید میکند.
آوینی مجموعه حقیقت و سپس روایت فتح را که یکی از آثار بینظیر و شاهکار وی به شمار میرود، ساخت. مستند روایت فتح از عملیات خیبر شروع شد و تا عملیات مرصاد ادامه داشت، وی درباره کار در جهاد سازندگی مینویسد: با شروع کار جهاد سازندگی در 1358 خورشیدی به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم، بعدها ضرورتهای موجود رفتهرفته ما را به فیلمسازی کشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همه وقایعی که برای انقلاب اسلامی و نظام پیش میآید، عکسالعمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعه حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و ما به فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم. وقتی فیروزآباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنههای جنگ را ما در آنجا، در جنگ با خوانین گرفتیم.
مجموعه روایت فتح در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت. مردم دوست داشتند از وقایع جنگ بدانند و آوینی تنها فردی بود که توانست دوربین خود را به جبههها ببرد و از وقایع آنجا فیلمبرداری کند. در ایامی که رسانه برای مردم منحصر میشد به رادیو و تلویزیون و مردم مشتاق شنیدن اخبار جنگ و دیدن تصاویری از رزمندگان بودند، روایت فتح، مخاطبان بسیاری یافت و بنابراین پس از خلق مستندهای بیبدیل آوینی، موسسه فرهنگی روایت فتح اواخر 1370 خورشیدی در پی تاکید مقام معظم رهبری بر تداوم تولید مستندهای روایت فتح تاسیس شد.
شهید آوینی تا پیش از شهادت با وجود آثار موفق و کمنظیر در حوزههای مختلف شهرت آنچنانی نداشت، او روایت فتح را بدون تیتراژ روی آنتن تلویزیون برد و به گفته مهدی همایونفر مدیر مسئول موسسه فرهنگی روایت فتح این موضوع به روحیه آوینی برمیگشت که میگفت باید در گمنامی کارمان را انجام دهیم. او حتی در دیدار عوامل این برنامه با آیتالله هاشمی رئیس جمهوری وقت آن دوره در ردیف دوم نشست و صحبتی نکرد. آوینی پیش از جلسه از همایونفر خواسته بود در این دیدار نگوید چه شخصی متن مینویسد و میخواند او خود را متعهد به انقلاب اسلامی میدانست و به همین دلیل هیچگاه از هیچ سازمان دولتی دستمزد و سفارش نمیگرفت.
* فعالیتهای مطبوعاتی و علمی
آوینی همزمان با مشارکت در جبههها و تهیه فیلمهای مستند درباره جنگ از اواخر 1362 خورشیدی فعالیتهای مطبوعاتی خود را با نگارش مقالاتی در ماهنامه اعتصام ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد. این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر میگرفت، او در یک مجموعه مقاله درباره مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام آرا و اندیشههای رایج در خصوص دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده، برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهجالبلاغه و آرای سیاسی امام(ره) مورد تجزیه، تحلیل و نقد قرار داد. مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ارتباط با حکومت الهی رسول اکرم(ص) در مدینه و خلافت امام علی(ع) نوشت. همچنین مجموعه تحقیقات و مباحثات و نوشتههای آوینی در ماهنامه هنری سوره منتشر و بعدها در کتاب آینه جادو که جلد اول از مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی اوست، جمع آوری شد.
او در کنار تالیف مقالات تئوریک درباره ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در خصوص حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تالیف کرد که در ماهنامه سوره به چاپ رسید. در همین دوران در خصوص مبانی سیاسی و اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، غربزدگی و روشنفکری، تجدد و تحجر و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد و مقالاتی منتشر کرد. مجموعه آثار آوینی در این دوره هم از نظر کمیت، هم از جهت تنوع موضوعات و هم از لحاظ عمق معنا و اصالت تفکر و شیوایی بیان اعجابآور است.