از نامگذاری سالها که یک سنت حسنه توسط رهبر معظم انقلاب است، بیشاز ۳دهه میگذرد و از نامگذاری سالها به موضوع اقتصاد، اکنون یک دهه سپری شده است؛ این نشان میدهد اقتصاد، محوریترین موضوع از نگاه رهبری در طول این ۱۰سال بوده است.
سال۱۳۹۰ را رهبرانقلاب «جهاد اقتصادی» نامگذاری کردند و ۱۳۹۱ را با جهتدهی به تولید ملی و حمایت از آن، سال «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام نهادند. آنچه امروز بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نام نهاده شدهاست را حداقل باید با یک پشتوانه ۱۰ساله نگریست. اگر تأکید ۱۱سال پیش رهبری بر تولید ملی با محوریت حمایت از کار و سرمایه ایرانی نبود، یقینا امروز شرکتهای دانشبنیان و همچنین کارآفرینهای استارتآپی وجود نداشت که بتوانند پشتوانهای باشند بر تولید ملی کشور و ریل اقتصاد را از وابستگی، به یک اقتصاد درونزا تغییر دهند. آنچه در پس این نامگذاریها مهم بهنظر میرسد، این است که رهبر انقلاب در طول این سالها تولید ملی را تبدیل به گفتمان کردند.
اگرچه در منظومه فکری و مدیریتی رهبر معظم انقلاب که برخاسته از مفاهیم و معارف اسلامی است، فرهنگ، اصل و اساس و زیربناست، لکن به خاطر ضرورتها و اولویتهای جامعه که عمدتا به خاطر غفلت یا کمتوجهی مسئولان است، مشکلات اقتصادی و معیشتی کماکان در اولویت اول قرار دارد و چنانچه در سالهای گذشته خصوصا دهه اخیر، توجه بهاقتصاد معطوف میشد، چه بسا امروز بازسازی فرهنگی در اولویت ما قرار داشت.
این همان چیزی است که رهبر انقلاب در سخنان نوروزی خود به آن اشاره داشتند و فرمودند:«علت اینکه ما بحث اقتصادی را در این روز اول سال مطرح میکنیم، اولاً بهخاطر اهمیت مسئله اقتصاد است؛ یعنی واقعاً اگر در کشور [رشد] اقتصادی همراه با عدالت بهوجود بیاید، همه زمینههای پیشرفت فعال خواهد شد و کشور به پیشرفت واقعی خواهد رسید؛ یعنی اقتصاد یک چنین نقش محوری دارد. ثانیاً ما در این ۱۰سال گذشته، در دهه۹۰، در واقع مواجه بودیم با انباشت چالشهای اقتصادی که خب، انسان بایستی از اینها به یک نحوی خلاص شود. باید انشاءالله درباره مسائل اقتصادی درست فکر کرد، درست عمل کرد و حرکت کرد تا برای ملت وسایل آسایشی در این زمینه انشاءالله بهوجود بیاید؛ بنابراین ما بحث اقتصادی را از این جهت مطرح میکنیم. به همین جهت است که نامگذاریهای دهه اخیر تماماً اقتصادی بوده است.»
اما چرا امسال رهبر معظم انقلاب تولید را بر محور «دانشبنیان» متمرکز کردند؟ اولین نکتهای که در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است، این است که همانگونه که گفته شد رهبری انقلاب در طول این ۱۰سال تلاش داشتند تا اقتصاد را تبدیل به یک گفتمان غالب و بهتبع آن، این موضوع در جامعه تبدیل به فرهنگ شود و همه آحاد مردم از همه ظرفیتهای خود برای ارتقا و رشد اقتصادی کشور استفاده کنند. چراکه دانشبنیان پیشاز هر چیزی یک فرهنگ است که این فرهنگ در هر بخشی باید مدنظر قرار بگیرد.
یکی از امتیازات اشتغال بر مبنای تولید دانشبنیان این است که ظرفیتهای بالقوه و بالفعل کشور با توجه به ترکیب جمعیت جوان جامعه ما بسیار زیاد است که اگر این ظرفیت وجود نداشت در چنین فاصله کوتاهی از فعالیت شرکتهای دانشبنیان، نمیتوانستیم شاهد بیش از ۶هزارو۴۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور که برخی از آنها تنه به شرکتهای بزرگ تولیدی باسابقه چند دهه میزنند، باشیم.
ویژگی مثبت دیگر شرکتهای دانشبنیان اشتغال نیروهای تحصیلکرده دراین حوزه است. درحالحاضر قریب به ۴۰۰هزارنفر بهصورت مستقیم دراین حوزه مشغول کار هستند. حالا چه استارتآپهای کوچک، چه شرکتهایی که نسبتاً بالغ شدند و دراین حوزه مشغول کار هستند.
اشتغال این حوزه، اشتغال نخبگانی و اشتغال نیروی تحصیلکرده است؛ نیروهایی که قابلیت تغییر محیط اطرافشان را دارند. در کشور ما بیشاز ۴میلیون دانشجو درحال تحصیل هستند و بیش از ۱۴میلیون جوان تحصیلکرده و با انگیزه و تأثیرگذار آماده انجام کارهای بزرگ هستند. در چنین شرایطی طبیعی است که راهی جز طی کردن این مسیر نداریم. برای ملت ایران که یک سابقه دیرینه ۵هزارساله دارد و زمانی که هیچ نشانهای از تمدن و فناوری در غرب دیده نمیشد، این ملت همواره منشأ تحول در جغرافیای جهان بوده است،پذیرفتنی نیست امروز در نقطهای قرار داشته باشد که دیگران گوی سبقت را از آن بربایند؛ بنابراین حداقل از ۱۰سال پیش تولید و استفاده از همه ابزارهای جهشآفرین برای آن در دستورکار رهبری بوده است و شرکتهای دانشبنیان قطعا میتوانند موتور محرک و شتابدهنده خوبی برای این مسیر سخت، اما امیدوارکننده باشند.